سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
خواب و بیدار
انسان برای حرکت و رفتن آفریده شده است و نه ماندن و گندیدن. که ”اِنَّ اِلی ربّکَ الرُّجعی“ او این حرکت را چگونه و از کجا آغاز نماید و چگونه حرکت نماید و نهایتاً به کجا برسد؟انسان در مسیر حرکت با موانع و مشکلاتی همراه است. یکی از اساسیترین این موانع و به تعبیری بهتر، ریشه همه فسادها و گندیدنها، ”من بودن“ است. که به گفتهٔ مولانا: ”مادر بتهای شما بتنفس شماست.“ آنجا که انسانمحور حرکتیاش ”من“ است و صرفاً در راستای برآوردن نیازهای ”من“ است و دیگر بههیچچیز و هیچکس هم کاری ندارد و گوئی نسبت به پروردگارش مغرور شده است.درسورهٔ انفطار میخوانیم ”یا ایها الانسان ما غرّکَ بربّکَ الکریم“ ای انسان چه چیز تو را نسبت به پروردگار کریمت مغرور کرده است“قدم اول در این هجرت ”خودآغازگری“ است. یعنی انسان از خودش شروع کند که این خود آغازگری دو محور دیگر به نام ”خود مشاهدهگری“ و ”خودقضاوتی“ را در دل خود دارد. انسان بهخودش، احوالات و انتظاراتش، نیازها و اهدافش و خلاصه همه چیز مربوط به خودش بیندیشد و قضاوت نماید که از خود و دنیایش چه میخواهد و به کجا میرود و چگونه میرود. اگر در درجه اول توانست تکلیف خود را با خودش و زندگیش معلوم نماید، گام نخست را برداشته است. انسان باید شاهد ناخودآگاه خویش را آگاه نماید و تولدی دوباره داشته باشد که امام صادق (ع) از قول حضرت مسیح چنین میفرماید: ”لا یَلجُ فی ملکوت السماء من لا یولَدُ مرتّین“ کسی که دوبار متولد نشود به ملکوت آسمانها راهی نخواهد داشت.چنانچه انسان خودش را بشناسد خدایش را هم خواهد شناخت که فرمود: ”من عَرَف نَفسه فقد عَرَف ربّه“ و از مسلمات است که انسان خودش را خوب میشناسد و از همه کس بیشتر و بهتر میشناسد چرا که ”بَلِ الانسانُ علی نفسه بصیره“ بنابراین مرحله اول خودشناسی است.اگر انسان در مجموعه روابط خویش دریابد که او به تنهائی و بدون تکیه بر رفیق اعلی هیچچیز نیست و هیچکاری نمیتواند انجام دهد کار تمام است. هرگاه به این نتیجه رسید که من انسانی هستم نیازمند حرکت بهسوی حقتعالی و نه توقف و سکون و فاسد شدن و ذکر زبانش ”اللّهمَ ثبَّتنا علی دینک و استعملنا بطاعتک و لیّن قلوبنا لولی امرک“ و پی برد که در این رفتن موانع بسیار و شیطانهای گوناگون سد راه او خواهند شد، باید از خودش محافظت نماید و عامل ”خودحفاظتی“ را در اعمال و برنامههایش وارد کند و بداند که باید بهسوی انسان کامل شدن حرکت نماید و تصویر این انسان کامل که در قرآن کریم مکتوب است را عملاً روی خود پیاده نماید. و به منتهای خود برسد که ”اَنَّ الی ربَّک المنتهی“در آیهٔ ”اِنَّ الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر“ دقت نمائیم تا به عامل ”خود حفاظتی“ که بدان اشاره شد برسیم. طبق آیهٔ شریفه، نماز، انسان را از زشتیها و منکرات حفاظت مینماید. بنابراین توجه و دقت در نماز از اهمیت والائی برخوردار است. همچنین در روایات فراوانی به این نکته اشاره شده که تا انسان نمازش مقبول نشود بقیهٔ اعمال و عبادتهایش ریشه در آب دارد. لذا باید قدری در احوالات نمازم تأمل نمایم و ببینم وضعیت نمازم چگونه است. لذت است است یا عادت، اقبال است یا ادبار، جاذبه است یا دافعه، قهر است یا آشتی.ببینم آیا امواج نماز صبحم تا ظهر مرا میگیرد؛ یعنی در زندگیم جاری و ساری است یا نه؟ و اصلاً ببینم که در این عبادات چقدر معرف وجود دارد؟ و بدانم که اگر این معرف وجود نداشته باشد و اسیر عاداتم باشم هیچ فرقی با حیوان که براساس طبیعت و غریزه عمل مینماید نخواهم داشت. خودم را بسنجم [و] ببینم که مشمول آیهٔ ”الذّینَ هُم علی صَلَواتِهم یُحافِظون“ میشوم یا مشمول آیهٔ ”لا یاتوُن الصَّلاه اِلا و هُم کُسالی“بنابراین، باید زندگیام را ارزیابی نمایم. و بدانم که زندگی ارزیابی نشده، ارزش زندگی کردن ندارد. و اینجاست که انسان باید درک نماید که نباید باری به هر جهت بزید و اسیر روزمرگی باشد، بلکه باید طرح زندگی داشته باشد و این طرح زندگی را چگونه بهدست آورد. طرح زندگی را فقط کسی میتواند برای انسان تنظیم نماید که به تمام ابعاد انسان آگاهی داشته باشد و هیچکس جزء خداوند رحمان این ادعا را ندارد.حال اگر انسان طرح زندگی داشت و قدر قرآن و منزلت و جایگاه نماز را دانست، خداوند او را هدایت ”هُدی للمتقین) و به امن خواهد رساند. ”اِنَّ المتّقین فی مقام امین“اینگونه اگر انسان به عبودیت برسد، یعنی محرکها و حرکتهایش کنترل شده باشد و محرکی جز الله نداشته باشد و حرکت و هجرتش فقط به خاطر حضرت حق باشد و این رفتنها بدون سنجش و بیجهت و از دم دست نباشد مسلماً راه خودشکوفائی را در پیش خواهد داشت.بله باید از غفلت و بیخبری خارج شد که حضرت امام سجاد در صحیفه چنین میفرمایند: ”نَبهّنی لِذِکرک فی اوقاتِ الغفله“.مرا در اوقات بیخبری و غفلت برای یادت بیدار کند.همچنین حضرت امیر (ع) در خطبهٔ ۲۲۳ نهجالبلاغه هنگام تلاوت آیهٔ ”یا ایها الانسان...“ که بدان اشاره شد، چهار دارو را تجویز مینمایند و میفرمایند: سستی دل را با پایداری و تصمیم، درمان کن، خواب غفلت دیدهات را به بیداری، و طاعت خود را بپذیر و به یاد او انس گیر.این نوشتار کوتاه را به امید اینکه موجب تذکر و یادآوری باشد با دعائی از سیدالساجدین، علیبنالحسین به پایان، میبریم. ”اللهّم و ثَبِّت فی طاعتِکَ نیتّی، و اَحکِم فی عبادتِک بَصیرتی“.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست