شغل دومی به نام فروش درخت کریسمس

کریسمس شکل مزرعهء خانوادگی دانلسون را عوض می‌کند به خصوص در قسمت‌های شرقی و جنوبی، در واقع این قسمت‌های مزرعه که از سایر قسمت‌های مزرعه مجزا هستند ناگهان از درختان خالی می‌شود. درختان این ناحیه بدل به درختان کریسمس می‌شوند، درختان بلند برای خانه‌های ویلایی و حیاط‌دار و درختان کوتاه برای خانه‌های آپارتمانی.
پس از پایان بریدن درخت‌ها این ناحیه بیش‌تر به یک گورستان می‌ماند با بدنه، تنه‌ها و ریشه‌های رها شده، دیدن چنین منظره‌ای در مزارع مینه‌سوتا در این فصل اصلا عجیب نیست. امسال این مساله شدت گرفته چرا که امسال قیمت درختان کریسمس به دلیل بالا رفتن قیمت بنزین بالا رفته است.
جان دانلسون می‌گوید که تجارت درختان کریسمس در آغاز برای او فقط یک تفریح بوده سپس به یک شغل جانبی برای کسب درآمد اندک بدل شده است و آرام آرام طی سال‌ها بدل به یک تجارت نسبتا پرسود که شاید در آینده بتوان به آن به عنوان یک منبع درآمد مهم نگاه کرد، حتی با وجود این که بازار آن تنها برای دو هفته در سال داغ است: «۹۵ درصد درختان کریسمس در ایام دو هفته مانده به شروع تعطیلات به فروش می‌رسند اما در بقیهء سال هم گاه ما فروش درخت داریم، برای برخی مغازه‌ها، مدارس یا حتی برای نمایشنامه‌ها و تولید فیلم و این جور مسایل.»
خانوادهء دانلسون ۳۰ سال قبل اولین درختان حاشیهء مزرعهء خود را به عنوان هدیه به همسایه‌ها دادند، سپس سال بعد چند تا از آن‌ها را فروختند و امسال از مزرعهء خود و مزرعهء کناری خود که مالکیت آن را با خانوادهء جرمیا با هم دارند بین ۴۰ تا ۵۰ هزار درخت و درختچهء کریسمس برداشت می‌کنند که هر کدام از آن‌ها حداقل یک دلار برای آن‌ها درآمد خواهد داشت. اگر خانواده بتواند مکانی برای فروش درختان خود در شهرهای نزدیک اما در فروشگاه‌های بزرگ و پرتردد بیابد می‌تواند هر درخت را بین سه تا پنج و در مورد درختان بلند حتی تا ۱۵ دلار بفروشد.
اما فروش درختان کریسمس و رشد دادن آن‌ها به همین سادگی‌ها هم نیست; گرمای هوا در تابستان، کم آبی و بیماری‌های مختلف همگی می‌توانند یک درخت را نابود کنند. کارل واگز که در نزدیکی مزرعه دانلسون‌ها مزرعه‌ای دارد امسال ۰۰۰ر۸ اصله درخت کاشت تا در ایام کریسمس آن‌ها را به فروش برساند اما ۸۰ درصد این نهال‌ها به دلیل یک بیماری گیاهی از بین رفتند.
البته دانلسون پدر به نکات جالب دیگری اشاره می‌کند که نشان می‌دهد شغل دوم خانواده آنقدرها هم ساده نیست: «وقتی ما درختان را می‌فروشیم و پول آن‌ها را می‌گیریم همه می‌گویند خوش به حالتان، هیچ کس نمی‌گوید که ما با زحمت نهال‌ها را می‌کاریم، برای نگهداری از آن‌ها هزینهء کارگر، آب و برق و کود می‌دهیم و برای قطع آن‌ها هم از کارگر و ابزار مکانیکی استفاده می‌کنیم و برای حمل و نقل آن‌ها هم باید هزینه‌ای بدهیم، تازه اکثر سود فروش درخت‌ها هم نصیب فروشنده‌ها می‌شود نه ما، به هر حال این شغل برای ما درآمدی دارد که درآمد دوم ما محسوب می‌شود و درآمد بدی نیست اما هیچ‌کس نمی‌تواند به این شغل به عنوان یک شغل اصلی و پردرآمد و راحت نگاه کند.»

استار تریبون

منبع : روزنامه سرمایه