پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

چکش مخملی


چکش مخملی
سه هفته بعد از استقرار در وزارت امور خارجه، «كاندولیزا رایس» نشان داد كه دستگاه دیپلماسی آمریكا را در كنترل دارد و آن زمانی بود كه او، «دونالد رامسفلد» و وزیران دفاع و خارجه ژاپن را به حضور پذیرفت. در این دیدار، هنگامی كه رامسفلد خواست سخن را آغاز كند، رایس خیلی محترمانه سخن او را قطع كرد و هدایت جلسه را به عهده گرفت و این قاطعیت رایس به وضوح مورد توجه مقامات دو كشور حاضر در جلسه قرار گرفت.۶ماه بعد، او كاملاً بر وزارت امور خارجه اشراف پیدا كرد. رایس برخلاف دوران «كالین پاول» در اكثر مبارزات بر وزارت دفاع فائق می آید؛ وزارت دفاعی كه زمانی، یكه تاز بود و هنوز سنگینی آن احساس می شود. اگر چه نظر مشورت كاركنان كاخ سفید گرفته می شود، ولی رایس چارچوب مشخصی برای دستگاه دیپلماسی در دومین دوره دولت «جورج بوش» طراحی كرده است.
رایس در كوتاه مدت، بدون اینكه از چارچوب اصول كلی خارج شود، با پیروی از تز «آرمان گرایی عملی» تمایل خود را در به كارگیری تاكتیكها برای برطرف كردن نگرانی های متحدین نشان داد. او همچنین با در پیش گرفتن دیپلماسی شخصی بیشترین ركورد سفرهای خارجی و برگزیدن تیم نشاندار دیپلماتیك در موضوعات اضطراری را برجای گذاشت.
دستگاه دیپلماسی آمریكا، همیشه رگه ای از آرمان گرایی ، مبنی بر اینكه ما به ارزشها توجه داریم و در چارچوب هستیم، همراه داشته است. رایس هفته قبل در مصاحبه ای عنوان كرد: همه ما موظفیم سیاستهایی راكه ریشه در ارزشهای آرمان گرایی ما دارد، به كار گیریم و كارآمدی آن را به روز كنیم تا همیشه گامی جهت رسیدن به هدف برداریم.
هنوز زود است كه گفته شود آیا تاكتیكهای جدید رایس در نهایت نتیجه بخش خواهد بود یا خیر. اگرچه خیلی از اقدامات در مورد عملكرد رایس، موردی و مقطعی و موقتی بوده ولی در مجموع موجب بروز حركت نو شده است. در حالی كه این موضوعات در گذشته به بن رسیده بودند.
درباره كره شمالی، رایس علناً با به رسمیت شناختن حاكمیت كره شمالی، دولت سرسخت پیونگ یانگ را به پشت میزهای مذاكره خلع سلاح برگرداند و به دستیار ارشد خاور نزدیك خود قدرت داد تابه دفعات با مقامات كره ای به طور خصوصی دیدار داشته باشد؛ كاری كه در زمان پاول «تابو» بود.
در رابطه با ایران، در مقابل درخواست اتحادیه اروپا مبنی بر اینكه اگر مذاكرات هسته ای با ایران به شكست منجر شد. این موضوع به شورای امنیت ارجاع شود، رایس پیشنهادی تشویقی از جمله اجازه پیوستن به سازمان تجارت جهانی، خرید قطعات هواپیماهای مسافرتی... به ایران داد و این در حالی بود كه پاول حتی برای حذف جمله محور شرارت كه در نهایت به درگیری با ایران منجر می شد، با كاخ سفید مشكل داشت.
رایس برای تحكیم روابط با هند، یك معامله اتمی با این كشور جوش داد.
هرچند كه با این كار ممكن است پیمان خلع سلاح اتمی با خطر مواجه شود.
در رابطه با سودان، رایس یك راه حل میانه را بین مخالفت دولت آمریكا با دادگاه جنایت جنگی بین المللی و تلاشهای سازمان ملل متحد جهت رسیدگی به جنایات جنگی در «دارفور» ارائه داد. وزارت امور خارجه به تهیه قطعنامه ای جهت تحقیق بین المللی در دارفور كمك كرد؛ قطعنامه ای كه واشنگتن می توانست رأی ممتنع دهد.
رایس در مصاحبه ای خبر از كشف مسائلی بویژه در رابطه با ایران در اولین سفر به اروپا داد و گفت: «ما در این سفر به جایگاه آمریكا پی بردیم كه جایگاه خوبی نبود.» بنابراین در رابطه با ایران و سپس كره شمالی، دستورالعملی را فرموله كرد.
وی گفت: «برخی وقتها «قدرت دیپلماسی» نمی تواند «نه» بگوید، ولی می توان كاری كرد كه هم منافع و اصول حفظ شود و هم به دیگری و چند كشور برای پیشبرد كار كمك كنی.» «نیكولاس برنز» دستیار خانم رایس می گوید: «این نوعی ازدیپلماسی است كه برخی از نقادان ما احساس می كنند كه ما دیگر توانایی یك ابرقدرت را نداریم. ما ابرقدرت آری و یا نه بودیم و هیچگاه درمیان این دو قرار نداشتیم.»
هنوز چالش های مهم بین المللی دوره اول ریاست جمهوری بوش لاینحل باقی مانده است. هنوز توافق پیونگ یانگ و یاتهران برای پایان دادن به برنامه های اتمی خود اخذ نشده است. هنوز دو میلیون آواره سودانی در اردوگاههای آوارگان هستند. روستاها و احشام این مردم از میان رفته و دورنمای راه حل آن روشن نیست.
میراث خانم رایس با دو چالش تاریخی، یعنی نجات از تجاوز آمریكا به عراق و پیش بردن دموكراسی در جهان اسلام پیوند خورده است. دورنمای این دو استراتژی درازمدت، قابل رؤیت نیست.
«درك چولت» مشاور سیاست خارجی حزب دموكرات در انتخابات ۲۰۰۴ آمریكا می گوید: «اگر ما قادر به پیدا كردن راه حلی معنی دار و رضایت بخش برای عراق نباشیم، مهم نیست چه تعریفی برای آن داشته باشیم، هر ایده خوبی كه آمریكایی ها در مورد جهان داشته باشند، زیر سؤال خواهد رفت.»
رایس در برخی اوقات مانند یك مبارز انتخاباتی تلاش می كند تا بتواند وجهه ضعیفی را كه او از دوران مشاور امنیت ملی از خود به جا گذاشته است، ترمیم كند؛ دورانی كه او برای شكل دادن سیاست خارجی تلاش زیادی برای میانجیگری بین شخصیتهای مختلف داخلی به خرج داد. اكنون به عنوان وزیر خارجه، رایس با به كارگیری ابزار دیپلماسی برای رسیدن به نقطه ای باعث شگفتی متحدین شده است.
رایس برای نشان دادن عدم خشنودی خود نسبت به دستگیری یك اصلاح طلب، كمك مالی ۲۰۰ میلیون دلاری و سفرخود به مصر را لغو كرد. او همچنین سفر به كانادا جهت نشست دفاع موشكی آمریكا را لغو و هنوز برنامه بعدی سفر به كانادا تعیین نشده است. او در سفر به ریاض آشكارا از پادشاهی عربستان خواست كه زنان را از بردگی نجات دهد. او در سفر به كرانه باختری و مشاهده ساخت و ساز بیشتر در شهرك یهودی نشین به اسرائیل هشدار داد كه ادامه این ساخت و سازها ، نقض آشكار توافق سال گذشته با بوش خواهد بود.نیكولاس برنز در ادامه گفت: رایس در سفر اول خود به اروپا، نسبت به لغو تحریم های تسلیحاتی چین هشدار داد و به دیپلماتها گفت كه اگر روزی نیروهای آمریكا در تایوان با سلاحهای اروپا دردست سربازان چینی مواجه شود، موجب افسوس اروپا خواهد شد. نخست وزیر لوكزامبورگ - رئیس وقت اتحادیه اروپا - با شنیدن سخنان تند رایس ازجا پرید. پس از آن، وی هیأت پشت هیأت نزد رایس اعزام كرد تا از او بخواهند «خواهش می كنیم كه یك مقدار انعطاف داشته باش» ولی او زیر بار نرفت و به هیأتهای اروپایی گفت: «شما با كارتان، دموكراتها و جمهوریخواهان را در كنگره متحدكردید. این موضوع ساده ای نیست» در نهایت، اروپایی ها از فروش سلاح به چین صرف نظر كردند.
كاركنان وزارت خارجه، رایس را «چكش مخملی» نامیده اند. فیلیپ زیلیكوف رایزن وزارت امور خارجه و مشاور رایس می گوید: «یكی از هدایای او این است بدون اینكه تقابلی صورت گیرد او می داند چگونه با دولتهای خارجی مستقیم و پوست كنده صحبت كند. وی خیلی قاطع، مصمم و در عین حال رفتارش به گونه ای نیست كه باعث خشم و مخالفت خارجی شود.»
هنگامی كه رایس سفر قاره خود را در ماه گذشته برنامه ریزی مجدد كرد، او از این سفر استفاده كرد تا به عنوان اولین مقام ارشد آمریكایی باشد تا درخاك اعراب نسبت به چالش رهبران عرب در مقابل بوروكراسی سخنرانی كند.
نبیل فهمی سفیر مصر در آمریكا در رابطه با سخنان رایس در قاهره گفت: «تاكنون برخورد عمومی جهان نسبت به رایس مثبت بوده است. این بدان معنی نیست كه هرچه او می گوید و انجام می دهد، مورد تأیید ماست.»
برخلاف پاول، خانم رایس بیش از یك سوم زمان در سفر و با هواپیمای نیروی هوایی پرواز می كند. «ژان دیوید لیویت» سفیر فرانسه در آمریكا در رابطه با سخنرانی رایس در پاریس می گوید: «وقتی كه خانم رایس سخنرانی خود پیرامون روابط اروپا و آمریكا را در پاریس انجام داد، واقعاً جو عمومی و مطبوعاتی را نسبت به دولت بوش تغییر داد و این یك نقطه عطف بود. به احتمال زیاد او قدرتمندترین وزیر خارجه آمریكادر چند دهه گذشته است.»
افراد نزدیك به رایس می گویند: برای تعریف نو از استراتژی دولت، رایس در چند جهت، كار زیادی كردو در روند كار، به اكثر مشاجرات داخلی پایان داد. در دوره اول دولت بوش، سیاست خارجی دوگانه داشت. «واقع گرایان» تحت رهبری پاول كه در رسیدن به هدف براساس مشتركات با متحدین تلاش می كردند و «نومحافظه كاران» كه پیش بردن اهداف حتی به قیمت مخالفت بامتحدین را مدنظر داشتند.
در دوره دوم، رایس كار خود را با آرمان گرایی عملی خود آغاز كرد. فردی می گفت: «شما می دانید كه هنر دیپلماسی این است كه افراد را در جایی قرار دهی كه سیاست شما سیاست آنها باشد. برخی می گفتند دیپلماسی در پی پیدا كردن جایی هست كه سیاست شما و آنها با هم جمع شوند و من فكر می كنم كه این چیزی است كه ما زمان زیادی برای آن هزینه می كنیم.»
به دلیل روابط نزدیك رایس با بوش، كنترل وی بر سیاست خارجی ارتقا یافته است و رایس پس از «هنری كیسینجر» ، اولین وزیر خارجه ای است كه قبل از وزیر شدن، مشاور امنیت ملی بوده است. «استفن هدلی» معاون سابق و جانشین رایس،
می گوید: «همه چیز هماهنگ با وزارت امور خارجه است». یكی از نزدیكان وی می گوید: «بوش به رایس به عنوان یك مشاور، یك دوست و عضوی ازخانواده كاملاً اعتماد دارد.»
رایس هنوز یك رگه احتیاط قوی دارد و به افكار عمومی احترام می گذارد. او سه سفر به اسرائیل داشته و با هماهنگی از نوار غزه خارج شده است. ولی برخی می گویندكه تنها تعدادی از دخالت های او برای همكاری اسرائیل و فلسطین صورت گرفته است. علی رغم تبحر او در مسائل روسیه ، رایس بدون این كه بر سر مسائل دموكراسی تقابلی ایجاد كند، با پوتین بر سر مسائل غیرروسی همكاری می كند.
بیش از هر چیز، رایس پیشبرد دموكراسی بوش در جهان عرب را در سرلوحه كار خود قرار داده است.
رایس ماه گذشته در یك نشست كاركنان وزارت امور خارجه در سالن شهرداری با مقایسه وضعیت اوایل قرن بیست و یكم و سالهای ۱۹۴۰ گفت: در آن زمان نیز آمریكا پس از جنگ جهانی با تغییرات سریع اوضاع در جهان بود. «من فكر می كنم هم اكنون نیز استراتژی، هدف و عزم ما باید معطوف به استفاده از دیپلماسی آمریكا برای ساختن فونداسیون محكم پس از یك ضربه دیگر باشد.»
وی به كاركنان وزارت امور خارجه گفت كه در آن موقع (دهه ۴۰) آمریكا در پی آن بود كه ژاپن، دموكراسی را به آغوش بكشد. هرچند كه جامعه ژاپن، غربی نبود و دولتهایش به صورت تاریخی استبدادی بود. امروز نیز بعد از دو جنگ با جهان اسلام، رایس معتقد است كه روندی مشابه در جهان اسلام قابل تكرار است. با پایان یافتن ماه عسل، رایس باید ثابت كندكه سیاست تازه اش نتایج پایداری دارد یا خیر.
سناتور«بیدن» می گوید: «رایس با یك آغاز قوی فاصله دارد. ولی این آغاز زمان می برد تا به یك سوپر تانگر تبدیل شود. دولت بوش به این نتیجه رسیده است به اندازه كافی قدرتمند نیست. ما باید باهوش باشیم كه تنها با زور نمی توانیم از منافع خود دفاع كنیم. امیدوارم كه رایس با جایگزین كردن ایدئولوژی با واقعیت ، كارش را تكمیل كند.»

ترجمه: س. حیدرپور
روزنامه واشنگتن پست
نویسندگان: رابین رایت و گلن كسلر
منبع : روزنامه ایران