پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سلطان تپه - KING OF THE HILL


سلطان تپه - KING OF THE HILL
سال تولید : ۱۹۹۳
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : وایلدوود / بونا فید
کارگردان : استیون سودربرگ، بر مبنای خاطرات آ.ا. هوچنر
فیلمنامه‌نویس : استیون سودربرگ، بر مبنای خاطرات آ.ا. هوچنر
فیلمبردار : الیوت دیویس
آهنگساز(موسیقی متن) : کلیف مارتینز
هنرپیشگان : جسی برادفورد، یروئن کرابه، لیزا آیکهوون، کارن آلن، اسپالدینگ گری، الیزابت مک گاورن، کامرون بوید، ایدریالن برودی، جوزف کرست و کاترین هایگل
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۹ دقیقه


ـ سینت لوئیس، سال ۱۹۳۳. ̎ آرون کورلندر̎ دوازه ساله (برادفورد) با آن قوهٔ تخیل شگرف همراه با پدر فروشنده (کرابه)، مادر عصبی و مریض ( آیکهورن) و ̎سالی‌ون̎ (بوید)، برادر کوچکترش در یکی از طبقات مسافرخانهٔ امپایر زندگی می‌کنند. دوران سختی است. در حالیکه پدرش به شدت مشغول کار است، ̎ آرون̎ باید هم دانش‌آموز خوبی باشد و هم مواظب آدم‌هائی که دنبال مصادرهٔ اتوموبیل پدرش هستند و ضمناً هوای پاسبان محله را هم داشته باشد. دیری نمی‌گذرد که پدر مجبور می‌شود ̎سالی‌ون̎ را نزد اقوامشان بفرستد. دیگر ساکنان مسافرخانه نیز در موقعیتی مشابه قرار دارند و ̎بن̎ (کرست)، پیشخدمت هتل، در را روی کسانی که اجاره‌شان را نپرداخته‌اند، می‌بندد. نقشهٔ ̎ آرون̎ برای کمک به خانواده از طریق پرورش قناری، با شکست روبه‌رو می‌شود. مادر خانواده نیز در این فاصله به یک آسایشگاه فرستاده می‌شود. پدر هم کار جدید در خارج از منطقه گیر می‌آورد. ̎ آورن̎ دست تنها باید با همهٔ مشکلات دست و پنجه نرم کند و ضمناً خود را برای امتحانات سیکل آماده کند. او با کمک ̎لستر̎ (برودی)، رفیق زبر و زرنگش به انبار اموال مصادره شدهٔ ̎بن̎ دستبرد می‌زنند و لباس شیکی برای روز فارغ‌التحصیلی کش می‌روند. پس از مراسم ـ که جایزه‌ای هم طی آن نصیبش می‌شود ـ به مهمانی یکی از همکلاسی‌‌های ثروتمندش، ̎کریستینا ̎ (هایگل) دعوت می‌شود و داستان‌های غیر قابل تصوری که برای مخفی کردن وضعیت خانوادگی‌اش برای بچه‌ها تعریف کرده رو می‌شود و بنابراین فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد. مدیر هتل اخطار آخر را به ̎ آرون̎ می‌دهد و ̎ آرون̎ اجباراً از همسایهٔ پست آن طرف راهرو، ̎ آقای مانگو̎ (گری) کمک می‌گیرد. در همین حال ̎لستر̎ دستگیر می‌شود ولی پیش از آن چاقوئی را که با کمکش درها را باز می‌کند به ̎ آرون̎ می‌دهد. بعداً، ̎ آرون̎ در حالیکه از پنجرهٔ بالای اتاقش به بیرون نگاه می‌کند، متوجه خونی می‌شود که از زیر در آپارتمان ̎مانگو̎ به بیرون می‌زند. معلوم می‌شود که ̎مانگو̎، گلوی خود را بریده است. پس از مدتی ̎سالی‌ون̎ و پس از او سر و کلهٔ ̎ آقای کورلندر̎ ـ که کار پر درآمدی پیدا کرده ـ پیدا می‌شود و در نهایت تمامی خانواده در آپارتمان بزرگ جدیدشان دوباره به هم می‌پیوندند.
ـ فیلم که در تصویر کشیدن دوران رکود اقتصادی بسیار موفق است و داستانی قانع‌کننده دارد، شباهتی به دو فیلم قبلی سازنده‌اش (سکس، دروغ‌ها و نوار ویدئو، ۱۹۸۹ و کافکا، ۱۹۹۱) ندارد مگر در القای پوچ‌گرائی که در فیلم موج می‌‌زند.