چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا
ویژگی های راست جدید
برخی اعتقاد دارند كه اصلاح طلبی ایران دارای زیرساخت های فكری و اندیشه ای است. جنبش ها و رفتار های سیاسی انقلاب و اصلاح طلبی همواره در این كشور وجود داشته بنابراین جنبش دموكراتیك و جنبش اصلاح طلبی در ایران اصالت دارد.
برخی دیگر نگاهشان اینگونه است كه یك موج دموكراسی فراگیر در سطح بین المللی ایجاد شده و جنبش دموكراتیك در ایران هم بخشی از جنبش دموكراتیك در سطح بین المللی است.
رویكرد دیگری هم وجود دارد كه بیشتر الهام گرفته از آرای هانتینگتون است. هانتینگتون تاكید می كند كه موج های اقتدارگرا و همچنین موج های دموكراتیك گرا به نوبت در كشورهای جهان سوم حضور پیدا می كند، هر كدام كار ویژه خودشان را به انجام می رسانند، فضای اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهند و قبل از اینكه بتوانند نهاد های دموكراتیك را ایجاد كنند جای خود را به موج دیگری می دهند. شرایط در ایران هم بیانگر این است كه از دهه ۱۳۷۰ به بعد دو موج به موازات همدیگر پیدا كرده اند، اما موج اصلاح طلبی از شتاب بیشتری برخوردار بود و هیجان بیشتری را به وجود آورد اما به خاطر همان شتاب و هیجانی كه داشت خیلی زود در فضای موج های برگشت قرار گرفت.
آنچه كه امروز با عنوان راست جدید از آن یاد می شود مربوط به فضای دوران اصلاح طلبی نیست. بنیان های فكری و نهادی راست جدید در اوایل دهه ۱۳۷۰ شكل گرفت و به طور كلی قالب های راست جدید با قالب های نولیبرالیسم باهم همخوانی دارند و از بستر یك جامعه ظهور پیدا می كنند. جامعه ای كه دارای شكل بندی های لیبرال باشد و در آن اندیشه های لیبرال ظهور پیدا كرده باشند و یا اینكه جامعه ای كه دارای قالب های سنتی باشد هم از درونش نگاه نولیبرال ظهور پیدا می كند و هم از درونش نگاه نومحافظه كار ظهور پیدا می كند.
بافت جدید دارای قالب های نومحافظه كار است. راست جدید واكنشی است به قالب های سنتی. اما در فضایی كه راست جدید مطرح شد دو قالب و زیرساخت وجود دارد. از یك سو مجموعه های مربوط به روشنگری، اصلاح طلبی و جنبش روشنفكری را داریم و از سویی دیگر با قالب های سنتی روبه روییم كه راست جدید می خواهد از هر دو عبور كند. ویژگی های راست جدید در ایران با شاخص های عمومی راست جدید در كشورهای اروپایی دارای همگونی و همخوانی است.
اولین شاخص راست جدید بدبینی نسبت به روشنفكری است. به همان گونه كه بدبینی نسبت به سنت گرایی را هم در قالب های فكری در دستور كار خودش قرار می دهد، این گروه روشنفكری را به عنوان یك موج پویا تلقی نمی كند، برای روشنفكران اصالت قائل نیست، روشنفكران را عامل پراكندگی در جامعه می داند، به این امر تاكید می كند كه هرگاه روشنفكران نقش اجتماعی ایفا می كنند جامعه به جای اینكه به همبستگی و انسجام و هماهنگی دست پیدا كند در فضای ریزش قرار می گیرد، نیرو های اجتماعی در برابر همدیگر قرار می گیرند، اتهام گرایی ظهور پیدا می كند، فضایی ایجاد می شود كه همخوانی، هماهنگی و همبستگی و همگونی را در جامعه از بین می برد. واقعیت این است كه در بسیاری از فضاهای روشنفكری به ویژه فضاهای روشنفكری كه دارای قالب های هیجانی است شاهد این هستیم كه بعد از هیجانات روشنفكری زمینه برای ظهور راست جدید فراهم می شود. موج های برگشت پذیری كه روشنفكری را برای خودش دیگر مطلوب نمی داند، از زمانی كه روشنفكری گسترش پیدا می كند انشعاب هایی را می بیند كه در آن شرایط ایده آل ذهنی خودش را تخریب می كند. گروه های اجتماعی عموماً بعد از جنگ، انقلاب و موج های جدال درصدد یك نوع آرامش هستند. روشنفكری و اصلاح طلبی آرامش ذهنی مجموعه هایی كه درصدد یك نوع هویت هم بسته هستند را تخریب می كند. به این دلیل كه درصدد است تا عقل گرایی را دست مایه رفتار سیاسی اجتماعی خود كند. به همین دلیل است كه در ایران راست جدید از یك سو دارای نگاه كاملاً بدبینانه ای نسبت به مطبوعات روشنفكری، نسبت به گروه های روشنفكری و ساخت ها و نهادهای روشنفكری است. از سوی دیگر راست جدید نگاهی كه در چارچوب علم گرایی پوزیتیویستی مطرح می شود را با انتقادات شدید همراه می كند و علم گرایی را پاسخگوی تمام نیازهای فرد نمی داند. راست جدید فقط مربوط به دوره نوكانسرواتیسم های جمهوری خواه در آمریكا نیست. در آلمان، فرانسه و انگلستان راست جدید موج های گسترده ای را در جامعه به وجود آورده است و امروز در جامعه ایران راست جدید از هر دوران دیگری در فضای سازمان یافته تری قرار دارد. به این دلیل است كه جنبش سنت گرا و جنبش اصلاح طلب را سپری كرد، از این دو جنبش عبور كرده و در شرایطی قرار دارد كه می خواهد هویت خود را برای جامعه به نمایش گذارد.
هویت راست جدید مبتنی بر امنیت گرایی است. این هویت بر این اعتقاد است كه جنبش روشنفكری امنیت گرایی را از بین برده و جامعه در فضای اجتماعی و اقتصادی امنی قرار ندارد. امنیت سیاسی و امنیت بین الملل از بین رفته و موج های بین الملل در فضاهای حركت خزنده و رو به رشد خودشان آمده اند و با جنبش درونی جامعه ایران مقابله كرده اند. گروه های مربوط به راست جدید، تبارگرایی سنتی خودشان را به فضای موجود تحمیل می كنند. در این شرایط است كه جنبش راست جدید می خواهد از فضاهای عقل پوزیتیویستی عبور كند، دارای نگاه كاملاً احساسی و غریزی است، در رفتار احساسی عظمت می بیند، عظمت گرایی را در برابر عقل گرایی قرار می دهد، احساس می كند كه انقلاب با تمام فراز و نشیب هایی كه داشته دارای عظمت مربوط به خودش است. اصول گرایی دینی با تمام فراز و نشیبش دارای یك شاخص عظمتی است. ناسیونالیسم در راست جدید موج خواهد زد. در غرب موج ها، موج های طولانی تری است، حدود ۱۵ ساله. به همین دلیل است كه فضای لازم را برای ایجاد زیرساخت ها و نهادها پیدا می كنند در حالی كه موج های ایرانی موج های گذرا هستند. موج عمل گرایی هاشمی چهار سال طول كشید. موج اصلاح طلبی خاتمی چهار سال طول كشید و موج تردید چهار سال طول كشید. امروز موج راست جدید در شرایطی كه به قدرت رسیده حداكثر در یك فضای ۴-۳ ساله جامعه ایران را مخاطب خودش قرار خواهد داد. طبیعی است كه موج های دیگری ظهور پیدا خواهند كرد. موج سنتی با موج روشنفكری هركدام براساس قالب ها و نهادهای خاص خودشان حركت خواهند كرد. سنت گرایان ایرانی، روحانیت سنتی، نهادهای سنتی، قالب ها و اندیشه ها و جنبش های سنتی به موازات نهادهای روشنفكری، نهادهای اصلاح طلب هریك حركت خاص خودش را ادامه خواهد داد. البته فراز و نشیب هم خواهد داشت و هر دو اینها در جدال با راست جدید در یك تفاهم ناگفته قرار می گیرند. موجی كه در ایران ایجاد شد مبتنی بر حركت های ضدعقل گرایی بود. جنبش راست جدید مبتنی بر حركت هایی كه در درونش عظمت گرایی را مورد كاوش قرار داد، كاوش عظمت از طریق مقابله با جنبش های فكری و جنبش های اجتماعی كه نگاه علمی و نگاه رفتاری و نگاه اصلاحی داشتند به وجود آمد. به این ترتیب مجموعه راست جدید درصدد این است كه موج هایی را به وجود بیاورد و نهادهایی را ایجاد كند كه بسترهای همگرایی را فراهم كند. اما مخاطب راست جدید، چه كسانی خواهند بود؟ سنتی ها به هیچ وجه مخاطب راست جدید نخواهند بود. راست جدید در عین حال كه درصدد همگرایی در جامعه است، به هیچ وجه مجموعه های اصلاح طلبی و روشنفكری را در درون خودش جمع نخواهد كرد. راست جدید بیش از مجموعه های گذشته به قالب های مربوط به مرزبندی ای كه به وجود می آورند وفادارند. اما راست جدید این ویژگی را دارد كه خودش به خودش نگاه نمی كند و خودش با مجموعه های مربوط به خودش ارتباط برقرار نمی كند، بلكه یك پشتوانه برای خودش ایجاد كرده است و این پشتوانه را مورد خطاب قرار خواهند داد. این پشتوانه نیروهای اجتماعی است.توده هایی كه هركدام به صورتی و به دلایل مختلف نسبت به فضای گذشته نارضایتی خودشان را نشان دادند، توده هایی كه نسبت به كاركرد مدیران اجرایی، بوروكرات ها، روشنفكران و نواندیشان تماماً بدبین هستند و می گویند كه تمامی این ایسم ها چه مطلوبیتی برای من دارد؟ آیا نان سر سفره من بیشتر خواهد شد؟ در چنین شرایطی است كه راست جدید نه توده های خفته را بلكه توده های ناراضی را فراخواند. این توده های ناراضی صرفاً مجموعه های ایدئولوژیك و اعتقادی نیستند. اما به عنوان ذخیره راست جدید مورد استفاده قرار گرفتند. به یاد داشته باشید همواره ذخایر اجتماعی در كشورهایی مثل ایران طیف گسترده ای را شامل می شود. ذخایر اجتماعی وجود دارند، مسئله مهم این است كه كدامین آوانگارد چنین نیروهایی را به عنوان پشتوانه خودش مورد خطاب قرار دهد. امروز فضایی وجود دارد كه راست جدید نیروهای اجتماعی ناراضی را با ادبیات خاص خودش وارد صحنه كرد. قالب هایی كه به كار گرفت، قالب های ساختاری بود. بنابراین راست جدید درصدد خواهد بود تا از یك سو ساختار موجود را حفظ كند و در سوی دیگر از درون ساختار موج های تغییر را به نوعی به وجود بیاورد. راست جدید به گونه ای اجتناب ناپذیر درصدد تغییر است. ادبیات راست جدید نیز مختصات خود را دارد. این گروه به تمامی قالب های كهن نگاه تردیدآمیز دارد. معتقد است تمامی قالب های سنتی و قالب های اصلاح طلبی ناكارآمد است، به این ترتیب مجموعه هایی را مخاطب خود قرار داده كه گروه انكاركنندگان هستند. سئوالی كه وجود دارد این است كه این انكاركنندگان در چه مقطع زمانی راست جدید را باز هم انكار خواهند كرد؟ اما نكته ای كه وجود دارد این است كه جنبش اجتماعی راست جدید در ایران این قابلیت ها را دارد كه خودش را و مخاطبان خود را بر اساس آموزه های تهییجی كه به كار گرفته كاملاً بازسازی و بازتولید می كند. طبیعی است كه در شرایط موجود زمینه برای ظهور موج ها و تهدیدات بیرونی وجود دارد و تهدیدات بیرونی فضای اجتماعی ایران را در شرایط مطلوب برای راست جدید قرار خواهد داد. به همین دلیل است كه راست جدید هیچ نگرانی برای رویارویی با تهدیدات خارجی ندارد. راست جدید برای مقابله با تهدیدهای خارجی به خاطر امنیت یابی و عظمت یابی ادبیات مربوط به خودش را دارد و همچنین این ادبیات را تبدیل به Policy می كند. زمانی كه Polity بتواند سیاست و ادبیات را تبدیل به Policy كند در آن شرایط است كه زمینه برای گسترش حداقل مرحله جنبش راست جدید در ایران فراهم خواهد شد. نكته بعدی تاكید بر قالب های آرمانی است. قالب های آرمانی راست جدید چه در مقایسه با گروه های سنتی و چه در مقایسه با عمل گرایان و در مقایسه با مجموعه های اصلاح طلبی بر اساس قالب های عینی و مشخص تر بنا شده اند. از یك سو به ساختار حكومتی تاكید می كند و از سوی دیگر در قالب ساختار حكومتی به مرحله بازسازی اقتصادی تاكید می كند. زمانی كه جامعه احساس تحقیر می كند، نسبت به ساختار ناامید می شود و از درون به نهادهایی كه در درونش قرار دارد بی اعتماد است. وقتی كه فضا، فضای پراكنده است طبیعی است كه این گروه های پراكنده دور نقطه انتقادی از گذشته گردهم خواهند آمد. روزولت این اقدام را در آمریكا انجام داد، اندیشه های روزولت مبتنی بر اشتغال گرایی كنزی بود. درست این اقدام را ناسیونالیست های افراطی و مجموعه هایی كه راست جدید در آلمان و ایتالیا ایجاد كردند در سایر كشورهای اروپایی نیز آن را پی گیری كردند. آن چه كه در جامعه ما شكل گرفته فضای بی بدیل و غیرقابل پیش بینی و بدون بنیان نیست، دارای اصالت است. مشابه راست جدید را ما در گذشته دنیا و ایران داشته ایم، قالب های فكری راست جدید پویایی های لازم را برای تداوم این حركت خواهد داشت. شورای شهر را راست جدید توانست در قالب ساختاری تسخیر كند، بعد از آن مجلس هفتم را و سپس نوبت به ریاست جمهوری رسید. فضا پایان پیدا نكرده است. تضادهای اجتماعی و سیاسی در ایران ادامه خواهد داشت، هنوز راست جدید قالب های پویا و توفنده خود را ادامه خواهد داد. در مورد مجلس خبرگان نیز راست جدید پیروز خواهد شد. بنابراین این كه بازسازی راست سنتی یا بازسازی مجموعه های روشنفكری در فرآیندهای انتخاباتی آینده مورد تاكید قرار می گیرد، صرفاً یك اوهام خواهد بود و بنیه عملی و قالب اجرایی نخواهد داشت. شاخص دیگر راست سنتی تاكید بر مذهب گرایی است. مذهب گرایی در زمان روزولت، در شرایط موجود جورج بوش در آمریكا، در دوران ریگان، آلمان، ایتالیا به وفور گسترش پیدا كرد. مذهب گرایی در قالب آموزه هایی كه یك جامعه به آن اعتقاد دارد. روح مذهب گرایی در قالب های راست، چه در ایران و چه در كشورهای دیگر یك واقعیت است. همان گونه كه ریگان عبادت روزانه را در مدارس آمریكایی اجباری كرد، احتمال این كه موج های مربوط به رفتارهای اجرایی راست جدید در ایران قالب های اجباری از مذهب را در ایران ایجاد كند كاملاً امكان پذیر است. راست جدید به این دلیل كه بر اساس ساختار به قدرت رسیده سعی می كند فرامینش بر اساس قانون باشد و از درون ساختار به حركت دربیاید. به همین دلیل است كه راست جدید در دوران آینده دستورات و سیاست ها و قالب هایی را در چارچوب قانون اعمال خواهد كرد كه مبتنی بر موج مذهب گرایی خواهد بود اما این مذهب گرایی راست جدید به خاطر این كه با مذهب سنتی تفاوت دارد به زیرساخت ها توجه چندانی نمی كند، بیشتر قالب های فرمالیسم دارد. طبیعی است كه در این شرایط قالب هایی را تولید خواهد كرد كه بتواند نهادهای لازم را برای گسترش هنجارهای مذهبی به وجود بیاورد.
راست جدید فاقد بنیان های قوی تئوریك همانند مجموعه های راست سنتی یا روشنفكری است، اما عملگرا است، عملگرا به معنای اهل حركت و رفتار و اجرا، نگاهش اجرایی است، در ارتباط با فرآیندهای اجرایی انعطاف پذیری است، بی نهایت محدود خواهد بود. البته روشنفكری را به مقابله و جدال فیزیكی نمی خواند، چرا كه از این مرحله عبور كرده است. راست سنتی را هم به چنین قالبی فرا نمی خواند بلكه به دلیل موج هایی كه ایجاد كرده و قابلیت هایی كه به وجود آورده آنها را در یك فضای انزوا و انفعال قرار می دهد، تا زمانی كه اصلاح طلبی و روشنفكری پوست بیندازد و دوباره خود را و ادبیات و قالب های رفتاری و مخاطبینش را بازسازی كند.
راست جدید در ایران به قالب های قرارداد اجتماعی هیچ توجهی ندارد و نگاهش مبتنی بر فرآیندهای پوپولیستی خواهد بود، موج های تغییر به خاطر ایجاد این دغدغه كه آنچه كه گفته شد در مرحله اجرا گذاشته شده به نمایش درمی آید، حتی اگر جلوه واقعی از واقعیت ها نباشد و جلوه ای شبه واقعی باشد، ولی این كار ایجاد خواهد شد چون حركت ها مبتنی بر موج های پوپولیستی است. به همین دلیل است كه موج های مربوط به راهپیمایی های اجتماعی گسترده در مقابله و مخالفت با یكسری از نمادهای مبتنی بر قراردادهای اجتماعی در چارچوب حركت های پوپولیستی به وجود خواهد آمد. دوران آینده یعنی از مهر و آبان ماه یك دوران بی نهایت توفنده است، دورانی است كه از یك سو تهدیدات خارجی و از سوی دیگر ادبیات مبتنی بر جدال های خارجی ظهور پیدا می كند و از سوی دیگر فضای مربوط به امنیت گرایی در داخل كشور خود را در چارچوب ادبیات سیاسی و قانون ساختاری، در چارچوب موج های اجتماعی كه در خیابان ها به حركت در خواهند آمد، نشان خواهد داد.
راست جدید اعاده كننده نگاه پدرسالار خواهد بود. نگاه پدرسالاری كه می تواند كاری را انجام دهد و قادر است كه برای گروه های اجتماعی كه قالب های اسطوره ای پدرسالاری و نهادهای تقدیس شده پدرسالاری را مورد توجه قرار می دهند حركت های لازم را انجام دهد. مجموعه های راست جدید وفادارترین نیروها برای مخاطبین خودش است، چرا كه راست جدید می خواهد كالای اقتصادی بدهد، ادبیات روشنفكری تولید نمی كند، درآمدهای موجود در جامعه را هزینه خواهد كرد. به همین دلیل است كه فضای موجود در فرآیندهای توده گرایانه و تهییج گرایانه تداوم پیدا می كند. راست جدید تبارگرایی گذشته را از بین خواهد برد، ادبیات روزنامه كیهان را ببینید كه چقدر در ارتباط با آقازاده ها و تبارگرایی دولت های گذشته مطلب نوشته است، اما در عین حال خودش هم به نوعی از تبارگرایی اعتقاد دارد. تبارگرایی راست جدید قالب ایدئولوژیك خواهد داشت. بعد از آن تبارگرایی ماهیت اجتماعی پیدا می كند و در نهایت تبارگرایی ماهیت نخبگی پیدا می كند و زمانی كه تبارگرایی از فضای ایدئولوژیك به فضای پختگی و اجرایی و بوروكراتیك برسد زمینه برای ركود راست جدید فراهم خواهد شد.
منبع: ایسنا _ متن سخنرانی ابراهیم متقی در فستیوال تابستانی روشنفكری بیم ها و امیدها
ابراهیم متقی
برخی دیگر نگاهشان اینگونه است كه یك موج دموكراسی فراگیر در سطح بین المللی ایجاد شده و جنبش دموكراتیك در ایران هم بخشی از جنبش دموكراتیك در سطح بین المللی است.
رویكرد دیگری هم وجود دارد كه بیشتر الهام گرفته از آرای هانتینگتون است. هانتینگتون تاكید می كند كه موج های اقتدارگرا و همچنین موج های دموكراتیك گرا به نوبت در كشورهای جهان سوم حضور پیدا می كند، هر كدام كار ویژه خودشان را به انجام می رسانند، فضای اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهند و قبل از اینكه بتوانند نهاد های دموكراتیك را ایجاد كنند جای خود را به موج دیگری می دهند. شرایط در ایران هم بیانگر این است كه از دهه ۱۳۷۰ به بعد دو موج به موازات همدیگر پیدا كرده اند، اما موج اصلاح طلبی از شتاب بیشتری برخوردار بود و هیجان بیشتری را به وجود آورد اما به خاطر همان شتاب و هیجانی كه داشت خیلی زود در فضای موج های برگشت قرار گرفت.
آنچه كه امروز با عنوان راست جدید از آن یاد می شود مربوط به فضای دوران اصلاح طلبی نیست. بنیان های فكری و نهادی راست جدید در اوایل دهه ۱۳۷۰ شكل گرفت و به طور كلی قالب های راست جدید با قالب های نولیبرالیسم باهم همخوانی دارند و از بستر یك جامعه ظهور پیدا می كنند. جامعه ای كه دارای شكل بندی های لیبرال باشد و در آن اندیشه های لیبرال ظهور پیدا كرده باشند و یا اینكه جامعه ای كه دارای قالب های سنتی باشد هم از درونش نگاه نولیبرال ظهور پیدا می كند و هم از درونش نگاه نومحافظه كار ظهور پیدا می كند.
بافت جدید دارای قالب های نومحافظه كار است. راست جدید واكنشی است به قالب های سنتی. اما در فضایی كه راست جدید مطرح شد دو قالب و زیرساخت وجود دارد. از یك سو مجموعه های مربوط به روشنگری، اصلاح طلبی و جنبش روشنفكری را داریم و از سویی دیگر با قالب های سنتی روبه روییم كه راست جدید می خواهد از هر دو عبور كند. ویژگی های راست جدید در ایران با شاخص های عمومی راست جدید در كشورهای اروپایی دارای همگونی و همخوانی است.
اولین شاخص راست جدید بدبینی نسبت به روشنفكری است. به همان گونه كه بدبینی نسبت به سنت گرایی را هم در قالب های فكری در دستور كار خودش قرار می دهد، این گروه روشنفكری را به عنوان یك موج پویا تلقی نمی كند، برای روشنفكران اصالت قائل نیست، روشنفكران را عامل پراكندگی در جامعه می داند، به این امر تاكید می كند كه هرگاه روشنفكران نقش اجتماعی ایفا می كنند جامعه به جای اینكه به همبستگی و انسجام و هماهنگی دست پیدا كند در فضای ریزش قرار می گیرد، نیرو های اجتماعی در برابر همدیگر قرار می گیرند، اتهام گرایی ظهور پیدا می كند، فضایی ایجاد می شود كه همخوانی، هماهنگی و همبستگی و همگونی را در جامعه از بین می برد. واقعیت این است كه در بسیاری از فضاهای روشنفكری به ویژه فضاهای روشنفكری كه دارای قالب های هیجانی است شاهد این هستیم كه بعد از هیجانات روشنفكری زمینه برای ظهور راست جدید فراهم می شود. موج های برگشت پذیری كه روشنفكری را برای خودش دیگر مطلوب نمی داند، از زمانی كه روشنفكری گسترش پیدا می كند انشعاب هایی را می بیند كه در آن شرایط ایده آل ذهنی خودش را تخریب می كند. گروه های اجتماعی عموماً بعد از جنگ، انقلاب و موج های جدال درصدد یك نوع آرامش هستند. روشنفكری و اصلاح طلبی آرامش ذهنی مجموعه هایی كه درصدد یك نوع هویت هم بسته هستند را تخریب می كند. به این دلیل كه درصدد است تا عقل گرایی را دست مایه رفتار سیاسی اجتماعی خود كند. به همین دلیل است كه در ایران راست جدید از یك سو دارای نگاه كاملاً بدبینانه ای نسبت به مطبوعات روشنفكری، نسبت به گروه های روشنفكری و ساخت ها و نهادهای روشنفكری است. از سوی دیگر راست جدید نگاهی كه در چارچوب علم گرایی پوزیتیویستی مطرح می شود را با انتقادات شدید همراه می كند و علم گرایی را پاسخگوی تمام نیازهای فرد نمی داند. راست جدید فقط مربوط به دوره نوكانسرواتیسم های جمهوری خواه در آمریكا نیست. در آلمان، فرانسه و انگلستان راست جدید موج های گسترده ای را در جامعه به وجود آورده است و امروز در جامعه ایران راست جدید از هر دوران دیگری در فضای سازمان یافته تری قرار دارد. به این دلیل است كه جنبش سنت گرا و جنبش اصلاح طلب را سپری كرد، از این دو جنبش عبور كرده و در شرایطی قرار دارد كه می خواهد هویت خود را برای جامعه به نمایش گذارد.
هویت راست جدید مبتنی بر امنیت گرایی است. این هویت بر این اعتقاد است كه جنبش روشنفكری امنیت گرایی را از بین برده و جامعه در فضای اجتماعی و اقتصادی امنی قرار ندارد. امنیت سیاسی و امنیت بین الملل از بین رفته و موج های بین الملل در فضاهای حركت خزنده و رو به رشد خودشان آمده اند و با جنبش درونی جامعه ایران مقابله كرده اند. گروه های مربوط به راست جدید، تبارگرایی سنتی خودشان را به فضای موجود تحمیل می كنند. در این شرایط است كه جنبش راست جدید می خواهد از فضاهای عقل پوزیتیویستی عبور كند، دارای نگاه كاملاً احساسی و غریزی است، در رفتار احساسی عظمت می بیند، عظمت گرایی را در برابر عقل گرایی قرار می دهد، احساس می كند كه انقلاب با تمام فراز و نشیب هایی كه داشته دارای عظمت مربوط به خودش است. اصول گرایی دینی با تمام فراز و نشیبش دارای یك شاخص عظمتی است. ناسیونالیسم در راست جدید موج خواهد زد. در غرب موج ها، موج های طولانی تری است، حدود ۱۵ ساله. به همین دلیل است كه فضای لازم را برای ایجاد زیرساخت ها و نهادها پیدا می كنند در حالی كه موج های ایرانی موج های گذرا هستند. موج عمل گرایی هاشمی چهار سال طول كشید. موج اصلاح طلبی خاتمی چهار سال طول كشید و موج تردید چهار سال طول كشید. امروز موج راست جدید در شرایطی كه به قدرت رسیده حداكثر در یك فضای ۴-۳ ساله جامعه ایران را مخاطب خودش قرار خواهد داد. طبیعی است كه موج های دیگری ظهور پیدا خواهند كرد. موج سنتی با موج روشنفكری هركدام براساس قالب ها و نهادهای خاص خودشان حركت خواهند كرد. سنت گرایان ایرانی، روحانیت سنتی، نهادهای سنتی، قالب ها و اندیشه ها و جنبش های سنتی به موازات نهادهای روشنفكری، نهادهای اصلاح طلب هریك حركت خاص خودش را ادامه خواهد داد. البته فراز و نشیب هم خواهد داشت و هر دو اینها در جدال با راست جدید در یك تفاهم ناگفته قرار می گیرند. موجی كه در ایران ایجاد شد مبتنی بر حركت های ضدعقل گرایی بود. جنبش راست جدید مبتنی بر حركت هایی كه در درونش عظمت گرایی را مورد كاوش قرار داد، كاوش عظمت از طریق مقابله با جنبش های فكری و جنبش های اجتماعی كه نگاه علمی و نگاه رفتاری و نگاه اصلاحی داشتند به وجود آمد. به این ترتیب مجموعه راست جدید درصدد این است كه موج هایی را به وجود بیاورد و نهادهایی را ایجاد كند كه بسترهای همگرایی را فراهم كند. اما مخاطب راست جدید، چه كسانی خواهند بود؟ سنتی ها به هیچ وجه مخاطب راست جدید نخواهند بود. راست جدید در عین حال كه درصدد همگرایی در جامعه است، به هیچ وجه مجموعه های اصلاح طلبی و روشنفكری را در درون خودش جمع نخواهد كرد. راست جدید بیش از مجموعه های گذشته به قالب های مربوط به مرزبندی ای كه به وجود می آورند وفادارند. اما راست جدید این ویژگی را دارد كه خودش به خودش نگاه نمی كند و خودش با مجموعه های مربوط به خودش ارتباط برقرار نمی كند، بلكه یك پشتوانه برای خودش ایجاد كرده است و این پشتوانه را مورد خطاب قرار خواهند داد. این پشتوانه نیروهای اجتماعی است.توده هایی كه هركدام به صورتی و به دلایل مختلف نسبت به فضای گذشته نارضایتی خودشان را نشان دادند، توده هایی كه نسبت به كاركرد مدیران اجرایی، بوروكرات ها، روشنفكران و نواندیشان تماماً بدبین هستند و می گویند كه تمامی این ایسم ها چه مطلوبیتی برای من دارد؟ آیا نان سر سفره من بیشتر خواهد شد؟ در چنین شرایطی است كه راست جدید نه توده های خفته را بلكه توده های ناراضی را فراخواند. این توده های ناراضی صرفاً مجموعه های ایدئولوژیك و اعتقادی نیستند. اما به عنوان ذخیره راست جدید مورد استفاده قرار گرفتند. به یاد داشته باشید همواره ذخایر اجتماعی در كشورهایی مثل ایران طیف گسترده ای را شامل می شود. ذخایر اجتماعی وجود دارند، مسئله مهم این است كه كدامین آوانگارد چنین نیروهایی را به عنوان پشتوانه خودش مورد خطاب قرار دهد. امروز فضایی وجود دارد كه راست جدید نیروهای اجتماعی ناراضی را با ادبیات خاص خودش وارد صحنه كرد. قالب هایی كه به كار گرفت، قالب های ساختاری بود. بنابراین راست جدید درصدد خواهد بود تا از یك سو ساختار موجود را حفظ كند و در سوی دیگر از درون ساختار موج های تغییر را به نوعی به وجود بیاورد. راست جدید به گونه ای اجتناب ناپذیر درصدد تغییر است. ادبیات راست جدید نیز مختصات خود را دارد. این گروه به تمامی قالب های كهن نگاه تردیدآمیز دارد. معتقد است تمامی قالب های سنتی و قالب های اصلاح طلبی ناكارآمد است، به این ترتیب مجموعه هایی را مخاطب خود قرار داده كه گروه انكاركنندگان هستند. سئوالی كه وجود دارد این است كه این انكاركنندگان در چه مقطع زمانی راست جدید را باز هم انكار خواهند كرد؟ اما نكته ای كه وجود دارد این است كه جنبش اجتماعی راست جدید در ایران این قابلیت ها را دارد كه خودش را و مخاطبان خود را بر اساس آموزه های تهییجی كه به كار گرفته كاملاً بازسازی و بازتولید می كند. طبیعی است كه در شرایط موجود زمینه برای ظهور موج ها و تهدیدات بیرونی وجود دارد و تهدیدات بیرونی فضای اجتماعی ایران را در شرایط مطلوب برای راست جدید قرار خواهد داد. به همین دلیل است كه راست جدید هیچ نگرانی برای رویارویی با تهدیدات خارجی ندارد. راست جدید برای مقابله با تهدیدهای خارجی به خاطر امنیت یابی و عظمت یابی ادبیات مربوط به خودش را دارد و همچنین این ادبیات را تبدیل به Policy می كند. زمانی كه Polity بتواند سیاست و ادبیات را تبدیل به Policy كند در آن شرایط است كه زمینه برای گسترش حداقل مرحله جنبش راست جدید در ایران فراهم خواهد شد. نكته بعدی تاكید بر قالب های آرمانی است. قالب های آرمانی راست جدید چه در مقایسه با گروه های سنتی و چه در مقایسه با عمل گرایان و در مقایسه با مجموعه های اصلاح طلبی بر اساس قالب های عینی و مشخص تر بنا شده اند. از یك سو به ساختار حكومتی تاكید می كند و از سوی دیگر در قالب ساختار حكومتی به مرحله بازسازی اقتصادی تاكید می كند. زمانی كه جامعه احساس تحقیر می كند، نسبت به ساختار ناامید می شود و از درون به نهادهایی كه در درونش قرار دارد بی اعتماد است. وقتی كه فضا، فضای پراكنده است طبیعی است كه این گروه های پراكنده دور نقطه انتقادی از گذشته گردهم خواهند آمد. روزولت این اقدام را در آمریكا انجام داد، اندیشه های روزولت مبتنی بر اشتغال گرایی كنزی بود. درست این اقدام را ناسیونالیست های افراطی و مجموعه هایی كه راست جدید در آلمان و ایتالیا ایجاد كردند در سایر كشورهای اروپایی نیز آن را پی گیری كردند. آن چه كه در جامعه ما شكل گرفته فضای بی بدیل و غیرقابل پیش بینی و بدون بنیان نیست، دارای اصالت است. مشابه راست جدید را ما در گذشته دنیا و ایران داشته ایم، قالب های فكری راست جدید پویایی های لازم را برای تداوم این حركت خواهد داشت. شورای شهر را راست جدید توانست در قالب ساختاری تسخیر كند، بعد از آن مجلس هفتم را و سپس نوبت به ریاست جمهوری رسید. فضا پایان پیدا نكرده است. تضادهای اجتماعی و سیاسی در ایران ادامه خواهد داشت، هنوز راست جدید قالب های پویا و توفنده خود را ادامه خواهد داد. در مورد مجلس خبرگان نیز راست جدید پیروز خواهد شد. بنابراین این كه بازسازی راست سنتی یا بازسازی مجموعه های روشنفكری در فرآیندهای انتخاباتی آینده مورد تاكید قرار می گیرد، صرفاً یك اوهام خواهد بود و بنیه عملی و قالب اجرایی نخواهد داشت. شاخص دیگر راست سنتی تاكید بر مذهب گرایی است. مذهب گرایی در زمان روزولت، در شرایط موجود جورج بوش در آمریكا، در دوران ریگان، آلمان، ایتالیا به وفور گسترش پیدا كرد. مذهب گرایی در قالب آموزه هایی كه یك جامعه به آن اعتقاد دارد. روح مذهب گرایی در قالب های راست، چه در ایران و چه در كشورهای دیگر یك واقعیت است. همان گونه كه ریگان عبادت روزانه را در مدارس آمریكایی اجباری كرد، احتمال این كه موج های مربوط به رفتارهای اجرایی راست جدید در ایران قالب های اجباری از مذهب را در ایران ایجاد كند كاملاً امكان پذیر است. راست جدید به این دلیل كه بر اساس ساختار به قدرت رسیده سعی می كند فرامینش بر اساس قانون باشد و از درون ساختار به حركت دربیاید. به همین دلیل است كه راست جدید در دوران آینده دستورات و سیاست ها و قالب هایی را در چارچوب قانون اعمال خواهد كرد كه مبتنی بر موج مذهب گرایی خواهد بود اما این مذهب گرایی راست جدید به خاطر این كه با مذهب سنتی تفاوت دارد به زیرساخت ها توجه چندانی نمی كند، بیشتر قالب های فرمالیسم دارد. طبیعی است كه در این شرایط قالب هایی را تولید خواهد كرد كه بتواند نهادهای لازم را برای گسترش هنجارهای مذهبی به وجود بیاورد.
راست جدید فاقد بنیان های قوی تئوریك همانند مجموعه های راست سنتی یا روشنفكری است، اما عملگرا است، عملگرا به معنای اهل حركت و رفتار و اجرا، نگاهش اجرایی است، در ارتباط با فرآیندهای اجرایی انعطاف پذیری است، بی نهایت محدود خواهد بود. البته روشنفكری را به مقابله و جدال فیزیكی نمی خواند، چرا كه از این مرحله عبور كرده است. راست سنتی را هم به چنین قالبی فرا نمی خواند بلكه به دلیل موج هایی كه ایجاد كرده و قابلیت هایی كه به وجود آورده آنها را در یك فضای انزوا و انفعال قرار می دهد، تا زمانی كه اصلاح طلبی و روشنفكری پوست بیندازد و دوباره خود را و ادبیات و قالب های رفتاری و مخاطبینش را بازسازی كند.
راست جدید در ایران به قالب های قرارداد اجتماعی هیچ توجهی ندارد و نگاهش مبتنی بر فرآیندهای پوپولیستی خواهد بود، موج های تغییر به خاطر ایجاد این دغدغه كه آنچه كه گفته شد در مرحله اجرا گذاشته شده به نمایش درمی آید، حتی اگر جلوه واقعی از واقعیت ها نباشد و جلوه ای شبه واقعی باشد، ولی این كار ایجاد خواهد شد چون حركت ها مبتنی بر موج های پوپولیستی است. به همین دلیل است كه موج های مربوط به راهپیمایی های اجتماعی گسترده در مقابله و مخالفت با یكسری از نمادهای مبتنی بر قراردادهای اجتماعی در چارچوب حركت های پوپولیستی به وجود خواهد آمد. دوران آینده یعنی از مهر و آبان ماه یك دوران بی نهایت توفنده است، دورانی است كه از یك سو تهدیدات خارجی و از سوی دیگر ادبیات مبتنی بر جدال های خارجی ظهور پیدا می كند و از سوی دیگر فضای مربوط به امنیت گرایی در داخل كشور خود را در چارچوب ادبیات سیاسی و قانون ساختاری، در چارچوب موج های اجتماعی كه در خیابان ها به حركت در خواهند آمد، نشان خواهد داد.
راست جدید اعاده كننده نگاه پدرسالار خواهد بود. نگاه پدرسالاری كه می تواند كاری را انجام دهد و قادر است كه برای گروه های اجتماعی كه قالب های اسطوره ای پدرسالاری و نهادهای تقدیس شده پدرسالاری را مورد توجه قرار می دهند حركت های لازم را انجام دهد. مجموعه های راست جدید وفادارترین نیروها برای مخاطبین خودش است، چرا كه راست جدید می خواهد كالای اقتصادی بدهد، ادبیات روشنفكری تولید نمی كند، درآمدهای موجود در جامعه را هزینه خواهد كرد. به همین دلیل است كه فضای موجود در فرآیندهای توده گرایانه و تهییج گرایانه تداوم پیدا می كند. راست جدید تبارگرایی گذشته را از بین خواهد برد، ادبیات روزنامه كیهان را ببینید كه چقدر در ارتباط با آقازاده ها و تبارگرایی دولت های گذشته مطلب نوشته است، اما در عین حال خودش هم به نوعی از تبارگرایی اعتقاد دارد. تبارگرایی راست جدید قالب ایدئولوژیك خواهد داشت. بعد از آن تبارگرایی ماهیت اجتماعی پیدا می كند و در نهایت تبارگرایی ماهیت نخبگی پیدا می كند و زمانی كه تبارگرایی از فضای ایدئولوژیك به فضای پختگی و اجرایی و بوروكراتیك برسد زمینه برای ركود راست جدید فراهم خواهد شد.
منبع: ایسنا _ متن سخنرانی ابراهیم متقی در فستیوال تابستانی روشنفكری بیم ها و امیدها
ابراهیم متقی
منبع : روزنامه شرق
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست