سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
مردی در ابهام
سال ۱۹۴۵ که جنگ دوم جهانی پایان یافت، متفقان به عنوان فاتحان جنگ جهانی را میان خود تقسیم کردند و سازمان ملل را برای اداره جهان برپا كردند.
یکی از کارهای آنان پس از اتمام جنگ دستگیری و محاکمه سران نازی بود. برخی از آنان به اعدام محکوم شدند و برخی به حبس افتادند. در همان سال درجنوب اتریش فردی از ارتش آلمان به نام کورت والدهایم توسط ارتش بریتانیا دستگیر شد که به زودی آزاد شد.
اما از جمله دستگیرشدگان یکی هم ژنرال آلکساندر لوهر بود که در سال ۱۹۴۶ به جرم سرکوب پارتیزانهای یوگسلاوی و انتقال ۴۰ هزار یهودی شهر تسالونیکی یونان به اردوگاه آشویتس محاکمه و اعدام شد.
اما آن زمان روشن نشد که میان والدهایم از حبس رسته و لوهر اعدام شده رابطهای بوده و روزی یکی از دستیاران لوهر معدوم به ریاست سازمان ملل متحدی برسد که در واقع علیه نازیها بنیانگذاری شده بود.
اما این اتفاق عجیب سه دهه بعد به وقوع پیوست. کورت والدهایم که پس از آزادی، در رشته حقوق تحصیل کرده بود به وزارت خارجه اتریش راه یافت و پلهپله مدارجی را پیمود تا در ۱۹۷۲ به سمت دبیرکلی سازمان ملل انتخاب شد. او ۱۰ سال در این سمت باقی ماند.
درحالی که ۴ سال بعد از کنارهگیری از دبیرکلی، زمانی که برای ریاست جمهوری اتریش خود را آماده میکرد، هفتهنامه اتریشی پروفیل پرده از سوابق کورت والدهایم برداشت و جهانی را در بهت و حیرت فرو برد.
این مجله گزارشهایی منتشر کرد که نشان میداد والدهایم در دوران حکومت نازیها در آلمان به عضویت سازمان جوانان حزب نازی درآمده و سپس همزمان با شروع جنگ به خدمت ارتش درآمده و تا درجه ستوان یکمی پیش رفته است.
مطابق این گزارشها او حتی مدال افتخار از سوی نازیها دریافت کرده است و تحت فرماندهی ژنرال معدوم لوهر در ارتش داوطلبانه خدمت کرده است. مورد کورت والدهایم نشان داد درحالی که متفقان پس از جنگ جهانی دوم تصور میکردند پرونده نازیسم بسته شده است، ناخودآگاه یکی از افسران سابق نازی را در جمع خود به ریاست برگزیدهاند.
نکته جالب این بود که والدهایم درمدت ۱۰ سالی که دبیرکل سازمان ملل بود از این سوابق خود سخنی نگفته و دنیایی را به اشتباه انداخته بود.
او این عمل خود را به نحوی توجیه کرد و تلویحا سازمانهای اطلاعاتی غرب را مسوول آن دانست. وی ژانویه سال گذشته با روزنامه اتریشی استاندارد گفت وگویی کرد و در آنجا اعلام كرد زمانی که وی دبیرکل سازمان ملل بوده حتما سازمانهای اطلاعاتی مهم جهان از گذشتهاش باخبر بودهاند.
درعین حال او اشارهای به اشتباه خود نیز کرد و آن را درحد امساک از دادن اطلاعات قلمداد كرد و گفت در مطرح کردن حقایق زندگیاش «صرفهجویی» کرده است.
سخن او چندان هم بیربط نبود. این ضعف بزرگی برای سازمانهای اطلاعاتی غرب بود که در حالی که برای کشورهای جهان سوم و رقیب چترامنیتی و جاسوسی گستردهای میگسترانند، چطور درباره مقام مهمی چون دبیرکل سازمان ملل که در کنارگوش آنهاست غفلت ورزیدهاند.
به طوری که چهار سال بعد از اتمام دوره دبیرکلی وی و سه ماه قبل از آنکه وی به ریاستجمهوری اتریش انتخاب شود، در مارس ۱۹۸۲ سوابق وی توسط نشریه اتریشی پروفیل آشکار شد.
جالب اینکه بهرغم روشدن این موضوع، واکنش مردم اتریش با قدرتهای غربی کاملا معکوس بود. مردم اتریش کورت والدهایم را به ریاستجمهوری برگزیدند، اما بعد از پیروزی او در انتخابات، اسرائیل سفیر خود را از وین فراخواند و وزارت دادگستری آمریکا ورود والدهایم را به ایالات متحده ممنوع کرد.
طی شش سالی که والدهایم رئیسجمهور اتریش بود، به جز واتیکان موفق به دیدار از هیچ یک از کشورهای اروپایی و آمریکا نشد و تنها سفرهایی به کشورهای خاورمیانه داشت.
اما این واکنش شدید غرب نسبت به کسی که ۱۰ سال در راس سازمان ملل در همه امور دیپلماتیک جهان در کنار آنها بود، بیشتر به عکسالعملی بچهگانه شباهت داشت. به خصوص که او اتهامات وارده به خود را نیز به نحوی توجیه کرده و خود را مبرا دانست.
یکی از شانسهای او مذهبی بودن وی و خانوادهاش بود که در دوران دبیرکلیاش نیز آن را نشان میداد و همین امر حمایت سرسختانه پاپ ژان پل دوم، رهبر فقید کاتولیکهای جهان را از وی در پی داشت. دیدار والدهایم با پاپ درحالی که از سوی غربیها مطرود شده بود علاقه این مقام مذهبی را به او نشان میداد. دیداری که اعتراض غربیها را نیز برانگیخت.
والدهایم که دو هفته پیش در وین در سن ۸۸ سالگی درگذشت برای ایرانیان نیز تداعیکننده برخی وقایع تاریخ معاصرشان بود. او سفرهای متعددی به ایران داشت. غیر از سفری که در آستانه اوجگیری انقلاب سال ۱۳۵۶ به ایران داشت و اعلام کرد درباره حقوق بشر به مقامات ایران توصیههایی کرده است، در ماجرای گروگانگیری و جنگ نیز با مقامات ایران گفتوگوهای زیادی داشت.
او شرح این مذاکرات را در زندگینامه خود که با نام کاخ شیشهای سیاست به فارسی نیز برگردانده شده آورده است. ملاقاتهایش با صادق قطبزاده، وزیر خارجه دولت موقت در زمان تصرف سفارت آمریکا نکات جالبی دارد. از جمله وی به واهمه قطب زاده از اینکه گفتوگوهای آنها به عنوان مذاکره تلقی شود، اشاره میکند که حساسیتهای آن روز جامعه را نشان میدهد.
در دوران جنگ نیز والدهایم درقالب تصمیمات سازمان ملل تلاش کرد راهی برای خاتمه جنگ پیدا کند. از آنجا که مقامات ایرانی شرط اول مذاکره برسراین مسأله را رفع اشغال از خاک ایران عنوان میکردند و عراق نیز زیر بار نمیرفت کاری صورت نگرفت.
اولاف پالمه نخستوزیر سوئد که مامور گفتوگو با طرفین بود پس از چندی اعلام کرد که صلح امکانپذیر نیست و طرفین باید تعدیل شوند.
چند ماه بعد از این نظریه موج ترورها و خشونت در داخل ایران آغاز شد و بسیاری کادرهای انقلاب در هفت تیر و هشت شهریور و... از میان برداشته شدند. برخی آگاهان سیر این حذفها را در راستای پروژه تعدیل و حذف پتانسیل انقلابی در ایران تفسیر کردند، اما والدهایم دیدار دیگری نیز در این اواخر از ایران داشت و آن زمانی بود که محمد خاتمی سومین سال ریاست جمهوریاش را میگذراند.
مهدی غنی
منبع : روزنامه هممیهن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست