سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

مبارزه بدون خشونت برای حقیقت


مبارزه بدون خشونت برای حقیقت
مهاتما گاندی از زمره کسانی بود که تاریخ کشور بزرگی چون هندوستان را رقم زد و باعث استقلال و آزادی این سرزمین پهناور از سلطه انگلستان شد. او در سال ۱۸۶۹م. در پوربندر به دنیا آمد. خانواده گاندی جزو طبقات متوسط بودند و پدر پزرگش نخست وزیر حکومت محلی بود و پدرش نیز به همان شغل مشغول گشت. گاندی در سال ۱۸۸۸برای تحصیل به انگلستان رفت و در زمان اقامت در لندن شروع به مطالعه ادیان و آثار بزرگ کرد و در همان دوران بود که با تعالیم اسلام و مسیحیت آشنا گردید. وی در سال ۱۸۹۱ به وطن بازگشت و در بمبئی مدتی به کار وکالت به همان جا سرکشی کرد ولی به جایی نرسید، پس به ناچار به توصیه یک کمپانی هندی به آفریقای جنوبی رفت و این آغازی بود برای یک سری مبارزات او در کشور افریقای جنوبی ، چرا که دولت آفریقای جنوبی با خارجیان بخصوص با هندیانی که به آنجا سفر می کردند، بدرفتاری می نمود و گاندی با مبارزه خود در مقابل دیکتاتورهای آفریقای جنوبی، توانست به شهرت ومحبویت فراوانی برسد. وی سه سال بعد به کشورش بازگشت و چند جزوه منتشر کرد که بعد از مهاجرت دوباره اش به آفریقای جنوبی باعث گردید تا مورد ضرب و شتم اروپاییان قرار گیرد. او در شروع جنگهای بوئر یک واحد بهداری از هندوان آنجا تشکیل داده و شروع به کمک آسیب دیدگان جنگ کرد. گاندی پس از بازگست به میهن مبارزات خویش را جهت استفلال هندوستان شروع کرد و چندین بار هم دستگیر شده و به زندان افتاد ولی در هر بار به دلیل فشار عمومی از زندان آزاد می شد. او بالاخره توانست در ۱۵اوت سال ۱۹۴۷ استقلال هند را به دست آورد و تازه این اول راهی بود که گاندی آغاز کرده بود ، چرا که در هندوستان به دلیل وجود ادیان مختلف، بخصوص بین مسلمانان و هندوها اشوبهای زیادی وجود داشت که او وظیفه خود می دانست جهت رفع این معضلات تمام سعی خود را بکند، به همین دلیل بارها در سخنرانیهای خود مردم را به اتحاد دعوت کرد و در راستای همین حرکات پیاده از شهری به شهر دیگر می رفت و در هرجا که مشکلی پیش می آمد روزه می گرفت و مردم که او را بسیار دوست می داشتند، اطاعت از امرش را بر خود واجب می دانستند و او افطار می کرد. اما توطئه ها کار خودش را کرد و دو بار به او حمله شد که در مرتبه اول به او آسیبی نرسید ولی در بار دوم(۱۹۴۸) یک هندوی متعصب در حالی که ادای احترام می کرد به گاندی نزدیک شده و توسط یک طپانچه به سویش شلیک کرد و پیکرد لاغر گاندی غرق در خون شد . (از اهالی پوند به نام رامینات)
منبع : زیست نامه


همچنین مشاهده کنید