هری پاتر و نبرد آخر

هری پاتر و حلقه ققنوس، فیلمی است پر كشش و هیجان‌انگیز كه بیش از هر چیز بر ارزش‌های انسانی تأكید می‌كند. پاتر در پایان این فیلم در می‌یابد كه قدرت جادویی‌اش، در محبت، عشق و دوستی نهفته است. لرد ولدمورت،(‌Voldemort‌) یكی از قهرمانان داستان هری پاتر قطعاً خبیث‌ترین موجود جهان نیست، ولی بی تردید تنها لردی است كه میلیون‌ها جوان و نوجوان در سراسر جهان از او نفرت دارند.
به همین ترتیب پروفسور دامبلدور، (‌Dumbledore‌)تنها شخصیتی نیست كه برای نیكی و پاكی مبارزه می‌كند، ولی قطعا محبوب ترین آن‌هاست. چون این دو، اولی به عنوان دشمن و دومی به نام دوست، هری پاتر را در همه جا دنبال می‌كنند و در آخرین بخش سرگذشتش، برای دستیابی به روح او با هم می‌جنگند. به گزارش رادیو آلمان، این فیلم كه به ماجراهای آخرین سال فراگیری فنون جادوگری در مدرسه ‌هاگوارتز(‌Hogwarts‌) می پردازد، هری پاتر و حلقه ققنوس نام دارد و از روز۱۲ ژوئیه در سینماهای آلمان به نمایش در می‌آید.
● تین‌ایجرهای جادوگر
در فیلم هری پاتر و حلقه ققنوس، هری و دوستانش دیگر دوران كودكی را پشت سر گذاشته‌اند و ماجراها و زیروفرارفت‌های سنین تین ایجری را تجربه می‌كنند :‌Bildunterschrift: Groansicht des Bildes mit der Bildunterschrift‌. هری پاتر در صحنه‌ای از فیلم این فیلم، در یك روز تابستانی داغ و خسته كننده آغاز می‌شود: هری، كلافه از تنهایی و گرمای طاقت فرسا، بی صبرانه در انتظار پایان تعطیلات و رفتن به مدرسه جادوگری است. برای او و دوستانش پنجمین سال فراگیری فنون جادوگری در‌هاگوارتز شروع می‌شود.
او در عین حال نگران حال دوستان و همكلاسی‌هایش، رون وسلی(‌Ron Weasley‌) و هرمینه جرینجر(‌Hermine Granger‌) نیز هست، چون پس از درگیری با لرد بدجنس ولدمورت، هیچ كس خبری از خود به او نداده است. در این گیرودار ناگهان دو موجود خبیث به او حمله می‌كنند و هری برای دفاع از خود، به ترفندهای جادوگری متوسل می‌شود. این اتفاق شوم، به اخراج او از مدرسه جادوگری می‌انجامد: وزارت جادوگری در نامه‌ای اخراج او را به دلیل استفاده غیر مجاز از توانایی‌های جادوگرانه خود در خارج از مدرسه به اطلاعش می‌رساند.
● دادگاه نمایشی
هری امیدوار است بتواند در جلسه‌ای كه به این منظور در آن وزارتخانه برگزار می‌شود، علت بكارگیری شگردهای جادوگری را در جنگ با آن دو موجود خبیث، برای مسؤولان توضیح دهد و اجازه بازگشت به مدرسه را دوباره كسب كند. ولی نشست كذایی به دادگاهی نمایشی تبدیل می‌شود كه به دستور شخص وزیر، كورنلیوس فوج، (‌Cornelius Fudge‌) ترتیب داده شده است، یعنی كسی كه همواره در پی بهانه‌ای بوده تا از شر هری خلاص شود.
با این حال هری از اتهاماتی كه به او وارد می‌شود، تبرئه می‌گردد. چون در لحظه‌ای تعیین كننده ناگهان پروفسور آلبوس دامبلدور، رییس مدرسه كه پشتیبان هری است، وارد جلسه می‌شود و دفاع از او را به عهده می‌گیرد. با وجود این، وقتی هری به مدرسه باز می‌گردد، با سردی و تمسخر برخی از شاگردان و معلم‌ها روبرو می‌شود: آن‌ها فكر می‌كنند كه هری در رابطه با لرد ولدمورت دروغ گفته است و در واقع به صداقت و بی گناهی او شك می‌كنند.
این طرد و تحقیرها، شب‌های هری را با كابوس‌هایی كه ظاهرا خبر از اتفاقات شومی می‌دهند، همراه می‌كنند. گذشته از این، پروفسور دامبلدور كه حالا هری به حمایتش بیش از پیش نیاز دارد، رفتاری متزلزل و آزاردهنده در پیش می‌گیرد و حتی گاهی او را از خود می‌راند. در این میان جناب وزیر كورنلیوس فوج، استاد جدیدی برای رشته دفاع در برابر ارواح خبیث تعیین كرده است: خانم پروفسور دولورس امبریج(‌Dolores Umbridge‌) كه بسیار حیله گر و دودوزه باز است. به كمك او، آقای وزیر برآنست كه بر مدرسه و شاگردانش نظارت و تسلط داشته باشد، از همه مهم تر هری را تحت كنترل خود درآورد.
شاگردان كلاس، از جمله دوستان هری، هرمینه و رون خیلی زود متوجه می‌شوند كه شیوه‌های استاد دولورس، برای مبارزه با قدرت‌های خبیثی كه جهان را تهدید می‌كنند، كارآیی ندارند. از این رو هرمینه و رون، هری را متقاعد می‌سازند كه خود رشته كار را در دست گیرد. هری مخفیانه گروهی به نام ارتش دامبلدور تشكیل می‌دهد و به آن‌ها در مخفیگاه‌های دست نیافتنی، شیوه‌های جنگیدن با نیروهای پلید را می آموزد...
● پذیرش مسؤولیت
هری و دوستانش در فیلم هری پاتر و حلقه ققنوس دیگر با دنیای بچگی وداع گفته اند و با وظایف و تصمیم‌هایی كه معمولا بزرگسالان با آن‌ها مواجهه‌اند، روبرو می‌شوند و مهم‌تر ‌آن كه باید مسؤولیت پی‌آمدهای این تصمیم‌ها را هم بپذیرند. به‌ویژه هری در این مرحله، نه تنها باید با واقعیت مرگ دوستش، سردریك دیجوری،(‌Cedric Diggory‌) كنار بیاید، بلكه ناچار است نسبت به دیگران هم زودتر بزرگ شود و مسؤولیت‌هایی را عهده دار شود كه تا به حال با آنان آشنا نبوده است. كارگردان فیلم هری پاتر و حلقه ققنوس، دیوید یتز،(‌David Yates‌) جذابیت خاص این دنیای تین ایجری را چنین توضیح می‌دهد: به نظرمن این خیلی هیجان‌انگیز است كه داستان هری در این سنین اتفاق می‌افتد؛ در سنینی كه شاگردان مدرسه جادوگری پخته تر شده اند و زندگی‌شان پیچیده تر شده است.
آن‌ها حالا دست به اعتراض می‌زنند، با مرزهای بزرگسالان آشنا می‌شوند، این را كشف می‌كنند كه ورود به دنیای بزرگسالان چقدر دشوار است و چگونه آدم باید راه خود را پیدا كند. داستان هری پاتر و حلقه ققنوس چندین لایه دارد. این داستان از یك سو، سرزندگی سحركننده‌ای را دارد كه ما با آن‌ها در كتاب‌های خالق هری پاتر، رولینگز آشنا شده ایم، یعنی تمام آن اتفاقات عجیب و غریب و غافلگیركننده فیلم‌های پیش، در این جا هم دیده می‌شوند، ولی از سوی دیگر با موضوعی سر و كار داریم كه پیچیده تر است و معمولا بزرگتر‌ها با آن درگیرند.
● زشت نیت، ولی نه بد‌طینت
علاوه بر این دو نكته، بازی‌های ماهرانه هنرپیشگان قدیمی و جدیدی كه در این فیلم بازی می‌كنند، موفقیت افسانه‌ای این پنجمین فیلم هری پاتر را تضمین می‌كنند. به ویژه بازی ایملدا استونتن،(‌Imelda Staunton‌) درنقش دولورس با حسی جا افتاده برای بازی كمدی، چشمگیر است. استونتن، دولورس را در قالب زنی چند چهره بازی می‌كند، بدون آن كه این شخصیت را به كاریكاتور تبدیل كند. در كتاب، استاد دولورس به مثابه قورباغه‌ای زشت توصیف شده است، ولی در فیلم، ایملدا استونتن، استادی را بازی می‌كند كه هرچند زشت نیت است، ولی بد‌طینت نیست.
چون او همه كارهای خشونت بار و تحكم آمیزش را از سر باور و اعتقاد انجام می‌دهد. برای این كه از سوی دیگر‌، لطافت و مهربانی استاد دولورس هم القاء شود، طراح لباس برای او از پارچه‌های نرم و بی نقش لباس دوخته است. رنگ لباس هم در این میان، اهمیت زیادی دارد. در كتاب آمده: ‌هر وقت دولورس ظاهر می‌شود، رنگ صورتی لباسش‌ یك جور است. هر چه بر قدرتش افزوده می‌شود، رنگ لباس صورتی‌ای كه به تن دارد، پر و پیمان‌تر می‌شود تا وقتی كه سر آخر به قرمز شرابی می‌زند. به همین ترتیب دیوید یتز، لباس‌های صورتی، صورتی تر و خیلی صورتی به تن این شخصیت زشت كار كرده است.
● رنگ و خباثت
سایه روشن‌های رنگ صورتی، به در و دیوار دفتر خانم استاد هم منتقل می‌شوند. عشق به آراستن جزییات و پیوند آن با مضمون داستان، همچنین در دكوراسیون این دفتر متبلور است. تعداد بی‌شماری بشقاب چینی به دیوارهای این دفتر آویزان است كه روی هریك، گربه‌ای نقش شده است. بعضی از آنان حتی حركت می‌كنند و در مقابل قهرمانان فیلم، رفتار و گفته‌های آنان واكنش نشان می‌دهند و صحنه‌های مضحكی به‌وجود می‌آورند. كلاس درس استاد دولورس، برعكس، خیلی سرد و ساده آراسته شده است كه سبك و روش خشك و یك بعدی تدریس این معلم را منتقل می‌كند: او تنها می‌خواهد تئوری تدریس كند و به جنبه‌های عملی آن كه در نبرد با نیروهای شرور اهمیتی تعیین كننده دارند، نمی‌پردازد.
● آخرین نبرد
آخرین جنگ بین دامبلدور و ولدمورت، این دو سمبل نیكی و پلیدی، نقطه اوج داستان هری پاتر است كه تا فیلم هری پاتر و حلقه ققنوس، پنج سال است ادامه داشته است. از این رو كارگردان فیلم‌، دیوید یتز، این ستیز بین شر و خیر را كه در مركزش هری قرار دارد، در قالبی اسطوره‌‌ای به تصویر ‌كشیده است. از آن‌جا كه این مبارزه نهایی، به نوعی جنگ برای تسلط بر روح هری نیز هست، دیوید یتز آن را به شیوه مبارزه شمشیر زنی تصویر كرده است.
از سوی دیگر حركات و موقعیت‌هایی كه در این نبرد تن به تن نشان داده می‌شوند، بازتابنده وردهای جادویی‌ای هم هستند كه هری و دوستانش، هنگام سحر و نابود كردن دشمنان خود بر زبان می‌رانند. و دست آخر برای آن‌كه بر جنبه حماسی این نبرد هم تأكید شود، دیوید یتز، از عناصر طبیعی مثل آب، آتش و خاك یاری گرفته و آن‌ها را در تابلوهایی زیبا و شاعرانه منعكس كرده است.
● خوشبخت در جمع
هری پاتر و حلقه ققنوس، فیلمی است پر كشش و هیجان‌انگیز كه بیش از هر چیز بر ارزش‌های انسانی تأكید می‌كند. هری پاتر در پایان فیلم در می‌یابد كه قدرت جادویی او، در محبت و عشق و دوستی‌ای نهفته است كه به زندگی و نبرد او علیه نیروهای پلید معنا می‌بخشند. از این‌رو پاتر در صحنه آخر فیلم، برخلاف صحنه اول آن كه تنها و منزوی بود، در حلقه دوستانش در حال حركت نشان داده می‌شود. او راز پیروزی‌اش بر ولدمورت‌ را چنین خلاصه می‌كند: ما برای مبارزه‌ مان دلیل داریم: محبت و عشق!‌

منبع : روزنامه همبستگی