یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سیری در موسیقی درمانی در ایران


سیری در موسیقی درمانی در ایران
بررسی و پژوهش در باب هر آنچه كه به نوعی به درمانهای جسمی و روحی ارتباط پیدا می‌كنند، بدون عنایت به ریشه‌های اعتقادی و حتی خرافی یك قوم، میس‍‍ّر نمی‌شود. از همین رو، قبل از آنكه به بحث دربارهٔ موسیقی درمانی، تاریخچه و سیر تحول آن در دنیای معاصر بپردازیم، نگاهی اجمالی به اسطوره و نقش آن در پزشكی، ضروری می‌نماید.
اسطوره یا Myth در فارسی به افسانه یا داستان معنی شده است كه البته معادل جامعی نیست. اسطوره اساسا‌ً از تصور آدمی سرچشمه می‌گیرد و برای نیل به هدف و منظوری ساخته و پرداخته می‌شود و لذا راست و دروغ بودن آن از لحاظ تاریخی و علمی نیست كه اهمیت دارد، بلكه هدف از پیدایش اسطوره و كارآیی آن در برآوردن آن مقصود است كه ارزش پیدا می‌كند. از همین رو هر اسطوره‌ای نقشی دارد و به نوعی به مبدأ آفرینش، رستاخیز، آیینهای زندگی، شعائر، مراسم، قهرمانان و امثالهم ارتباط پیدا می‌كند و مهم‌ترین وظیفه آن ایجاد و استقرار نوعی همبستگی در میان افراد یك اجتماع یا قبیله یا ملت یا نژاد یا مذهب است.
بعید نیست كه برخی از این اسطوره‌ها مبنای مذهبی داشته و توسط اندیشمندانی برگزیده، برای بهزیستی مردم و محفوظ ماندن ایشان از عوامل و عناصر زیانبار و در جهت تسلط بر طبیعت، وضع شده باشند. اسطوره‌ها ابتدا شكل نمادین، نمایشی و تمثیلی دارند و سپس به‌تدریج به شكل اسطوره در ذهن مردم نقش می‌بندند و پس از انتقال به فرهنگهای متفاوت، رنگ و بوی ملی، جغرافیایی و نژادی ویژه‌ای را به خود می‌گیرند. از همین روست كه میان اسطوره‌های خاورمیانه، هند، ایران و سایر كشورهای‌ آسیا، اروپا، سرخ‌پوستان آمریكا، بومیان آفریقا و اقیانوسیه شباهتهای انكارناپذیری وجود دارد.
یكی از مسائلی كه پیوسته ذهن آدمی را به خود مشغول داشته، سلامتی و بیماری اوست و اسطوره‌ها پیوسته در این مقوله جایگاه ویژه‌ای داشته‌اند. از همین روست كه حتی در جهان معاصر هم ریشه بسیاری از اعتقادات درمانی را باید در اسطوره‌ها جست‌وجو كرد. به همین دلیل، بازبینی و تحقیق و تفحص در اسطوره‌های ایرانی و نقش آنها، در پزشكی و روانپزشكی نقش بسزایی دارد و ما را به سوی موسیقی درمانی كه یكی از شاخه‌های سترگ و مهم روان‌درمانی است، هدایت می‌كند.
اسطوره‌های ایرانی به دلیل تنوع آب و هوا و فرهنگهای متفاوت، از تنو‌ّع حیر‌ت‌انگیزی برخوردارند. از سوی دیگر، این سرزمین، پیوسته ملتقای فرهنگها و آداب و رسوم كشورهایی بوده كه یا به قصد كشورگشایی و یا به منظور تجارت و داد و ستد به ایران آمده و همراه با خود، فرهنگهای متفاوتی را به ارمغان آورده‌اند. از همین رو فرهنگ سترگ ایران‌زمین، در حین حفظ اصالتها و ریشه‌های استوار خویش، از فرهنگهای عظیمی چون هند، روم، یونان، مصر، كلده، چین، آشور، عرب، سامی و اروپایی بهره جسته و به قوام و قدرت خویش افزوده است.
تنوع و اختلاط اقوام گوناگون از جمله كرد، بلوچ، طبری، آذری، تركمن، عربی، بلوچی، اروپایی، پارسی، سواحیلی و حتی آفریقایی و چینی هم بر غنای فرهنگی ایران افزوده است.
از سوی دیگر، وضعیت ویژه جغرافیایی و تاریخی ایران، امكان پیدایش و اختلاط مذاهب و‌ آیینهای گوناگون از جمله چندخدایی باستانی، مذاهب زرتشتی، زروانی، میترایی، مانوی، سامی و اسلامی را فراهم آورده و فرهنگ و اصطلاحات و مثلهای ایشان را در آرای مختلف، از جمله عقاید پزشكی و روانپزشكی رسوخ داده است.
در اسطوره‌های ایرانی، اعم از دینی و غیر دینی، پیوسته در میان دو نیروی یزدان و اهریمن، نبرد وجود دارد. در شاهنامه، یزدان منشأ همه بركات و خیرات و اهریمن، سرچشمه پلشتیها و زشتیهاست و سرانجام نیز یزدان پیروز و رستاخیز كه به معنی تجدید حیات است، برپا می‌شود. این پیكار در تمامی جنبه‌های حیات انسانی نیز وجود دارد و‌ آدمی پیوسته و در تمامی لحظات زندگی با آن دست به گریبان است.
گویند جمشید نخستین پادشاهی بود كه در بسیاری از كارهای نیك، از جمله پزشكی پیش‌قدم شد. آورده‌اند كه او مقداری انگور را برای خوراك خود ذخیره كرد و انگور تخمیر و ظاهرا‌ً سمی شد. یكی از زنان او كه از بیماری غیرقابل علاجی زجر می‌كشید، برای اینكه از رنج و درد رها شود و خود را بكشد، آن مایع را نوشید و به خواب عمیقی فرو رفت و چون برخاست، از بیماری شفا یافته بود.
عقاید پزشكی ایران باستان، تحت تأثیر ملل گوناگون بوده است. از جمله بابلیها كه شش هزار سال قبل از یونانیها با علم پزشكی آشنا بودند و عقاید آنان مبتنی بر چند خدایی بود. در این آیین، عده‌‌ای از خدایان، برای تنبیه گناهكاران، آنان را بیمار و برای پاداش، بیماریها را درمان می‌كردند.
اثر خدایان بر انسانها، مستقیم، ولی اثر مردم بر خدایان، غیر مستقیم بود و توسط روحانیون انجام می‌شد، در نتیجه، اینان نیز همچون ملل ساكن عراق و ایران، روحانیون را نجات‌دهنده خود از گناهان و بیماریها می‌پنداشتند.
حقایق تاریخی نشان می‌دهند كه بابلیها نسبت به مصریهای همعصر خود، صاحب پزشكی پیشرفته‌تری بودند و چون روحانیون آنها، كمتر از جادو استفاده می‌كردند، قدرت كمتری هم داشتند. روحانیون بابل طبقه ممتازی را تشكیل نمی‌دادند و اشخاص دیگر هم می‌توانستند در این طبقه وارد شوند. از همین رو، در بابل وظایف مذهبی و پزشكی از یكدیگر تفكیك شدند و در واقع نوعی تخصص به وجود آمد.
بعدها با استیلای آشوریها بر بابل، تمدن آنها هم به‌تدریج به این قوم منتقل شد. آشوریها منشأ سلامتی و بیماری را از خدایان می‌دانستند و سه خدای عمده داشتند كه عبارت بودند از خدای ضعف و لاغری، خدای بیماریهای كبدی و خدای سقط جنین و مرگ نوزاد. در این قوم، اغلب بیماریها توسط دعا و ورد درمان می‌شد.
حكیم‌باشیها یا پزشكان آشوری، غالبا‌ً داروهای كمیاب، بدمزه و تهوع‌آور را انتخاب می‌كردند و معتقد بودند همین كه انسان استفراغ كند، ارواح خبیثه از بدنش بیرون می‌روند و مولد بیماری او را ترك می‌كند. بعدها در پزشكی یونانی و اسلامی نیز بر بیرون راندن اخلاط موذی كه در واقع جانشین ارواح پلید هستند، تكیه شده است.
از موارد مهم و جالب تأثیر پزشكی آشوری بر پزشكی ایرانیان، قوانین اخلاق پزشكی و حدود و وظایف پزشكان و پزشكی پیشگیری و روانپزشكی است. آن‌چنان كه از كتابهای زرتشتی برمی‌آید، یكی از اصول نخستین درمان، رعایت پاكیزگی و از جمله دوری گزیدن از زنان تازه‌زا و جسد انسان یا حیوان است.
عقیده به جنگ بین اهریمن و یزدان و اعتقاد به تأثیر ارواح پلید در ایجاد بیماریها تا زمان ساسانیان نیز رواج داشت و یكی از مؤثرترین وسایل درمان، به كار بردن سرودها یا اوراد مذهبی و به كمك گرفتن قوای ماوراءالطبیعه بوده است.
روحانیون و موبدان، حفاظت از سلامتی مردم در برابر دیوان و اهریمنان و چشم «بد» را به عهده داشتند و به وسیله دعاها و سرودهای گوناگون، بیمار را شفا می‌دادند. هنگامی كه فردی، بیمار می‌شد، به دنبال موبد می‌فرستادند و او خطاب به هائوما یا خدایان شفادهنده، دعا یا شعری می‌خواند و سر تا پای بیمار را با پارچه سفیدی می‌پوشاند و نام دیوی را كه تولید بیماری كرده بود، صدا می‌زد و او را از تن بیمار، بیرون می‌كرد.
مأخذ:
۱.كاربرد موسیقی در درمان/ پایان‌نامه روشنك فرزادكیش/ استاد راهنما رضا مهدوی/ دانشگاه سوره
۲. پژوهش در مبانی عقاید سنتی پزشكی مردم ایران تألیف دكتر ابوتراب نفیسی.
سید عماد توحیدی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر


همچنین مشاهده کنید