جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی جدید به کیمیاگری


نگاهی جدید به کیمیاگری
تاریخ نگاران علم به تازگی به كیمیاگری كنكاشی نهانی و اغلب عرفانی در اسرار نهفته طبیعت، كه در سده های شانزدهم و هفدهم در اروپا به اوج خود رسید علاقه مند شده و اسباب سردرگمی و پریشان خاطری دانشمندان مدرن را فراهم كرده اند.
در سالنماهای علوم تجربی، كه عمدتا از سده هجدهم آغاز شدند، جایی برای اعمال پنهانی خیالبافان مجذوب تبدیل محال فلزات پست به طلا نبود و از همین رو بود، كه كیمیاگری به بدنامی دچار شد.
ولی با احیای علاقه دانشوران به این حوزه، تاریخ نگاران در پی یافتن دلایلی برای توجیه این تحول اند. به گفته تاریخ نگاران، حتی اگر كیمیاگران پنهان كار و خودفریب و كارهای شان به جادو شبیه تر بودند تا روش های علمی مدرن، باز هم نمی توان منكر نقش آنان در ظهور شیمی مدرن همچون علم و بازیگری در عرصه تجارت شد.
به گفته لارنس م. پرینسیپ دانشمند شیمی و تاریخ نگار علم در دانشگاه جانز هاپكینز «تجربه گرایی یكی از ویژگی های برجسته كیمیاگران بود. آنها هراسی از آلودن دست های شان نداشتند و همین بود كه برخی اندیشه های اولیه پیرامون ماده در ذهن آنان جوانه زد.»
برخی از كیمیاگران، كه در آزمایشگاه های تاریك شان بر روی بوته های در حال جوشیدن خم شده یا در حال دمیدن در آتش كوره با دم های بادی بودند، ناگهان به تكنیك ها یا واكنش هایی برخورد می كردند، كه برای شیمیدانان آینده بسی باارزش از آب درآمدند. تاریخ نگاران می گویند، همین روش تجربی متكی به آزمایش و خطا بود كه شیمی جدید و معجون های درمانی بسیاری را به بار داد و پایه های روال هایی چون جداسازی و تصفیه، تقطیر و تخمیر را بنا نهاد.
به گفته دكتر پرینسیپ «شیمیدانان چه می كنند آنها دوست دارند موادی را به وجود آورند. بیشتر شیمیدانان آن مقدار كه به ساخت موادی با خواص ویژه توجه دارند، علاقه به تئوری ندارند. همین موضوع را می توانیم در كیمیاگران سده هفدهم نیز ببینیم.»
پاملا اسمیت استاد تاریخ در دانشگاه كلمبیا می گوید: «كیمیاگری» نظریه ماده در عصر خود بود، نظریه ای با لایه های بسیار در عمق و هم از این رو شیوه ای توانمند در نگاه به طبیعت.»
با این حال، تاریخ نگاران در مجموع بر این باورند كه كاربرد گسترده كیمیاگری خود مانعی بزرگ بر سر راه ظهور شیمی مدرن بود. در زمانی كه فیزیك و نجوم با گام های آهسته ولی استوار از گالیله به كپلر و نیوتون و انقلاب علمی به پیش می رفت، شیمی زیر نفوذ كیمیاگری كورمال كورمال راه خود را به آنچه كه تاریخ نگاران «انقلاب علمی با تاخیر» می خوانند، می گشود.
پژوهش های جدید و تعابیر و تفاسیر اصلاح شده پیرامون نقش كیمیاگری در تاریخ شیمی، داروشناسی و پزشكی موضوع كنفرانسی سه روزه در بنیاد هریتیج شیمی در فیلادلفیا بودند. بیش از ۸۰ دانشمند و تاریخ نگار در این كنفرانس شركت داشتند. دكتر پرینسیپ رئیس كنفرانس می گوید: «تنها ۱۵ الی ۲۰ سال است كه دریافته ایم كیمیاگری نقشی اساسی در ظهور دانش امروزی داشت.»
هیچ یك از كسانی كه در كنفرانس شركت كردند، درصدد تبدیل سرب به طلا نبودند. ولی ظاهرا برخی از آنها كه زیاد با جیوه سروكار داشتند، عقل شان داشت زایل می شد. با این همه، به نظر نمی رسد كه عقل كیمیاگر برجسته سده شانزدهم سوئیسی، پاراسلسوس با وجود این كه هیچ كس از اخلاقش خوشش نمی آمد زایل شده بود. دكتر پرینسیپ می گوید: «او به مقدار مساوی ریخته گر، داروساز، پزشك و خیالباف بود.» تاریخ نگاران دریافته اند كه پاراسلسوس به پیشرفت هایی در كشف بیماری ها به كمك تجزیه ادرار نائل شده بود و خود ادعای پی بردن به برخی درمان های معجزه آسا از طریق كیمیاگری داشت. در عالم شناسی شیمیایی وی جهان ظرف تقطیر بسیار بزرگی بود، كه تغییرات بر همان روال بودند كه در آزمایشگاه مشاهده می كرد. اما، او نیز همچون كیمیاگران دیگر، كه نظرات خویش را در قالب رمزها، نمادها و شمایل بیان می كردند تا نااهلان پی به آنها نبرند، اندیشه های مادی و روحانی خود را عمدا به كلامی نامفهوم تقریر می نمود. دین تور دانیل از دانشگاه رایت در دیتون، اوهایو، این طور نتیجه گیری می كند كه هدف ناآگاهانه پاراسلسوس یافتن جایگزینی در آیین مسیحیت برای فلسفه طبیعی كفار یا همان علم بود.
كیمیاگرانی هم بودند، كه با خیال راحت می توانیم آنها را شارلاتان یا احمق بخوانیم و در هنر و ادبیات آن عصر نیز بسیار مورد تمسخر قرار می گرفتند. اما، بیشتر كیمیاگران دچار انواع بیماری هایی بودند كه كار در محیط نیمه تاریك آزمایشگاه ها برای شان به ارمغان آورده بود و با فقر وفاقه روزگار می گذراندند. در عین حال، بسیاری از كیمیاگران وابسته به دربارها بودند، كه به امید كسب ثروت و قدرت فراوان به آنها روی خوش نشان می دادند. در آغاز سده هفدهم، هانری چهارم پادشاه فرانسه خود را در احاطه كیمیاگرانی یافت كه گیاهان را برخاسته از خاكستر می پنداشتند و برای افزودن بر طول عمر شاه از هیچ كوششی فروگذار نمی كردند. حتی دیپلمات ها، نیز، تلاش می كردند از شیوه های رازگونه كیمیاگران در كشورهای محل خدمت خویش استفاده كنند. كیمیاگری در دربار شاهزاده ای آلمانی، تصادفا به موفقیت های پرسودی دست یافت. به گفته یوهان فریدریش بوتگر، وی كه در جست وجوی ساختن فلزات گرانبها بود، به «خاك سفید» دست یافت كه عناصر تشكیل دهنده اش همان چینی وارداتی از كشور چین بودند. این كشف، سرآغاز صنعت چینی درسدن شد.
حتی نوابغ دست اولی چون ایزاك نیوتن، نیز نتوانستند در برابر وسوسه كیمیاگری مقاومت كنند. او بود كه، در سحرگاه تاریخ نوین جهان، به روش جست وجوی دانش یا تصدیق حقایق فهمیده شده دست یافت. نیوتن كه قوانین جاذبه و نورش آغازگر فیزیك نوین بودند، با انرژی بی پایانش سر در راه كیمیاگری نهاد. یادداشت های این دانشمند برجسته شامل هزاران صفحه از بیان اندیشه ها و تجربیات كیمیاگری در طی ۳۰ سال بودند. ویلیام نیومن استاد تاریخ و فلسفه علم در دانشگاه ایندیانا می گوید: توجه و دقت لازم به بسیاری از دست نوشته های نیوتن كه خود نام جواهرات غفلت شده بر آنها نهاده نشده است. نیوتن در مداخل این یادداشت ها، صحبت از اندیشه های كیمیاگران آلمانی درباره تقلید از فرآیندهای طبیعت در ایجاد فلزات در اعماق خاك می كند. این همان نظریه كیمیاگری آشنای ایجاد فلزات از طریق انجام واكنش ها با گوگرد و جیوه است.
نیوتن كیمیاگری عادی و شیفته ساختن طلا نبود. ظاهرا آنچه كه برای وی الهام بخش بود، نظریه كیمیاگری در معنایی به مراتب جامع تر از حتی قوانین جاذبه اش بود. ولی، اگر بخواهیم به كلام متواضعانه و مشهور نیوتن سخن گفته باشیم، باید بگوییم غول هایی كه او بر شانه های شان ایستاده بود، به پای پیشرفت ها در فیزیك و ستاره شناسی نمی رسیدند. دكتر اسمیت از دانشگاه كلمبیا می گوید، تمایل نیوتن به كیمیاگری از سر هوس نبود: «جاذبه از نظر وی نیرویی پنهانی بود و او در كیمیاگری در جست وجوی توضیحی برای چگونگی تغییر و تحول اشیا بود.»
رابرت بویل شیمیدان انگلیسی و هم عصر نیوتن، نیز، پا در دو سوی كیمیاگری و دانش نوین داشت. او سال ها در اشتیاق رویاهای كیمیاگری و جست وجوی سنگ فلسفه این عامل تبدیل سرب به طلا و گشودن رازهای مادی و روحانی، كه روزگار بسیار درازی همه را در پی خویش دوانده بود. این سنگ، در واقع، تبلور نظری همه دانش های عصر بود. بویل در سال ۱۶۸۰ آرزومندانه نوشت گروهی از شیمیدانان در جهان هستند، كه «پنهان از چشم همگان زندگی می كنند و از قدرت والای تبدیل فلزات پست به فلزات كامل برخوردارند.»
بویل در عین حال سخت به كیمیاگران، به ویژه تولیدكنندگان خاك چینی و زبان و مفاهیم تیره و مبهم شان می تاخت. منظورش، به گفته خودش، بیرون كشیدن «آموزه های شیمیدانان از آزمایشگاه های تاریك و پردود و پرتو روشنی افكندن به آنها» و تعهد به «تجربه و تعقل بهتر» بود. استفن كلوكاس تاریخ نگار از دانشگاه لندن با ذكر «انتقاد خجولانه» بویل و حتی حملات پیش از وی به اعمال كیمیاگران، این پرسش ها را مطرح می كند كه: چرا «انقلاب علمی» در شیمی تجربی زودتر از سده هفدهم رخ نداد چرا جدایی روشن و بدون خدشه بین كیمیاگری و شیمی دقیق تا اواخر سده هجدهم به تعویق افتاد پاسخ به این پرسش ها، نیازمند بررسی های ژرف تری در تاریخ است.
بروس مورگان تاریخ نگار در دانشگاه نوادا و دانشگاه كالج لندن می گوید: جذابیت كیمیاگری در آن زمان، چندان هم دور از ذهن نیست «در هر صورت، به دلایل عملی و ذهنی بسیار، انتظار بروز و رشد اندیشه تبدیل چیزی به چیزی دیگر را می توان داشت.» در زندگی روزمره انگور به غوره و گندم به نان تبدیل می شود. سیب ترش سبز رنگ، بدل به سیبی شیرین به رنگ قرمز می شود. این در طبیعت اشیا حتی فلزات است كه تغییر كنند. معدنچیان و تصفیه كنندگان فلزات می دانند كه سرب تقریبا همیشه با مقداری نقره همراه است و سنگ معدنی نقره نیز اغلب اندكی طلا با خود دارد. این ممكن است پیشینیان مان را به این فكر انداخته باشد، كه نكند فلزات به مرور به یكدیگر تبدیل می شوند.
دكتر پرینسیپ یادآور می شود كه شیمیدان ها در سال ۱۶۰۰ تنها با هفت فلز طلا، نقره، آهن، مس، قلع، سرب و جیوه آشنا بودند. از آن زمان تاكنون، ۶۰ تای دیگر نیز كشف شده اند. این هفت فلز دارای خواص مشتركی بودند: آنها درخشان و به استثنای جیوه، چكش خور و قابل شكل گیری و قالب گیری بودند. «این خواص مشترك از نظر اندیشمندان گذشته، به معنای وجود تركیبی مشترك بودند. همین بود كه به این فكر افتادند كه تمام فلزات از اجزای سازنده واحد و در نسبت ها و درجات خلوص گوناگون ساخته شده اند.»
به گفته دكتر موران، «اگر حتی در سایه شیمی چنین تصور كنیم كه تمام آنچه كه كیمیاگران می گفتند مهمل و صرفا خیال پروری بود، ولی از نظر بسیاری پدر شیمی امروز بود.»
New York Times, ۱ Aug.۲۰۰۶
جان نوبل ویلفورد
ترجمه: ع. فخریاسری
منبع : روزنامه شرق