یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نیمهٔ تاریک - THE DARK HALF


نیمهٔ تاریک - THE DARK HALF
سال تولید : ۱۹۹۱
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : دکلان بالدوین
کارگردان : جرج رومرو
فیلمنامه‌نویس : جرج رومرو، بر مبنای رمانی نوشتهٔ استیون کینگ
فیلمبردار : تونی پی‌یرس رابرتس
آهنگساز(موسیقی متن) : کریستوفر یانگ
هنرپیشگان : تیموتی هاتن، مایکل روکر، ایمی مدیگان، جولی هریس، رابرت جوی، روتانیا آلدا و چلسی فیلد
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۲ دقیقه


ـ شهر ̎کسل راک̎ ایالت ̎مین̎، سال ۱۹۶۸، ̎تد بومانت̎ (هاتن)، جوانی که سودای نویسنده‌ شدن را در سر می‌پروراند، به خاطر غده‌ای که در مغزش وجود دارد، تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد. این غده در واقع باقی‌ماندهٔ برادر دوقلو متولد نشدهٔ او است. در حین عمل، بیمارستان به محاصرهٔ گروهی از گنجشک‌ها در می‌آید. ۱۹۹۱. ̎تد̎ اکنون نویسنده‌آی است که آثارش به رغم آنکه با تحسین منتقدان مواجه می‌شوند، ولی از فروش خوبی برخوردار نیستند. او که به تدریس ادبیات نیز می‌پردازد، روزی پس از کلاس در خیابان با حق‌السکوت بگیری به نام ̎فرد کلاوسن̎ (جوی) برخورد می‌کند که از رازی آگاه است: ̎تد̎ با نام مستعار ̎جرج استارک̎ مجموعه‌ای از تریلرهای خشونت‌بار و فوق‌العاده پر فروش را روانه بازار کرده است. ̎تد̎ طی مقاله‌ای در مجلهٔ ̎پی پل̎ هویت دیگرش به عنوان ̎استارک̎ را افشا می‌کند و در عکسی با همسرش، ̎لیز̎ (مدیگان) کنار سنگ قبر ساختگی ̎استارک̎ ظاهر می‌شود. اما بقایای دوقلوی متولد نشده، که در همان قبرستان به خاک سپرده شده، در قالب ̎استارک̎ تجسم یافته و به قصد گرفتن انتقام از تمام کسانی که در جشن ̎مرگ̎ او شرکت کرده‌اند، از قبر خارج می‌شود. به جهت آنکه ̎استارک̎ (هاتن) پس از جنایت‌هایش، اثر انگشت ̎تد̎ را از خود باقی می‌گذارد. کلانتر ̎ آلن پنگبورن̎ (روکر) قصد دستگیری او را می‌کند ولی به دلیل فقدان مدارک کافی از انجام این کار باز می‌ماند. ̎استارک̎ با ̎تد̎ ملاقات و سعی می‌کند او را وادار به نوشتن رمان دیگری با امضاء ̎استارک̎ کند، اما چون از انجام یافتن این کار مأیوس می‌شود، ̎لیز̎ و کودکان دو قلوی ̎تد̎ را می‌یابد و آنان را به خانهٔ پدری‌شان در ̎کسل راک̎ می‌برد. ̎تد̎ آنان را تعقیب می‌کند و در آنجا ̎استارک̎ با حملهٔ گروه گنجشک‌ها از پا در می‌آید.
ـ میان اقتباس‌های سینمائی از آن دسته آثار کینگ که به بررسی ̎تشویش‌̎ های یک ̎نویسنده̎ می‌پردازند، مثل تلألو (استنلی کوبریک، ۱۹۸۰) و میزری (راب راینر، ۱۹۹۰)، نیمهٔ تاریک بدون تردید بهترین است. اگر در میزری رابطهٔ نویسنده و مخاطب مجال طرح می‌یافت، در اینجا رابطهٔ نویسنده با ̎اثر̎ / ̎خویشتن̎اش مطرح می‌شود. رومرو تا حد زیادی دور از رادیکالیسم سیاسی / اجتماعی مشهورش، و بیشتر در قلمروی کار دوست قدیمی‌اش، کینگ، موفق به ایجاد تعادلی ظریف میان ̎عینیت̎ و ̎ذهنیت̎ می‌شود. بسیاری از صحنه‌ها به گونه‌ای پرداخت شده‌اند که در آنها ̎استارک̎ به همان اندازه که به عنوان همزاد ̎تد̎ موجودیت دارد، می‌تواند مخلوق ذهن او نیز به شمار بیاید. نیمهٔ تاریک به عنوان اثری از کینگ، کمابیش اثری ̎خود ـ سرگذشت‌نامه̎ گونه است. رابطهٔ ̎تدبومانت̎ / ̎جرج استارک̎ در واقع تمثیلی از رابطهٔ کینگ و ̎ریچارد باکمن̎ است؛ نام مستعاری که بسیاری از داستان‌هایش را با آن منتشر کرد و سپس به نحو همانندی آن را از میان برد.


همچنین مشاهده کنید