شنبه, ۱۲ آبان, ۱۴۰۳ / 2 November, 2024
مجله ویستا

همه چیز به اندازه، حتی محبت


همه چیز به اندازه، حتی محبت
یكی از احتیاجات اساسی روانی افراد برخورداری از محبت دیگران است. كودكی كه در سال های اول زندگی از محبت پدر و مادر محروم باشد در خانه احساس ناامنی می كند، از زندگی لذت نمی برد، اغلب سرد وخشن و نسبت به دیگران بی مهر است و كمتر مقید به اصول و قوانین اخلاقی خواهد بود. برعكس كودكی كه از محبت پدر ومادر برخوردار است، قدرت سازگاری بیشتری دارد، احساس سكون و آرامش می كند، اعتماد به خویشتن در او قوی است و نسبت به میزان های اخلاقی حساس است.
گاهی یكی از والدین نسبت به كودك بی مهر است، اما دیگری جبران می كند،در این صورت بچه كمتر احساس ناراحتی خواهد كرد.عشق و محبت واقعی پدر ومادر نسبت به بچه، امری ضروری وقابل تقدیر است، اما محبت بی مورد گاهی مانع رشد شخصیت بچه می شود. والدین باید متوجه رشد بچه هم باشند. امكانات،احتیاجات، تمایلات و استعداد بچه را در هر مورد در نظر بگیرند و در هر مرحله از رشد به مقتضای آن عمل كنند.اغلب گفته می شود كه والدین مخصوصاً مادرها، بچه خود را دوست دارند و این امر را به عنوان یك اصل مسلم و غیرقابل انكار در مورد تمام مادرها صادق می دانند، اما باید توجه داشت كه این امر عمومیت ندارد. گاهی دیده می شود پدر یا مادر از بچهٌ خود تنفر دارند، این تنفر ممكن است معلول عوامل مختلف باشد.
مثلاً بودن بچه مانع شود از این كه پدر و مادر به هدف خود برسند، یا پدر و مادر را از كار بیشتر و تحصیل درآمد زیادتر وادارد. گاهی تولد بچه باعث تغییر شغل مادر می شود یا این كه مادر مجبور می شود شغل خود را از دست بدهد. گاهی پدر و مادر بر اثر ضعف خود نمی توانند به هدف های خویش برسند و بچه را عامل شكست فرض می كنند و او را مورد تنفر قرار میدهند. پدر و مادری كه خود از محبت والدین محروم بوده اند، اغلب نسبت به بچه های خویش بی مهر هستند.والدینی كه از طرف پدر و مادر طرد شده اند، نسبت به فرزندان خود بی علاقه هستند. گاهی بی مهری والدین به بچه ها معلول عدم آشنایی آن ها به احتیاجات اساسی روانی كودكان است. چنانچه اشاره شد بچه هایی كه از محبت والدین محروم هستند اغلب متزلزل و ناراحت هستند.
والدین به صورت های مختلف ممكن است بچه را مورد بی مهری قرار دهند و او را به اصطلاح طرد كنند. گاهی بی مهری پدر ومادر نسبت به بچه در رفتار خشونت آمیز آن ها ظاهر می شود. در بعضی موارد والدین برای این كه از بچه دور شوند او را به وسیله اسباب بازی سرگرم می كنند و از این راه بی مهری خود را به او نمایان می سازند. بعضی از پدر ومادرها، خوب ازبچه ها مواظبت می كنند و به موقع به آن ها غذا می دهند و آن ها را تمیزنگاه می دارند، اما دررفتار آن ها بی حوصلگی دیده می شود، همین امر ممكن است دلیل بر بی مهری آن ها نسبت به بچه باشد. در موارد خاصی بی مهری والدین به صورت بهانه جویی از بچه یا عدم تایید اعمال خوب ظاهر می شود. عكس العمل بچه ها نیز درمقابل بی مهری والدین به صورتهای گوناگون ظاهر می شود. گاهی بچه های محروم از محبت والدین دچار بیماری های روان تنی می شوند. این بیماری ها آثار بدنی دارد، اما منشأ آن ها روانی است. پیدایش پاره ای از آلرژی ها در میان بچه ها معلول همین امر است. بچه هایی كه دچار تب و تشنج می شوند، اغلب از طرف پدر ومادر طرد شده اند یا مدتی از آن ها دور بوده اند.
گاهی این دسته از بچه ها سركش و پرخاشجو بار می آیند، در انجام كارهای بد احساس تقصیر نمی كنند، نسبت به زندگی بدبین هستند و دیگران را دشمن خود فرض می كنند و نسبت به اعمال آن ها همیشه اعتراض خواهند كرد. در بعضی موارد بچه های محروم از محبت والدین، حالت تسلیم به خود می گیرند. رفتار زننده والدین راتحمل كرده و به جای اعتراض با روی خوش در مقابل اعمال آن ها عكس العمل نشان می دهند و از این راه كوشش می كنند محبت آن ها را به طرف خود جلب كنند.
بعضی ازبچه ها خود را تسلیم تخیلات می كنند و از برخورد به عالم واقع خودداری می كنند. بچه هایی كه باهوش هستند و خوب بی مهری پدر ومادر رااحساس می كنند، اغلب خود را به نادانی می زنند، گاهی محبت دیگران نسبت به بچه بی مهری والدین او را جبران می كند و شخصیت او كمتر دچار تزلزل می شود. محبت والدین نسبت به بچه ها گاهی به صورت مراقبت های زیاد ظاهر می شود. بچه هایی كه بیش از حد تحت مراقبت پدر ومادر قرار دارند مانند بچه های مطرود دچار ناراحتی می شوند. مراقبتهای شدید والدین معلول عوامل خاصی است،گاهی والدین یك فرزند خود را از دست داده اند و در نتیجه بیش از اندازه از فرزندان خود مراقبت می كنند.
پدر ومادری ممكن است برای چند سال بچه دار نشده باشند و همین امر سبب شود كه فرزند تازه خود را زیاد تحت مراقبت قرار دهند.گاهی پدر ومادر نمی توانند احتیاجات عاطفی یكدیگر را تامین كنند، روی این اصل بچه را مركز عواطف و احساسات خود قرار می دهند. زنی كه از محبت شوهر محروم است فرزند خود را جانشین شوهر می كند و نسبت به او بیش از حد مهر می ورزد. گاهی علاقه شدید مادر به بچه دلیل بر تنفر او از بچه است، این مادر برای این كه تنفر خود را از بچه پنهان نگاه دارد و از ترس این كه مبادا دیگران متوجه این تنفر شوند بیشتر بچه را مورد محبت قرار می دهد. مراقبت زیاد از بچه و محبت بی مورد نسبت به او مانع رشد طبیعی وی خواهد شد. بچه ای كه موردمحبت بیش از حد پدر و مادر است، بیشتر وقت خود را با ایشان صرف می كند و نمی تواند با بچه های هم سن آمیزش كند،در نتیجه رشد اجتماعی او عقب می افتد. مراقبت های بیش از حد از بچه سبب می شود كه والدین بیش از اندازه در كارهای او دخالت كنند و مانع از این شوند كه او مستقلاً كارهای خود را انجام دهد.
بچه در اینگونه موارد به صورت برده درمی آید و همیشه منتظر دستور پدر و مادر است و طرز فكر و قضاوت و میزان های اخلاقی و اجتماعی او تابع چیزی است كه پدر و مادر به او می گویند. عكس العمل بچه ها در مقابل مراقبت شدید والدین نیز به صورت های مختلف ظاهر می شود. گاهی بچه ها بر اثر مراقبت شدید حالت اطاعت و تسلیم درمقابل والدین به خود می گیرند و استقلال خود را از دست می دهند. زمانی در مقابل آنها حالت طغیان و سركشی ظاهر می سازند. این دسته ازبچه ها معمولاً نمی توانند با بچه های دیگر به سر برند. بعضی از این بچه ها كمرو وخجالتی هستند و در بعضی موارد از طرف گروه همسن خود طرد می شوند، زیرا آشنا به مهارت های اجتماعی نیستند. گاهی این بچه ها در كار تحصیل موفقیت خوبی كسب می كنند، زیرا مراقبت والدین از آنها سبب پیشرفت معلومات آنها می شود. معلمان در ارتباط با اینگونه بچه ها باید احتیاط بیشتری به خرج دهند. این دسته از بچه ها متوقع هستند، معلم مانند پدر و مادر آنها را مورد محبت شدید قرار دهد. روی همین نظر معلم باید توجه بیشتری نسبت به اینگونه بچه ها بنماید و بدون اینكه سایرین آگاه شوند بیشتر آنها را تحت مراقبت قرار دهد.