دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا
ایستگاه بعدی، گرینویچ - Next Stop, Greenwich Village
سال تولید : ۱۹۷۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : پل مازورسکی و تونی ری
کارگردان : مازورسکی
فیلمنامهنویس : مازورسکی
فیلمبردار : آرتور اورنیتس
آهنگساز(موسیقی متن) : بیل کانتی
هنرپیشگان : لنی بیکر، شلی وینترز، اِلن گرین، لویس اسمیت، کریستوفر واکن، دوری برنر، آنتونیو فارگاس و لو جیکوبی.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۱ دقیقه.
سال 1953. «لاری لاپینسکیِ» بیستودو ساله (بیکر) تصمیم میگیرد خانه و مادر سلطهجویش (وینترز) را راها کند و برای ورود به حرفه بازیگری به گرینویچ ویلیج برود. بهزودی در آنجا دوستی بهنام «سارا» (گرین) پیدا میکند و در کافه محلی با دوستان تازهای آشنا میشود: «رابرت» (واکن)، شاعر خودبین؛ «برنستاین» (فارگاس)، سیاهپوست همجنس دوست؛ «آنیتا»ی عصبی (اسمیت) که مدام بهفکر خودکشی است؛ و «کانیِ» دوستداشتنی (برنر). «لاری» برای گذران زندگی، کاری نیمهوقت در یک فروشگاه پیدا میکند و به یک آموزشگاه تآتر هم میرود که بیشترین تأکیدشان بر تجزیه و تحلیل درونی است. پدر و مادر «لاری» با ساکهای پُر از غذا به دیدنش میآیند. و وقتی «سارا» میگوید که حامله شده، «رابرت» ترتیب سقط جنین او را میدهد، هرچند که «لاری» حاضر به ازدواج با او است. بار دیگر پدر و مادر «لاری»، بیخبر، وسط یک مهمانی سر میرسند و مادرش سعی میکند از رابطه او با «سارا» سر دربیاورد و بعد، آن دو را تشویق به ازدواج میکند که بهدنبال ستارهای جوان هستند. پیش از امتحان، جسد «آنیتا» را در اتاقش پیدا میکند که گلویش بریده شده است. آرامآرام گروه از هم میپاشد؛ «لاری» میفهمد که «سارا» با «رابرت» رابطه دارد، و پس از جروبحثی شدید، رهایش میکند. کمپانی اعلام میکند که «لاری» برای نقش پذیرفته شده، و او هم پس از سفری به بروکلین برای خداحافظی از خانوادهاش، بهسوی هالیوود به راه میافتد.
* بازگشت مازورسکی به دهه 1950، از طریق داستان «لاری لاپینسکیِ» بازیگر نشانههائی از حدیث نفس هم دارد. مثل «لاپینسکی»، مازورسکی هم هنگامی که در نیویورک بازیگری امیدوار بود، زندگی کولیواری داشت و نقش بزهکاری جوان را در جنگل مدرسه (ریچارد بروکس، 1955) بازی کرد. اما او اینجا در عوض روی آوردن به کمدی هجوآمیز - که میتواند فاصلهای عینی و انتقادی از تجربهها و رویدادها خلق کند - به ثبت سر راست و بیروح رویدادها اکتفا کرده است. بیشتر عناصر کمدی فیلم برای صحنهها و شخصیتهای فرعی نگه داشته شده و از لحاظ لحن، به شدت قراردادی است (مثلاً شخصیت کلیشهای وینترز)، اکثر گفتوگوهای میان «لاری» و دوستانش در گرینویچ ویلیج سطحی و ظاهر فریب است؛ هم راه با ارجاعهائی تصنعی و تحمیلی به حادثهها و قهرمانان سال 1953 (رُزنبرگها، مارلون براندو و لی استراسبرگ) و پوسترها و اعلانهای تبلیغاتی نصب شده در خیابانهای بهدقت آراسته شده. مازورسکی در انتخاب ساختمان مناسب برای دستمایهاش نیز دچار خطار شده است. «لاریِ» بیش از حد سرگردان، بذرهای قصه را این سو و آن سو میپاشد، بدون این که مقدارشان برای ثمردادن کافی باشد. مازورسکی همچنین مایل است صحنهها را فراتر از طول طبیعیشان کش بدهد و لحظههای مرده را با تکههائی آشکارا با هدف خودشیرینی (مثل تقلید دستهجمعی گروه از چارلی چاپلین در کافیشاپ و خیابان) تزئین کند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
غزه ایران چین شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی
اصفهان قتل سلامت شهرداری تهران تهران هواشناسی فضای مجازی سیلاب سامانه بارشی آموزش و پرورش سازمان هواشناسی باران
خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا دلار یارانه مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان تورم
تلویزیون نمایشگاه کتاب سینمای ایران صدا و سیما دفاع مقدس مسعود اسکویی موسیقی سریال مهران غفوریان
معماری
اسرائیل رژیم صهیونیستی حماس فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا جنگ اوکراین نوار غزه
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر جواد نکونام رئال مادرید سپاهان بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس
اپل گوگل اینستاگرام آیفون مایکروسافت باتری ناسا عکاسی
کاهش وزن توت فرنگی سیگار فشار خون اعتماد به نفس کبد چرب