چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا
«غزل پستمدرن» فرم است یا محتوا؟

اینکه این طرز سرایش شعر موفق میشود یا نه چیزی است که تنها با مرور زمان مشخص میشود و قضاوت دربارۀ آن هماکنون چندان میسر نیست. اما چیزی که مشخص است و میتوان آن را بیان کرد و نوشت «به بنبست رسیدن» و پُرشدن تمامی ظرفیتهای شعرنو است که دیگر اکنون دیر زمانی است بوی «نو» بودن نمیدهد. هرچند شاعران و منتقدان زیادی هنوز هستند که معتقدند ظرفیتها بسیاری در شعر نو وجود دارد که هنوز کشف نشده است اما این موضوع هم محل اختلاف است. این درست به این معنی است که ما بگوییم حتم سیارههایی به مانند زمین وجود دارند که در آنها حیات و تمدن وجود دارد و همه هم این موضوع را قبول دارند اما کو؟ کشف این سیارههای در بیکران زبان در شعر نیاز به کاوشگری «مُدرن» دارد و نیاز به سالها گشتن. علی ای حال برای برون رفت از این راه تنها میماند استفاده بردن از فرمهای جدید و بزک دوزک کردن آنها. درست نمیدانم و مهم هم نیست که غزلهای پستمدرن اصلا غزل هستند یا نه. مهم این است که به یک معنی میتوان گفت پستمدرن هستند. هر چند خود این پست مدرن بودن به هیچوجه بار مثبت یا منفی ندارد. چه بسا به تحقیر مورد استفاده قرار بگیرد و چه بسا به معنای آوانگارد بودن مورد استفاده قرار بگیرد. به هر حال در این چند شعری که از این سبک نوظهور خوانده شده و خواندهام چیزی مانند لودهگی، شوخ و شنگی، در عین جدی بودن، و سرخوشی هست که در شاعران و سبکهای دیگر کمتر دیده شده است. این سرخوشی خصوصیتی است مثبت که خواننده با ذوق را سرخوش میکند یا به قول «بارت» سبب میشود که خواننده از متن «لذت» ببرد. این سرخوشی میتواست در هر قالب دیگری هم ریخته شود و تنها ریختنش در قالب کهن –اصلا در قالب ریختنش- چندان به مذاق من یکی خوش نیامد. مگر در بعضی از شعرها که خود ریتم و وزن غزل به این سرخوشی دامن زد و بامزهاش کرد. با وجود این میتواست «قصیده پستمدرن» باشد یا رباعی یا هرچیز دیگر. یعنی از هر طرف که نگاه کنی غزل بودن این اشعار به خودی خود چیزی به آنها اضافه نمیکنند. نکته دیگری که خواندش و دقیق خواندن شعرهایی که به عنوان غزل پست مدرن خوانده میشوند «شهری» بودن این اشعار است. (این هم دلیل دیگری برای پستمدرن بودن است؟) یعنی به گمان من غزل پست مدرن یک سری سُرایش شاعران جدید شهری است و از صور خیال تهی است. شاعر در این نوع اشعار به جانب فرهنگ شهری سوق پیدا کرده است .
مشکلات این فرهنگ. نحو و وزن این شعرها کوششی است در فرم هنرمندانه دادن به روح جدیدی شهری که در حال گسترش است و ضمیر ناخودآگاه شاعران را فتح کرده است. باید توجه کرد که شعر یک نوع حال و هوا است میخواستم بگویم هر فرم جدیدی هنری در سیر کلی تاریخ در پاسخ به نیارهای جدید زاده میشود اما کمی دست نگه داشتم چرا که فرم این اشعار چندان نو نیست، پس جمله را باید اینگونه نوشت: «شعر پست مدرن به گمان من همانند پست مدرن بودنش دوران گذار است برای یافتن فرمی جدید و دلخواه. اینکه این فرم هنوز سر بر نیاورده است چندان منفی نیست. اینکه بالاخره کیهاننوردانی پیدا شدهاند و سعی کردهاند با ذوقورزی و شاداب نویسی خوانندگانشان را پیدا کنند خود جای تامل و دست مریزاد دارد. هر چند در این گشت و گذار کیهانی نیابند اما حتم درک بهتری مییابند از سیاهچالههایی که شعر امروز ما را بلعیدهاند. سیاهچالهای که باید انتظارش را میداشتیم که هر انفجار عظیم کیهانی سببسازش است.
در نهایت فرم به مدد اطلاعات و آگاهی از اوضاع و احوال شکل خواهد گرفت. این است که بنده اعتقاد دارم غزل پست مدرن به هیچوجه سبک نیست بلکه میانبر و دوران گذاری است به سبکی دیگر است. که باید در انتظارش نشست.
علی چنگیزی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست