جمعه, ۲۰ مهر, ۱۴۰۳ / 11 October, 2024
مجله ویستا


فقط به‌خاطر مخاطب


فقط به‌خاطر مخاطب
پیش از اینکه منوچهر هادی، ساخت اولین فیلمش را شروع کند، چند تله‌فیلم کارگردانی و تهیه کرد.
از میان این تله‌فیلم‌ها، «تلاطم» و «تصادف» به‌دلیل امتیازها و جذابیت‌هایش بیشتر دیده شد.
«قرنطینه» البته تفاوت زیادی با این دو فیلم دارد، هرچند هادی تاکید دارد که این‌طور نیست و او در سینما راهی را می‌رود که به آن اعتقاد دارد. او به‌زعم خودش «قرنطینه» را برای مردم ساخته و امیدوار است مخاطب سینمای ایران از تماشای این روایت عاشقانه لذت ببرد.
«قرنطینه» به‌عنوان اولین فیلمی که ساخته‌اید، چقدر محصول شرایط سینمای حرفه‌ای و چقدر بازتاب دغدغه‌های شماست؟ به‌نظر می‌رسد کارگردان‌های جوان تلاش می‌کنند با فیلم اول خود را تثبیت کنند.
من «قرنطینه» را نساختم که خودم را در سینمای حرفه‌ای تثبیت کنم. کسی که وارد سینما می‌شود، باید آماده جنگ سخت با رقیبان قدر باشد. فیلمنامه «قرنطینه» و قصه‌اش را دوست داشتم و می‌خواستم فیلمی برای مردم بسازم؛ فیلمی که اگرچه برای مخاطب عام جذاب است، شریف باشد وگاف کارگردانی نداشته باشد.
▪ اما قبول دارید که نگاهی که در تله‌فیلم‌های «تلاطم» و «تصادف» وجود داشت، در «قرنطینه» دیده نمی‌شود؟
ـ هر سه فیلم، موضوعی اجتماعی دارند اما در «قرنطینه» قصه‌گویی پررنگ‌تر است چون مخاطب عام، روایت قصه را بیشتر دوست دارد. در بخش کارگردانی توانم را به کار گرفتم تا فیلم منسجم و شسته‌ورفته باشد.
▪ شما سال‌ها پشت دوربین کار کرده‌اید، حتی بازیگری را هم تجربه کردید. از اول می‌خواستید کارگردان شوید؟
ـ جذاب‌ترین شاخه سینما، برایم کارگردانی بود.
▪ تله‌فیلم‌هایی هم که ساختید، مشق کارگردانی در سینما بود؟
ـ فکر می‌کنم هر کارگردانی که شرایط فیلمسازی در سینما را داشته باشد، ترجیح می‌دهد به سراغ سینما برود، نه تلویزیون. من هم اگر سرمایه و تهیه‌کننده داشته باشم و بتوانم با خیال راحت فیلم بسازم، سینما را بیشتر از تلویزیون دوست دارم، هرچند تله‌فیلم‌هایی که ساخته‌ام، تجربه‌های زیادی برایم داشت و نوع کارم در تلویزیون، فرق زیادی با سینما نداشت.
▪ «تصادف» و «تلاطم» تله‌فیلم‌های قابل‌قبولی بودند، خوب هم دیده شدند.
ـ بله، خیلی‌ها درباره این دو فیلم، با من صحبت کردند و برای ادامه راه، تشویقم کردند. هنوز هم عده‌ای من را با «تلاطم» می‌شناسند، در حالی که این فیلم فقط یک بار پخش شد و بعد، توقیف شد.
▪ چرا؟
ـ نمی‌دانم... آقای ضرغامی اجازه پخش این فیلم را نداد.
▪ فیلمنامه «قرنطینه» را همراه سعید دولتخانی نوشتید. طرح اولیه متعلق به شما بود؟
ـ زمانی که در پروژه «راه شب» کار می‌کردم. موضوعی درباره بیماران سرطانی به ذهنم رسید که با جابر قاسمعلی، نویسنده مجموعه مطرح کردم. او گفت طرح خوبی است اما طرح ۲۶ قسمت سریال نوشته شده بود و نمی‌شد از آن استفاده کرد. بعد از «راه شب» ۳ تله‌فیلم ساختم و دوباره به‌سراغ این موضوع آمدم. طرح را کامل کردم و با سعید دولتخانی آن را در میان گذاشتم. قرار بود براساس آن، یک تله‌فیلم بسازیم. بعد از کامل‌شدن فیلمنامه، مشکلاتی برای تهیه‌کننده پیش آمد و نتوانستیم فیلم را بسازیم. فیلمنامه را به چند دفتر بردم و همه آن را پسندیدند و می‌گفتند فیلمنامه برای فیلم سینمایی مناسب است. من هم در فکر ساختن فیلم بودم و تصمیم گرفتم اولین فیلم بلندم را بسازم.
▪ فیلمنامه برای تبدیل‌شدن به فیلم سینمایی تغییر کرد؟
ـ بعد از گرفتن پروانه ساخت فیلمنامه را همراه با سعید، بازنویسی کردیم و بعضی بخش‌ها پررنگ‌تر شد.
احتمالا اوایل فیلم و سکانس‌هایی که مربوط به سهیل (حمید گودرزی) پر رنگ تر شد.
به این شخصیت و گذشته‌اش بیشتر توجه کردیم. ساختار فیلمنامه را عوض کردیم، سهیل راوی قصه شد و صحنه دادگاه را هم به ابتدای فیلم آوردیم و سر و شکل سینمایی‌تری به فیلمنامه دادیم.
▪ چقدر در نوشتن سهم داشتید؟
ـ فیلمنامه را کاملا همراه سعید نوشتیم و اگر اسم من در تیتراژ اول آمده به خاطر لطف اوست.
احتمالا همراه بودنتان در پروسه نوشتن فیلمنامه باعث می‌شد سر صحنه تغییر زیادی در فیلمنامه ندهید.
به فیلمنامه وفادار بودم. اما با دکوپاژ کامل سرصحنه نمی‌روم. کلیت کار در ذهنم است اما براساس صحنه، شرایط و بازیگر تغییراتی در فیلمنامه می‌دهم.
▪ چطور به زوج نیوشا ضیغمی و حمید گودرزی رسیدید، آنها قبلا در «گناه من» بازی کرده بودند. به این دلیل انتخابشان کردید؟
ـ حمید گودرزی انتخاب اول بود. برای این نقش گزینه‌های دیگری داشتیم که با فیلمنامه مشکلی نداشتند، اما شرایط‌شان با این پروژه همخوانی نداشت. خانم ضیغمی فیلمنامه را دوست داشت و برای نقش مناسب بود.
▪ پس تصادفی انتخاب شدند نه به عنوان یک زوج تازه در سینمای ایران.
ـ حمید گودرزی را بهترین بازیگر سینمای ایران در این مقطع می‌دانم. نباید او را با بازیگرهایی مقایسه کرد که فرصت‌ همکاری با بهترین کارگردان‌های سینما را داشته‌اند. او را باید با فیلم‌هایی که بازی کرده قضاوت کرد. حمید ذاتا بازیگر است، باهوش و مستعد است و بهترین گزینه برای نقش سهیل بود. خانم ضیغمی هم انرژی زیادی برای نقش گذاشت و همراه خوبی بود.
▪ فکر می‌کنید اکران همزمان «تلافی» و «قرنطینه» به فروش این دو فیلم کمک می‌کند.
ـ قرار نبود هر دو فیلم همزمان اکران شوند، قطعا این موضوع برای آقای سعید اسدی هم مطلوب نیست. در اکران، این ماجرا به هر دو فیلم لطمه می‌زند.
▪ نیوشا ضیغمی در این فیلم نقش دختری جنوب شهری را بازی می‌کند، اما مثل دیگر فیلم‌هایش گریم غلیظی دارد و حتی در بیمارستان هم این گریم را روی صورت او می‌بینیم.
ـ کاملا با ذهنیت شما مخالفم. نوع پوشش و آرایش ضیغمی در این فیلم از واقعیت زندگی دخترانی می‌آید که در پایین‌شهر زندگی می‌کنند. در صحنه کلانتری یا وقتی او به دانشگاه می‌رود، گریم ضیغمی با سکانس کافی‌شاپ که اولین برخورد او با سهیل است، فرق دارد. در بیمارستان هم قبل از شروع شیمی‌درمانی تغییر محسوسی در او نمی‌بینیم، اما پس از شیمی‌درمانی صورت او کاملا نمایش‌دهنده بیماری است.
▪ نقشی که شهره سلطانی بازی می‌کند، اگر حذف می‌شد اتفاقی در قصه می‌افتاد؟
ـ قرار نیست هر کاراکتری در فیلم انقلاب یا انفجاری به وجود بیاورد. روابط شخصیت‌ها باید شکل بگیرد. نامادری کاراکتری است که به قصه و غنای آن کمک می‌کرد. حضور او ذهن تماشاگر را بازی می‌داد که شاید علیه سهیل توطئه می‌کند. در بعضی بخش‌ها از حضور این زن استفاده شده، مثل فصل زندان. در پایان هم، اوست که می‌تواند داریوش (رضا رویگری) را راضی کند به عروسی سهیل بیاید.
▪ فیلم دو پایان دارد. اولی عروسی سهیل و آن همه زرق و برق که تماشاگرپسند است و بعد فصل تنهایی گلناز (خاطره حاتمی) که سفارشی و شعاری به نظر می‌رسد. پایان بهتری در نظر نداشتید؟
ـ پایان‌‌بندی کاملا سلیقه‌ای است. سفارشی در کار نبود و این فصل را براساس عقایدم گرفتم. به دنبال این نبودم که شعار بدهم و سعی کردم در طول فیلم درباره گلناز و اعتقاداتش زمینه‌چینی کنیم و این فصل را با توجه به معنویت و معصومیت او گرفتیم.
مجلس عروسی هم اشاره‌ای به شادی زودگذر این زوج است. حمید سعی می‌کند به قولی که به دختر داده عمل کند.
▪ غلامرضا (رضا عطاران) تلطیف‌کننده فضای تلخ بیمارستان است و عطاران آمده تا تماشاگر را بخنداند. برای این نقش به بازیگر دیگری فکر نمی‌کردید؟
ـ من و سعید در تحقیقاتی که در یکی از بیمارستان‌ها داشتیم با جوانی به نام غلامرضا آشنا شدیم که شباهت زیادی به کاراکتری که در فیلم می‌بینید، داشت. البته از ابتدا قرار نبود با چنین غلامرضایی روبه‌رو باشیم. قطعی شدن حضور عطاران باعث شد این کاراکتر تغییرهایی بکند، اما این در نظرمان بود که غلامرضا فضای تلخ و تراژیک قرنطینه را تلطیف کند. غلامرضا از میان صحبت‌های من، سعید و رضا عطاران شکل گرفت. ترکیبی از معصومیت و سادگی که شیرین و دوست‌داشتنی است.
▪ گفتید فیلم را برای مردم ساخته‌اید. «قرنطینه» را با مردم دیده‌اید. واکنش‌ها راضی‌کننده بوده، از فروش راضی هستید؟
ـ این فیلم را برای مردم ساختم نه برای گیشه. خودم را مدیون می‌دانم به کسی که به سینما می‌آید و با این شرایط و گرانی، چند هزار تومان هزینه می‌کند تا فیلمی ببیند. پس وظیفه من این است فیلمی بسازم که مخاطب تحت‌تاثیر قرار بگیرد و از تماشای آن، پشیمان نشود. سعی کردم فیلم را با دقت و وسواس بسازم و فقط به‌دنبال فروش آن نبودم. در این مدت در اکران‌های مختلف فیلم را با مردم دیده‌ام، خوشبختانه اغلب تماشاگران راضی بودند و این رضایت برای من مهم است.
▪ برای فیلم بعدی برنامه‌ای دارید؟
ـ فیلمنامه‌ای با نام «یکی می‌خواد باهات حرف بزنه» را نوشته‌ام. هومن بهمنش قرار است فیلمبرداری آن را انجام دهد و بقیه عوامل به‌زودی انتخاب می‌شوند.
▪ پس امسال دومین فیلم‌تان را می‌سازید؟
ـ بله، اگر مشکل خاصی پیش نیاید... احتمالا فارابی فیلم را تهیه می‌کند، منتظر پاسخ آنها هستم و بعد کار شروع می‌شود.
محدثه واعظی پور
منبع : روزنامه تهران امروز