یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


گفت و گو با مدیر تلویزیون MBC در ایران


گفت و گو با مدیر تلویزیون MBC در ایران
ایرانیان مردمانی خونگرم و مهمان نوازند، من نیز سعی کردم که همیشه مهمان خوبی باشم. این را محمدنون که یک خبرنگار خارجی است می گوید، او مردی ۳۳ ساله و متولد لبنان خبرنگاری را از ۱۸ سالگی در یک تلویزیون محلی در آن کشور آغاز کرده، مجری و نویسنده برنامه های سیاسی بوده، متاهل دارای یک دختر و دو پسر است که همه آنها فارسی و انگلیسی را علاوه بر زبان مادری شان به خوبی تکلم می کنند.
محمد لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه لبنان است و برای ادامه کار حرفه ای خود با شبکه ماهواره ای «سحر» ۷ سال پیش به تهران آمد، مقارن آن خبرنگار رادیو ملی فرانسه «فرانس اینترناسیونال» بود که بعدها با رادیو «مونت کارلو» ادغام شد. پس از ۴ سال کار در شبکه ماهواره ای سحر کار خود را به صورت مستقل ادامه داد. اکنون خبرنگار رادیو «مونت کارلو» فرانسه، خبرنگار روزنامه «الحیات»، مدیر دفتر تلویزیون mbc، و خبرنگار شبکه خبری «العربیه» در تهران است. اصرار دارد بنویسم که فرزند یک خانواده فقیر بوده و آنچه تا به حال کسب کرده حاصل تلاش پدر و مادرش در ایجاد یک فضای تربیتی صحیح است، با توجه به سوابق کاری وی به عنوان یک خبرنگار حرفه ای موفق در رسانه های معتبر مذکور بر آن شدیم تا با ایشان در زمینه خبر و خبرنگاری در رادیو، تلویزیون و روزنامه، وضعیت رسانه ها پس از یازدهم سپتامبر و… به گفت وگو بنشینیم. محمد در طول گفت وگو همواره بازوانش را می فشرد و در حال تحرک و تکان بود. وی از تنفرش نسبت به اخبار سنتی و پرداختن به عمق چرایی و چگونگی رخدادها و ارائه آن به صورت تحلیلی به مخاطب می گوید. آنچه درپی آمده حاصل این گفت وگوست.
▪ به صورت مختصر تعریف شما از خبرنگار موفق چیست؟
ـ خبرنگار موفق کسی است که به واقعیت یک رویداد دست یابد و همواره گام به گام حوادث در حوزه کاری خود حرکت کند تا تحلیل های خود را به صورت کامل و رسا ارائه دهد. خبرنگار موفق همیشه در انعکاس رخدادها بی طرفانه عمل می کند چون ذات خبرنگاری مبتنی بر بی طرفی است و اینجاست که خبرنگار با رعایت این نکته مهم خود را به قوانین ملزم دانسته و در این مسیر به اهداف خود نائل می شود.
▪ به بیطرفی در اطلاع رسانی اشاره کردید. رسانه ها را پس از یازدهم سپتامبر چگونه ارزیابی می کنید؟
ـ در حال حاضر جدال رسانه ای بین شرق و غرب وجود دارد. البته نه تمام غربی ها و نه همه شرقی ها؛ پس از یازدهم سپتامبر مفاهیم و واژگان زیادی از سوی رسانه ها مطرح و بر آنها تاکید شد مثل تروریسم، حقوق بشر سلاح اتمی و… هرچند این مقوله ها از قبل نیز وجود داشته اند اما در حال حاضر به وسیله یک جنگ رسانه ای عملاً جان گرفتند و خود را در صحنه بین المللی مطرح کرده اند. همگان آگاهند این امر به وسیله ایالات متحده آمریکا رهبری می شود مشکلی که وجود دارد اختلاف نظر در مورد تعریف این واژگان است. جهانیان به تعریف واحدی از تروریسم نرسیده اند و حدود و ثغور حقوق بشر را هنوز تعیین نشده پیش روی خود دارند. در مورد در اختیار داشتن سلاح اتمی نیز هیچ چارچوب قابل اعتمادی تعیین نشده است و عملاً شاهدیم که آژانس انرژی اتمی اعلام می کند که عراق فاقد سلاح اتمی است ولی آمریکا یی ها به این قناعت نمی کنند و یک جنگ خانمانسوز را بر علیه مردم عراق آغاز می کنند، الان نیز آژانس انرژی اتمی اعلام می کند که ایران درصدد دسترسی به سلاح اتمی نیست اما آمریکا کماکان به این مسئله دامن می زند این مفاهیم در واقع به صورت ابزاری در اختیار آمریکایی ها درآمده اند تا به این وسیله سیاست های از پیش طراحی شده خود را بر جهانیان تحمیل کنند. آنها دنباله رو سیاست های جورج بوش پدر و در جهت تکمیل آن ها به منظور تثبیت نظم نوین جهانی که پس از فروپاشی شوروی سابق در نظراتشان قرار گرفت هستند. نقش رسانه ها در این پروسه بسیار واضح است. با استفاده از رسانه ها مسائل و اختلاف های پشت پرده و علنی موجود در سیاست های کلان بین المللی را با این واژگان بر روی صحنه می آورند پس می بینیم بسیاری از رسانه های غربی به صورت ابزاری در اختیار سیاستمداران قرار گرفته اند.
▪ با توجه به اینکه شما در رسانه های لبنان مشغول بوده اید و بعد کار خود را در ایران ادامه دادید چه تفاوت هایی در این دو کشور در حیطه کاری خود احساس می کنید؟
ـ در لبنان به این مسئله عادت کرده ایم که همواره به درون علت ها و چندو چون حوادثی که رخ می دهد نفوذ کنیم، به واقعه نگاری اکتفا نمی کردیم بر روی تحلیل ها، مصالح و مضرات دو یا چند سوی درگیر در یک حادثه سیاسی و… تمرکز می کردیم چون در لبنان با تنوع مذهبی، سیاسی و فرهنگی گسترده ای روبه رو هستیم این تنوع این امکان را به ما می داد که همواره با سلیقه های مختلف در حوزه های کاری خود روبه رو باشیم با این پیش زمینه من به ایران آمدم، ایران نیز کانون حوادث سیاسی مختلفی است چرا که جریان های سیاسی بسیاری در اینجا فعالند، حوادث گوناگونی مثل انتخابات و… رخ می دهد، حضور فعال جریان های دانشجویی، زنان و حضور گسترده آنان در سطح جامعه، وجود فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف، زبان ها و قومیت های گوناگون و فراتر از جغرافیای ایران تاثیر آن در معادلات منطقه ای و جهانی، مسئله فلسطین و… حکایت از اهمیت این کشور دارد. در یک جمع بندی بگویم همانگونه که در لبنان با تنوع روبه رو بودم اینجا نیز با همان تنوع در ابعاد مختلف به شکل گسترده تری روبه رو هستم ضمن اینکه معتقدم که ایران تا به امروز نیز به خوبی به جهانیان شناسانده نشده است. آرزو دارم در حد توان خود بتوانم در شناساندن چهره حقیقی ایران به جهانیان سهیم باشم و معتقدم که ایران از سوی رسانه های بیگانه مورد ظلم قرار گرفته است.
▪ شما همزمان در سه رسانه رادیو، تلویزیون و روزنامه کار می کنید. چگونه کارهای خود را تطبیق و هر سه را پوشش می دهید؟
ـ من تقریباً تمام روز خود را بین این سه تقسیم می کنم. طبیعتاً در چگونگی کار این رسانه ها تفاوت هایی وجود دارد و من به این عادت کرده ام. زمانی که از تجربه خودم در این زمینه صحبت می کنم صحبت از من نوعی به عنوان یک خبرنگار است و بر این نکته تاکید دارم. و اذعان دارم که انسان دارای پتانسیل های بسیار بالقوه ای است که باید آنها را بالفعل درآورد. یک خبرنگار اگر احساس کرد که تجربیات خود را کامل کرده و کم و کاستی ندارد همان زمان بازگشت به نقطه صفر را آغاز کرده است چون طبیعت و شکل کار ما خبرنگاران همواره در حال نوزایی است و با مقوله های جدید و شاید ناآشنا روبه رو شویم، اینجاست که مطالعه و تجربه برای ما راهگشا خواهد بود. یادم می آید در ۱۹ سالگی سه شخصیت از سه جریان مختلف سیاسی را در یک برنامه تلویزیونی دعوت کردم و اجرای آن برنامه به عهده من بود. می خواهم بگویم که به این کار عادت کرده ام و البته فضای باز سیاسی موجود در این امر تاثیرگذار است. در گزارشی برای این رسانه ها مثلا برای تلویزیون زمان فوق العاده اهمیت دارد. یک گزارش تحلیلی فقط در ۱۵۰ ثانیه باید رپرتاژ شود از سوی دیگر تصویر گویا بایستی به مخاطب ارائه دهیم و از پرگویی و اضافه گویی های بی مناسبت بپرهیزیم هر دو واژه یک ثانیه زمان می برند و برای آن که واژگان پرباری از لحاظ مفهومی بکار ببریم در انتخاب واژگان بسیار حساس عمل می کنیم. هیچ فرصتی برای از دست دادن حتی یک ثانیه را نداریم در کل آنچه به سمع و نظر مخاطب از یک تلویزیون خبری می رسد محصول مشترکی از خبر، گزارش و تحلیل کاملاً بی طرفانه است ضمن اینکه در یک برنامه تلویزیونی برای جذب و نگهداری مخاطب فقط ۳۰ ثانیه اول همان برنامه فرصت داریم و با هنرمندی خاصی بایستی بتوانیم مخاطبمان را حفظ کنیم. در مورد رادیو مقداری متفاوت است چون مخاطب ما نیز فقط شنونده است. اینجا نیز زمان نقش اول را دارد. در حال حاضر در رادیو «مونت کارلو» فقط ۹۰ ثانیه فرصت داریم تا مجموعه خبرهای مهم و تحلیل خود را در یک قالب ارائه دهیم و اینجا نیز به هنر انتخاب واژگان فوق العاده نیازمندیم اما روزنامه، در این رسانه وضعیت حدوداً بهتر است چرا که فضایی در حد یک ستون بیشتر یا کمتر در اختیار ماست و با کمی تأمل و دقت بهتری می توانیم کار کنیم. علاوه بر آن روزنامه می تواند نقشی منحصر و خاص خود را در برخی اوقات ایفا نماید که رادیو تلویزیون ممکن است نتوانند آن کار را بکنند، مثلاً در بحبوحه بحث های ایران در آژانس انرژی اتمی روزنامه شما (شرق) مقاله بسیار خوبی تحت عنوان «شیخ دیپلمات» داشت که حسن روحانی که متولی بسیاری از پرونده های بین المللی ایران پس از جنگ بود را به مخاطبانش شناساند، طبعاً من که ۷ سال است در ایران هستم روحانی را می شناسم اما خبرنگاری که مثلاً اخیراً به ایران آمده با این شخصیت آشنایی کافی ندارد. این مقاله توانست روشن سازی کند و این نقش را هر رسانه ای نمی تواند به این وضوح ایفا نماید.
▪ یک رسانه یا موسسه خبری چگونه می تواند موفق باشد؟
ـ زمانی که بتواند حادثه را قبل از وقوع پیش بینی کند و آن را به صورت خبر، تحلیل و… در اختیار مخاطب قرار دهد یعنی در واقع از حادثه سبقت بگیرد و آن حادثه را پیش گویی کند، قاعده ای وجود دارد که آن را دکتر «محمد حسنین هیکل» یکی از پیشکسوتان رسانه ها گفته. هیکل می گوید: کار در امر سیاست همانند شغل هواشناسی در پیش بینی حالت های جوی است، سیاستمدار باید همواره رخدادها را پیش بینی کند و یک خبرنگار باید سیاسی باشد. می توانم به شما بگویم در بسیاری از موارد موضع گیری های ایران در بسیاری از مسائل بین المللی را قبل از اعلام آن پیش بینی کرده بودیم، اینها بنابر اخبار و پیگیری های دقیق و لحظه به لحظه و تحلیل های روزمره به دست می آید. یک موسسه خبری با چنین برداشتی از حرفه خبرنگاری و حفظ بیطرفی می تواند موفق عمل نماید.
▪ مشکلات کار خبرنگاری در ایران را چه می بینید؟
ـ ابتدای کار خبرنگاری حرفه ای در ایران بسیار سخت است، سختی و مشکلات در این بخش است که آیا یک خبرنگار در آغاز کارش توانایی پیگیری دقیق و روزمره رویدادها را از منابع موثق آن دارد یا خیر. اینجا با مشکل اساسی روبه رو می شوی که آن کسب اعتماد و اعتمادسازی بین خبرنگار و منابع خبری در مراکز تصمیم گیری است علاوه بر آن مشکل دیگری که وجود دارد در ذات خود خبرنگار نهفته است و آن درک و فهم و تحلیل مسائل ایران است: مثلاً پیش بینی نتایج انتخابات بسیار سخت و در پاره ای مواقع مبهم و شگفت آور است و شگفت آورتر از آن این وضعیت برای خود ایرانیان از مسئولان ارشد گرفته تا مردم عادی نیز چنین است. از این رو تحلیل امور داخلی به مراتب سخت تر از تحلیل و پیش بینی مواضع ایران در ابعاد بین المللی است و در مجموع بگویم که درک فضای ایران نیاز به تلاش بسیار دارد چون یک جامعه در حال تحول و نوزایی است.
▪ بهترین و بدترین نوع خبر از نظر شما چیست؟
ـ بهترین خبر، خبری است که بدون هیچ چیز اضافه ای به عمق و اصل موضوع بپردازد و برای خواننده یا شنونده آن بار تحلیلی داشته باشد. بدترین خبر هم خبر سنتی است مثل فلان رئیس جمهوری به ایران آمد، فلانی به استقبالش رفت، با رئیس جمهور جلسه داشت و مسائل و روابط دوجانبه را بررسی کردند، این نوع خبر هیچ چیز جدیدی برای مخاطب ندارد و یک خبر سنتی بیش نیست.
منبع : مرکز توسعه و تبادل دانش فناوری اطلاعات