ماهیت تهدیدهای آمریکا و پیامدهای تحقق احتمالی آن

مدتهاست آمریکائیها ایران را تهدید به حمله نظامی نموده و همواره اظهار می دارند که پرونده حمله نظامی روی میز اقدام آنهاست . به نظر می رسد تهدیدات مذکور نوعی عملیات روانی است که به منظور تاثیرگذاری بر تصمیمات نظام جمهوری اسلامی و تجدیدنظر در سیاستها طراحی شده و با عنایت به شرایط جهانی منطقه ای فرسودگی قوای نظامی آمریکا در جنگهای منطقه قدرت و توان دفاعی و بازدارندگی ایران اسلامی اجرای استراتژی جنگ نامتقارن و حساسیت استراتژیک و اقتصادی منطقه امکان هرگونه شرارت نظامی اثربخشی از سوی آمریکا بر علیه ایران اسلامی را عملا منتفی نموده است .
این صرفا یک ادعا نیست بلکه شواهد نشان می دهد هزینه های اقدام نظامی آمریکا آن قدر وسیع و گسترده است که اصل اقدام را زیر سئوال می برد و هر تحلیل گر استراتژیک چنین اقدامی را نوعی « خودزنی » ارزیابی خواهد کرد.
در یک جمع بندی کلی می توان عواقب یک اقدام فرضی نظامی بر علیه ایران را به شرح ذیل ترسیم نمود :
۱) قطع و یا کاهش چشمگیر صادرات نفتی از منطقه خلیج فارس : ایران اسلامی مرزهای طولانی با خلیج فارس و دریای عمان داشته و با تسلط بر تنگه هرمز و در اختیار داشتن جزایر استراتژیک در خلیج فارس در صورت هرگونه تهاجم نظامی می تواند در اقدامی تلافی جویانه عبور نفت از منطقه را قطع نماید حدف و یا کاهش چشمگیر صادرات ۱۷ میلیون بشکه ای نفت از منطقه خلیج فارس و در خطر قرار گرفتن منابع گازی منطقه که مجموعا حدود ۵۰ درصد از انرژی جهان را تامین می کند یک شوک عظیم اقتصادی و امنیتی را بوجود آورد. اقتصاد آمریکا و نظام بین المللی شدیدا تحت تاثیر بازار انرژی و قیمت آن است و نمی تواند یک شوک عظیم را تحمل نماید. بنابراین هرگونه ماجراجویی که منجر به چنین وضعیتی شود منفعتی برای آمریکا و نظام سلطه نخواهد داشت و صدمات جبران ناپذیری به آنها وارد خواهد نمود.
۲) امکان وارد کردن تلفات سنگین به نیروهای آمریکایی در منطقه : در گذشته آمریکائیها به علت عدم استقرار گسترده نیروهایشان در منطقه و بهره مندی از تهاجمات هوایی و موشکی می توانستند ضمن وارد کردن ضربه به طرف مقابل از دریافت ضربات کاری مصون بمانند اما در شرایط فعلی حضور گسترده نیروهای آمریکا در عراق و افغانستان و پایگاههای آنها در کشورهای منطقه امکان ضربه متقابل را فراهم آورده است و این موضوع باعث شده است که آمریکائیها در صورت هرگونه تعرض در معرض اقدام متقابل قرار گرفته و تلفات سنگینی را متحمل شوند.
۳) فعال شدن شبکه مقاومت اسلامی در سطح منطقه و جهان : وقوع هرگونه تعرض نظامی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی واکنش مقاومت اسلامی در عراق و افغانستان و سایر کشورهای منطقه بلکه هدف قرار گرفتن منافع آمریکا در سطح جهان را به دنبال خواهد داشت . با عنایت به آمادگی هایی که در جبهه مقاومت اسلامی وجود دارد امکان وارد کردن تلفات سنگین به نیروهای آمریکایی وجود دارد.
۴) در معرض خطر قرار گرفتن رژیم صهیونیستی : آمریکائیها همواره رژیم صهیونیستی را ایالت پنجاه و یکم خود فرض می نمایند و با توجه به نفوذ صهیونیستها در ساختار قدرت آمریکا نوعی وحدت و یگانگی بین ساختار سیاسی آمریکا و رژیم صهیونیستی مشاهده می شود لذا امنیت صهیونیست ها برای آمریکائیها اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت . با توجه به پیشرفتهای دفاعی جمهوری اسلامی و امکان وارد آوردن ضربات خردکننده بر رژیم صهیونیستی و از طرفی با عنایت به همسویی مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین با جمهوری اسلامی ایران هرگونه تعرض نظامی به جمهوری اسلامی از سوی آمریکا واکنش ایران نسبت به رژیم صهیونیستی را به دنبال خواهد داشت امری که این رژیم را با مشکلات و تهدیدات جدی مواجه خواهد نمود لذا خطر امنیتی برای رژیم صهیونیستی می تواند به عنوان عامل بازدارنده در حمله نظامی آمریکا نقش آفرینی نماید.
۵) فرسایشی شدن نبرد نظامی و عدم وجود چشم انداز روشن برای پایان منازعه : آمریکائیها معمولا در یک جنگ برق آسا و سریع که آنها را به نتیجه برساند می توانند به موفقیت برسند با توجه به توانمندیهای گسترده نظامی و دفاعی ایران و گسترده بودن شبکه انسجام یافته بسیج و پشتیبانی عمومی ملت ایران از دفاع در مقابل متجاوز شروع جنگ از سوی آمریکائیها می تواند به جنگی فرسایشی و طولانی تبدیل شود. شروع جنگ می تواند با آمریکائیها باشد اما توقف و وسعت و دامنه آن در اختیار آنان نخواهد بود و فرسایشی شدن جنگ شکست آمریکائیها را به دنبال خواهد داشت .
۶) گسترش موج اسلامگرایی در منطقه و انزوای کامل آمریکا درافکار عمومی : با توجه به جایگاه و نفوذفکری و معنوی انقلاب اسلامی درر کشورهای مسلمان منطقه هرگونه تهاجم به ایران اسلامی موج اسلامگرایی را در منطقه تشدید خواهد نمود. رشد اسلامگرایی و فوران احساسات ضدآمریکایی می تواند نتایج غیرقابل پیش بینی برای آمریکا و متحدان منطقه ای اش داشته باشد.
۷) همکاری بیشتر بعضی قدرتهای جهانی با ایران : حضور ایران مستقل و قدرتمند در منطقه حساس خلیج فارس با منافع استراتژیک بعضی از قدرتهای جهانی گره خورده است . استمرار نظام مستقل و ضدآمریکایی جمهوری اسلامی در منطقه امکان تسلط کامل آمریکا بر جهان و تحقق کامل یکجانبه گرایی را با مشکل جدی مواجه ساخته است . حضور ایران مستقل برای کشورهایی همچون چین و روسیه اهمیت حیاتی دارد. لذا گره خوردن منافع استراتژیک قدرتهای مذکور با ادامه حیات نظام جمهوری اسلامی ایران می تواند زمینه همکاری و حمایت بیشتر در شرایط بحران را فراهم آورد و این امر در ناکامی آمریکائیها موثر خواهد بود.
بنابرآنچه گفته شد اگرعقل حسابگر را تصمیم گیرنده بدانیم به نظر نمی رسد آمریکائیها امکان حمله موفقیت آمیز نظامی علیه ایران را داشته باشند. هرگونه تهاجم نظامی نوعی « خودزنی » و پایان دوران هژمونی آمریکاست . البته در هر شرایطی ایران اسلامی باید آمادگیهای خود را برای اجرای برنامه دفاعی همه جانبه ارتقا داده و از این طریق در یک اقدام بازدارنده دشمن را به طور کامل ناامید نماید. تقویت پدافند هوایی امنیت شبکه های ارتباطی آماده و به روز داشتن طرح های عملیاتی توسعه و تقویت تولید و تامین نیازمندیهای دفاعی رعایت اصول پدافند غیرعامل تقویت روحیه حماسی و ایمانی و برگزاری مانورهای عملیاتی به منظور مرور نقشه های مختلف پدافندی خنثی سازی عملیات روانی دشمن اتخاذ دیپلماسی فعال و تدوین تدابیر ویژه برای اداره کشور در شرایط بحران می تواند این آمادگیها را گسترده تر و دشمن را از هرگونه اقدام مایوس نماید.

سیدعلی قدمگاهی

منبع : سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح