جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

لابی اسرائیل وسیاست خارجی ایالات متحده


لابی اسرائیل وسیاست خارجی ایالات متحده
یعنی ائتلاف بزرگی ازافرادوسازمانهایی که فعالانه اقدام میکنند تا سیاست خارجی آمریکارادرجهت حمایت از اسرائیل هدایت کنند.این مقاله ابتدائا توسط ماهنامه آتلانتیک سفارش داده شده بود که بعدها آن راپس داد.نهایتا این مقاله درمارس ۲۰۰۶ توسطLondon Review of Books.منتشرشد.
نویسندگان مقاله لابی اسرائیلی سیاست خارجی ایالات متحده را ازمنافع ملی اش منحرف می کندودرعین حال آمریکاییها رامتقاعدمیکندکه ایالات متحده واسرائیل منافع یکسانی دارند.آنهاهمچنین ادعامی کنندکهAIPACامنیت ملی ایالات متحده را به خطرانداخته است. آنها لابی را به کنترل مباحثات آکادمیک متهم می کنند واز اقدامات درجهت مصون نگه داشتن اسرائیل از مباحثات آکادمیک انتقاد می کنند.
مقاله درباره لابی چنین می گوید:
▪ لابی اسرائیلی حرکت یکپارچه ای بارهبریت مرکزی نیست وافرادعضوآن درباره مسایل معینی توافق ندارند.
▪ لابی همچنین مسیحیان پروتستانی همچون Gary Bauer, Jerry Falwell, Ralph Reed، Pat Robertsonو Armey Dick و Tom DeLay...راشامل میشود که همگی اعتقاددارندکه نجدیدحیات اسرائیل یک رسالت مقدس است واز برنامه توسعه طلبانه آن حمایت می کنند.
▪ تمام یهودیان آمریکا جزولابی نیستند،چراکه اسرائیل دغدغه اصلی بسیاری از آنها نیست.
▪ بسیاری از سازمانهای کلیدی لابی مانند کمیته آمریکایی امورعمومی اسرائیل AIPACوکنفرانس روسای سازمانهای یهودی آمریکا،توسط تندروهایی ادره می شوند که عموما از سیاستهای توسعه طلبانه حزب لیکود حمایت می کنند که شامل مخالفت آن با فرایند صلح اسلو نیز می شود.
▪ واضح است که یهودیان آمریکا ومتحدان مسیحی آنها تلاش دارند تا سیاست خارجی آمریکا را تحت تاثیر قرار دهند،فعالیتهای لابی یک توطئه نمی باشد...افرادوسازمانهای تشکیل دهنده لابی همان کاری را انجام می دهندکه دیگر گروههای ذی نفوذ انجام می دهند اما اینها این کاررابسیاربهتر انجام می دهند.
▪ بااینکه نومحافظه کاران ودیگررهبران لابی برای حمله به عراق مشتاق بودند ولی بیشترجامعه یهودیان آمریکا مشتاق این کارنبودند.
▪ چیزی که موردنیازاست این است کهنفوذلابی ومنافع آمریکا دراین منطقه حساس موردبررسی منصفانه قرارگیرد.یکی از این منافع رفاه اسرائیل می باشد.اما اشغال کرانه غربی وبرنامه سرزمینی توسعه طلبانه آن جزو این منافع نمی باشد.
▪ هسته مرکزی لابی رایهودیان آمریکایی ای تشکیل می دهند که درزندگی روزمره شان تلاش چشمگیری را صورت می دهند تا سیاست خارجی آمریکا را به سمتی سوق دهند تامنافع اسرائیل را تعقیب کند.
▪ این لابی بحث وگفتگوی ازاددرمورد خودش رانمی خواهد،چراکه این امر ممکن است آمریکائیان را به سوی پرسش ازسطح پشتیبانی آنها ازاسرائیل هدایت کند.
▪ اگرچه به خاطر توان لابی دربهره برداری از سیستم سیاسی امریکا نبود،روابط بین اسرائیل وایالات متحده،یه مراتب کمتر ازآن چیزی بودکه امروزه هست.
▪ AIPAC که یک نهاد دوفاکتوبرای یک کشورخارجی است،بیشترین نقش رادرلابی دارد وکنترل شدیدی برکنگره ایالات متحده دارد.
▪ لابی همچنین اهرم فشاربزرکی بر قوه مجریه آمریکا دارد.این قدرت ازنفوذرای دهندگان یهودی درانتخابات ریاست جمهوری ناشی می شود.
▪ جای تعجبی نیست که رهبران یهودی آمریکا اغلب با مقامات اسرائیل مشورت می کنند،ازاین رو رهبران سابق می توانند نفوذشان را درایالات متحده به حداکثر برسانند.
▪ شاید مخرب ترین جنبه از مصون نگهداشتن اسرائیل از مباحثات آکادمیک این باشد که گروههای یهودی تلاش می کنندتاکنگره را برای ایجاد مکانیسمهایی تحت فشارقراردهند که آنچه را که اساتید دانشگاه راجع به اسرائیل باید بگویند تعیین می کنند.(می توان به لایحه جنجالی HR۳۰۷۷/HR۵۰۹ درکنگره آمریکا اشاره کرد.)
● حمایت های ایالات متحده ازاسرائیل
▪ اقتصادی:اسرائیل بزرگترین دریافت کننده کمکهای آمریکا ازجنگ جهانی دوم به بعدبوده است.کمکهای مستقیم آمریکا به اسرائیل دراین دوره زمانی تاسال ۲۰۰۳ بیشترازصدوچهل میلیارددلار می باشد.ا سرائیل سالیانه حدود ۳ میلیارددلار کمک غیرمستقیم دریافت می کند که حدود یک پنجم بودجه کمکهای خارجی آمریکاست .این بذل وبخشش زمانی برجسته تر می شود که بدانیم اسرائیل یک کشورصنعتی ثروتمند بادرآمدسرانه تقریبا برابر با کره جنوبی واسپانیا می باشد.اسرائیل تنها دریافت کننده کمکمهای آمریکاست که مجبورنیست درباره نحوه خرج کردن آنهاپاسخگوباشد.
▪ سیاسی/دیپلماتیک:ازسال۱۹۸۲ به بعد ایالات متحده ۳۲ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد برعلیه اسرائیل را وتو کرده است(این مقداربیشتر ازکل وتوهای انجام شده توسط دیگر اعضای شورای امنیت می باشد).همچنین ایالات متحده تمامی تلاشهای دولتهای عربی برای قراردادن زرادخانه اتمی اسرائیل دردستورکارآ‍‍ژانس بین المللی انرژی اتمی را عقیم گذاشته است.
● بررسی اسرائیل به عنوان سرمایه استراتژیک وموردی اخلاقی برای حمایت
این حمایت آمریکا درصورتی می توانسن قابل فهم باشد که اسرائیل سرمایه ای استراتژیک یا موردی اخلاقی برای این حمایت بی وفقه بود،درصورتی که ازلحاظ عقلانی این حمایت قابل توجیه نمی باشد.نویسندگان مقاله دلایل زیررابرای دفاع از موضع اشان ارائه می دهند:
▪ سرمایه استراتژیک:
ـ حمایت ازاسرائیل برای آمریکا کم هزینه نمی باشد،ودرعین حال روابط آمریکابا جهان اسلام را بغرنج تر ساخته است.
ـ درحقیقت،اسرائیل درجنگ آمریکاعلیه تروریسم مایه دردسرآمریکاشده است.
ـ مهمترازاین،ایالات متحده بدین سبب باتروریسم مواجه شده است که بااسرائیل ائتلاف تنگاتنگی دارد.
ـ کشورهای خاورمیانه ای به اصطلاح شرور ازدید آمریکا،تهدیدی جدی برای منافع حیاتی آمریکانیستند،به غیرازاین که آنهاتهدیدی برای اسرائیل محسوب می شوند.
ـ دلیل نهایی برای زیر سوال بردن ارزش استرتژیک اسرائیل این است که اسرائیل به مانند یک متحد صدیق ووفادار عمل نمی کند.
▪ موردی اخلاقی برای پشتیبانی:
ـ شاید که بتوان دلیلی اخلاقی برای وجود اسرائیل تراشید ولی موجودیت اسرائیل درخطر نمی باشد.
ـ برخلاف عقیده عمومی،صهیونیست ها قبل از دوران جنگهای ۶۷-۱۹۴۸ دارای نیروهای نظامی مجهز وپیشرفته بودند،درحالیکه درآن موقع هنوز کمکهای بی وقفه آمریکا یه سوی اسرائیل سرازیر نشده بود.
ـ امروزه اسرائیل ،قویترین نیروی نظامی رادرخاورمیانه دارا می باشد.نیروهای متعارف آن برترازتمامی همسایگانش می باشد واسرائیل تنها دولت درخاورمیانه می باشد که مجهزبه سلاحهای هسته ای می باشد.
ـ این استدلال که اسرائیل دموکراسی محصورشده بادیکتاتوریهای رقیب می باشد نمی تواند این سطح وسیع از حمایت وکمک راتوجیه کند.
ـ ایجاداسرائیل شایدپاسخی بود به جنایات علیه یهودیان ، ولی این مسئله جنایات بسیاربزرگتردیگری برعلیه یک طرف ثالث بی گناه را به همراه داشته است یعنی فلسطینیان.
ـ حتی درمورد مسئله صلح نیز پیشینه اسرائیل بهترازدشمنانش نمی باشد.
ـ "ییتزهاک شمیر"که زمانی تروریست بود وبعدها نخست وزیر اسرائیل شد اعلام می کرد که اخلاقیات وسنت یهودی ،کاربرد تروریسم به عنوان وسیله ای برای منازعه را رد نمی کند.