دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
موسیقی در بعدی دیگر
![موسیقی در بعدی دیگر](/mag/i/2/gnmyp.jpg)
استثنا بر قاعده شنیداری بودن موسیقی، نقش دیدن و حس بینایی در درک بهتر موسیقی است. برای ما حداقل یکبار موقعیت دیدن کنسرت موسیقی پیش آمده و میدانیم تاثیری که از برنامه زنده موسیقی حاصل میشود، بیشتر از شنیدن همان اجرا بهصورت ضبطشده است.
در یک کنسرت علاوه بر عامل اصلی تاثیرگذاری که همان شنیدن برنامه موسیقی است، عامل دیگری که اغلب به حس بینایی مرتبط میشود، مانند دیدن نوازنده در حین نوازندگی، دیدن ساز و طریقه صدادهی و تکنیکهای نوازندگی سازها، دیدن حضور مردم و تشویقهای پس از اجرا و بهطور کلی ارتباطی که نوازندگان و گروه اجرای موسیقی با مردم دارند، باعث میشود موسیقی تاثیر بیشتری بر فرد داشته باشد.
در اینجا لازم است به چند پرسش پاسخ داده شود؛ اول اینکه دلیل اثربخشی عوامل تصویری و به عبارت دیگر، علت لذتبخش بودن دیدن کنسرت موسیقی چیست؟ هنگامی که موسیقی را در یک برنامه زنده میشنویم، ممکن است دیدن نوازنده در حین نوازندگی و ارتباطی که بین اعمال نوازنده بر روی ساز و اجرای موسیقی وجود دارد، توجه ما را جلب کند؛ یعنی دیدن عمل نوازندگی، صرفنظر از اصوات حاصل از آن تاثیرگذار است؛ خصوصاً اینکه فرد شناخت کافی از اصول نواختن ساز داشته باشد و در مواردی که نوازنده قصد نشان دادن تکنیک و تسلط خود بر روی ساز را دارد و یا قطعه اجرایی از جمله قطعات مشکل برای آن ساز باشد، میزان اثربخشی عامل مذکور بیشتر خواهد بود. دیگر اینکه هرگاه ما برای تماشای برنامه و نوازنده یا خواننده مورد علاقه خود به کنسرت میرویم، بدون در نظر گرفتن نوع موسیقی و قطعاتی که قرار است بشنویم، دیدن برنامه خود نوازنده یا خواننده مورد علاقهمان نیز برای ما لذتبخش خواهد بود که این لذت با شنیدن اثر ضبطشده و غیرزنده مقدور نیست. برای مثال، در کنسرتی که با خوانندگی محمدرضا شجریان برگزار شد، اگر از اکثر کسانی که به تماشای این برنامه آمده بودند، سوال میشد انگیزه شما از آمدن به این کنسرت چیست؟ در جواب میگفتند: برای دیدن استاد شجریان! یعنی انگیزه هیچ ارتباطی با عامل شنیداری موسیقی ندارد و صرف حضور در محلی که شخص مورد علاقه فرد نیز در آنجا حضور دارد و دیدن او در حین اجرای برنامه، علت تهیه بلیت و کنسرت میباشد. سوال دوم راجع به این است که آیا حرکات خواننده یا نوازنده در حین اجرای برنامه تاثیری بر افزایش و جذب مخاطب خواهد داشت؟ در پاسخ باید دو نکته را در نظر داشت؛ اول، راجع به نوع مخاطب است؛ به عبارت دیگر برخی مخاطبان به موسیقی از بعد تفننی و یا بهروز بودن آن نگاه میکنند و مانند یک کالای مصرفی که تاریخ مصرف شخصی دارد، به موسیقی فکر میکنند، طبیعتاً موسیقی از بعد فنی آن برای این دسته از افراد آنچنان اهمیتی ندارد و در نتیجه برای جذب چنین مخاطبانی (که درصد زیادی از بینندگان را تشکیل میدهند) میبایست از بعد کیفی و هنری موسیقی کاست و به جنبههای دیگر (که میتواند غیرموسیقایی هم باشد) افزود. به همین علت است که موسیقی میتواند جنبه تجاری پیدا کند؛ یعنی میتوان از این وصف انعطافپذیر موسیقی برای مردم که اغلب دید هنری و فنی به موسیقی ندارند، استفاده کرد که در نهایت خود این موضوع به نوعی باعث عدمپیشرفت هنر موسیقی و فرهنگ موسیقایی در جوامع میشود، البته پرداختن به این مبحث فرصت دیگری را میطلبد.
دوم اینکه باید دید که تا چه اندازه افعال نوازنده یا خواننده در جهت اجرای موسیقی است؛ یعنی شخص صرفاً حرکاتی را برای اجرای موسیقی انجام میدهد یا برای بالا بردن تاثیر جنبههای غیرشنیداری آن. در اینجا میتوان گفت، به هر میزان که شخص سعی دارد در افزایش میزان دخالت ابعاد تصویری بر جنبههای صوتی و شنیداری موسیقی تاثیر داشته باشد، به همان اندازه، اجرای موسیقی از سطح کیفی کمتری برخوردار خواهد بود؛ به عبارت دیگر هرگاه موسیقی از لحاظ خصوصیت تصویری بودن آن مورد بررسی یا علت جذب مخاطب قرار گیرد، ویژگی اصلی آن که «شنیداری بودن موسیقی است» کمرنگ خواهد شد، مگر آنکه ابعاد غیرشنیداری در جهت اجرای موسیقی باشد، نه جذب مخاطب. اگر این موارد را امروزه در موسیقی ایران بررسی کنیم، متوجه میشویم که نسبت مذکور (نسبت شنیداری بودن موسیقی به تصویری بودن آن) رو به سوی خصوصیت دوم در حال افزایش است؛ یعنی برای اجرای موسیقی در ایران رفتهرفته به عوامل بصری توجه بیشتری میشود.
این امر باعث شده که عدهای از نوازندگان یا خوانندگان، تیپها و حالات منحصر به فردی را از خود ابداع کنند و به جای ارایه سبک در موسیقی و توجه به محتوای موسیقی، نوع پوشش خاص یا حرکات خاصی (اعم از نوع نگاه کردن، طرز نشستن، حرکات دست یا استیل خاص در نوازندگی) را در حین اجرای برنامه به نمایش بگذارند.
شاید این موضوع در نگاه اول مشکلساز نباشد یا بسیار ساده به نظر آید ولی با بررسی تبعات بهوجود آمده از رشد چنین مواردی میتوان گفت، در صورت عدمرعایت تناسب بین این دو جنبه ویژگیهای اصلی موسیقی رفتهرفته طرفداران و مخاطبان جدی خود را از دست میدهد و دیگر اینکه سطح سلیقه عمومی و فرهنگ شنیداری موسیقی در بین مردم تنزل پیدا کرده و موسیقی در ایران به مانند یک کالای یکبار مصرف که دارای هیچگونه ماندگاری و ارزش هنری نیست، خواهد شد. با توجه به موارد ذکرشده، جای تعجب نیست که امروزه محتوای موسیقایی و جذابیتهای تصویری رابطه عکس دارند؛ یعنی هرچه موسیقی کممحتواتر میشود، موسیقیدانان سعی میکنند این کاستی را با حرکات نمایشی جبران کنند. این مشکل به حدی میرسد که نوازنده یا خواننده بهقدری غرق در حرکات نمایشی میشوند که در اجرای موسیقی هم دچار اشکال شده و مشکلاتی مانند فالشی صدا یا نوازندگی و گرفتگیهای عضلانی پیدا میکنند.
منبع : روزنامه تحلیل روز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست