پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

طب روحانی


طب روحانی
گیاهان دارویی و نیایش، هر دو هدایای یزدانی هستند که می توانند انسان را از رنج رهایی دهند. هر دوی این مقولات، امروزه در بخش پزشکی جایگزین یا طب مکمل، جایگاهی بس رفیع دارند. همانگونه که کشاورزی برای رهایی انسان از گرسنگی شکل گرفت، هنر استفاده از گیاهان دارویی و نیایش برای درمان نیز برای رهایی انسان، بر ذخیره ای از دانش، پا گرفتند. در حقیقت، فرهنگ بشری در شرایط استرس و تنگناهای زندگی، آئین های نیایشی ویژه ای را تدارک دیده است. از یکصد هزار سال پیش ، انسان در زمان دفن مردگان خود، آئین های نیایشی خاصی را برگزار کرده است، اما با وجود ندای جدایی کلیسا و علم که دستاورد مدرنیته بوده است، بر اساس پژوهشی که در دهة ۱۹۹۰ در آمریکا انجام شد، ۲۵ درصد از آمریکایی ها، ظرف سال گذشته، برای بهبودی بیماری شان دست به دعا برداشته بودند. این پژوهش نشان می دهد که برخلاف نیروی موجود که تمایل به کنار گذاری مذهب و دعا را در جوامع غربی داشته است، مردم این جوامع، برای دعا و نیایش در سطح جامعه، ارزش والایی را قائل شده اند.
در یک مطالعه که توسط کینگ انجام شد، ۸۳ درصد پزشکان اظهار نمودند که بندرت مسائل مذهبی را با بیماران خود در میان می گذارند، با این وجود، ۹۳ درصد از همین پزشکان معتقد بودند که در برنامة درمانی، می بایست به نیازهای مذهبی بیماران نیز توجه نمود.
اکنون در سطح جوامع غربی، گرایش به مذهب و نیایش و ارتباط نیایش و سلامت، شتاب فراوانی یافته است. اما متأسفانه در درس نامه ها و پزشکی مدرن، کمتر به این مقوله توجه شده است، و تنها ۰۰۸/۰ درصد از مقالات اندکس شده در بانک اطلاعات پزشکی مدلاین، به نکات مذهبی و روحانی اشاره کرده اند.
در هر صورت، در هزارة جدید، با رویکردی پسامدرنیته که با جهان چند فرهنگی و تغییرات پرشتاب خدمات سلامت روبرو است، اندیشة مراقبت چند جانبه و هولوستیک در سیستم های سلامت و بهداشت که نیازهای بیوسایکوسوشال (زیست- روانی- اجتماعی) فرد را تأمین می کند، مطرح است.
در این سیستم پیچیده، شاید تا حدی بسیار دشوار باشد که طب روحانی را نیز جای داد، اما شواهد و مدارک علمی و پژوهشی که رو به تزایدند، نشانگر اهمیت مذهب و طب روحانی بوده و لزوم ادغام آن را در کلاف پیچیدة سیستم های بهداشتی یادآور می شوند.
بر اساس پژوهش های جدید که در علوم اجتماعی، روان شناسی و پزشکی انجام یافته است، ارتباط تنگاتنگی میان افرادی که زمینه های قوی از روحانیت و درک عارفانه ای از زندگی بر اساس اصول مذهبی داشته اند، با شاخص های برتر سلامت یافته اند. بدین صورت که، این افراد کمتر دچار بیماری های قلب و عروق، فشار خون، چاقی، افسردگی، اضطراب و نابسامانی های دستگاه گوارشی شده بودند. بر اساس این مطالعات ، یک درک مذهبی و روحانی از جهان، توانسته است فرد را از اثرات مخرب بر روی سلامت که در نتیجة فراز و نشیب های زندگی حاصل می شوند، محفوظ دارد.
زندگی در جوامعی که افق های پرمعنای روحانی از حیات داشته اند، در مقایسه با جوامع فاقد این شاخص ها، دارای مرگ و میر کمتری بوده اند.
اعتقادات مذهبی در جوامع، ارتباط مثبت با بهداشت روحی و روانی، رضایتمندی از ازدواج و ارتباط معکوس با بیماری های روحی، افسردگی، خودکشی، مواد مخدر و مصرف الکل، تخلف و طلاق داشته است. در هر صورت، مذهبی بودن، رابطة مثبتی با امید به زندگی داشته است.
در یک تحقیق عالمانه که در سال ۱۹۸۸ توسط بای رد انجام شد، اثر نیایش و دعا برروی ۱۹۲ بیمار که در سی سی یو بیمارستان عمومی سانفرانسیسکو بستری بودند بررسی شده، این افراد توسط برنامه های نیایشی که روزانه برای آنها ترتیب داده شده بود شرکت داده شدند و در مقابل ۲۰۱ نفر نیز که بصورت تصادفی در گروه شاهد قرار گرفته بودند، جهت مقایسه بررسی شدند. نتایج نشان داد که افرادی که در گروه دعا قرار داشتند کمتر دچار نارسائی قلبی، ذات الریه، ایست قلبی و کمتر نیاز به مدّر، درمان آنتی بیوتیکی و دستگاههای مصنوعی تنفسی داشتند.
به نظر می رسد که اثرات دعا از طریق مسیرهای فیزیولوژیک روان شناسی و روحی بصورت منفرد یا در یک ترکیب غامص، اعمال می شود. بر این اساس، سودمندی های نیایش نشان داده شده است که تغییراتی را روی سیستم های نور و ایمنولوژی (عصبی- ایمنی)، قلب و عروق و عضلانی اسکلتی ایجاد می کند که موجب ارتقاء سلامت و ایجاد تندرستی، آرامش روحی و روانی، افزایش مهارت و توانایی های مقابله با استرس و افزایش احساس معنا، امید و احساس نزدیکی عمیق با ملکوت می شود.
حضرت آیت الله بلادی بوشهری، اهمیت نیایش و دعا در سیر درمان و چگونگی پیش آگهی بیماری را نیز در فصل اول تذکره البیب فی ملاحظات الطبیب یادآور می شود. آن بزرگوار از پیش آگهی مطلوب بیماری کسانی که اهل عبادت هستند در رساله خود ذکر نموده است. از دیدگاه این حکیم روحانی، افرادی که با عبادت و ذکر خداوند تجانس داشته و سحرخیز بوده و تلاوت قرآن را در برنامه زندگی خویش جاری داده اند، با مکانیسم های ویژه ای از بهبودی سریع تر بیماری با راهنمایی های طبیب برخوردار می باشند و با ذکری از معصوم که می فرماید نماز شب درد و مرض را از بدن طرد می کند، به ترسیم اتحاد روح و بدن و چگونگی تقویت این اتحاد با مدد دعا چنین از معصوم یاد می کند که مردن مردم به سبب گناهان آنها بیشتر است از مردن آنها به اجل خود؛ یعنی گناهان، مرگ را به انسان نزدیک می کند و اتحاد روح و بدن را تضعیف می نماید. در هر صورت، او توجه طبیب را به ملاحظه چگونگی تمایلات مریض سوق داده است. زیرا بر اساس دلایل و تجربیاتی که می شمارد، می نویسد که چنانکه بیماری اهل عبادت بوده و از معصیت دوری می جسته است، درمان وی توسط طبیب سهل و روان است.
از پزشکان برجسته تمدن اسلامی که به کندوکاو در نفس انسان در صحنه طبابت پرداخته است؛ طبیب روحانی زکریای رازی است.
ابوبکر محمدبن زکریای رازی بزرگترین پزشک کلینیکی جهان می نویسد: طبیب جسم باید طبیب نفس باشد. از این رو، سیمای پزشک را سیمای روحانی می بخشد و در رسالة «طب الروحانی» خود او به اندرزگوی اخلاق مبدل می شود و دوباره در ساختاری علمی از واکنش های سایکوسوماتیک سخن گفته و درمان های خود را ارائه می دهد.
او طب روحانی را در برابر طب منصوری خود قرار داده است و در آغاز طب روحانی می گوید، این کتاب را الطب الروّحانی نامیدم تا قرین کتاب المنصوری باشد در طبّ جسدانی. کتاب طب منصوری دارای شهرت بین المللی است، ولی طب روحانی او اخیراً مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. دکتر مهدی محقق، استاد برجستة تاریخ طب کشور که در فیلادلفیا در مورد این رساله سخنرانی مبسوطی ایراد نموده اند، در توضیح کلمة طب روحانی می نویسد: «برای توضیح بیشتر در کلمة طب روحانی، ناچاریم که مقدمه ای را ذکر کنیم و آن اینکه پیشینیان معتقد بودند که همچنان که بدن صحت و سقم دارد، یعنی دارای تندرستی و بیماری است، همچنین روح انسانی و نفس آدمی هم دچار بیماری می گردد و همچنان که وقتی بدن علیل شد باید به پزشک جسمانی مراجعه بکنیم و تحت درمان او خود را مداوا سازیم، آن کسی هم که از نظر روح و نفس بیمار است، او هم محتاج است که به یک طبیب و پزشک روحانی، که روح و نفس او را درمان بکند رجوع نماید و از آنجایی که نفس و بدن ما هر دو در یکدیگر تأثیر دارند، گاه اتفاق می افتد که بیماری روحی منجر به بیماری جسمی هم می شود. از این جهت هر کس باید توجه به بیماری روح خود داشته باشد و در مواقع مقتضی به طبیب روحانی مراجعه کند‌».
به نظر نمی آید که تا آن زمان کتاب قابل توجهی در اخلاق را بتوان با طب روحانی رازی مقایسه کرد. کتاب طب روحانی رازی مورد توجه برخی از دانشمندان اسلامی قرار گرفته است، چنانکه دانشمندی به نام ابن جودی کتابی نوشته است و به نام الطب الروحانی و اوهم تقلید رازی کتاب خود را آراسته است. کتاب طب روحانی مورد توجه و عنایت خاورشناسان بوده است، چنانکه دی بور، مستشرق هلندی در سال ۱۹۲۰ مقالة کوتاهی دربارة آن نوشته و بعضی از آن را به زبان هلندی ترجمه کرده است و در سال ۱۹۵۰ بوسیلة آربری، استاد دانشگاه کمبریج، به زبان انگلیسی ترجمه شده است.طب روحانی رازی، غایتش اصلاح اخلاق نفس است. در فصل دوم این کتاب به سرکوبی هوای نفس و جلوگیری از امیال اختصاص یافته و چنین آمده است؛
«می گوئیم: از میان این بنیادها آنچه برای نیل به مقصود ما در این کتاب مهمتر و والاتر و سودمندتر می باشد سرکوبی هوی است و مخالفت با طبع هایی که در غالب موارد پیش می آیند و ورزش نفس برای وصول این منظور و برانگیختن نفس بسوی هدف.» اینک راه تحصیل این فضیلت- یعنی سرکوب کردن هوی و مخالفت با آن - را یاد می کنم. زیرا همانا عالی ترین و مهمترین فضایل است و وضع آن نسبت به تمامی قصد ما در این کتاب همچون وضع عنصر است در برابر مبدأ.»
اندیشه های پزشکی
آیت الله سیدعبدالله بلادی بوشهری
منبع : انجمن درمانگران ایران