جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

توقیف سلام، رویدادی منحصر به فرد


توقیف سلام، رویدادی منحصر به فرد
در سال های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ دو اتفاق مهم در رابطه با مطبوعات رخ داد که آثار و تبعات آن همواره مورد بحث و گفت وگو خواهد بود. توقیف روزنامه سلام در تابستان ۱۳۷۸ و سپس توقیف مجموعه روزنامه های مستقل در بهار ۱۳۷۹. توقیف سلام تبعات گسترده یی داشت که دو روز بعد نیز به واقعه کوی دانشگاه تهران منجر شد و مدت های طولانی و حتی تاکنون هم به لحاظ سیاسی پرونده یی مفتوح است. به علاوه مستمسک توقیف سلام به موضوعی برمی گشت که مستقیماً مربوط به مطبوعات یعنی طرح اصلاح قانون مطبوعات بود. تیتر اول روزنامه سلام که طراح اصلی قانون اصلاح مطبوعات را سعید امامی معرفی می کرد چنان موثر و کارساز بود که چون بمب خبری منفجر شد و بدین شکل سلام چون ققنوسی خود را در آتش توقیف خویش سوزاند تا دیگر مطبوعات مستقل به حیات خود ادامه دهند. در آن شب من در سردبیری روزنامه صبح امروز بودم که خبر توقیف سلام منتشر شد، بلافاصله به سلام رفتم، در آنجا خبرنگاران بسیاری حضور داشتند و لحظه به لحظه پیگیر اخبار مربوط بودند.
آقای موسوی خوئینی ها مدیرمسوول سلام نیز به دلایلی قصد گفت وگو نداشت، به ناچار در همان تحریریه سلام سوالات خبرنگاران رسانه های داخلی و خارجی را پاسخ دادم و شنیدم بعضاً هم مستقیم مخابره می شد. مساله از چند جهت مختلف واجد اهمیت شده بود. بستن روزنامه سلام که نقش اصلی را در حمایت از آقای خاتمی در سال ۱۳۷۶ داشت و مدیر مسوول آن نیز از رهبران مجمع روحانیون مبارز و روزنامه پیشگام و باسابقه اصلاحات بود، به علاوه موضوع خبر منتشره نیز به سعید امامی و وزارت اطلاعات برمی گشت که یادآور خاطره قتل های زنجیره یی بود و نیز فراموش نکنیم در خصوص این قتل ها سلام بود که اولین مطلب را در آن باره نوشت و توضیح داد قتل ها در کجا طراحی و اجرا شده است.
بنابراین مجموعه این موارد، توقیف آن را به یکی از مهم ترین خبرهای روز ایران و حتی جهان تبدیل کرد و با اتفاقات ۱۸ تیر و رویدادهای بعدی آن معلوم شد که ابعاد آن رویداد بیش از آن بود که حتی در ابتدا تصور می شد. توقیف سلام از یک جهت موجب تاسف بود چرا که بسته شدن هر روزنامه یی، چون قتل نفس است و مجاز دانستن قتل نفس مطلوب هیچ کس نیست، اما تاسف دست اندرکاران سلام بر این توقیف به واسطه نکات دیگری که بود، تا حدی تعدیل می شد؛ اول اینکه ارزش سیاسی و حرفه یی تیتر و خبر مذکور و نتایج حاصل از آن برای جامعه و مطبوعات آن چنان بود که این از خود گذشتگی قابل فهم باشد. نکته دیگری که چندان مورد توجه قرار نگرفته است، رفتن ده ها نفر از روزنامه نگاران سلام به دیگر مطبوعات اصلاح طلب موجود یا در حال تاسیس بود. این افراد عموماً طی سال های ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۸ در روزنامه سلام عملاً آموزش دیدند و با فضای نسبتاً بازتری که در آنجا بود، رشد و ارتقای کیفی مناسبی یافتند و ارزش های اصلاحی آن را ایجاد و نیز درونی کردند، به طوری که کارایی برخی از آنان با مدرک دیپلم بهتر از لیسانسه هایی بودند که در فضای محدود مطبوعات غیر از سلام قبل از دوم خرداد فعالیت می کردند.
این اشاعه نیروها در مطبوعات دیگر چنان بود که بعداً کمتر روزنامه مهم و اصلاح طلبی را می توانستیم پیدا کنیم که تعدادی از روزنامه نگاران سلام در آن فعال نبودند. در سه دهه گذشته همیشه دارای رضایت شغلی بالایی بوده ام یا به عبارت دیگر همیشه مشاغلی داشته ام که رضایت زیاد و خیلی زیاد از آن داشته ام، با وجود این در هیچ یک از این مشاغل، رضایتی را که از فعالیت در روزنامه سلام داشتم نداشته ام. به رغم اینکه کمترین درآمد من در تمامی مشاغلم مربوط به این دوره بوده است، ضمناً ۸ ماه هم به واسطه فعالیت در سلام زندان بودم، به علاوه بیشترین حجم فعالیت را در طول یک روز برای روزنامه سلام انجام می دادم، با همه اینها چون تاثیرگذاری آن را هر لحظه حس می کردم، در نتیجه نه درآمد و نه حجم کار و نه حتی زندان و... در برابر این ویژگی رضایت بخش به چشم نمی آمد.

عباس عبدی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید