پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

منتقدان دولت تریبون ندارند


منتقدان دولت تریبون ندارند
بدون تردید دولت محمود احمدی نژاد را می توان «پردرآمد ترین» و «تبلیغاتی ترین» دولت پس از انقلاب نامید. اما وقتی عنوان «پردرآمد ترین» برای یک دولت به کار برده می شود این سوال برای افکار عمومی پیش می آید که این دولت پولدار با خزانه انباشته از دلارش چه کرد؟ آیا زندگی مردم نسبت به دو سال گذشته تفاوتی کرده است؟ آیا مشکلی از مشکلات اقتصادی مردم را بر طرف کرده است؟
پاسخ به این پرسشها اکثرا منفی است. این منفی بودن را می توان در زندگی مردم مشاهده کرد.در زمان حکومت همین دولتپردرآمد و پولدار، دو درصد بر میزان فقرای کشور افزوده شده است.در زمان همین دولت پولدار بسیاری از مردم از خرید خانه نا امید شده اند. در زمان همین دولت پولدار تورم و گرانی امان بسیاری از مردم را بریده است. در زمان همین دولت پولدار سن ازدواج افزایش پیدا کرده است. در زمان همین دولت پولدار، نشریات منتقد دچار بحران های مالی شده اند.در زمان همین دولت پولدار، یارانه احزاب رسمی و قانونی کشور قطع شده است.در زمان همین دولت پولدار، بنزین مردم سهمیه بندی شد.در زمان همین دولت پولدار، تابستان سال ۸۶ از میزان مسافرت های مردم به طور قابل توجهی کاسته شد. در زمان همین دولت پولدار با لایحه خدمات کشور به بهانه نداشتن پول مخالفت شد. در زمان همین دولت پولدار بسیاری از کارخانه ها و واحدهای تولیدی با بحران مالی مواجه شدند. در زمان همین دولت پولدار مطالبات صنفی معلمان برآورده نشد.
در زمان همین دولت پولدار هیچ گرهی از آزاد راه تهران - شمال باز نشد. در زمان همین دولت پولدار، هیچ کمکی به متروی تهران نشد و مردم برای طی کردن یک مسیر باید چندین قطار صبر کنند تا در نهایت با زور وارد قطار شوند.در زمان همین دولت پولدار یک کارگر حدود ۱۹۰ هزار تومان حقوق می گیرد و حداقل باید ۲۰۰ هزار تومان اجاره بها بپردازد. در زمان همین دولت پولدار نمایندگان مجلس اعلام کردند تعرفه آب و برق بدون مصوبه مجلس افزایش پیدا کرده است. در زمان همین دولت پولدار ...
اما همان طور که گفته شد «پولدارترین» تنها صفت دولت نهم نیست، بلکه این دولت ملقب به «تبلیغاتی ترین» دولت پس از انقلاب نیز هست.
کیست که نداند اکثر رسانه های نزدیک به دولت تبدیل به ارگان های رسمی و غیر رسمی دولت نهم شده اند ؟ چه کسی تا به حال انتقادی از رئیس جمهور در رسانه ملی شنیده است؟ کدام رسانه فراگیر و ملی تا به حال میان رئیس جمهور و منتقدانش مناظره برگزار کرده است؟ شاید پاسخ به این سوالا ت منفی باشد. اما قطعا رسانه های فراگیری که با بودجه بیت المال اداره می شوند به طور بی سابقه ای از دولت نهم و رئیسش حمایت کردند و سعی نمودند اقدامات دولت را به گونه ای جلوه دهند که گویا مشکلات مملکت کاملا حل شده است.
پولدارترین دولت پس از انقلاب ناکامی های زیادی داشته است که مردم هم لمس می کنند اما سعی می شود با رسانه های پر تعدادی که در اختیار دارند و با تبلیغات، خود را موفق نشان دهند. اما در دورانی که سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی دولت را در اختیار داشتند به مراتب دولت های فقیری بر این کشور حکومت می کردند که گاهی نفتشان را به ۹ دلار می فروختند.اما به رغم این فقر، کارآمدی خود را در عمل اثبات کردند و کارهای بزرگی انجام دادند .اما چون رسانه نداشتند کسی نتوانست موفقیت های آنان را به درستی منعکس کند.
اما به نظر نگارنده حتی پیگیری اینکه برخی رسانه های فراگیر و ملی به انعکاس نظرات منتقدان دولت بپردازند نیز بی فایده است.به هر حال چندین سال است که از مسوولان مربوطه تقاضا می شود فرصتی هر چند اندک برای منتقدان دولت و اصلاح طلبان نیز فراهم شود.حتی آن زمانی که اصلاح طلبان در قدرت هم بودند چنین امکانی برایشان فراهم نبود.حتی رسانه ملی از پخش تصاویر نواب رئیس مجلس ششم هم خودداری می کرد. لذا شاید بهترین راه برای اصلاح طلبان این باشد که به فکر رسانه ای فراگیر غیر از رسانه های فراگیر دولتی باشند. نصیحت کردن و بیانیه و اعتراض بی فایده است.
واقعیت این است که مردم صدای اصلاح طلبان را نمی شنوند. در این سالها سعی شده است اصلاح طلبان را ضد دین و مذهب و نظام و... نشان دهند اما هیچ دفاعیه ای از اصلاح طلبان پخش نشده است. پس بهتر است اصلاح طلبان به فکر یک تریبون رسمی و فراگیر برای خود باشند که هم قوانین اسلامی را رعایت کند، هم در چارچوب آرمان های اولیه انقلاب اسلامی ملت ایران قدم بردارد و هم حرف هایی غیر از حرف های تکراری اصولگرایان را به گوش مردم برساند.
راه اندازی یک تریبون رسمی و فراگیر یک ضرورت انکار ناپذیر است.اصلاح طلبان تا وقتی رسانه نداشته باشند نمی توانند کاری پیش ببرند حتی اگر در قدرت حضور داشته باشند چرا که رقبای آنها می توانند با ابزار رسانه باز هم برایشان هر چند روز یک بحران بیافرینند.
نویسنده : عباس پازوکی
منبع : روزنامه مردم سالاری