سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
« کتاب» و پنج زندان ممیزی
فصل برگزاری نمایش کتاب، فصل بازارگرمی و رونق مدح و مرثیه کتاب است. چه ستایشها میشود در وصف این «کیمیای معجزهگر، این یار مهربان» و چه مصیبتخوانیها در غم غربت آن در جامعه ما! هزار و یک دلیل و علت جامعهشناسانه و روانشناسانه و فلانشناسانه ارائه میشود که: چرا حال و روز «کتاب» و «مطالعه کتاب» در این سرزمین چنین است و در مقایسه با دیگر کشورها چنان! و البته بهرغم همه این «ستایش و سوگواریها»ی تکراری، هیچ چیز تغییر نمیکند. چهبسا روزبهروز وضعیت بدتر هم میشود. به نظر من در قضیه «مهجوری کتاب» در وطن ما، هیچکس مقصر نیست. نه حاکمیت، نه مردم! نه دستگاه ممیزی و نه رسانهها و ناشران و خریداران کتاب!
همه چیز به «خود کتاب» برمیگردد. کرم از تنه درخت است! کتاب، موجود عجیبی است. پدیدهای که با همه سر و وضع به ظاهر ساده و مظلومنما، اما بسیار تودار و آب زیرکاه است. به خیلی چیزها شبیه است، کاربرد دوگانه و چندگانه دارد، از اینرو میتواند «خطرناک» قلمداد شود. ملاحظه کنید:
ـ کتاب، شبیه نوزاد انسان است. فرآورده اوست، عصاره شخصیت و ژنتیک و تربیت انسان است، خواه مولف یا مترجم. در عین حال همین کتاب، چندین پدر و مادر و مدعی دارد، یک «بچه سرراهی» تمامعیار است. از «ویراستار» و «ناشر» گرفته تا «مامور سانسور» و حتی گاه، کتابفروش! اما و البته، از همه مدعیتر و سینهچاکتر، همان مامور سانسور است که سرانجام، شناسنامه کتاب را رقم میزند، خواه برای صدور خواه برای زدن مهر ابطال!
ـ کتاب همچون همه کالاهای ارزشمند و جذاب، «بالانشین» است، دکورها را جلوه میبخشد، روی پیشخوان و طاقچه رخنمایی میکند اما در عین حال، گاه بستهبسته در انبار چاپخانه در پستوی دستگاه ممیزی، در اداره اماکن و در راهروهای فلان ارگان امنیتی، خاک میخورد تا چه وقت به رستگاری هجرت به کارخانه مقواسازی نائل شود!
من خود بارها شاهد بودهام در این «موجود شیرین بالانشین و زینتآرای دکوراسیون خانههای مجلل»! بسته بسته همچون چارپایه چوبی یا صندلی پلاستیکی، محل نزول اجلال یک مشتری یا دوست در فلان کتابفروشی شده است!
کتاب، ابزار تعالی و رستگاری انسان است، آگاهیبخش و روشنگر و هدایتکننده است، چشم و گوش و هوش و خرد انسان را جلا میبخشد، به شعور جامعه میافزاید، بذر پرسش و چون و چرا در کالبد افسرده از تقلید و تبعیت، میافشاند و جوانه کنجکاوی را در وجود انسان بارور میکند. با همه این اوصاف گاه کتاب بهمثابه «آلت جرم»، چیزی شبیه دشنه، پنجه بوکس، چاقوی ضامندار، مستمسک صدور حکم کیفری قاضی میشود که باید بیدرنگ آن را توقیف کرد!
کتاب، برای نویسنده یا مترجم، اسباب آبرو و عزت و احترام است، منزلت به بار میآورد. تکریم و قدرشناسی میآفریند. اما و البته، محکومیت و محرومیت و ناسزا و زندان هم دارد. نویسنده، به خاطر «کتاب» است که زندانی میشود وگرنه کسی با او پدرکشتگی ندارد!
کتاب طبع لطیفی دارد به ظرافت برگ گل بسیار نازکنارنجی و عاطفی و شکننده. به آرامی باید با او مدارا کرد، ورق زد، از گزند آسیب مصونش داشت، از تا خوردن و مچاله شدن و زیر دست و پا افتادنش مراقبت کرد. اما در عین حال، کتاب، همچون «سرنیزه» است که میتوان با اتکا و پشتگرمی به آن، حکومت کرد، حتی قابلیت بیشتری نسبت به سرنیزه دارد. چون به قول مشهور: «به سرنیزه میتوان تکیه کرد، اما روی آن نمیتوان نشست.» در حالی که به کتاب میتوان تکیه کرد و روی آن نیز میتوان نشست. از این دست ویژگیهای دوگانه درباره کتاب بسیار میتوان برشمرد. اما مقصد این بود که نشان دهم، عیب از خود کتاب است و نه هیچ چیز دیگر!
آیا چنین موجود هزارلای غلطانداز را جز این سزاوار است که در «زندان ملاحظات» در «چنبره انواع ممیزی» گرفتار شود؟!
● کتاب در چنبره ممیزیهای پنجگانه
کتاب، پدیده شگفتانگیزی است که اندک از بسیار، شرح وصفش است، همچون خدایان اساطیری گرفتار پنج زندان است و لابد باید باشد:
۱-) زندان «ممیزی قانون»
مقررات سانسور، به استناد هر اصل و ادعا و مرام و دیکته، مهمترین شالوده در بند کردن کتاب است. مساله این نیست که کتاب از هر معیار موجه و پذیرفته شده اخلاقی و شرافتمدانه و قانونی، یکسره معاف و یله و آزاد است. مسئله این است که برای پایش این معیارها، دستگاه سانسور پذیرفتنی نیست. تنها و تنها، نویسنده کتاب و خواننده آن – یعنی جامعه- ضامن پایش آن معیارها هستند و البته داوری میان این دو اگر ضرورت یافت برعهده هیات منصفه است.
۲) زندان «ممیزی سیاست»
بسته به اینکه کدامین گرایش سیاسی در مسند قدرت باشد، چه دولتی و چه وزیری توفیق خدمتگزاری به خلایق عرصه فرهنگ و هنر پیدا کند، سایه سیاست آن حضرت والا بر سرنوشت کتب سنگینی خواهد کرد.
«ممیزی سیاست» گاهی فراتر، بیمنطقتر و خودکامانهتر از «ممیزی قانون» است. حرف، حرف وزیر است که قدرت، بودجه و چیزهای دیگر در دست اوست.
۳) زندان «ممیزی سلیقه»
اینک نوبت به «کارشناسان بررسیکننده کتاب در دستگاه ممیزی» میرسد. صرفنظر از گرایش سیاسی آنان، بسته به نوع سلیقه و سائقه و ذائقه فرهنگی و نیز چگونگی برداشت از ضوابط و مقررات به اصطلاح قانونی سانسور، کتاب مورد نمدمالی قرار میگیرد. اشعریمآبی و اخباری مسلکی، راه را بر کتابهای استدلالی میبندد، فقهگرایی و رسالهمحوری، بر هر نوآوری در عرصه اندیشه و دین خط بطلان میکشد، عرفانزدگی افراطی از رویکرد تعقلی میهراسد، توطئهاندیشی سیاسی در ورطه نمادگرایی و کشف «استعاره و رمز و سمبل و کنایه» گرفتار میشود و از روی احتیاط به سانسور متوسل میشود. از همه مهمتر و آزاردهندهتر، نافهمی و کژفهمی مطلب، به «ممیزی سلیقه» میدان میدهد و سرانجام «این کتاب» است که به انبار میرود.
۴) زندان «ممیزی اقتصاد»
ناشران البته حق دارند نگران «سرمایه» و «اعتبار» خود باشند. «کتابی» که از یکسو دست به گریبان زندان ممیزیهای پیشگفته است و از سوی دیگر همچون «دخترکان دمبخت» باید منتظر «خواستگار» گاه ماهها و حتی سالها در قفسه کتابفروشی جا خوش کند، چهبسا شایسته زندان «ممیزی اقتصاد» است! ناشر حق دارد حساب سود و زیانش را بکند و این «کتاب» است که در «ممیزی اقتصاد» توفیق انتشار مییابد یا نه!
۵) زندان «ممیزی مربیان»
«خانواده، مدرسه، دانشگاه، کتابچه عمومی» این متولیان مادامالعمر صیانت از هویت جامعه به ویژه نسل جوان! نقش مهمی در فرآیند ممیزی کتاب دارند. در واقع اینها کار ناتمام آن چهار زندان را تمام میکنند.
این عزیزان، البته تنها به خاطر مصلحت و خیرخواهی آنچه را که صلاح نمیدانند از دسترس کودکان و نوجوانان و جوانان دور میکنند، از قفسه کتابخانه برمیدارند و اصلا اجازه نمیدهند به کتابخانه وارد شود. زندان «ممیزی مربیان» بسیار دلسوزانه، زیرپوستی، لطیف و بیسروصداست.
آیا برگزاری نمایشگاه سالانه کتاب با همه «سروصدایش»، «برو بیایش»، «تخمه و بستنی و ساندویچ و تنقلاتش» و نیز با همه بستههای کتاب که داخل و خارج میشوند، میتواند کتاب را اگر نه از همه «پنج زندان ممیزی» حتی از برخی، رهایی بخشد؟
نویسنده : احمد پورنجاتی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست