چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم


بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم
ایران باستان از جمله دوران شکوه ایران و ایرانیت است که آن را باید نقطه افتخار دانست. اما در این رهگذر برخی از افراد ناآگاه در صدد آن هستند تا این دوره پر افتخار را زیر سوال ببرند، آنچه در پی می آید نوشتهای است در این باب.افتخار زندگی در پرتو الطاف بیکران اسلا‌م شکرانه هر آفریده‌ای را طلب می‌نماید. به پاسداشت این نعمت عظیم بجاست که در راستای سیر تعالی بشریت و سوق به کمال انسانیت هدفمند، متکی بر ایمان، با اتحاد و همبستگی هرچه تمام‌تر گام برداشته شود.
مدتی است در وادی تاریخ و تمدن ایران زمین نگرش جدیدی پیش آمده است که بدون شک در اندیشه‌های عموم ابهاماتی ایجاد نموده است. ضمن محترم شمردن آزادی بیان و اندیشه، ارائه مطالب زیر را لا‌زم می‌دانم. در یک دسته‌بندی کلی منابع تاریخی را در دو طبقه عمده قرار داده‌اند: ‌
۱) منابع مکتوب
۲) منابع مادی
یکی از رابطه‌های شناخته شده تاریخ با معماری از مسیر آثار و بناهای تاریخی معماری به عنوان یکی از عینی‌ترین و ارزشمندترین منابع مادی است. آثار و بناهای تاریخی معماری در حکم سند تاریخی است. اطلا‌عات موجود در آثار و بناهای تاریخی همانند شرح یک واقعه نوشته شده تاریخی است.
بدیهی‌ترین نتیجه‌ای که از بررسی مختصر واژه معماری در اندیشه فرهنگی ایران می‌توان ارائه نمود این است که رسالت معماری بالا‌تر از پاسخگویی به نیازهای مادی انسان است. در واقع معماری به معنی فراهم نمودن مجموعه شرایط کالبدی و خلق پدیده‌ای است که به سیر تکامل معنوی انسان از طریق ماده به معنا، تا رسیدن به غایت کمال و انسان کامل شدن کمک می‌کند. حقیقت معماری ایجاد متعالی‌ترین رابطه ممکن بین انسان، طبیعت، جامعه و ماوراء الطبیعه با ایجاد یک اثر مادی است.
لا‌زم می‌دانم مفهوم و معنای لغاتی که در این بحث مطرح گردیده است را با هم مرور نماییم. ‌
▪ تاریخ: <تاریخ به منزله شناخت گذشته بشر متنی بر مدارک و شواهد است که طی قرون متمادی تجربه شده است.( >ساماران،۱۳۷۰)
▪ تاریخ‌نگاری: <توصیف مکتوب احوال و اعمال انسان را به هر روشی و مبتنی بر هر مکتب و رعایت هر شیوه تنظیم و تدوین، می‌تواند تاریخ‌نگاری خواند که در معنای خاص بر ثبت وقایع و احوال سیاسی و اجتماعی هر قوم یا جامعه جهانی اطلا‌ق می‌گردد.( >سجادی، عالم زاده، ۱۳۷۵، ص۱۱۱)
▪ باستان شناسی: باستان‌شناسی در معنای اولیه و رایج به معنای شناخت و بررسی عهد عتیق به کار می‌رفت. در تعریفی جدیدتر‌، بررسی منابع مادی، عینی و ملموس تاریخ قدیم در مقابل منابع مکتوب است.
▪ معماری‌: <معماری در لغت به معنای علم بنایی و آبادانی و آبادسازی آمده است و معمار به معنای بسیار عمارت‌کننده، آنکه عمارت کند و موجب رونق و تعالی گردد و عمارت نیز به معنای آبادی است. لغات هم‌ریشه معماری و عمارت نیز‌، همه معنایی از آبادانی و زندگی و حیات را در خود دارند.( >دهخدا،۱۳۷۷، ۲۱۱۸۴)تک‌نگاری (مونوگرافی)‌: < تشریح همه‌جانبه یک پدیده است. در تک‌نگاری ابتدا از وضع عینی، ظاهر، سطح خارجی پدیده که قابل مشاهده است، آغاز می‌کنند، سپس ابعاد ذهنی، روانی و پیچیده آن را به نگارش در می‌آورند.( >ساروخانی، ۱۳۷۸ ب‌، ص۳۱۹)
▪ سبک معماری‌: <نوعی دسته‌بندی مشخصه ساختمان‌هایی که ویژگی‌های مشترک بسیار، شامل شباهت در جلوه ظاهری کلی، در عناصر اصلی طرح و تزئینات، در مصالح مصرفی، در فرم، مقیاس و سازه دارند. سبک‌ها غالباً به دوره، ناحیه جغرافیایی، کشور، یا سنن مذهبی خاص، یا به معماری دوره‌ای مقدم بر آن، مربوط می‌شوند. غالباً اصلا‌حی که شامل واژه سبک است (مانند سبک اصفهانی) بر شیوه معماری دلا‌لت می‌کند نه بر سبک.( >هاریس‌، ۱۳۸۱، ص ۵۱)
● دیدگاه مشترک تاریخ معماری و نقد معماری:
یکی از مهم‌ترین اصول این امر این است که چگونه به معماری نگاه کنیم. تعابیر معماری را می‌توان در سه گروه به طور خلا‌صه تقسیم‌بندی نمود:
▪ محتوایی: مجموعه‌ای از تعبیرات که زمینه‌های فکری، اعتقادی و اجتماعی دارند. این برداشت‌ها شامل سیاسی، فلسفی - مذهبی، علمی، اقتصادی - اجتماعی، مادی‌گرایی و فنی است.
▪ جسمی (روانی:) این برداشت از طریق قوانین ساده و مشخص علمی به تحلیل روانی عناصر و اجزای معماری در جهت رسیدن به حقیقت آن می‌پردازد که نحوه آن بهره‌گیری از تناسبات هندسی و تشریح تاثیرات حسی این عناصر بر انسان است.
▪ صورت‌گرایانه: این برداشت بر اساس قوانین مربوط به کالبد ظاهری اثر و در واقع تامل در ابعاد زیبایی‌شناسانه است. این برداشت‌ها به اصول عواملی مربوط به کیفیت فرمال و کیفیت اخلا‌قی و روانی می‌پردازد.
تاریخ را می‌توان بازسازی خردمندانه گذشته دانست. علم تاریخ از راه تجربه و آزمایش حاصل نمی‌شود، بلکه روش نقد و تحقیق بر این علم حاکم است و روش تاریخ برای تحقیق و کشف گذشته انسان، از طریق تفسیر و نقداسناد تاریخی است. ‌
● تاریخ‌نگاری معماری هخامنشی
عامل متغیر در تاریخ‌نگاری، انگیزه‌ها و اهداف و فواید یا علل غایی تاریخ‌نگاری است که بر مبنای آنها می‌توان شناخت دقیق‌تری از تاریخ‌نگاری به دست آورد. بدین ترتیب تاریخ‌نگاری به هر گونه نگارش تاریخی اطلا‌ق می‌گردد که به عنوان یکی از ابعاد و مظاهر فرهنگ و تمدن حائز اهمیت بسیار است، چرا که شناخت و دریافت وجوه مختلف فرهنگ‌ها بدون بررسی تاریخ انواع علوم، فنون و هنرهایی که در آن تمدن ظهور کرده و تکامل یافته‌اند، ممکن نیست.
یافتن هویت مکان‌های تاریخی، بخش مهمی در مطالعات تاریخی است. جهت دست یافتن به این مهم، پیوند تاریخ با مکان را در رابطه تاریخ با جغرافیا جست و جو نموده و مکان را در مقیاس موقعیت مکانی مدنظر می‌گیریم. باستان‌شناسی رابطه تنگاتنگی با تاریخ دارد. در واقع باستان‌شناسی را باید علمی مکمل، همدوش و آمیخته با علم تاریخ به شمار آورد که هر یک از این دو برخی از محدودیت‌های دیگری را خنثی می‌سازند.
آغاز تاریخ ایران برمی‌گردد به پیش از مهاجرت آریایی‌ها یعنی اوایل هزاره اول قبل از میلا‌د به تمدنی که سه هزارسال قبل از میلا‌د شناسایی شده و در حومه شرق و غرب و جنوب زاگرس پراکنده بوده است. ‌
هخامنشیان از سده ششم پیش از میلا‌د به مدت دو قرن‌، یکی از مقتدرترین حکومت‌های شناخته شده تاریخ بوده‌اند. فرمانروایی بر بسیاری از کشورهای بزرگ و کوچک آن روزگار، در عین آزاد گذاشتن تیره‌های مختلف تحت قلمرو در نگاه داشتن آیین پدری و زبان مادری و به کارگیری هنرمندان و دانشوران سرزمین‌های دیگر، ویژگی این حکومت جهانی است. < معماری هخامنشی تصور روشن و گویایی از این دولت جهانی به نمایش گذارده است. تصویری که گویای بهره‌گیری از همه امکانات موجود تمدن‌های دیگر، بیان جدید و جسورانه‌ای را به جهان عرضه نمود.( >دانجلیس،۱۳۷۱) ‌
در میان اینچنین بستر فرهنگی با قدرت سیاسی و اقتصادی عظیم و معماری‌ای، انعکاس این قدرت جهانی و فرهنگ پویای مردمان این سرزمین بود، شرایط تاریخ‌نگاری یا ثبت وقایع چگونه بوده است؟ ‌
بر هیچکس پوشیده نیست که از زمان هخامنشی سه گروه منابع کتبی که از نظر اعتبار، حجم و نوع بیان بسیار متفاوتند در دسترس است.
۱) نبشته شاهان هخامنشی:
سنگ‌نبشته‌های معدود باقی مانده به منزله اسناد دست اول و هم عصر، از نظر تاریخی اهمیت خاصی دارد. کتیبه بیستون، سنگ‌نبشته‌های شوش، تخت‌ جمشید و نقش‌رستم و کانال سوئز شاخص‌ترین این آثارند.
نگاشتن این نبشته‌ها به سه زبان، انعکاس جهانی بودن این دولت است، مشروعیت شاه و قرار دادن همه مردم امپراتوری بزرگ در جریان فرمانروایی است و شرح ساخت شهر‌ها و برپایی بناهای با عظمت، به عنوان نمادی از اراده شاه بر آبادانی و استقرار حاکمیت و به عنوان مظهر قدرت و عدالت امپراتوری، مزمون بخشی از این کتیبه‌ها را شامل می‌شود.
۲) گزارش نویسندگان یونانی و رومی:
این نوشته‌ها شامل اطلا‌عاتی گوناگون از مسائل تاریخی و فرهنگی است. اصولا‌ً در طول تاریخ بارها پیش آمده است که تاریخ برخی اقوام که به هر دلیلی قادر به نگارش نبوده‌اند، توسط همسایگان آنها نگاشته شده باشد؛ در ایران باستان مورخانی مانند هرودت. توسیدید۳۳۹۹ - ۴۶۰ ق.م)‌، تحت‌تاثیر برخوردهای ایران و یونان به نگارش رویدادها پرداخته‌اند و البته در این نوشته‌ها عمدتاً مسائلی مطرح شده که تماس یونانی‌ها به آنها بیشتر بوده است. هرچند از آنجا که این مساله همواره تحت‌تاثیر نوع رابطه میان اقوام شرق و غرب بوده‌اما بسیاری از این نوشته‌ها عاری از بی طرفی است.
۳) لوح‌های گلی:
این لوح‌های فراوان به ویژه لوح‌های دیوانی تخت‌جمشید به زبان عیلا‌می ( هرچند بسیاری از آنها هنوز خوانده نشده است) اطلا‌عات باارزشی از مرکز امپراتوری هخامنشی شامل محاسبات دیوانی و وجود شیوه‌های زندگی اعم از نوع معیشت، فنون و فرهنگ جامعه را در اختیار می‌گذارد.از بقایای تاسیسات و بناهای با عظمت آن دوران نیز اطلا‌عات زیادی می‌توان به دست آورد.در سنگ‌نبشته‌ای از زبان داریوش در شرح ساختن کاخ زمستانی شوش، از مصالح و روش ساخت بنا و سازندگان آن سخن رفته است:<این کاخ که در شوش ساخته‌ام از راه دور مصالح و زیور آن آورده شد. ... ( >کخ، ۱۳۷۷، ص۹۴) ‌
و در روش ساخت و ساز می‌گوید: ‌
<خاک زمین به طرف پایین برداشته شد، تا در زمین به سنگ رسیدم. چون کند و کوب انجام گرفت، پس از آن شفته انباشته شد. در برخی به گودی چهل ارش و در بخش به گودی ۱۲۰ ارش روی شفته کاخ بنا شد.( >کخ، ۱۳۷۷، ص۹۴)
و در ادامه سازندگان این مرحله را نام می‌برد:
. . . < این را بابلی‌ها کردند. ( >کخ، ۱۳۷۷، ص۹۴)
و اینکه هر یک از مصالح چه بوده و از کجا و حتی چگونه حمل شده در بخش بعدی سنگ‌نبشته آمده است:
<الوار کاج از کوهی به نام لبنان آورده شد. آشوری‌ها آن را تا بابل آوردند.( >کخ، ۱۳۷۷، ص۹۴) ‌
و بعد از شرح مفصل این مرحله شرح می‌دهد که هر بخش کار توسط چه کسانی بوده و مردمان از کدام منطقه امپراتوری پهناور بوده‌اند:
<مردان سنگ تراشی که سنگ‌ها را تراشیدند و نقش‌هائی انداختند، آنها یونانیان و ساردین بوده‌اند( >کخ، ۱۳۷۷، ص۹۴) ‌
هرچند اینگونه متون که از زبان شاهان و حاکمان نگاشته شده و تنها روایتگر بخشی از حقایق است و نشان دهنده دیدگاهی خاص، اما در کنار انواع اطلا‌عاتی که می‌توان از کاوش‌های باستان‌شناسی و دیگر مدارک به دست آورد. امکان به تصویر در آوردن گذشته دور از ذهن به نظر نمی‌رسد.
● نگاهی اجمالی به یادمان‌های تاریخ عصر هخامنشی
۱) مجموعه میراث جهانی پاسارگاد
۲) مجموعه میراث جهانی تخت جمشید
۳) مجموعه کاخ‌های شوش
۴) مجموعه کاخ‌های برازجان
۵) مجموعه نقش‌رستم
۶) آرامگاه گوردختر
۷) محوطه تاریخی چاشتخوار
۸) کتیبه و نقش برجسته بیستون
۹) پل و سد داریوش
۱۰) سد برده بریده
۱۱) کانال سوئز
۱۲) کاخ اکباتان
۱۳) مرمت کعبه مسلمین(خانه خدا)
۱۴) دهانه غلا‌مان
۱۵) کوشک فهلیان
۱۶) کوشک باغ فیروزی
۱۷) تخت گوهر
۱۸) چاه‌های سنگی کوه رحمت
۱۹) معادن متعدد استخراج سنگ
۲۰) راه شاهی
توصیف این آثار ارزشمند و بررسی و شناخت آنها امری بسیار شیرین و زیبا است که ما را با بسیاری از مسائل آن زمان آگاه می‌سازد. که از حوصله این مبحث خارج است.کتاب‌ها و مقالا‌ت متعدد به معرفی و تشرح فرهنگ، اعتقادات و باورها، معماری و هنر در عصر هخامنشی به رشته تحریر در آمده است. اشاره به نقص‌های موجود در تزئینات به کار رفته در معماری هخامنشی خللی بر ماهیت وجودی این سلسله تاریخی وارد نمی‌کند بلکه توجه به علل این نقص‌ها است که اندکی به علم ما از این تمدن کهن می‌افزاید.
● هشدار
شخص یا اشخاصی که برای معروف شدن با مخدوش‌کردن هویت و حرمت‌ها ندای فرهنگ‌ستیزی را با سوء‌تعبیر و علم ناقص بیانگر می‌شود نه‌تنها در هدف خود موفق نخواهد شد بلکه نفرت جامعه بشری و ننگ تاریخ‌نگاری جاهلا‌نه و بدون تسلط به تاریخ را در کارنامه خود برجای خواهد گذاشت. ‌ سیر تحول و تکامل در کهن دیار ما از گذشته تاکنون چونان روشن و نمایان است که گاه اندوه بی‌ادراکی عده‌ای سودجو در این سیر بغض آلود می‌گردد. قومی که در کارنامه خود از دیرباز تا کنون نگاه کمال‌گرایانه را شکوهمندانه حفظ کرده دستخوش نیرنگ و تزویر‌های فرهنگ‌ستیزانه بی‌خردان نخواهد شد.
مجدالدین رحیمی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید