چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
جای خالی بورقانی در انتخابات
کنش سیاسی در ایران امروز- با کمال تاسف- بیش از آنکه بر پایهلحاظ کردن حداکثری خیر و منفعت عموم شهروندان و تامین و تحقق منافع ملی، سیر کند، پیرامون منافع قومی- قبیلهای و باندی و جناحی، و سود و ضرر شخصی چرخ میزند. این وضع، متاسفانه دامن بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی را گرفته است؛ درون نظام و بیرون نظام نمیشناسد؛ به دستاندرکاران حکومت و صاحبان امور، یا برعکس، به کنشگران منتقد یا فعالان سیاسی مخالف حکومت یا فعالان جامعه مدنی نیز محدود نمیشود. اگر <دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر؛ کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزو است>؛ امروز، افزون بر آن، باید <چراغ>ی به دست گرفت و گرد شهر سیاست گردید و پرسید که آیا میتوان کسی را جست که منافع فردی و قوم و قبیلهای و باندی و فرقهای خود را ذیل منافع ایران و ایرانیان، تعریف و پیگیری کند، یا خیر.
غرضورزیهای شخصی و حب و بغضهای گروهی و منافع کوتاهمدت باندی، جای عقلانیت و تدبیر و دوراندیشی را گرفته است؛ کمتر کسی را میبینی که برای <ایران> و ایرانیان، از خواستههای شخصی خود دست بشوید و در پی حلوفصل اختلافات بیپایه، برآید.
هرچند همهشخصیتها (حقیقی و حقوقی) از واژههایی مشترک برای توجیه اقدامات و پروژههای سیاسی-اجتماعی خود، بهره میجویند (تامین منافع ملی، ارزشهای اسلامی، حقوق و مصالح ملت و...) اما کمتر شاهدیم که مبتنیبر همین مدعیات، حاضر به عبور از منافع فردی و جناحی خویش باشند.
لایههای اقتدارگرا در حوزهمحافظهکاران بهجای خود، آنها چنان غیردموکراتیک میاندیشند و رفتار میکنند که انتظار مدارا و برقراری گفتوگویی بیطرفانه با ایشان، علیالحساب، به تمامی منتفی است. اما حتی در لایههای میانهرو و عقلانی محافظهکار نیز، آنچه واجد اهمیت است، ادامهحضور در بلوک قدرت و کسب منافع (اقتصادی، اطلاعاتی، منزلتی و سیاسی) از نظام سیاسی است. اینچنین، با وجود انتقادهای مستقیم و غیرمستقیم و شفاف و در لفافهاین بخش از محافظهکاران از برنامهها و اقدامات دولت احمدینژاد، وقتی بحث رقابت او و نامزدی اصلاحطلب مطرح میشود، همه چیز ناگهان به سوی حمایت بیقید و شرط از احمدینژاد شیفت میکند.
در حوزهمتکثر اصلاحطلبان نیز، گفتوگو و تسامح و همفکری و تعامل منطقی، جای خود را به طعن و خودمحوری و جاهطلبی و لجاجتهای غیرمنطقی میدهد. دموکراتیزاسیون به حاشیه رانده میشود و سهمخواهی از قدرت بهدست نیامده !(؟) جلا مییابد.
اپوزیسیون برکنار از قدرت نیز از دستاندازی چنین آسیبهایی برکنار نیست؛ ادعاها بیش از عمل، خودنمایی میکند و منافع ملی، گاه به مفهومی مسکوت و مظلوم روی بیانیهها مبدل میشود. حتی مجموعههای کوچک نیز نشانههای ناچیزی از مدارا و تفاهم و عمل سیاسی مشترک بر پایهگفتو شنید و استدلال بروز میدهند.
شاید برای فهم وضع قابل انتقاد مناسبات و تعاملات و رقابتهای سیاسی در ایران امروز، اشارهای مختصر به چگونگی سیاستورزی احزاب عمده و شخصیتهای سیاسی مطرح در انتخابات اخیر ایالاتمتحده، بیفایده نباشد؛ آنجا که باراک اوباما نامزد پیروز در انتخابات، رقیب حزبی دیروز خود (هیلاری کلینتون) را به سمت وزیر خارجه دولتش منصوب میکند و برای حزب رقیب (جمهوریخواهان) پستهای وزارتی قابل توجه (ازجمله وزارت دفاع) را در نظر میگیرد.
اما اینجا - در ایران- با وجود ادعاهای ارزشی و پرسروصدا، کنش سیاسی گاه حتی فاقد ابتداییترین شواهد عقلانیت ابزاری است؛ تا چه رسد به کنش سیاسی متکی بر عقلانیت انتقادی، با رعایت ملاحظات اخلاقی، مبتنیبر روحیهمدارا و متکی بر گفتوگو و تعامل منطقی و غیرخصمانه.
در چنین فضایی -که کنشگران و نخبگان سیاسی امروز ایران، به خوبی آن را لمس میکنند- جای خالی <انسان>هایی چون احمد بورقانی بس خالی مینماید. یک سال از درگذشت زندهیاد احمد بورقانی سپری میشود. تنها آنهایی که با آن <آزاده> محشور بودند، میدانند که چقدر جای وی در ماههای پیش رو (روزهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری دهم) خالی است.
فضای کج و معوج سیاست در ایران امروز، بیش از همیشه به حضور افرادی دریادل چون او، که غرض و مرضی نداشت و از غرور و تکبر و حسادت و خواست شخصی فرسنگها بهدور بود، محتاج است. و البته جای خالی بورقانی و <آزادگان>ی چون او، بهگونهای محسوس، لمس میشود. جای خالی فعالان سیاسی که پیش از آنکه به منافع و مضار شخصی خود بیندیشند، منافع ملی را مورد تامل قرار میدهند؛ جای خالی روشنفکران متعهد و مسوولی که برای پیشبرد دموکراتیزاسیون ولو بهقدر یک <گام>، از <جان> مایه میگذارند و خور و خواب از یاد میبرند؛ جای خالی کوشندگانی که در اوج فشار، لبخند و گفتوگوی دوستانه را جایگزین اخم و غضب و فریاد و قهر میکنند؛ جای خالی فرهیختگانی که با کتابی در دست، برای تغییر <وضع موجود> قدمی برمیدارند؛ جای خالی آرمانخواهان واقعبین، سیاستورزانی که برای اقدام، به ارزیابی دقیق و همهجانبه از وضع جامعه و توان حکومت دست مییازند؛ جای خالی مداراپیشگان و باورمندان به همکاری و کنش جمعی؛ جای خالی عارفان مجاهدی که خودشیفتگی و شهرتطلبی و منزلتجویی برایشان به قدر نشاندن لبخندی بر لب ستمدیدهای و برداشتن <گامی به جلو>، بهسوی <وضع مطلوب> محل و مجالی ندارد؛ جای خالی فعالانی صبور و خستگیناپذیر که امیدوار میزیند و مومن؛ جای خالی ایرانیانی دموکرات و آزاده چون احمد بورقانی.
مرتضی کاظمیان
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست