جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بی‌خوابی - NON HO SONNO


سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : ایتالیا
محصول : داریو آرجنتو
کارگردان : آرجنتو
فیلمنامه‌نویس : کارلو لوکارلی، فرانکو فرینی و آرجنتو، بر مبنای داستانی نوشتهٔ فرینی و آرجنتو
فیلمبردار : رانی تیلر
آهنگساز(موسیقی متن) : گاوبلینز
هنرپیشگان : ماکس فون سیدو، استفانو دیونیزی، کیارا کازلی، روبرتو زیبتی، گابریله لاویا، پائولو ماریا اسکالوندرو، رُسلا فالک و گوییدو موربلو
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۷ دقیقه


زنی خیابان‌گرد، موقع فرار از دست مردی، به‌طور اتفاقی، آلبوم بریدهٔ جراید او را نیز با خود می‌برد و از طریق همین بریدهٔ اخبار روزنامه‌هاست که در می‌یابد مرد بیست سالی پیش، سلسله جنایت‌هائی مرتکب شده که هنوز برای پلیس ناکشوف باقی مانده‌اند. مرد ناشناس زن را پیدا می‌کند و برای آن‌که لو نرود، او را به قتل می‌رساند؛ ولی همین جنایت، میل جنایت‌ەای دیگر را در وجودش زنده می‌کند و خیلی زود ردپائی خونین در چهارگوشهٔ ایتالیا، از خود باقی می‌گذارد. ̎اولیس مورتی̎ (فون سیدو) کارآگاه پلیسی که همان جنایت‌های بیست سال پیش را پی‌گیری می‌کرده، از بازنشستگی‌اش فراخوانده می‌شود چون آشکار شده که پیوندی بین قتل‌های جدید و جنایت‌های اوایل دههٔ ۱۹۸۰ وجود دارد؛ و کارآ̎گاه مسن نیز در برابر جنایت‌های فزاینده‌ای که هر روز به او گزارش می‌شود، همان شگردهای جنایتکار آشنایش را بازمی‌شناسد. در همین حال، ̎جاکومو̎ (دیونیزی) که در بچگی قتل مادرش را توسط همین جنایتکار شاهد بوده، باخبر می‌شود که او دوباره دست به کار شده و از این‌رو، خودش هم تحقیقات شخصی‌اش را آغاز می‌کند.
● استاد ایتالیائی ژانر وحشت، پس از شبح اپرا (۱۹۹۸) که بعضی علاقه‌مندانش آن را نشانهٔ دوری او از سبک همیشگی‌اش تلقی کردند، با این فیلم به عرصهٔ آشنای ژانر ̎جالو̎ (داستان‌های جنائی/ ترسناک معمائی ایتالیائی) بازمی‌گردد و می‌کوشد تا تصویری نو و امروزی از مؤلفه‌های این ژانر بومی سینمای ایتالیا به‌دست دهد. حاصل کار به لحاظ بصری مثل اغلب کارهای آرجنتو درخشان است و نشان می‌دهد که او در فضاسازی و کار با دوربین متحرک هم‌چنان استادی تواناست، اما فیلم از جنبهٔ ساختار و نحوهٔ پیش‌برد طرح داستانی، هم‌چنین چگونگی شخصیت‌پردازی و طرح انگیزهٔ شخصیت‌ها و مهم‌تر از همه منطق روائی، به لحاظ ضعف و سستی‌های موجود در فیلم‌نامه لطماتی جدی دیده است. به نظر می‌رسد آرجنتو در صحنه‌هائی از فیلم چه به لحاظ مضمونی و چه از نظر ساختاری قصد تکرار بعضی ساخته‌های درخشان دههٔ هفتادی‌اش را داشته، ولی حاصل کار از اصالت و بداعت آن نمونه‌ها بری به نظر می‌رسد. از جمله باید به صحنهٔ آغازین فیلم، تعقیب نخستین قربانی توسط قاتل در شبی بارانی اشاره کرد که به لحاظ بصری یادآور آغاز سوسپیریا (۱۹۷۷) است. اما فیلم بیش از همهٔ آثار قبلی فیلم‌ساز وامدار سرخ تیره (۱۹۷۶) به نظر می‌آید. نکاتی مثل نحوهٔ طرح عقده‌های سرکوفتهٔ دوران کودکی به‌عنوان ریشهٔ جنایت‌های امروز قاتل روان‌پریش، که در قالب یادآوری خاطره‌ای هولناک و آزارنده از آن دوران تجلی می‌یابد و نیز جایگاه اصلی خانه‌ای قدیمی و خاطرات مدفون در آن در گره‌گشائی پایانی و البته موسیقی فیلم، کار یاران قدیمی فیلم‌ساز، گروه گاوبلینز با تکرار تم‌ها و عناصر آشنای ساخته قبلی‌شان برای سرخ تیره، شواهدی بر این مدعایند. بعضی منتقدان زن ـ آزاد ـ خواه مطابق معمول فیلم‌های آرجنتو به این نکته که قربانیان اصلی فیلم زنانند و خشونت در فیلم به‌طور عمده متوجه آنان است، خرده گرفتند، اما چنین خرده‌گیری‌هائی به‌طور معمول بدون توجه به تصویری که استاد ایتالیائی از درهم آویختن عناصری به ظاهر متضاد مثل هراس و زیبائی برای خلق صحنه‌های خشونت‌بار و در عین حال چشم‌نواز فیلم‌هایش در ذهن دارد، صورت می‌پذیرد. حضور فون سیدو در نقش کارآگاه پا به سن گذاشته اما هم‌چنان تیزبین و نکته‌سنج از امتیازهای فیلم به‌شمار می‌آید؛ نقشی که در ادامهٔ سنت شخصیت‌های جست‌وجوگر و پی‌گیر داستان‌های جالو است، و به خاطر نقشی که به‌عنوان راهنمای شخصیت اصلی در حل معما ایفا می‌کند، یادآور حضور کارل مالدن در نقشی همانند در شلاق نُه رشته (ساختهٔ خود آرجنتو، ۱۹۷۱). چهره‌پرداز و مسئول جلوه‌های ویژه فیلم، سرجو استیوالتی از یاران قدیمی فیلم‌ساز است که در اغلب آثار متأخرش با او هم‌کاری داشته است.


همچنین مشاهده کنید