پنجشنبه, ۱۵ آذر, ۱۴۰۳ / 5 December, 2024
مجله ویستا

این ده نفر


این ده نفر
۱) سیدمحمد خاتمی
سیدمحمد خاتمی آدم مظلومی است، چه آن موقع که با بیست میلیون رای رئیس جمهور ایران شد و چه حالا که رئیس جمهور نیست و گوشه دفترش در جماران نشسته. آن روزها که رئیس جمهور ایران بود، صدا و سیمای جمهوری اسلامی با هدایت علی لاریجانی از هیچ کوششی برای زمین زدن دولتش فروگذار نمی کرد و حالا هم که رئیس جمهور نیست صدا و سیما او را بایکوت کرده است. سید اما با همه این حرف ها میان مردم زنده است. این را می شود در سفرهایی که می رود دید و دید که چگونه مردم با عشق و علاقه به احترامش برمی خیزند. تاثیرگذاری خاتمی را می شود در رفتار رسانه های اصولگرایان هم دید به ویژه در بخش خبری بیست و سی که به عنوان ارگان خبری اصولگرایان شب و روزش را برای ایجاد شکاف در اصلاح طلبان گذاشته است. اما تازه ترین خبر در مورد خاتمی این است که فرماندار یزد دستور داده هیچ کس حق زدن پوستر و عکس از سیدمحمد خاتمی را در شهر یزد ندارد. فکر کنید. نه فکر نکنید به خیابان بروید و ببینید در شهری که عکس ها از سر و کولش بالا می روند هیچ کس حق ندارد عکس رئیس جمهور سابق ایران را بر در و دیوار بزند.
۲) الیاس نادران
استاد نادران را که می شناسید. ایشان از اصولگرایانی هستند که همواره روی حرف های خود ثابت قدم هستند و اصول را زیر پا نمی گذارند. او که با تمام امکانات ویژه نتوانست در دور اول به همراه سایر دوستان اصولگرا به مجلس راه یابد، برای اینکه میزان خلوص اصولگرایی خودش را نشان دهد و اینچنین بتواند در دور دوم رایی بیاورد و به مجلس برود، مثل همیشه راهکار حمله به اصلاح طلبان را انتخاب کرده است. او هفته گذشته گفت انتخابات مجلس هشتم رفراندوم محبوبیت خاتمی بوده و البته پاسخ نداد چطور انتخابات مجلس ششم که برادر آقای خاتمی شش برابر آقای نادران در انتخابات مجلس هشتم رای آورده بود و حتی اینکه خود آقای خاتمی در دوره دوم ریاست جمهوری اش بیست و دو میلیون رای آورده بود، نشان دهنده محبوبیت «آقا سید» نیست و این انتخابات که خود آقای نادران بهتر می داند در چه شرایطی برگزار شده و چگونه اصلاح طلبان را از رقابت کنار زدند، رفراندوم است. البته آقای نادران جملات دیگری هم گفته. مثلاً گفته «هر یک رای به اصلاح طلبان سنگ اندازی در مسیر خدمت دولت نهم است.» البته حتماً منظور ایشان از خدمت؛ تورم، تحریم و شرایط بد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور نبوده است. برای اینکه بدانید الیاس نادران چقدر آدم اصولگرایی است، کافی است به یاد بیاورید او چگونه در انتخابات ریاست جمهوری از محمدباقر قالیباف حمایت کرد و در صدا و سیما و رسانه ها با رقبای قالیباف به مناظره نشست و به یاد بیاورید چگونه او پس از انتخابات به جناح محمود احمدی نژاد غکسی هست که از اختلافات احمدی نژاد و قالیباف خبر نداشته باشد؟ف پیوست تا آنجا که در یک مناظره تلویزیونی روبه روی حسین عبده تبریزی نشست و از برنامه های اقتصادی دولت نهم دفاع کرد و البته به سختی هم شکست خورد. استاد نادران آدم اصولگرایی است اما بهتر است سخنانی را که در روز رای اعتماد به کابینه احمدی نژاد در مخالفت با بعضی از وزرای او زده فراموش نکنند. حالا ما هم از رای دهندگان عزیز می خواهیم ده رای خود را کنار بگذارند و رای یازدهم خودشان را به نادران بدهند. بالاخره مجلسی که باهنر و آقاتهرانی و آلیا و حسینیان و بادامچیان را کنار هم جمع کرده، حیف است از محضر استاد نادران محروم باشد.
۳) اسفندیار رحیم مشایی
اسفندیار رحیم مشایی اگر امریکایی بود به باراک اوباما رای می داد. این گفته از معاون رئیس جمهوری که معتقد است نمی گذارند نام اوباما از صندوق های رای بیرون بیاید همچنان شگفت انگیز است و می تواند نشان دهنده این باشد که تابوی رابطه با امریکا را تنها کسانی می توانند بشکنند که خود این تابو را ساخته اند. مشایی از جانب روزنامه های اصولگرا به عنوان دعوت کننده هوشنگ امیراحمدی معرفی شده است. امیر احمدی از ابتدای انقلاب به ایران نیامده بود و در تمام طول این سال ها از جانب روزنامه کیهان به «دلال رابطه با امریکا» مشهور شده بود. اما رحیم مشایی که دو سال پیش نیز شایعه برکناری اش ( به دلیل شرکت در یک ضیافت غیراسلامی) تنها در سایت های اصولگرا دست به دست می شد این بار نیز به دلیل این اقدامات واهمه یی به دل راه نمی دهد و فارغ از تمام این موضع گیری ها روی زمین می نشیند و دخترش را به عقد پسر احمدی نژاد درمی آورد و بعد از چهار ساعت پشت او نماز می خواند تا فقط بتوانند برایش شایعه درست کنند نه چیزی بیشتر.
۴) داوود میرباقری
داوود میرباقری کارگردان سریال های حکایت مسافر گمنام، گرگ ها، رعنا و امام علی در هفته یی که گذشت بار دیگر در حوزه تلویزیون به یکی از چهره های خبرسازی تبدیل شد که این خبرسازی نه برای حضور بازیگری جدید در سریالش یا تغییر مکان فیلمبرداری آن، بلکه به جهت توقف پروژه و بعد تکذیب آن از سوی مدیران سیمافیلم بود. در حالی که برخی معتقدند بخش عمده یی از بودجه سریال سازی سیمافیلم در سال های اخیر به پروژه مختارنامه به کارگردانی داوود میرباقری و یوسف به کارگردانی فرج الله سلحشور اختصاص یافته است، هرازگاهی اخباری مبنی بر توقف این دو پروژه از سوی رسانه ها منتشر می شود. گرچه برخی این نوع خبرها را بیشتر به عنوان تمهید و شگردی برای رسیدن به مطالبات شان در تولیدات تلویزیونی می دانند، این بار شنیده می شود، خبر توقف مختارنامه چندان ربطی به شگرد رایج ندارد و گویا کندی در سیستم خواندن فیلمنامه این سریال در معاونت سیما و تصمیم گیری های جدید در ارتباط با شخصیت ها و داستان آن دلیل اصلی تعطیلی پروژه بوده است. انتشار خبر توقف پروژه مختارنامه در رسانه ها این بار به هر دلیلی که بود، واکنش سریع مدیران سیمافیلم را در پی داشت، به طوری که بلافاصله در نمابری از سوی روابط عمومی این مرکز، انتشار این دست خبرها را مربوط به کسانی دانست که گاه با نیش قلم، زخمی بر پیکره هنری یاران وارد می سازند. علاوه بر این اسلامی مهر رئیس سیما فیلم در گفت وگو با مهر شایعه بدهی یک میلیاردی این مرکز به پروژه مختار را تکذیب کرد و مساله جابه جایی مکان ساخت این سریال از شاهرود به تهران را بنابر مقتضیات آن دانست که شرایط تولید را راحت تر می کند. در میان این اظهارنظرها اما میرباقری ترجیح داد سکوت کند و صرفاً نظاره گر باشد تا بازیگر اصلی.
۵) خالد مشعل
خالد مشعل یکی از بنیانگذاران جنبش مقاومت اسلامی حماس که در سال ۲۰۰۴ پس از ترور عبدالعزیز رنتیسی به عنوان رهبر حماس برگزیده شد، در هفته اخیر دیداری با کارتر داشت که همین موضوع او را در صدر اخبار منطقه قرار داد. امید به تفکرات معتدل کارتر و عقلانیت خالد مشعل بسیاری را به این باور رسانده است که می توان پس از سال ها شاهد صلحی پایدار در منطقه بیت المقدس بود. محور مذاکرات طولانی رئیس جمهوری اسبق امریکا با خالد مشعل که در شهر دمشق صورت گرفت، مبتنی بر تحولات و رویدادهای اخیر فلسطین بود. کارتر در این مذاکرات خواستار آتش بس شده بود و پیشنهاد مبادله اسیران فلسطینی با شلیط، رفع محاصره اسرائیل از نوارغزه و ایجاد راه حلی برای گذرگاه رفح را ارائه کرده بود. کارتر در ادامه حضور خود در منطقه، پس از دیدار از محاصره نوار غزه، آن را جنایت و اقدامی وحشیانه توصیف کرده و گفته بود؛ مردم از گرسنگی می میرند و این وحشیگری به منزله مجازات مردم غزه است و جنایت به شمار می رود و گمان می کنم ادامه آن نفرت انگیز است.
۶) عبدالواحد موسوی لاری
داخل و بیرون قدرت تفاوتی نمی کند. عملکرد عبدالواحد موسوی لاری در انتخابات دوره هفتم و هشتم مجلس یکی است؛ چه در مقام وزیر کشور و چه در کسوت رئیس ستاد انتخابات اصلاح طلبان. قسمت این است که سرنوشت مهمترین بخش مبارزات پارلمانتاریستی رئیس اصلاح طلبان با بی تصمیمی و ضعف مدیریت پیوند بخورد. پس از عملکرد نه چندان قابل دفاع ستاد ائتلاف اصلاح طلبان در مرحله ثبت نام نامزدها و انصراف چهار نفر از نامزدهای «لایه اول»، ظاهراً این ستاد در مرحله دوم انتخابات تصمیم به عدم حضور گرفت. بنا بر این شد تا با عدم استفاده از عنوان «ائتلاف»، ستاد تهران اصلاح طلبان با محوریت حسینی مرعشی به کار خود ادامه دهد. انگار نه انگار بخشی از نامزدهای راه یافته به انتخابات مرحله دوم تهران به دعوت شخص سیدمحمد خاتمی و اعضای ستاد ائتلاف اصلاح طلبان گام در این میدان گذاشته بودند. ریاست محترم ستاد ثابت کرد همچون انتخابات ریاست جمهوری می شود همه چیز را رها کرد و بدون تصمیم و اراده همه را معلق گذاشت. جالب اینجاست که موسوی لاری تاکنون جمله یی در توضیح چرایی کنار رفتن از صحنه به زبان نرانده است. به عبارت دیگر نه از ایستادگی مقابل تخلفات و تضییع احتمال حقوقی که منجر به خاموش شدن چراغ ستاد شده خبری هست و نه همت لازم برای حمایت از ده نامزد اصلاح طلبان در تهران. شاید تجربه این انتخابات درس عبرت باشد برای ادوار دیگر. چه، اگر گزیده شدن برای دومین بار خطا باشد برای سومین مرتبه حتماً نابخشودنی است.
۷) محمد نیازی
ظرف چند روز از قاضی ناشناخته به چهره اول اخبار بدل شد. اعلام اسامی عاملان قتل های زنجیره یی اولین مناسبتی بود که محمد نیازی رئیس مجتمع قضایی نیروهای مسلح استان تهران را به تیتر نخست روزنامه ها و اخبار سیما تبدیل کرد. نیازی پس از انجام ماموریت سنگین سال ۷۷ به ریاست سازمان قضایی نیروهای مسلح منصوب و سپس در دور دوم ریاست شاهرودی بر قوه قضائیه به عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور برگزیده شد. نیازی بار دیگر در هفته گذشته خبرساز شد. او همزمان با امیری عضو حقوقدان شورای نگهبان و رئیس سازمان ثبت اسناد کشور به حمله احمدی نژاد به دستگاه قضایی واکنش نشان داد. رئیس جمهور در سفر به استان قم علاوه بر اجزای دولت و مجلس این بار سازمان ثبت از توابع دستگاه قضایی را هم به ایفای نقش در گرانی مسکن متهم کرده بود. نیازی به سخنان احمدی نژاد درباره وجود مافیا پاسخ داد و گفت؛ سازمان بازرسی در مسائل مختلفی ورود پیدا می کند و ضمن آسیب شناسی، گزارش های خود را مطرح می کند اما در سازمان بازرسی به موضوع مشخصی درباره مافیای اقتصادی نرسیده ایم و چنین گزارشی نیز به ما داده نشده است.
۸) ولادیمیر پوتین
وقتی سر و کله آلینا کابایوا پیدا شد، تازه می توان فهمید که چرا جناب پوتین این همه پی جودو بود و به فکر تناسب اندامش. خبر عشق پوتین ۵۶ ساله به آلینای جوان، هم توجه سیاستمداران را به خود جلب کرد هم ورزشکاران زن، هم ورزشکاران مرد و هم علاقه مندان سوژه های مثلث عشقی. اما در این میان مثل همیشه، آنچه قربانی شد، روزنامه یی بود که این خبر را منتشر کرد. روزنامه روسی مسکووسکی در گزارشی که در این باره منتشر کرده بود، از احتمال تجدید فراش پوتین و ازدواج وی با یک قهرمان سابق المپیک و عضو کنونی مجلس دومای روسیه در ماه ژوئن (خرداد) خبر داده بود. پس از انتشار این مطلب و بازتاب گسترده آن، آلینا کابایوا تهدید کرد که علیه روزنامه «مسکووسکی کاریسپاندنت» به دلیل انتشار مطلبی در مورد ارتباط عشقی میان وی و ولادیمیر پوتین به دادگاه شکایت خواهد کرد. همین طرح شکایت کافی بود، تا مسکووسکی، به دلخواه خود، دیگر منتشر نشود.
۹) منوچهر صهبایی
آنتوان کاتلتس در راهرو ساختمان تازه ساز هنرستان موسیقی پسربچه خجالتی را دید که براساس یک سنت قدیمی در هنرستان موسیقی با تصمیم هیات ژوری مجبور شده بود سازی را بنوازد که اصلاً دوست نداشت. این معلم فرانسوی که فارسی را دست و پا شکسته حرف می زد او را به کلاس ابوا دعوت و اسم منوچهر صهبایی را وارد لیست شاگردانش کرد. نزدیک به سی و پنج سال بعد منوچهر صهبایی اولین موسیقیدانی بود که از اروپا به ایران بازگشت تا ارکستر سمفونیک تهران را که سال ها نوازنده ابوای آن بود رهبری کند. بازگشت منوچهر صهبایی در سال ۱۳۷۱ آغاز دوران تازه یی برای ارکستر سمفونیک تهران بود. او زمانی به ایران بازگشت که نسل تازه دوستداران موسیقی در ایران تازه می توانستند ساز به دست در خیابان های شهر راه بروند و مشتاقانه از شنیده های تازه شان بگویند. صهبایی اوایل انقلاب ایران را ترک کرد و به فرانسه رفت. در استراسبورگ درس رهبری ارکستر گرفت و به عنوان سولیست ابوا به نوازندگی ادامه داد. رهبر ارکستر مجلسی شهر مریس ویل شد و چهارده سال با این ارکستر همکاری کرد. با حمایت دانشگاه استراسبورگ آثار آهنگسازان برجسته ایرانی را با ارکسترهای اروپایی اجرا و منتشر کرد. پس از نخستین سفر به ایران بارها به عنوان رهبر میهمان با ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر فرهنگسرای بهمن برنامه اجرا کرد و چندین مسترکلاس نوازندگی ابوا و رهبری ارکستر در ایران برگزار کرد که با استقبال نوازندگان جوان ایرانی مواجه شد. صهبایی سال گذشته به ایران بازگشت و رهبری ارکستر سمفونیک تهران را به عهده گرفت. اجرای اول صهبایی با ارکستر سمفونیک اجرای چندان متفاوتی نشان نداد. او بعد از این اجرا بار دیگر به اروپا بازگشت. در این فاصله ارکستر سمفونیک در جشنواره فجر به رهبری ارسلان کامکار آثاری از خانواده کامکار ها را اجرا کرد. در آن زمان زمزمه می شد که به احتمال زیاد ارسلان کامکار قرار است رهبری ارکستر را برای مدتی به عهده بگیرد. اما اولین مخالفت با این ایده توسط هوشنگ کامکار ارائه شد. او در گفت وگویی اعلام کرد بهتر بود که رهبری این اجرا به عهده فرد دیگری بود و اشاره کرد چون قطعات انتخاب شده طعم و رنگ و روی ایرانی دارند، ارسلان می تواند ارکستر را رهبری کند ولی ارکستر به یک رهبر دائم نیاز دارد. چندی بعد صهبایی به ایران بازگشت و گفته شد که او قرار است تا ۶ ماه رهبری ارکستر سمفونیک را به عهده بگیرد. او در گام اول و چند روز پیش رهبری ارکستر پارسیان را به عهده گرفت و همزمان مشغول تمرین با ارکستر سمفونیک تهران است که در روزهای ۱۱ تا ۱۳ اردیبهشت آثاری از آهنگسازان روسی را اجرا خواهد کرد. شنیده ها حکایت از سختگیری های او در تمرینات دارد، به شکلی که او عذر چند تن از نوازندگان ارکستر را خواسته است. باید منتظر ماند تا ببینیم او می تواند خاطره اجرای درخشان علی رهبری با ارکستر سمفونیک را بار دیگر زنده کند یا نه.
۱۰) مقتدا صدر
یک بار دیگر جوانی از خاندان صدر درعراق خبرساز شد. مقتدا صدر چند هفته یی است که توجه تمام تحلیلگران منطقه یی و ماجراجویان اتفاقات عراق را به خود جلب کرده است. از سویی نمی توان او را در عراق نادیده گرفت و از سویی دیگر، دولتمردان و مسوولان عراق نمی دانند با او چه کنند. به هر روی این بار تصمیم شان چنین شده است؛ حمله به مواضع و طرفداران مقتدا صدر. رهبر جیش المهدی هم به واسطه بمباران شهرک صدر بغداد، که جمعیت آن بیش از دو و نیم میلیون نفر است، اعلام جنگ کرده است. اخیراً او تهدید کرد که چنانچه نیروهای امریکایی و عراقی به عملیات خود در شهرک صدر و شهر بصره ادامه دهند، جنگ تمام عیار به راه خواهد انداخت. در آن طرف دعوا هم فرمانده ارتش امریکا در عراق اظهار داشته است؛ اگر رهبر جریان صدر تهدیدهای خود را عملی کند، با واکنش ما روبه رو خواهد شد و اگر صدر و جیش المهدی رویه جدیدی در پیش بگیرند ما قدرت آتش کافی برای انتقال نبرد به زمین دشمن را داریم.
منبع : روزنامه اعتماد