سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ضررهای غیرقابل انکار سپاهان


ضررهای غیرقابل انکار سپاهان
● از جدایی لوکا بوناچیچ بیشتر سود نصیب سپاهان می شود یا ضرر؟
آینده را هیچ کس ندیده است، اما در مورد گذشته می توان حکم های قاطعی را داد. در یک سال و ۸ ماهی که این مربی سرسخت کروات این تیم اصفهانی را هدایت می کرد، سپاهان دوبار متوالی جام حذفی فوتبال ایران را برد، در جام باشگاه های آسیا نایب قهرمان شد و در جام باشگاه های جهان نیز به یک چهارم نهایی رسید و در فصل جاری لیگ برتر ایران نیز به رغم ماجرای تلخ اخیر اصفهان و تبعات آن ( مجازات های کمیته انضباطی) هنوز شانس دوم قهرمانی به حساب می آید و در صورت لغزش پرسپولیس می تواند دوباره اقبال دار اول نیز برشمرده شود.
● نیازی نیست
آمار فوق همه حقایق را به روشنی می گویند و نیازی نیست که توضیح اضافه ای را بیاوریم و مشخص است که مربی سابق استقلال اهواز در نصف جهان خوب کار کرده و تاکتیک های درستی را به کار گرفته است. سپاهان از زمان کار فرهاد کاظمی به تیمی بدل شد که فوتبال را خوب می فهمد و اجرا می کند یکی از پیشرفته ترین نمایش ها را در میان باشگاه های ایرانی به مرحله اجرا می نهد و در دوره بوناچیچ این صنعت به خوبی استمرار یافته و حتی بسیط تر و کامل تر شده بود. بر این اساس تیم اصفهانی با هدایت بوناچیچ فوتبالی را اجرا می کرد که تک تک حرکاتش حساب شده بود، هرگونه انرژی خود را عاقلانه مصرف می کرده و هر حرکت تاکتیکی اش فقط در راه نیل به هدف بود و از هیچ چیز غافل نمی ماند. شاید این اتهام به سپاهان وارد بوده باشد که فوتبالی سراسر تهاجمی و همیشه زیبا را در دستور کارش قرار نمی داد، اما وقتی موثر بازی می کرد و برنامه داشت و ماهر در دفاع و استاد در ضد حملات بود و راه کسب نتیجه را خوب می شناخت، چه نیاز به زیبایی در اجرای بازی؟
● فرض محال
سپاهان چنین مربی ای را از دست داده است و حتی اگر به فرض محال صاحب مربی بهتری شود. باز هم رفتن بوناچیچ و عدم توفیق و عدم جدیت در فقط او توجیه نمی شود. شاید محمدرضا ساکت و یارانش بگویند که لوکا به خاطر کسب درآمد بیشتر به سپاهان پشت کرده و تقصیر از وی بوده و نه از این باشگاه و سپاهان نمی توانسته است او را به زور نگه دارد، اما حقیقت آن است که برخوردهای غیرعاقلانه مدیران سپاهان با مسایل و مشکلات داخلی این تیم سهم عمده تری در گریز لوکا داشت تا سودجویی های مالی. از همان زمان که معدودی از ستاره های سپاهان به سرکردگی نویدکیا و کریمی رودرروی بوناچیچ ایستادند و آشکارا بر علیه او حرف زدند و مدیران سپاهان هیچ کاری برای مهار این قضیه صورت ندادند و اجازه دادند ناراضیان در مصاحبه های خود هرچه می خواهند بگویند، رفتن لوکا پایه گذاری و تسریع شد.
● اگر هم گفتند …
به واقع ساکت و همکارانش هرگز به آن بازیکنان تکلیف نکردند که بر علیه لوکا حرف نزنند و اگر گفتند، بازیکنان وقعی نگذاشتند. بوناچیچ در ماه های اخیر از ناراضیان در ترکیب های انتخابی خود چندان استفاده نکرد، اما ضرر ها حاصل آمد و کار خراب شده بود و بی اعتنایی یا ضعف ساکت و همگنانش لوکا را دلسرد و رفتن او را قطعی کرده بود. لوکا این را هم می دانست که امکان تکرار فتوحاتش در فصل جاری بسیار کم است و در نتیجه به هر چه دست می یافت، چون کمتر و ضعیف تر از حاصل قبلی کار وی تلقی می شد، کارنامه اش توام با شکست و ناکامی می شد و چون پیشرفتی لااقل به لحاظ کسب نتیجه برای او متصور نبود، بوناچیچ به این نتیجه رسیده بود که ماندنش در اصفهان فایده ای ندارد و دوره او در این تیم به سر آمده است و اصرار بر ماندن هم او را در تقابل با برخی شاگردان پرحرف او به ورطه سقوط خواهد کشاند و هم بیلان کارش در قیاس با گذشته منفی به حساب خواهد آمد. به این ترتیب بود که او به امارات رفت و با النصر قرارداد بست و چند روزی است که آن تیم را هدایت می کند و قراردادش با آن تیم تا سال ۲۰۰۹ صادق و جاری است و چون النصر تا قبل از الحاق لوکا فقط در رده دهم جدول رده بندی لیگ امارات قرار داشت، بسیار بعید است که با بوناچیچ به نتایج بدتری برسد و حتی اندکی ارتقا در جدول رده بندی نیز برای موفق تلقی شدن النصر و بوناچیچ کفایت خواهد کرد و این هم وجه دیگری است که در امارات به سود لوکا کار خواهد کرد و در اصفهان چنین اصلی برای او موجود نبود.
● خروجی از بن بست
رفتن از سپاهان برای لوکا تبدیل به پایان دادن به یک بن بست ورود به راه باز و وسیعی به نام النصر شده بود و او از این مسیر عبور کرد و به راحتی هم از عهده آن برآمد اما در این نکته که سپاهان با گرفتن حتی ۳۰۰ هزار دلار بهای فسخ زودهنگام قرارداد لوکا واقعا بهره ای از این قضیه گرفته باشد، شک زیادی وجود دارد. سپاهان نه تنها گرفتار بازگشایی لیگ و جام حذفی داخلی است باید تا ۵/۱ ماه بعد از نو در جام باشگاه های آسیا به میدان آید و معلوم و محرز نیست که سرنوشت اش در غیاب بوناچیچ به روشنی گذشته باشد و نزول بیشتر محتمل است تا صعود و این احتمال و مساله ای است که همواره در برآورد جدایی لوکا از این تیم مورد توجه و بررسی قرار خواهد گرفت. متاسفانه سران سپاهان با عدم ایجاد یکپارچگی در تیم شان و جلوگیری نکردن از مخالف خوانی های داخلی همان قدر در رفتن عامل اصلی توفیق تیم شان دست داشتند که سودطلبی بوناچیچ داشت و اصولا کدام مربی خارجی را می شناسید که یکی از مبناهای اصلی اقداماتش سود و بهره های مالی و جست وجوی هرچه بیشتر آن نباشد؟
پس ایراد و بهانه اصلی را در چیز دیگری بجویید.
وصال روحانی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید