شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آخرین شیلا - The Last Of Sheila


آخرین شیلا - The Last Of Sheila
سال تولید : ۱۹۷۳
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : برادران وارنر
کارگردان : هربرت راس
فیلمنامه‌نویس : استیون سوندهایم و آنتونی پرکینز
فیلمبردار : گری تورپین
آهنگساز(موسیقی متن) : بیلی گُلدنبرگ
هنرپیشگان : ریچارد بنجامین، دایان کانن، جیمز کابرن، ایوون رومین، جون هکت، جیمز میسن، ایان مک‌شین و راکل ولش.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۳ دقیقه


«شیلا گرین» (رومین)، عصبانی از مهمانی شوهرش، «کلینتن» (کابرن)، تهیه‌کننده سینما در هالیوود، بیرون می‌زند؛ راننده‌ای ناشناس او را زیر می‌گیرد و می‌کشد. یک سال بعد، «کلینتن» شش نفر از دوستانش را برای مهمانی یک هفته‌ای در قابق تفریحی‌اش به‌نام «شیلا» دعوت می‌کند: فیلم‌نامه‌نویس خوش‌آتیه، «تام» (بنجامین) و همسر پولدار و عجیبش، «لی» (هکت)، روزنامه‌نگارِ وراج و خاله‌زنک، «کریستین» (کانن)؛ ستاره بی‌پروای سینما، «آلیس» (ولش) و شوهرش، «آنتونی» (مک‌شین)؛ و کارگردان کهنه‌کار، «فیلیپ» (میسن). با جمع شدن همه مهمانان، «کلینتن» اعلام‌ می‌کند که قصد دارد یک بازی به‌نام «آخرین شیلا» ترتیب بدهد که همه باید در آن شرکت کنند. چند راز گناه آلود بین‌شان تقسیم می‌شود و آنان باید با کمک سرنخ‌ها بفهمند که هر راز پیش چه کسی است. «تام» و «لی» می‌فهمند که رازها واقعیت دارند، درحالی هر کدام پیش صاحب واقعی‌اش نیست. بازی پیدا کردن «دزد خرده‌پای فروشگاه‌ها» بی‌حادثه‌ای می‌گذرد، ولی به «کریستین» سوء قصد می‌شود؛ پس از دور دوم بازی، برای یافتن «همجنس دوست»، جسد «کلینتن» را می‌یابند. حالا هر کدام با نگرانی به راز خود اعتراف می‌کنند. «لی» با حالتی هیستریک می‌گوید که «شیلا» را او زیر گرفته بوده و «کلینتن» را هم او کشته است. وقتی جسد خود «لی» را هم - که ظاهراً خودکشی کرده - پیدا می‌کنند، «فیلیپ» به این نتیجه می‌رسد که «تام» با آگاهی به این قضیه که زنش مسئول مرگ «شیلا»ست، بازی را به نفع خود پیش برده، «کلینتن» را کشته، ولی با خود «لی» هم‌طوری وانمود کرده که انگار جنایت کار او است؛ حالا هم «لی» را کشته تا ثروتش را ارث ببرد. «تام» باید بپذیرد که شکست خورده - و باید سرمایه ساختن فیلم بعدی «فیلیپ» را از پول بادآورده‌اش بپردازد.
* آخرین شیلا نمونه‌ای تمام عیار از ملودرام‌های پُراغراق هالیوودی است. شخصیت‌ها ناگزیرند تا در مقابله با افشا گری‌های ناخوشایند درباره گذشته‌شان مثل گچ سفید شوند و کابرن فرجام نامطبوعی دارد (با لباس زنان و در حال جا زدن خودش به‌عنوان ولش به قتل می‌رسد). نکته‌های نامعقول نیز برق و جلای داستان پیچیده را می‌گیرند؛ داستانی که آمیزه‌ای از یک بازی کارآگاهی و یک جدول کلمات متقاطع است. الگوی ظریف رجعت به گذشته از تدوین خوبی بهره‌مند است و مایه‌گذاشتن بازیگران از خودشان پیچ و خم‌های درهم و برهم فیلم‌نامه را تا حدی جبران می‌کند. کانن و ولش به‌ویژه دیدنی‌اند.


همچنین مشاهده کنید