ساحر - Sorcerer

سال تولید : ۱۹۷۷
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ویلیام فریدکین
کارگردان : فریدکین
فیلمنامه‌نویس : والن گرین، برمبنای رمان مزد ترس نوشته ژرژ آرنو.
فیلمبردار : جان م. استیونز و دیک بوش.
آهنگساز(موسیقی متن) : تنجرین دریم.
هنرپیشگان : روی شایدر، برونو کِرِمر، فرانسیسکو رابال، آمیدو، رامون بیری، پیتر کیپل و کارل یون.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۲ دقیقه.


«نیلو» (رابال)، یک آدم‌کش حرفه‌ای، مردی را در هتلی در امریکای جنوبی می‌کشد. در بیت‌المقدس، گروهی عرب، بانکی اسرائیلی را منفجر می‌کنند و فقط یکی از عرب‌ها، «قاسم» (آمیدو) از چنگ پلیس فرار می‌کند. در پاریس «ویکتور مانزون» (کِرِمر)، بانکداری ثروتمند، برای فرار از یک پرونده کلاهبرداری که گرفتارش شده، همسر و خانواده‌اش را ترک می‌کند. در آمریکا «جکی اسکانلن» (شایدر)، راننده دارودسته‌ای است که می‌خواهند از یک کلیسای کاتولیک دزدی کنند، اما حین سرقت کشیش کشته می‌شود و فرار گروه ناکام می‌ماند. «جکی» که تنها بازمانده گروه محسوب می‌شود و بعدتر می‌فهمد کشیشِ کشته شده برادر پدرخوانده مافیای نیویورک بوده که حالا در پی انتقام است. هر چهار مرد با نام مستعار وارد شهر دورافتاده‌ای در آمریکای جنوبی می‌شوند. روزی نماینده یک کمپانی نفتی نیز وارد شهر می‌شود و به چهار مرد که بتوانند محموله عظیمی از نیتروگلیسیرین را از مسیری بسیار خطرناک به چاه‌های نفتی، که چریک‌های ضدآمریکائی منفجر کرده‌اند، برسانند، وعده پرداخت ده‌هزار دلار به علاوه اعطای تابعیت قانونی را می‌دهد. پس از آزمودن چندین نفر، بالاخره «جکی» / «خوآن»، «ویکتور» / «سرانو»، «قاسم» / «مارتینز» و یک آلمانی (یون) انتخاب می‌شوند. اما پیش از حرکت «نیلو» آلمانی را می‌کشد و جایش را می‌گیرد. محموله نیتروگلیسیرین در دو کامیون قدیمی - با نام‌های «ساحر» و «لازارو» - تقسیم می‌شود و «خوآن» و «نیلو» در یک کامیون و «سرانو» و «مارتینز» در کامیون دیگر سفر را آغاز می‌کنند. پس از پشت سر گذاشتن موانعی «ماتینز» و «سرانو» موفق می‌شوند کامیون عظیم را از جاده کوهستانی عبور دهند ولی خوشی‌شان کوتاه مدت است. لاستیک کامیون پنچر می‌شود و «خوآن» و «نیلو» که با فاصله در پی‌شان هستند، با دیدن انفجار می‌فهمند چه اتفاقی افتاده است. در محل حادثه گروه کوچکی از چریک‌ها (که به لاستیک کامیون اولی هم شلیک کرده‌اند) در کمین نشسته‌اند. نبردی بین آنان در می‌گیرد و «نیلو» به شدت زخمی می‌شود. «خوآن» او را به درون کامیون می‌کشاند و به راه‌شان ادامه می‌دهند. چند کیلومتر مانده به اردوگاه «نیلو» می‌میر و کامیون نیز از کار می‌افتد. «خوآن» با پای پیاده محموله را به اردوگاه می‌رساند و بی‌هوش می‌شود. پس از استراحت در آنجا متوجه می‌شود که کمپانی تمام ده‌هزار دلار به او داده است. در بازگشت به شهر او هواپیمای در بستی را که در اختیارش گذاشته شده، منتظر می‌گذارد و به نوشگاه محلی می‌رود تا با تنها زن شهر برقصد؛ اما حین رقصیدن، متوجه می‌شود آدم‌کشان نیویورکی وارد نوشگاه شده‌اند.
* بازسازی فیلم حادثه‌ای و ممتاز مزد ترس (هانری ژرژکلوزو، 1952). این نسخه آمریکائی به‌رغم هزینه فراوانش، از نظر تجاری شکست سختی می‌خورد. فریدکین ساختار پُرتعلیقی در فیلم پدید آورده است. فیلم‌برداری خیره کننده و نفس‌گیر در کنار استفاده فوق‌العاده از صدا، جزو امتیازهای کار است. موسیقی الکترونیک و هراس‌آور تنجرین دریم بسیار تأثیرگذار و مکمل تصویرپردازی است. فریدکین و فیلم‌نامه‌نویسش، گرین، موقعیت نمایشی اصلی را بدل به استعاره‌ای از تنش‌های جهانی کرده‌اند. تنش‌هائی که هر یک از شخصیت‌ها نمونه عوامل آن به شمار می‌آیند.