پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا
مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی
![مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی](/mag/i/2/lwjme.jpg)
درك امر اجتماعی در مطالعات فرهنگی از آن جهت متفاوت از جامعه شناسی است كه در آن چرخشی نشانه شناختی یا چرخشی متنی صورت گرفته است. بیان ساده این عبارت آن است كه واقعیت های اجتماعی به منزله حوزه ای از نشانه ها، متون و دال های معنادار در نظر گرفته می شود. در اینجا فرقی نمی كند كه موضوع مطالعه چه باشد (برنامه های تلویزیونی، فیلم های سینمایی، رمان های عشقی، مطبوعات، خرده فرهنگ ها، یا هرچیز دیگر) اما امر اجتماعی با متن پیوند خورده است.
نتیجه چنین رویكردی آن می شود كه امر اجتماعی در اینجا عمیقاً فرهنگی تصور می شود كه به واسطه نشانه ها، معانی و در رابطه با هویت و تفاوت سازمان می یابد. در اینجا همه چیز ازجمله رفتارها و رویه ها پر از معانی در نظر گرفته می شوند كه به واسطه رمزهایی سازمان می یابند كه پیوستگی آنها باید آشكار شود. وانگهی متنی سازی جامعه ما را از قدرت و سركوب یا مقاومت غافل نمی سازد. متن همان طور كه گفته شد پر از معانی است كه می تواند ایدئولوژیك بوده و نابرابری های موجود در جامعه را تداوم بخشد.
تكیه بر متن سبب شده است تا بسیاری از موضوعاتی كه در جامعه شناسی و حتی ماركسیسم دانشگاهی دیده می شود در اینجا غایب یا كمتر مورد توجه باشد: موضوعاتی نظیر ساختار اجتماعی، طبقه، پویایی اقتصادی، اشتغال، گروه های منزلت، مبادلات بازار و پویایی های اقتصادی. تفاوت دیگر میان مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی به نظریه پردازی درباره نفس ( خود) و عاملیت فردی برمی گردد. در جامعه شناسی قرائت های مختلفی را می توان یافت كه گاه شكل گیری خود را پدیده ای ماقبل اجتماعی و گاه آن را محصول فرآیند اجتماعی می دانند. در مورد نظریه تبادل، تكوین نفس ربطی به زمینه های اجتماعی ندارد در حالی كه در مورد كنش متقابل نمادی و كاركرد گرایی ساختاری خود در متنی از معانی حاصل از كنش متقابل و ارزش های اجتماعی شكل می گیرد.
وجه تمایز مطالعات فرهنگی در تصور از خود به این نكته راجع است كه گرچه نفس افراد در زمینه ای اجتماعی- گفتمانی شكل می گیرد اما امری پیوسته و به اصطلاح بسته نیست بلكه چند پاره، باز و دائماً در حال تكوین است. ریشه این تفاوت به تكیه تحلیل های مطالعات فرهنگی بر شكل گیری گفتمانی خود است. براساس برداشت مطالعات فرهنگی خود در متنی از تعارض های گفتمانی شكل می گیرد. (تاثیر چرخش گفتمانی و برداشت های روانكاوی بر مطالعات فرهنگی در این تحلیل كاملاً مشهود است.) تفاوت سوم میان مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی به رویكرد آنها به شناخت یا معرفت برمی گردد.
قبلاً به این موضوع اشاره كرده بودم. به این معنا كه مطالعات فرهنگی ضرورتاً دانشی با طرف و با دغدغه های سیاسی و اخلاقی است. بنا است مطالعات فرهنگی دانشی را در اختیار ما بگذارد كه با دگرگون كردن زندگی روزمره مردم به عدالت بیشتر اجتماعی منجر شود. در اینجا تلاش ها، ناظر بر تولید شناختی است كه با جنبش های اجتماعی و تضاد های موجود در جامعه پیوند بخورد. این دیدگاهی است كه در مقابل بی طرفی ارزشی و سیاسی جامعه شناسی قرار می گیرد.
محمد رضایی
منبع : روزنامه شرق
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست