پنجشنبه, ۱۹ مهر, ۱۴۰۳ / 10 October, 2024
مجله ویستا


ساختار عمودی موفقیت


ساختار عمودی موفقیت
همه ما در بین اعضای خانواده و دوستان و آشنایان، آدم‌هایی را می‌شناسیم که از دید ما موفق هستند. این موفقیت، هم از نظر کاری و هم از نظر مالی، دانشگاهی و خانوادگی است. مسلما در یک خانواده موفق، نقش پدر و مادر در موفقیت فرزندان و نقش موفقیت فرزندان بزرگ‌تر در پیشرفت و موفقیت کوچک‌ترها، برجسته و ارزشمند است. در این نوشته، دلایل تاثیر این موضوع را مطرح خواهیم کرد...
مایلم این بحث را با یک مثال آغاز کنم. سال‌هاست که خانواده دکتر جعفری را می‌شناسم. پدر خانواده، پزشک متخصص قلب‌‌وعروق و دانشیار دانشگاه علوم‌پزشکی است و سال‌هاست که به کار تدریس دانشجویان تخصصی و عمومی پزشکی مشغول است. مادر خانواده، پزشک متخصص زنان و زایمان است. ایشان هم چند سال عضو هیات علمی دانشگاه و مدیر گروه زنان و زایمان بوده‌اند و اکنون، برای رسیدگی بیشتر به امر خانواده و فرزندان و آرامش بیشتر، مشغول به فعالیت کاری نیستند.
ازدواج پدر و مادر خانواده، در دوران اینترنی (سال آخر فارغ‌التحصیلی پزشکی) انجام گرفت. فرزند اول آنها، دختری به نام «میترا» است که او هم وقتی دبیرستان را در تیزهوشان گذراند، پزشکی دانشگاه تهران را انتخاب کرد و الان، دوره فوق دکترای تغذیه (PhD) را در دانشگاه تهران گذرانده و فارغ‌التحصیل شده است.
فرزند دوم خانواده، دختری به نام «مینا» است که پس از گذراندن دوران دبیرستان، رشته الکترونیک دانشگاه شریف را برگزید و به فاصله کوتاهی، پذیرش از یکی دانشگاه‌های معتبر آمریکا گرفت و همان‌جا هم با پسری ایرانی که دوره فوق دکترای سیستم های اطلاعات (PhD) را می‌گذراند، ازدواج کرد.
فرزند سوم خانواده، دختری به نام «الهه»، امسال پس از قبولی در کنکور (رتبه ۱۹ کل)، پا جای پای خواهر بزرگ‌تر گذاشته و سال اول پزشکی دانشگاه تهران را می‌گذراند.
«میترا» (دختر اول)، با یکی از هم‌کلاسی‌هایش به نام «رضا» ازدواج کرد. رضا یکی از پژوهشگران بسیار شناخته شده در علوم پزشکی است که پس از دریافت مدرک دکترای پزشکی، دوره فوق دکترای ایمونولوژی- آلرژی را به طور مشترک بین دانشگاه تهران و یکی از دانشگاه‌های انگلستان می‌گذراند. او صاحب بیش از ۷۰ مقاله پزشکی در مجلات بین‌المللی و مدیر یک مرکز تحقیقات بزرگ است و مدتی پیش هم کتابی به زبان انگلیسی با اساتید برجسته دنیا نوشته و با کمک یک ناشر بین‌المللی، به چاپ رسانده است.
میترا و رضا، اکنون صاحب دختری به نام «آرزو» هستند. باید دید که او چگونه راه موفقیت پدربزرگ و مادربزرگ و پدر و مادرش را در سال‌های آینده ادامه می‌دهد.
● تفکر و نگرش پیشرفت
همه چیز از تفکر و ذهنیت و اصطلاحا نگرش افراد آغاز می‌شود. خانواده‌ای موفق است که نگرش پیشرفت و ارتقا در ذهن تک‌تک افرادش باشد و یا توسط پدر و مادر، این نوع نگاه به زندگی، به فرزندان آموزش داده شود. تحقیقات نشان می‌دهد که فرزندان موفق، آنهایی بوده‌اند که پدر و مادرشان، بیش از بچه‌‌های خانواده‌های دیگر، موفقیت را برایشان به‌عنوان هدف تعریف می‌کرده‌اند، شرایط پیشرفت را برایشان توضیح می‌داده‌اند و از فرزندان می‌خواسته‌اند که هرگز به ایستادن در یک سطح قناعت نکنند و همواره به دنبال پله‌هایی باشند که خود را نسبت به هم‌رده‌هایشان، بالاتر بکشند. انتقال و آموزش نگرش پیشرفت و ارتقا به فرزندان را از اواسط سنین دبستان می‌توان با جدیت آغاز کرد اما بیشترین تاثیر ناخودآگاه آن مربوط به دوران راهنمایی و دبیرستان و در حالت نهایی، مربوط به اوایل دوران دانشگاه است. در این زمان‌هاست که شخصیت فرزندان می‌تواند تاثیرپذیری لازم را نسبت به توصیه‌های پدر و مادر داشته باشد و تفکر در جا نزدن و ارتقا پیدا کردن را از آنها بیاموزد.
● ایفای نقش به عنوان الگو
ایفای نقش به عنوان الگو یا یکی از جنبه‌های تاثیرگذاری موفقیت پدر و مادر بر فرزندان است. وقتی پدری خودش توانسته راه‌ها و پله‌های پیشرفت را پشت سر بگذارد و یا مادری این توانایی را داشته که بتواند وجهه و چهره موفقی از خود در خانواده‌ نشان دهد، با احتمال بسیار بیشتری، فرزندان آنها هم به ایشان به عنوان یک الگو و یک نقش‌آفرین خوب نگاه می‌کنند و از آنها اقتباس می‌کنند. این الگو بودن خصوصا در راه‌یابی به درجات تحصیلی بالاتر بسیار حایز اهمیت است؛ ضمن آنکه در کنار آن، موفقیت خانوادگی، مالی و شغلی نیز جلوه خاص خودش را خواهد داشت. نکته مهم دیگر اینکه پدران و مادران می‌توانند از موفقیت‌های فرزند اول خود، در الگو گرفتن برای فرزندان بعدی کمک کنند؛ یعنی اینکه با مقایسه‌های مثبت و کمک بگیرند (و نه مقایسه‌های منفی و همراه با سرزنش) بتوانند برادر یا خواهر بزرگ‌تر را به عنوان الگویی برای فرزند بعدی معرفی کنند تا او هم بتواند مسیرهای پیشرفت را بهتر طی نماید.
● آرامش خانوادگی
معمولا افراد موفق، خانواده‌های آرام‌تر و آسوده‌تری دارند. تامین آرامش خانوادگی، یکی از وظایف مهم پدر و مادرهاست تا زمینه پیشرفت خانوادگی را فراهم نمایند و اعضای خانواده را در جهت آن حرکت دهند. آرامش خانوادگی، هدیه‌ای است که پدران و مادران موفق، ارزش آن را بهتر می‌فهمند و به همین دلیل سعی می‌کنند شرایط آن را برای فرزندان مهیا کنند تا آنها نیز بتوانند استعدادهای خود را به ظهور برسانند.
یک نکته بسیار مهم این است که آرامش خانوادگی لزوما به معنی داشتن وضعیت مالی و اقتصادی خوب (که شاید امروزه در ذهن بسیاری از ایرانی‌ها می‌چرخد) نیست؛ اتفاقا تلاش بیش از حد پدر یا مادر خانواده برای دستیابی به درآمد بالاتر، چنانچه به دوری از فرزندان و اعضای خانواده برای طولانی‌مدت منجر شود، زمینه‌ساز بر هم ریختن آرامش خانوادگی خواهد بود. اصلی‌ترین مسایل در بحث آرامش خانوادگی، طبیعی بودن و مثبت بودن ارتباط بین پدر و مادر (همراه با محبت)، ایجاد فضای ارتباطی صحیح بین والدین و فرزندان برای بحث علمی و اجتماعی، مهیا کردن فضای آرام و ساکت برای مطالعه و درس خواندن و همچنین تهیه حداقل امکانات ضروری برای پیشرفت فرزندان است.
● کسب تجربه
معمولا پدر و مادری که تلاش زیادی برای تربیت فرزند اول خود کرده‌اند، راه‌های مختلف و متفاوتی را برای پیشرفت فرزند نخست‌شان امتحان کرده‌ و آزموده‌اند. همین قضیه باعث می‌شود که برای فرزند بعدی، دست‌شان پرتر باشد. به این معنی که حالا برای فرزند بعدی با حواس جمع‌تر، آگاهی بیشتر و با تجربه بالاتر می‌توانند شرایط پیشرفت و امکانات لازم را مهیا کنند. البته یک قضیه جدی هم اینجا وجود دارد و آن اینکه کمبودهایی را که برای فرزند اول وجود داشت، بخواهند برای فرزندان بعدی جبران کنند. این جبران کردن، اگر در حد معقول باشد اتفاقا مثبت است اما اگر باعث مشقت بیش از حد یا ایجاد وسواس در پدر و مادر شود که بخواهند تمام کمبودها را جبران کنند، باعث فشار بیش از حد روی فرزندان بعدی خواهد شد.
نکته دیگر در بحث کسب تجربه این است که وقتی فرزند بزرگ‌تر خانواده، مسیر موفقی را پیموده است، خودش می‌تواند در کنار پدر و مادر، راه‌ها و علل موفق شدنش را به برادر یا خواهر کوچک‌ترش منتقل کند و به آنها در حل کردن مشکلات و دستیابی به راه‌حل‌های آنها کمک نماید.
● تشخیص استعدادها و مهارت‌ها
معمولا پدرو مادری که خودشان موفق هستند، راحت‌تر می‌توانند استعدادها و مهارت‌های شکفته نشده و نهفته فرزندان را کشف کنند و زمینه بروز تعدادی از آنها (اگر نگوییم همه‌شان) را فراهم نمایند. البته اصلی‌ترین نگرانی در این مقطع آن است که آیا واقعا فرزندشان هم این استعدادها و مهارت‌های کشف شده و شناخته شده توسط پدر و مادر را دارد و آیا علاقه‌ای به پیشرفت در این زمینه‌ها دارد یا خیر؟ اینجاست که پدر و مادر باید از طریق مشورت با دیگران و خصوصا متخصصان هر رشته بتوانند به فرزندان‌شان کمک کنند تا استعدادهای واقعی‌شان مشخص شود و زمینه تبلور آنها فراهم گردد.
البته معمولا پدران و مادران موفق، چون خودشان استعدادهای خاصی را در وجود خود پرورش داده‌اند آنها را راحت‌تر در وجود فرزندشان کشف می‌کنند و می‌بینند. ضمن آنکه چنانچه فرزند بزرگ‌تر موفق باشد، با احتمال بیشتری (به دلیل تاثیر متقابل ژنتیک و محیط)، فرزندان بعدی نیز مهارت‌ها و استعدادهای مشابهی خواهند داشت که پدر و مادر می‌توانند آن را شناسایی کنند و زمینه پیشرفت‌شان را فراهم نمایند.
● تحصیلات دانشگاهی
احتمال بیشتری دارد که پدر و مادری که تحصیلات دانشگاهی داشته‌اند، فرزندان‌شان هم سراغ دانشگاه و ادامه تحصیل بروند. با مختصری تلاش و دقت‌نظر، حتی فرزندان می‌توانند در رشته‌ها یا دانشگاه‌هایی بهتر از پدر و مادرشان پذیرفته شوند. نکته مهم دیگر اینکه چنانچه فرزند بزرگ‌تر در دانشگاه مسیر موفقی طی کرده باشد، احتمال بیشتری دارد که فرزندان بعدی هم همین مسیر موفقیت تحصیلی را طی نمایند.
● نقش تعلیم و تربیت
خیلی از پدر و مادرهایی که به‌عنوان استاد، دبیر یا آموزگار مشغول به کار هستند، با احتمال بیشتری می‌توانند زمینه موفقیت فرزندان خود را مهیا نمایند. علت این امر بدیهی است؛ برخورد مداوم یک استاد یا آموزگار با دانشجویان و دانش‌آموزان مختلف و شناخت افراد بااستعداد در جمع آنها (و احیانا مشکلات افراد کم‌استعداد و ناموفق) باعث می‌شود که آنها راحت‌تر و دقیق‌تر بتوانند فرزندان خود را ارزیابی و توانمندی‌هایشان را مشخص یا کشف نمایند.
● تاثیر روابط اجتماعی
هر چه‌قدر پدر و مادر خانواده و فرزندان بزرگ‌تر اصطلاحا اجتماعی باشند و اهل معاشرت، زمینه موفقیت در آنها بیشتر و بهتر فراهم می‌شود. در برخورد و نشست و برخاست با خانواده‌ها و افراد دیگر، فرزندان خانواده مهارت‌هایی را می‌آموزند که به آنها کمک می‌کند که به صورت ناخودآگاه و خودآگاه، دنبال شناسایی فرصت‌ها و راه‌های پیشرفت فردی و جمعی‌شان باشند.
داشتن ارتباط با خانواده‌های موفق و دارای فرزندان اهل پیشرفت، زمینه را برای موفقیت خودمان فراهم می‌کند چرا که آنها نیز در کنار پدر و مادر می‌توانند به عنوان الگوی غیرمستقیم، ایفای نقش کنند و فرزندان با نگاه کردن به آنها، از رفتار و منش صحیح‌شان الگو بگیرند.
● ازدواج با خانواده موفق‌تر
وصلت کردن اعضای خانواده با یک خانواده جدید که از نظر بعضی خصوصیات و ویژگی‌های اصلی و کلیدی، از خودمان بالاتر باشند (البته نه تفاوت خیلی زیاد و مشکل‌ساز و یا در زمینه‌مسایل صرفا مادی)، فرصتی برای پیشرفت و بهتر شدن فراهم می‌کند. وقتی پدر و مادر خانواده، به دنبال فراهم کردن زمینه ازدواج با خانواده‌ای باشند که موفقیت‌های بالاتر و بیشتری داشته‌اند و یا به فرزندان خود آموزش دهند که در انتخاب همسر‌ آینده، سعی کنند به دنبال کسی باشند که یکی دو پله از آنها بالاتر باشد تا آنها هم با الگوبرداری از آنها، خود را بالا بکشند، آن وقت می‌توان به موفقیت فرزندان کوچک‌تر هم امید بیشتری داشت.
● نقش مطالعه
معمولا پدران و مادران موفق، بیشتر اهل مطالعه هستند؛ مطالعه هم در زمینه‌های علمی و شغلی مرتبط با کار خودشان و هم در زمینه‌های اجتماعی که بتوانند از آموخته‌های آن برای تربیت فرزندان بهره بگیرند. معمولا پدران و مادران موفق، شرایط مطالعه بیشتر را برای فرزندان خود نیز فراهم می‌کنند، ضمن آنکه به فرزندان کوچک‌تر خود هم می‌آموزند که با نگاه کردن به برادر یا خواهر بزرگ‌ترشان، در هر زمینه‌ای که مسبب پیشرفت‌شان خواهد بود، تا می‌توانند مطالعه داشته باشند.
● ... و یک رقابت سالم
وجود یک فرزند موفق در خانواده، به پدر ومادر این امکان را می‌دهد که به راحتی و بدون نیاز به تلاش خیلی زیاد برای پیدا کردن یک الگوی مناسب، او را به عنوان الگوی دیگر فرزندان معرفی کنند و با ایجاد زمینه‌ای برای رقابت سالم، فرزندان را به مسابقه با هم بر سر پیشرفت علمی، تحصیلی و شغلی هدایت کنند. البته ضرورت دارد که این رقابت، صحیح و سالم و با شناخت صحیح از توانایی‌های فرزندان باشد تا خدای نکرده، مقایسه فرزندان با یکدیگر، زمینه‌ساز نکات منفی مثل سرزنش و حسادت و غیره نشود.
● گفتن ندارد که...
گفتن ندارد که شرط موفقیت صرفا داشتن یک خانواده موفق یا بهره‌مندی از فضای آرام خانواده و یا داشتن برادر و خواهر بزرگتری که در زندگی شخصی موفق باشند، نیست. این‌ها تنها برخی از عواملی هستند که می‌توانند بستر مناسبی برای کسب موفقیت در زندگی فراهم کنند.
دکتر علیرضا احمدوند
منبع : روزنامه سلامت