چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اسباب امتحان و آزمایش الهی


اسباب امتحان و آزمایش الهی
اصولا زندگی هر کسی حیاتی است امتحانی و آزمایشی. گاهی امتحان در قالب سختی‌ها، محرومیت‌ها و مصیبت‌ها ظاهر می‌شود و گاهی نیز آزمایش در لباس نعمت بروز می‌کند. خداوند در سوره انفال می‌فرماید: “و لیبلی المومنین منه بلاء خسنا” (۱) یعنی “مومنان را به این وسیله به خوبی بیازماید”.
“بلاء” در اصل به معنای آزمایش کردن است. منتهی گاهی به وسیله نعمت‌هاست که آن را “بلاء حسن” می‌گویند و گاهی به وسیله مصیبت‌ها و مجاورت‌هاست که به آن “بلاء سیء” گفته می‌شود، چنانکه درباره بنی‌اسرائیل می‌خوانیم: “و بلو ناهم بالحسنات و السیئات” (۲:) “آنها را به وسیله نعمتها و مصائب آزمودیم”.
امتحانات خداوند در چهره‌های گوناگون به سراغ انسان می‌آید. گروهی در محیط‌هایی قرار می‌گیرند که از هر نظر آلوده است، وسوسه‌های فساد از هر طرف آنها را احاطه می‌کند. گروهی در فشار محرومیت‌ها قرار می‌گیرند و گروهی دیگر بر عکس غرق در نعمت می‌شوند و امکانات مادی از هر نظر در اختیارشان قرار می‌گیرد. در اغلب موارد، آزمایش به نعمت‌ها سنگین‌تر از آزمایش به سختی‌هاست؛ زیرا شکرگذاری از نعمت اغلب دشوارتر است اگر انسان در به جای آوردن حق نعمت بکوشد خداوند بر نعمت خود نسبت به چنین فردی می‌افزاید؛ برعکس ناسپاسی در مقابل نعمت عواقب وخیمی به دنبال می‌آورد.
ای بسا انسان‌هایی که وقتی به نعمت و رفاه می‌رسند، چون حیوان گرسنه‌ای به علفزارها حمله‌ور می‌شوند و دیگر نمی‌فهمند چه می‌کنند. یعنی حالت رفاه‌زدگی آنها را می‌رباید و سبب می‌شود که حد و مرزها نادیده انگاشته گردد و زیر پا گذاشته شود. برای مثال در زمان رسول‌الله (ص) آزمایش در برابر سختی بود ولی در زمان امام علی (ع) در مقابل “رفاه‌زدگی”. پس از پیامبر (ص)، خلفا اولین اقدامشان لشکرکشی به کشورهای همسایه و گسترش فتوحات بود و بر اساس این فتوحات، مسلمانان در برابر انبوه نعمت‌ها قرار گرفته و غرق نعمت‌ها گشتند. انسانی که سالیانی را در حال عبادت و ریاضت بود و به شیوه متقین می‌زیست یک مرتبه خود را در برابر انبوهی از نعمت‌ها و برکات دیده و رفاه‌زدگی شروع شد و همان انسان شیوه عیاشان و خوشگذران‌ها را در پیش گرفت.
اما سوالی که اینجا پیش می‌آید این است که خداوند به چه چیز بندگان را می‌آزماید؟ که جواب آن به نحو اجمالی گذشت و به نحو تفصیل باید دانست که حقیقت و ماهیت افراد و استعدادات بالقوه که مکنون در ذات بشری است، مختلف است چنانکه حق تعالی می‌فرماید: “وقد خلقکم اطوارا” یعنی “همانا خلق کرد شما را به انواع مختلف” لهذا امتحانات با ممتحن سنخیت دارد الزاما. اما اسباب امتحانات:
۱) خوف:
خداوند بلندمرتبه در این‌باره می‌فرماید:‌ “و لنبلولنکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات” (۳) یعنی “البته شما را با ترس، گرسنگی، کمبود (و از بین رفتن) مال‌ها، جان‌ها و محصولاتتان آزمایش خواهیم کرد.”
یکی از عوامل و طرق آزمایش الهی، پیش آمدن صحنه‌های ترسناک و مهیب است که در زندگی برای انسان رخ می‌دهد: ترس از مرگ و عوامل مرگ و نابودی، بیماری‌ها، عوامل ضررهای مالی و جانی، توفان‌های بنیان‌کن، سیل‌های مخرب، بلایا و مصائب و حوادث وحشت‌بار طبیعی، وجود دشمن نیرومند و از همه مهمتر صحنه‌های خونین جنگ و ستیز و جهاد و دیگر عوامل خوف و ترس می‌تواند از مصادیق این عنوان باشد که اگر انسان از ایمان، شهادت و قدرت روحی و از عقل و تدبیر صحیح برخوردار نباشد و به زندگی مادی دنیا و عیش و نوش آن بیش از حد اصالت و اهمیت قائل باشد در این مواقع حساس و صحنه‌های خوف دچار دستپاچگی، رعب و وحشت فوق‌العاده‌ای گردیده و خود را می‌بازد و در برابر عامل ترس ضعف و زبونی نشان می‌دهد. انسان باید در برابر همه این صحنه‌های وحشت‌بار خود را نبازد، آرامش و خونسردی خود را حفظ کند، ضعف و تزلزل به خود راه ندهد. محکم، استوار و با ایمان و شهامت و با تمام نیرو و توان در برابر آن بایستد و با عقل و تدبیر با آن، دست و پنجه نرم نموده و از زیر آن سرافراز بیرون آید. (الخوف)
۲) جوع:
فقر، گرسنگی، درماندگی، نیازها و محرومیت‌ها نیز یکی دیگر از عوامل مهم آزمایش الهی است که برای طبقه محروم و مستضعف جامعه در زندگی رخ می‌دهد و یا عوامل و حوادث اتفاقی، که یک انسان ثروتمند و متمکن را در ورشکستگی اقتصادی و در فقر و گرسنگی می‌نشاند و این پدیده تلخ بعضی از انسان‌های ضعیف را به دزدی، سرقت، خیانت و به سوء‌استفاده‌های مالی می‌کشاند و گاهی خوف واهی از پیدایش فقر، انسان را به زراندوزی و خست وا می‌دارد ولی بعضی از انسان‌ها در برابر این‌گونه حوادث هرچه هم سنگین‌تر و شدیدتر باشد صبر و تحمل به خرج داده، پاکی، شرافت انسانی و صداقت خویش را حفظ کرده و به کوچکترین عمل خلاف شئون انسانی دست نمی‌آید. (والجوع)
۳) نقص اموال:
گاهی عواملی پیش می‌آید که برای انسان خسارت‌ها، زیان‌ها و ضررهای مالی بیش از حد متوجه می‌گردد. که انسان‌های دنیاپرست در برابر آن تاب و تحمل نداشته و به جزع و ناسپاسی زبان می‌گشایند و در جبران آن، به اعمال خلاف و غیرانسانی دست می‌آلایند و یا از ترس نقص اموال و کم‌شدن مال و ثروتشان از اعمال نیک و انفاق و خدمات مالی به دیگران و جامعه خویش، خودداری می‌کنند. ولی انسان‌های خداپرست، باایمان و بی‌اعتنا به دنیا در برابر این حوادث خم به ابرو نمی‌آورند. (و نقص من‌الاموال)
۴) نقص انفس:
گاهی حوادث پیش می‌آید که لطمه‌ای بر جان و یا اهل و اولاد انسان وارد می‌گردد و یا عزیزانی را از دست می‌دهد و یا مرض و نقصی به جسم و جان انسان و یا عزیزانش متوجه می‌گردد و این نیز صحنه دیگری از ابتلا و آزمایش‌های الهی است که عده‌ای به کفران و ناسپاسی زبان می‌گشایند و عده‌ای نیز با صبر، تحمل و پایداری، محکم بر سر پای خود ایستاده، در تمام مراحل مصیبت سپاسگزار خدا بوده و امور را به او محول می‌کند و خود و هر آنچه پیش می‌آید را از سوی او و از آن او می‌دانند. (والانفس)
۵) نقص ثمرات:
گاهی انسان یک عمر زحمت می‌کشد و رنج می‌برد. باغی، بستانی، محصولات و درختانی را به ثمر می‌رساند و تمام امید و خوشحالی‌اش نیز به اوست ناگهان سیلی، توفانی، تگرگی و حوادث بنیان‌کن دیگری به وقوع می‌پیوندند و تمام دسترنج و ثمره زحمات و مشقات انسان را به نیستی و نابودی می‌کشاند و او را به خاک سیاه می‌نشاند و یا در خشکسالی‌ها و عوامل دیگر جامعه‌ای به قحطی و کمبود میوه و محصولات کشاورزی دچار می‌گردد و این نیز یکی دیگر از صحنه‌های آزمایش الهی است که انسان باید با صبر، تحمل و پایداری با این‌گونه حوادث ناگوار برخورد کند و از هر نوع ناسپاسی و احساس یاس و نومیدی و درماندگی اجتناب ورزد. (والثمرات)
۶) خیر:
خداوند در این‌باره در سوره انبیاء می‌فرماید:‌‌”و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه” (۴) یعنی ما شما را به آنچه کراهت دارید (از قبیل مرض و فقر و امثال آن) و به آنچه دوست دارید (از قبیل صحت، غنی و امثال آن) می‌آزماییم، آزمودنیگاهی خداوند با نعمت‌های خویش و با مال و منال، مقام، رفاه، علم، رجال، ثروت، قدرت و امثال آن انسان را آزمایش می‌کند و اگر انسان شکر این نعمت‌ها را به جا نیاورد و غفلت، غرور، تکبر و نخوت او را فرا گیرد و در عیش و نوش، لذت و رفاه‌طلبی فرو رود و این نعمت‌ها و موهبت‌های الهی را در مسیر صحیح به جریان نیندازد و حقوق متعلق به این نعمت‌ها را ادا نکند و بهره‌برداری نامشروع و ناصحیح از آنها به عمل آورد، در آن صورت آن نعمت‌های الهی برای انسان عامل نکبت و نقمت و وسیله عذاب و بدبختی خواهد بود و موجب سقوط معنوی و هلاکت او خواهد گردید. (بالخیر)
۷) شر:
و گاهی نیز خداوند انسان را با شرور و بدیها- اعم از مصائب، بلایا، فقر و بیماری و یا وسایل گناه و آلودگی که برای انسان فراهم می‌گردد- او را می‌آزماید که عده‌ای راه کفر و ناسپاسی و راه شرور و زشتی‌ها را می‌پیمایند و عده‌ای نیز با صبر و تحمل و پایداری رو به سوی او می‌آورند و به قدرت و رحمت او متوجه و متکی می‌شوند و بیشتر به کارهای نیک و شایسته می‌پردازند. (بالشر)
۸) صحنه‌های خونین پیکار:
خداوند در سوره محمد می‌فرماید:‌ “ولکن لیبلوا بعضکم ببعض” (۵) یعنی “اما می‌خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید”. این در حقیقت فلسفه جنگ و نکته اصلی درگیری حق و باطل است در این پیکارها صفوف مومنان واقعی و آنها که اهل عملند از اهل سخن جدا می‌شوند. استعدادها شکوفا می‌گردد و نیروی استقامت و پایمردی زنده می‌شود و هدف اصلی زندگی دنیا که آزمودگی و پرورش قدرت ایمان و ارزش‌های دیگر انسانی است تامین می‌گردد.
اما قبل از این جمله خداوند می‌فرماید: “اگر خدا می‌خواست می‌توانست از کفار انتقام بگیرد”، الا اینکه هنوز نخواسته بگیرد، بلکه دستور داده که کارزار کنید تا شما را به وسیله یکدیگر امتحان کند و معلوم شود چه کسی اطاعت می‌کند و رنج جنگ را به خاطر امر خدا تحمل می‌کند و چه کسی عصیان می‌ورزد، کفار را هم به وسیله مومنین امتحان می‌کند تا معلوم شود اهل شقاوت کیست و موفق به توبه و بازگشت از باطل به سوی حق کیست؟ در جایی دیگر خداوند می‌فرماید: “هنا لک ابتلی المومنون و زلزلوا زلزالا شدیدا” (۶) یعنی “همین‌جاست که مومنان را در بوته آزمایش قرار دادیم به طوری که لرزه بر اندامشان افتاد، لرزه سختی”.بزرگترین و مقدس‌ترین وسیله آزمایش‌ها و آزمون‌های انسان، میادین وحشتناک جنگ و ستیز و صحنه‌های خونین جهاد و دفاع مقدس است که عده‌ای با خدایشان بیع و شرا می‌کنند و برای دفاع از حق، میادین خونین جنگ و جهاد را بر رفاه و راحتی ترجیح می‌دهند و با اختیار و انتخاب خود آن را برمی‌گزینند و در میدان عشق به خدا، زیباترین صحنه‌های ایثار و شجاعت و جانبازی را می‌آفرینند، جانشان را در طبق اخلاص گذاشته، تقدیم خدا می‌کنند تا رضای او را به‌دست آورند، عده‌ای نیز جان خویشتن و دنیایشان را از دینشان و خدایشان بیشتر دوست می‌دارند و با بهانه‌های غلط و واهی از این مسئولیت مقدس شانه تهی می‌کنند، ذلت و خفت را بر خویشتن می‌پذیرند و فرار از میدان جنگ را بر قرار و جانبازی ترجیح می‌هند. آری در این صحنه‌های جانبازی است که راستگویان، مومنان، مجاهدان، صابران، ایثارگران و خداپرستان راستین از مدعیان دروغین، لاف‌زنان، رفاه‌طلبان و دنیاپرستان کاملا جدا می‌گردند. (هنا لک ابتلی...)
۹) اموال:
خداوند در سوره آل عمران می‌فرماید: “لتبلون فی اموالکم و انفسکم” (۷) یعنی “هر آینه شما با مال‌‌ها و جان‌هایتان آزمایش خواهید شد.”
مال و ثروت و دارایی‌ انسان، خطرناک‌ترین وسیله آزمایش است که اگر زیاد شود انسان را به غفلت، غرور و طغیان وا می‌دارد و اگر ضرر و زیان وارد شود و کاسته گردد، انسان را در غم و اندوه فرو می‌برد و به ناسپاسی و کفران می‌کشاند. ولی انسان مومن و خودساخته ارزش و اصالتی بدان قائل نیست که اگر زیادتر شود به خدمات، انفاق و احساس خویش می‌افزاید و اگر کاسته گردد شکر و سپاسش را می‌افزاید. (اموالکم)
۱۰) اولاد:
اهل و اولاد انسان وسیله دیگری از آزمایش‌های انسان است. خداوند در سوره انفال در این‌باره می‌فرماید: “و اعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنه” (۸) یعنی “و بدانید که اموال و فرزندانتان وسیله آزمایش‌اند.”
علاقه شدید به مال و فرزند، محور بسیاری از لغزش‌های انسان است و عامل گریز از میدان جنگ و تحمل نکردن جدایی از خانواده، علاقه به فرزند است چنانکه فرد خیانتکاری که اسرار و تصمیمات سری رسول خدا (ص) را به مشرکین گزارش می‌داد به خاطر این بود که محبت مشرکین را به خود جلب نموده و در نتیجه از اینکه به اموال و اولادش که در مکه مانده بود، تجاوز کنند، جلوگیری به عمل آمده و خلاصه منظور آن فرد خیانتکار حفظ مال و اولاد و امثال آن بوده است.
یکی از موانع مهم اطاعت بی‌قید و شرط خدا و رسولش، علاقه افراطی به اموال و همسران و فرزندان است. وقتی که انسان بر سر دو راهی قرار می‌گیرد که راهی به سوی خدا می‌رود و راهی به سوی زن و فرزند و این دو احیانا از هم جدا شده‌اند، باید در تصمیم‌گیری‌ تردید به خود راه ندهد که رضای حق را بر همه چیز مقدم بشمارد، زیرا نجات دنیا و آخرت در آن است.
اگر انسان اولاد و فرزندان زیادی داشته باشد در خود احساس غرور کند، در خطر زورگویی قرار می‌گیرد و اگر مرگ و مصیبتی به اولاد انسان برسد شاید او را به ناسپاسی و کفران وا بدارد و علاوه بر این، هدایت، تربیت صحیح و ادای حقوق و صیانت از این ودایع الهی از مسئولیت‌های سنگین و بوته‌های آزمایش پرمخاطره می‌باشد.
انسان باید از وجود آنها احساس غرور و قدرت نکند و خدا را فراموش نسازد و اگر مرگ و مصیبتی به آنها رسید، صبر و تحمل را پیشه خود سازد و در مسیر صحیح از آنها استفاده کند و آنها را به راه مستقیم هدایت نماید و نیک نیتشان کند و حقوقشان را ضایع نگرداند و از این ودیعه‌ها و امانتهای الهی به خوبی حفاظت و صیانت کند تا بتواند از زیر این آزمایش سنگین سرافراز بیرون آید. (اولادکم)
۱۱) قدرت و حکومت:
قدرت، حکومت، مقام و ریاست یکی از مهمترین و خطرناک‌ترین عوامل آزمایش و سنجش شخصیت و ارزش انسان است. چنانکه حق تعالی می‌فرماید: “و رفع بعضکم فوق بعض درجات لیبلوکم فی ماء اتکم” (۹) یعنی “و بالا برد بعض شما را بر بعض دیگر به درجاتی تا آزمایش کند شما را در آنچه به سوی شما می‌آید” و در جایی دیگر آمده است که: هذا من فضل ربی لیبلونی ااشکرام اکفر” (۱۰) یعنی “این (نعمتها، مقام، منال و حکومت) از فضل و کرم پروردگار من است (برای من) تا مرا بیازماید که آیا شکر می‌کنم و یا طغیان و کفران می‌ورزم؟”
حکومت و قدرت اگر در دست افراد ضعیف کم شخصیت و آلوده قرار گیرد، خدا و روز جزا را در بوته فراموشی می‌سپارند و در غرور، نخوت، تکبر و در فساد و طغیان فرو می‌روند و به عیاشی، گناه، آلودگی و چپاول مردم دست می‌آلایند، بندگان خدا را به بندگی و بردگی می‌گیرند و بر آنها ظلم و ستم روا می‌دارند و یا در اثر بی‌لیاقتی و عدم توان و شایستگی و سوء مدیریت، یک جامعه و یا محیط مسئولیت خویش را به ضعف و سقوط و عقب‌ماندگی می‌کشانند.
ولی اگر حکومت و قدرت در دست افراد لایق، صالح، با تقوی و مومن قرار گیرد، آنان را وسیله خدمت به مردم و امانت الهی می‌شمارند و خود را نیز بندگان خدا و خدمتگزار مردم می‌دانند، هرچه قدرت و شکوهشان بیشتر گردد، تواضع و فروتنی آنان در برابر مردم افزون‌تر خواهد شد و هرچه توان و امکاناتشان زیادتر گردد، نیکی، احسان و خدماتشان به مردم بیشتر خواهد گردید. آنان حکومت و قدرت را در دست خود وسیله احقاق حقوق مظلومین و تامین رفاه و راحتی انسان‌ها قرار می‌دهند. (و رفع...)
۱۲) اذیت و شماتت دشمن:
معمولا دشمن، انسان را با انواع تهمت‌ها، شایعات، جوسازی، تبلیغات سوء، شماتت، ملامت و زخم‌زبان آزار می‌دهند و جنگ روانی خطرناکی- که انسان را با یاس و نومیدی و با شکست روحی روبرو می‌کند- راه می‌اندازد و این خود یکی از وسایل آزمایش انسان‌هاست که انسان باید در برابر این تبلیغات نه تحت تاثیر قرار گیرد و نه با شکست روحی و یاس و نومیدی روبرو شود و نه از ملامت و مذمت و شماتت دشمن بترسد، بلکه در برابر آنها تحمل، بردباری و صبر توام با تفکر و تدبر مبذول دارد.
پی‌نوشت‌ها در دفتر روزنامه موجود است.
عقوب محمودیان
منبع : روزنامه رسالت