چه دولتهایی با کودتا در کشورهای دیگر نقض حقوق بشر کردند؟

● اصل‌ سوم
در مقدمه اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر، اصل‌ سوم‌ مطرح‌ شده‌ است‌ كه‌ اعلام‌ می‌دارد (از آنجایی‌ كه‌ این‌ اساسی‌ است، حقوق‌ انسانی‌ باید با اجرای‌ قانون‌ مورد حمایت‌ قرار گیرد تا انسان‌ به‌ عنوان‌ آخرین‌ علاج‌ به‌ طغیان‌ علیه‌ ستم‌ و ظلم‌، مجبور و متوسل‌ نشود.)
نویسندگان‌ اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر به‌ خوبی‌ می‌دانستند كه‌ انسان‌ تحت‌ ستم‌ و ظلم‌، سرانجام‌ سر به‌ قیام‌ خواهد برداشت‌ و نظام‌ سلطه‌ و ظلم‌ را با انقلاب‌ سرنگون‌ خواهد كرد و این‌ واقعه‌ در كشورهای‌ آسیایی‌، اروپایی، آفریقایی‌ و آمریكایی‌ رخ‌ داده‌ است.
وقوع‌ انقلاب‌های‌ معاصر نشان‌دهنده‌ این‌ واقعیت‌ است‌ كه‌ هنوز در جهان‌، ستم‌ و ظلم‌ وجود دارد و شماری‌ از دولت‌ها حتی‌ در تعریف‌ عقلای‌ جهان‌ و عرف‌ دنیا مرتكب‌ ظلم‌ و ستم‌ هستند. وجود نظام‌های‌ ستمگر، ضرورت‌ انقلاب‌ مردم‌ را در رسیدن‌ به‌ حقوقشان‌ انكارناپذیر كرده‌ است‌ و اصل‌ سوم‌ برای‌ جلوگیری‌ از انقلاب‌ و طغیان‌ مردم‌ جهان‌ پیشنهاد می‌كند كه‌ حقوق‌ مردم‌ را با اجرای‌ قانون‌ تضمین‌ كنید؛ بنابراین‌ كشورهایی‌ كه‌ موجب‌ پیدایش‌ نظام‌های‌ دیكتاتوری‌ و نقض‌ حقوق‌ مردم‌ می‌شوند ناقضان‌ واقعی‌ حقوق‌ بشر در جهان‌ هستند.
▪ دولت‌های‌ ستمگر معاصر
چه‌ دولت‌هایی‌ مرتكب‌ ستم‌ و تجاوز شدند تا ملت‌ها به‌ خاطر رسیدن‌ به‌ حقوقشان‌ به‌ طغیان‌ و شورش‌ و سرانجام‌ انقلاب‌ متوسل‌ شدند؟ كدامیك‌ از دولت‌ها در تاریخ‌ معاصر جهان‌ بیشترین‌ ظلم‌ها را علیه‌ بشریت‌ مرتكب‌ شدند و حقوق‌ بشر را پایمال‌ كردند. دولت‌ انگلیس‌ در هندوستان و خاورمیانه، دولت‌ آمریكا در ایران، ویتنام‌ و كشورهای‌ آمریكای‌ لاتین، دولت‌ فرانسه‌ در آفریقا، دولت‌ آلمان‌ نازی‌ و ایتالیای‌ فاشیست‌ در اروپا و شمال‌ آفریقا، دولت‌ كمونیستی‌ شوروی‌ در افغانستان‌ و اروپای‌ شرقی‌ و...
ملاحظه كنید‌ ظلم‌ و جنایت‌هایی‌ كه‌ این‌ دولت‌ها در تاریخ‌ معاصر علیه‌ ملت‌ها مرتكب‌ شدند آنها را ناقضان‌ واقعی‌ حقوق‌ بشر مطابق‌ با اصل‌ سوم‌ مقدمه‌ اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر معرفی میكند. به‌ طور نمونه‌ دولت‌ ایالات‌ متحده‌ آمریكا علیه‌ دولت‌ محمد مصدق‌ در ایران‌ دست‌ به‌ كودتا می‌زند و حقوق‌ یك‌ ملت‌ را در تعیین‌ سرنوشت‌ نادیده‌ می‌گیرد؛ آنگاه‌ همین‌ دولت‌ مدعی‌ حقوق‌ بشر در جهان‌ می‌شود.
كدام‌ پژوهشگر علم‌ سیاست‌ و یا حتی یك‌ انسان‌ منطقی‌ را می‌توان‌ سراغ‌ داشت‌ كه‌ چنین‌ نظام‌ متجاوز را مدافع‌ حقوق‌ بشر بداند و یا حمایت‌ دولت‌ ایالات‌ متحده‌ آمریكا از كشتار صهیونیست‌ها در فلسطین‌ و لبنان‌ را حمایت‌ از حقوق‌ بشر بداند. (اولمرت) نخست‌وزیر رژیم‌ صهیونیستی‌ در دفاع‌ از كشتار كودكان‌ و زنان‌ لبنانی مانند فاجعه قانا‌ خطاب‌ به‌ كشورهای‌ اروپایی‌ طرفدار حقوق‌ بشر می‌گوید: (شما از حقوق‌ انسان‌های‌ بی‌دفاع‌ در جنگ‌ حرف‌ نزنید كه‌ ما (صهیونیست‌ها) كشتار شما اروپایی‌ها را در حوزه‌ بالكان‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ دیدیم‌ و فهمیدیم‌ كه‌ چگونه‌ شما از حقوق‌ انسان‌ها دفاع‌ می‌كنید.)
جای‌ بسی‌ تعجب‌ است‌ بحث‌ حقوق‌ بشر در تعریف‌ رژیم‌ صهیونیستی‌ و دولت‌های‌ اروپایی‌ در میزان‌ و كمیت‌ نسل‌كشی‌ انسان‌هاست‌ كه‌ اولمرت‌ خطاب‌ به‌ سران‌ اروپایی‌ می‌گوید كشتار لبنانی‌ها توسط‌ من‌ در مرداد ۸۵ كمتر از كشتار مسلمانان‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ است‌ پس‌ من‌ حقوق‌ بشر را رعایت‌ می‌كنم‌ و شما غربی‌ها مرتكب‌ ظلم‌ و تجاوز هستید.
● اصل‌ چهارم
(از آنجایی‌ كه‌ ضروری‌ است‌ توسعه‌ روابط‌ دوستانه‌ بین‌ ملت‌ها ترقی‌ داده‌ شود.)
اصل‌ چهارم‌ مقدمه‌ اعلامیه‌ جهانی‌ بشر یك‌ مفهوم‌ مقبول‌ عرفی‌ در جوامع‌ بشری‌ است‌ كه‌ روابط‌ دوستانه‌ بین‌ ملت‌ها را تشویق‌ می‌كند اما ترفیع‌ روابط‌ دوستانه‌ بین‌ ملت‌ها توسط‌ چه‌ باند و هیئت‌ حاكمه‌ای‌ ممانعت‌ می‌شود؟ چه‌ گروهی‌ می‌خواهند تخم‌ كینه‌ و اختلاف‌ را بین‌ اقوام‌ و ملت‌ها بكارند تا از نزاع‌ و كشتار آنها بهره‌برداری‌سیاسی‌ كنند؟)
در اسلام‌ نه‌ تنها روابط‌ بین‌ ملت‌ها ممدوح‌ است‌ بلكه‌ روابط‌ بین‌ ادیان‌ نیز پذیرفته‌ شده‌ است‌ و اسلام، دین‌ علم و اندیشه است‌ و هرگز دین‌ خشونت‌ و جنگ‌ نبوده‌ و نیست‌ اما نظام‌ سلطه‌ در دنیا به‌ جای‌ روابط‌ دوستانه، درگیری‌ دشمنانه‌ ایجاد كرده‌ است‌ تا از نزاع‌های‌ محلی‌ و منطقه‌ای‌بهترین‌ استفاده‌ اقتصادی‌ و سیاسی‌ را جهت‌ تسلط‌ مادی‌ و سیاسی‌ ببرد. نظام‌ سلطه‌ با ایجاد تفرقه‌ و جنگ‌ بین‌ ملت‌ها بیشترین‌ كشتار را متوجه‌ نسل‌ بشر كرده‌ است‌ و از طریق‌ فروش‌ جنگ‌افزارها بیشترین‌ ثروت‌اندوزی‌ را برای‌ شركت‌های‌ جهان‌ اول‌ داشته‌ است.

منبع : خانواده سبز