پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا


فرهنگ تقدم سرایش شعر کردی بر شعر فارسی


فرهنگ تقدم سرایش شعر کردی بر شعر فارسی
زبان كُردی یكی از زبان های ایرانی چون زبان فارسی ، آذری ، طبری ، گیلكی ، بلوچی و ... است . زبان كُردی بنا به پژوهش های انجام شده ، توسط مستشرقان روسی دارای پیشینه ای كهن تر از زبان و خط كتاب و كتابت زبان های سه گانه ی سنگ نبشته ی بیستون در كرمانشاه چون عیلامی ، بابلی و پارسی باستان است (۱) و دارای تطورات حقیقی و قدیمی ، زبان كُردی الفبا و رسم الخط و ۳۷ حرف دارد كه ۲۸ حرف آن صامت یا بی صدا و ۹ حرف مصوت و یا صدادار است .
در زبان كُردی تمام حروف مصوت همراه حروف صامت نگاشته می شوند . خط كُردی همانند خط فارسی و عربی نوشته می شود با این تفاوت كه در زبان فارسی و عربی ، مصوت ها ، همراه صامت ها نوشته نمی شوند. در زبان كُردی اعراب و حركات قابل نگارش و نوشتن هستند . یعنی با حروف نشان داده می شوند و تنوین با نوشتن حرف ( نون ) و علامت تشدید با تكرار حرف اجرا می شود .
مانند : » حتماً « كه در كُردی »حه ـ تمه ن « و » درّیده« كه » دریا « نوشته می شود و كلمات دیگری چون موسی ، صغری كه در كُردی به همان نحو كه بیان می گردند نوشته می شوند. مثل : » موسا « و » سوغرا « . در زبان كُردی حروف » ض - ظ-ز-ط-ث-ص « كه ۶ حرف و عربی هستند كاربرد نداشته و به جای آن ها از سه حرف » ز ـ ت ـ س « استفاده می شود. (۲)زبان كُردی دارای چهار شاخه ی اصلی و شصت گونه گویشی است ، شاخه اول كُرمانج شمال یا اپاختری است با گونه های گویشی متعدد چون : بوتانی ، بارینانی خاص مردم قبیله ی بارزان و زیباری ، حكاری ، شمدینانی ، ارزنه الرومی ، بایزیدی ، شكاك و گویشورانی در شامات سابق ، سوریه ، لبنان ، تركیه ، عراق ، ایران ، ارمنستان و ...
شاخه ی دوم كرمانج جنوب یا نیمروزی با گونه هایی چون سورانی شهرزوری ، سورانی سلیمانی ، بابانی و گویشورانی در عراق و ایران در عراق خاص مردم كردستان شمالی غیر از گویشوران شاخه ی اول و در ایران سُورانی مكریانی ، ارومیه ، مهاباد ، ساوجبلاغ ، سردشت ، پیرانشهر و
... سورانی اردلانی خاص مردم كردستان ایران به مركزیت سنندج و در استان كرمانشاهان سورانی جافی ویژه مردم ایل بزرگ جاف جوانرود و طوایف متعدد آن . ثلاث ( باباجانی ، قبادی ، ولدبیگی ) ، كمانگر ، رستم ، بیگی و ... جاف گوران و ....
شاخه سوم كُردی كرمانشاهی با زیرساخت گویش معیار و قالب گویش كُردی كلهری در زیست بوم استان كرمانشاهان ، ایلام و از اسدآباد همدان تا ایلام غیر از گویشوران جاف جوانرود ، قبیله اورامان و مردم لك گونه های گویشی گویش مردم لك استان های ایلام ، لرستان و كرمانشاهیان ، تابعی از شاخه ی سوم زبان كُردی است و با ذكر این تبصره و اصلاح كه پاره ای از پژوهشگران راه خطا رفته و اعلام داشته اند ، گویش كُردی كلهری تابعی از گونه ی گویش لكی است كه هرگز چنین امری صورت درست و حقیقی ندارد و بل ، گویش كُردی كلهری از دیرباز و تاكنون بیشترین گویشوران را داشته و اینك دارای رسم الخط و الفباء و قواعد دستوری است و شاعران نوپرداز كُردی گوی با سرایش شعر كُردی در گونه ی گویشی گویش كُردی كلهری گام هایی ارزنده در جهت ارتقاء و تعالی شعر و انواع آن در زبان كُردی برداشته ، دفتر و دیوان شعر كُردی كلهری را ره آورد مثبت و متعالی جامعه ی ادبی مردم كُرد كرده اند از جمله استاد پرویز بنفشی ، جلیل آهنگرنژاد ، رضاموزونی ، سیروس عبادتیان ، علی سهامی ، روانشاد عبدا
... مرادی ، امان ا... مرادی ، جناب ولی رضایی و ... و در كلیت امر ایلات و عشایری كه دارای مذهب شیعه دوازده امامی هستند اكثریت گویشور گونه ی گویش كُردی كلهری گویش غالب و معیار شاخه ی سوم زبان كُردی هستند.
● شاخه ی چهارم زبان كُردی
شاخه ی اورامی و گوران یا در گویش محلی شاخه ی هورامی و گوران كه علاوه بر دارا بودن گویشوران محاوره ای این شاخه از زبان كُردی زبان كتابت شعر در زبان كُردی است و اكثریتی از مردم قبیله ی بزرگ هورامان ( اورامان شمالی و جنوبی ) ، گویشوران این شاخه هستند. اكثر دواوین شعری كبار و اصحاب شعر كُهن كُردی از اواسط قرن سوم هجری قمری چنان كه به آن خواهیم رسید با شاخه ی اورامی و گوران شعر سروده اند. خانای قبادی ، الماس خان كندوله ای ، مستوره كردستانی ، سید یعقوب ماهیدشتی ، مولوی تاجورزی ، سید صلاح حیران علیشاه و ... توضیح این كه شاعران برجسته ی دیگری با سرودن شعر در مایه ی كُردی كرمانشاهی صاحب دفتر و دیوان در این راستا هستند از جمله روان شاد استاد كریم تمكین ، استاد پرتوی كرمانشاهی ، استاد فرشید یوسفی ، ایرج قبادی و ... و كسان و اشخاصی كه صاحب سرایش شعر با این گونه ی خاص شاخه ی سوم زبان كُردی می باشند و نام ارزنده ی آنان صف طویلی از عظمت و اعتبار را بیان می نماید. (۳)
پس از بیان مباحثی پیرامون زبان و ادب كُردی كه شرح آن به نظر رسید ، به موضوع اصلی نشست یعنی پیشینه ی شعر كُردی و تقدیم زمانی آن برشعر فارسی پرداخته شد به این شرح كه : » فارسی ، زبان نوشتاری و هویت بخشی ایرانیان و افتخار مردمانی است كه از متقدمین و اولین های مواریث فرهنگی ، تمدن ، ادب و فرهنگ در جهان كهن بوده اند. آثار علمی ، ادبی ، تاریخی ، روایی ، علوم معقول و منقول و در نهایت هرآنچه به صورت مكتوب ، مفاهیم و انتقال مضامین علمی ایرانیان را از دیرباز تاكنون فراهم كرده است ، به زبان فارسی بوده كه پشتوانه ی علمی محكم ، قوی و قابل فخری است و بایستی به آن نازید . مردم ایران قرون بسیاری است كه به این زبان نازیده و با این زبان بالیده اند .
ریشه های این زبان تحولات چندی را از سر گذرانیده و با نام هایی چون هند و اروپایی ، آریایی و ایرانی شناخته شده و اینك یكی از اجزای زبان های ایرانی با عنوان زبان فارسی ، بسیاری از معلومات و اطلاعات علمی ما را به منظر معلوم عام درآورده است . فارسی زبان كتابت و زبان رسمی ایرانیان است «. آنچه مدنظر ما هست صرفاً بیان و بررسی پیشینه ی سرایش شعر كُردی و تقدم آن بر سرودن شعر فارسی در ادوار تاریخی بعد از اسلام است و نه جهت و جهاتی دیگر .
به هر حال در كتاب تاریخ ادبیات ایران تألیف استاد روان شاد دكتر ذبیح اله صفا ذیل مبحث نخستین شاعر پارسی گوی به نقل از روایت تاریخ سیستان آمده است : » صاحب تاریخ سیستان هنگام بحث در فتوحات یعقوب ( حكومت ۲۴۷-۲۶۵ هـ. ق ) در خراسان و گشودن هرات پوشنگ و گرفتن منشورسیستان ، كابل ، كرمان و فارس از محمد بن طاهر و تار و مار كردن خوارج ، پس شعرا ، او را شعر گفتندی به تازی چون این شعر برخواندند ، او عالم نبود در نیافت ، محمد بن وصیف حاضر بود ، وزیر رسایل او بود و ادب نیكو دانست و بدان روزگار نامه ی پارسی نبود ، پس یعقوب گفت : چیزی كه من اندر نیابم چرا باید گفت ، محمد وصیف پس شعر پارسی گفتن گرفت و اول شعر پارسی اندر عجم او گفت و پیش از او كسی نگفته بود. « (۴)
البته پیرامون اولین شاعر پارسی گوی بعد از حمله ی اعراب به ایران در كتاب شعر و موسیقی در ایران آمده است : » نمی توان گفت كه اول شاعر فارسی بعد از اسلام شخص معینی است و فلان ، نخستین كسی باشد كه اول ابیات فارسی را به رشته ی نظم آورده . فقط یك مطلب موضوع تحقیق است و دانستن آن نیز اول درجه ی اهمیت را داراست و آن شناختن اول كسی است كه اشعار و سروده های او مضبوط و مدون شده و مورخین ذكر او را مقدم برهمه كرده اند ، عجالتاً این شخص در تاریخ ادبیات و زبان فارسی محمد بن وصیف سیستانی از منشیان یعقوب و عمر وبن لیث است . « (۵)
● تاریخ سرایش نخستین شعر محمدبن وصیف
بحث با تقدم زمانی نگارش و چاپ ادبیات داستانی و رمان تاریخی مجدداً آغاز شد و در این رابطه نگارنده اظهار داشت چنانچه ما كرمانشاهیان خود نسبت به بیان واقعیت های گذشته كه فخری و افتخاری را در پی داشته اند نباشیم و به اصطلاح مدافع حق و حقوق بزرگنمایی در نشست ها و سمینارها و انجمن های ادبی نشویم ، بایستی مطمئن باشیم كه هیچ كس در اندیشه و تفكر بیان افتخارات ما و گذشته ی ارزشمند و درخشان استان ما نیست ، چرا كه گفته اند : » كس نخارد پشت من ، جز ناخن انگشت من « و این حق فی الواقع مجعول و خودساخته ی بی ریشه هم نیست ، مدارك و مستندات به مامی گوید ، ما كرمانشاهیان خالق و پدر رمان تاریخی هستیم ، یعنی این كه مرحوم محمد باقر میرزا خسروی ( دولتداد ) شاعر ، محقق و ادیب ارزشمند كرمانشاهی پسر محمد رحیم میرزا پسر شاهزاده محمدعلی میرزای دولتشاه فرزند فتح علیشاه قاجار ، اولین رمان تاریخی را در ایران به رشته ی تحریر و چاپ و نشر درآورد .
آن هم در سال های پدیده ی انقلاب مشروطیت و به سال ۱۳۲۸ هجری قمری برابر با سال ۱۲۸۷ خورشیدی و لذا اگر استاد سید محمدعلی جمال زاده را پدر قصه ی كوتاه یا نوول ادبیات داستانی بدانیم ، مدت زمانی بالغ بر ۱۷ سال ادبیات داستانی ما كرمانشاهیان در وادی رمان تاریخی جلوتر از داستان كوتاه است كه در سال ۱۳۰۴ خورشیدی به چاپ و نشر رسیده است .
طُرفه این كه ، رمان تاریخی مورد بحث كه به قلم مرحوم محمد باقرمیرزای خسروی است و با نام » شمس و طغرا « و در سه جلد یا سه كتاب شمس و طغرا ، طغرل و همای و ماری ونیسی شناخته می شود در چاپخانه های شهر كرمانشاه چون چاپ سعادت و چاپخانه كاشفی و غیره وذلك ، به چاپ و نشر رسیده است . آیا این پدیده ی علمی ، ادبی ، فرهنگی ، نمی تواند یكی از اركان افتخارآمیز كرمانشاهیان باشد كه قطعاً هست .
این موضوع در مقدمه ی رمان تاریخی شمس و طغرا و در مقدمه ی دیوان شعر محمد باقر میرزای خسروی واحتمالاً در دیگر آثار مكتوب هم آمده است وبه قلم استاد توانا ، دانشی مرد كُرد استاد غلامرضا رشید یاسمی نوه ی دختری مرحوم خسروی هم هست.
استاد رشید یاسمی از فرهیختگان صاحب نام و سبك و آثار عدیده ای در شعر و ترجمه و تألیف و تحقیق است كه صاحب كُرسی تاریخ ایران بعد از اسلام در دانشگاه تهران بوده و بیش از پنجاه جلد تصنیفات معتبر دارد .
این موارد را می توان در دیوان (۸) رشید یاسمی و جستارهایی پیرامون رجال و مشاهیر كرمانشاهان ، مركب از شرح احوال سه تن از بزرگان علم و ادب و سیاست و كشورداری كه در زمره ی بزرگان و نامداران عشایری ایران و كرمانشاهان بوده اند ، باز یافت . كتاب رجال و مشاهیر كرمانشاهان (۹) و همچنین برای شناخت استاد می توان به كتاب خاطرات علی اكبرخان سردار مقتدر سنجابی مراجعه كرد. نشست در ساعت ۱۱/۵ به پایان رسید.
پی نوشت
۱-تاریخ كُرد و كردستان ، تاریخ مردوخ ، شیخ محمد مردوخ كردستانی ، نشر غریقی ، سال ۱۳۵۴۲- سیر تحول زبان كُردی ، اردشیر كشاورز ، انتشارات چاوان ، سال ۱۳۷۷ ، برنامه های صدا و سیمای مركز و شبكه ی زاگرس۳- سلسله مقالات مندرج در جریده ی شریفه ی باختر ، صدای آزادی ، روزنامه ی غرب و ماهنامه ی فرهنگی اورامان ، سال اول ، شماره ی اول ، اسفند ۱۳۸۴ و فروردین ۱۳۸۵ ، صص ۱۴ ـ ۱۵ ـ ۱۶ ـ ۱۷۴- دكتر صفا ، ذبیح ا... ، تاریخ ادبیات در ایران ، جلد اول ، انتشارات فردوس ، چاپ شانزدهم ، تهران ، ۱۲۸۰ ، صص ۱۶۵-۱۶۶۵- شعر و موسیقی در ایران ، آرتور كریستن سن ، عباس اقبال ، انتشارات هنر و فرهنگ ، تهران ، چاپ اول ۱۳۶۲ ، صص ۳۲ ـ ۳۳۶- دكتر صفا ، ذبیح ا... ، همان ، ص ۱۶۷۷- دكتر صفی زاده ، صدیق ، دانشنامه نام آوران یارسان ، انتشارات هیرمند ، تهران ، چاپ اول ، ۱۳۷۶ ، صص ۳۸-۳۹۸- دیوان رشید یاسمی ، ۱۳۱۴ ـ ۱۳۳۱ (۱۳۳۰ درست است ) مؤسسه انتشارات امیركبیر ، تهران ۱۳۶۲۹- كشاورز ـ اردشیر،رجال ومشاهیر كرمانشاهان ، انتشارات تاقبستان ، سال ۱۳۸۲ ، كرمانشاه ۲۵۱ هجری قمری بوده است كه با توجه به تاریخ مرگ بهلول ماهی ( سال ۲۱۹ هـ. ق ) كه اولین سراینده ی شعر كُردی در شاخه ی اورامی و گوران چهارمین شاخه ی زبان كُردی است و شبهه را قوی بدانیم كه سال مرگ شاعر تاریخ سرایش اولین شعر كُردی بوده است ، در حالی كه پیش از آن تاریخ احتمال سرودن شعر كُردی توسط بهلول و یاران وی نیز می رود بنابراین ، تقدم زمانی سرایش شعر كُردی نسبت به شعر فارسی ، زمانی پیش از ۳۲ سال خواهد بود.بخش دوم نشست با سخنان جناب آقای پورجعفری از اساتید محترم و مسئولان ارزشی سازمان آموزش و پرورش استان كرمانشاهان كار خود را پی گرفت . سپس از نگارنده درخواست گردید پیگیر مطالب پیرامون مسایل ادبی استان و گذشته ی معتبر آن باشند .
منبع : نشریه الکترونیک بلوط