سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
نفت ثروت بینالنسلی
نفت و گاز کانون اقتصاد جهانی و موتور چرخه اقتصاد بینالمللی است بهمین علت در نیم قرن اخیر بنیاد همه جنگها تسلط بر منابع نفتی جهان بوده است. استخراج نفت برای تولیدکنندگان آن دارای فرآیند ارزش افزودهای است که در هیچ کالای دیگری وجود ندارد بهمین علت برخی اقتصاددانان برجسته نظیر کارل مارکس و دیوید ریکاردو درآمد حاصل از این گونه منابع طبیعی را «رانت ارضی» نامیدهاند. کشورهای صادرکننده نفت در دو بلوک جداگانه صفآرائی کردهاند. بلوک اول بلوک اوپک و بلوک دوم شامل انگلستان، نروژ، روسیه، آنگولا و امریکای شمالی است که مجموعاً حدود ۵۰ میلیون شبکه از ۸۰ میلیون شبکه تولید نفت جهان را تامین میکنند.
سرعت رشد اقتصاد جهانی و حجم ذخایر کشف شده نفت و ضریب بهرهوری از منابع نفتی مدتهاست که باعث شده جهت تأمین انرژی جایگزین اقداماتی صورت گیرد اما هزینه تحقیق و توسعه از یکطرف و ارزان و سهلالوصول بودن نفت باعث گردیده تا این فرآیند کشف منابع جایگزینی چندان با سرعت و جدیت دنبال نشود به طوری که همین منبع ارزان و سهلالوصول باعث عدم سرمایهگذاری در پالایشگاهها جهت ایجاد فرآوردههای نفتی نظیر بنزین در همه کشورها شده بود که در حال حاضر بعنوان نقطه کلیدی فشار بر کشورها به شمار میرود. ایران یکی از کشورهای اصلی تأمینکننده انرژی (با وجود منابع عظیم نفت و گاز) به شمار میرود که متأسفانه هیچگاه برنامه روشنی جهت استفاده از این منبع عظیم نداشته جز آنکه هزینههای جاری و عمرانی کشور از محل درآمدهای نفتی تأمین شده در حالی که در کشوری نظیر نروژ همه ساله درصدی از منابع نفتی در صندوق خاصی به نام «صندوق ذخیره آینده نروژ» پسانداز و از محل این صندوق سرمایهگذاریهای عظیمی در جهان صورت گرفته است. گفته میشود توانائی این صندوق در حال حاضر چنان است که منابع صندوق قادر به پرداخت ماهانه ۱۵.۰۰۰ دلار به هر نروژی بمدت دهسال میباشد. اگرچه بهای نفت بعنوان یک کالای ذیقیمت و حساس آن در بازار براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود اما مسائل سیاسی در تعیین قیمت نفت در بسیاری گذرگاههای تاریخ تعیینکننده بوده است. مثلاً در بحبوحه دستیابی به نفت شمال و لزوم سرمایهگذاری سنگین جهت استخراج نفت از دریای شمال، کمپانیهای نفتخوار در یک سناریوی جهانی و با یک ترفند سیاسی بهای نفت را در اواخر دهه ۷۰ به چهل دلار کشانیدند که این موضوع بعدها در گزارش سناتور تاورز امریکائی به عنوان بخشی از سناریوی تغییرات سال ۱۳۵۷ در ایران و قدارهکشی انگلستان روبروی امریکا معرفی شد و احتمالاً در آینده هم سناریو فعلی افشاء خواهد شد.
استفاده بهینه از منابع نفتی باعث رونق و توسعه اقتصادی در برخی کشورهای صادرکننده نفت شده اما متأسفانه در کشور ما با وجود دستیابی به ثروت عظیم منابع طبیعی هنوز با مقوله رفاه اجتماعی و توسعه اقتصادی فرسنگها فاصله داریم انتشار گزارش توسعه جهان در سال ۲۰۰۶ توسط بانک جهانی حکایت دردناک سقوط درآمد سرانه کشور ما و برتری برخی کشورهائی که تا همین چندصباحی بیش جزء بدهکاران جهان بودند را نمایش میدهد. جدول مقایسهای ذیل گویای این وضوح میباشد:
● درآمد سرانه سال ۲۰۰۶- مبالغ دلار
▪ ایران/۲.۳۰۰
▪ آلبانی/ ۲.۰۸۰
▪ الجزایر/ ۲.۲۸۰
▪ بلاروس/۲.۱۲۰
▪ بوسنی هرزه گوین/۲.۰۴۰
▪ گواتمالا/۲.۱۳۰
▪ پاناما/۴.۴۵۰
▪ پرو/۲.۳۶۰
▪ السالوادور/۲.۳۵۰
▪ مقدونیه/۲.۳۵۰
▪ لبنان/۴.۹۸۰
▪ کویت/۱۷.۹۷۰
▪ اردن/۲.۱۴۰
▪ نامیبیا/۲.۳۷۰
▪ ونزوئلا/۴.۰۲۰
▪ اوروگوئه/۳.۹۵۰
و با مقایسه درآمد سرانه سال ۱۳۵۶ که رقمی معادل ۲.۲۰۰ دلار بوده و در شرایطی که نسبت درآمد دهک ثروتمند کشور به دهک فقیرترین حدود ۲/۱۷ برابر میباشد که یکی از بالاترین نسبتهای غیرعادلانه و حکایت از چپاول ثروت جامعه توسط دهک اولیترها دارد. باید تدبیری خردمندانه برگزید. تحقیقات جامعهشناسی اقتصادی نشان میدهد که کشور ایران در مقاطع سالهای ۱۳۵۳، ۱۳۵۶، ۱۳۵۸ دارای شرایط گذر سریع از مرحله سنتی به توسعه اقتصادی بوده که به لحاظ فقدان برنامهریزی و نبود عزم ملی توسعه این مقاطع و فرصتهای تاریخی نتوانست ایران را وارد فاز توسعه یافته نماید. در حال حاضر که افزایش قابل ملاحظهای در بهای نفت بوجود آمده این فرصت را یک مقطع تاریخی برای جهش به توسعه بدانیم و با اتکای به یک راهکار علمی و عملی کشور را از بحران ساختاری نجات دهیم و این امری محال نیست. نفت و منابع طبیعی ثروت بینالنسلی به شمار میروند و هیچ دولتی حق ندارد کلیه منابع نفتی را مصروف دورۀ حاکمیت خود نماید. بلکه باید درآمدهای نفت در دو بخش اساسی مصروف گردد: بخش ساختارهای زیربنایی (فعالیتهای عمرانی) و بخش سرمایهگذاریها، زیرا درآمدهای نفتی برای کشورهای صادرکننده نفت از اهمیت بسزایی برخوردار است و چگونگی استفاده از آن همواره مورد توجه مسئولان سیاسی و اقتصادی این کشورها بوده به ویژه لزوم استفاده صحیح از این درآمدها بخصوص در مقاطع افزایش قیمت نفت موضوعی است که کارشناسان اقتصادی بر آن تأکید داشتهاند بهمین علت کارشناسان عملکرد گذشته دولتمردان ایران را در استفاده از این درآمدها مثبت ارزیابی نمیکنند و معتقدند این درآمد نه تنها مسائل و مشکلات ایران را حل نکرده، بلکه موجبات بحران ساختاری در سیاست و اقتصاد را فراهم آورده و «نفت سالاری» جایگزینی بودجه بهینه شده است.
یکی از اقدامات مهم همه دولتهای توسعهای نفتی تشکیل حساب صندوق ویژه ارزی است که با تأسیس این حساب مازاد درآمدهای نفتی دولتها به این صندوق واریز میشود تا با توجه به روند صعودی قیمت نفت در سالهای اخیر این درآمدها صرف توسعه کشور و افزایش تولید شود. سیاست حاکم بر صندوق ارزی عدم اختصاص درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت به هزینههای جاری، بکارگیری آن در سرمایهگذاریهای زیربنایی و پروژههای عمرانی و اختصاص این درآمدها به بخش خصوصی از جمله راهکارهای اساسی استفاده از ذخایر صندوق ارزی بود. علیرغم سیاست فوق متأسفانه در سالهای اخیر دولت موفق نشده از منابع درآمدی برای افزایش سرمایهگذاریها، توسعه بخش صنعت، امکان حضور بخش خصوصی در اقتصاد ملی و ایجاد اشتغال استفاده بهینه کند و بیشتر در راستای تأمین هزینههای جاری و کسری بودجه دولت صرف شده که برای اقتصاد ایران زیانآور عمل کرده است. مضافاً بر آنکه بخش خصوصی هم بعلت فقدان نظارت مالی بخشی از منابع ارزی را به دارائی شخصی برونمرزی تبدیل کردند.
موجودی حساب ذخیره ارزی ایران در پایان سال ۲۰۰۴ میلادی معادل ۱/۱ و پایان سال ۲۰۰۵ معادل ۲/۲۱ میلیارد دلار بوده است. با توجه به قیمتهای صعودی نفت خام و فروش هر بشکه نفت خام صادراتی به میزان حدود ۷۰ دلار در شرایط کنونی، گفته میشود موجودی حساب ذخیره ارزی تا پایان سال ۲۰۰۶ به حدود سی میلیارد دلار باید برسد و بعید نیست که برای اولین بار در تاریخ ایران درآمدهای کشور از مرز پنجاه میلیارد دلار عبور کند.
کارشناسان اقتصادی برداشت از منابع حساب ذخیره ارزی برای هزینههای جاری را مهمترین علت ابتلای اقتصاد ایران به بیماری هلندی در سالهای اخیر میدانند.
بر اساس فرمولهای اقتصادی که عملکرد اثباتی آن غیرقابل انکارست هزینه کردن درآمدهای نفت و گاز، نقدینگی را افزایش داده و تورم افسارگسیختهای را در ایران به وجود آورده است. دولت برای مداوای این بیماری تاکنون سیاست اصولی نداشته و در سالهای اخیر شاهد برداشت از حساب ذخیره ارزی جهت تامین هزینههای جاری، اولویتهای اقتصادی را زیر سوال برده است. بنظر میرسد جهت مقابله با بیماری هلندی باید حداقل سیاستهای ذیل انجام پذیرد:
● نظارت موثر مجلس در بهرهبرداری از منابع حساب ذخیره ارزی.
تغییر سبد ارزی از دلار به مجموعه ارزی بینالمللی و عدم تبدیل مستقیم درآمدهای ارزی به ریال.
قرار گرفتن نفت به عنوان بخش راهبردی اقتصاد و صنعت.
بازنگری در عملکرد حساب ذخیره ارزی متناسب با قیمتهای نفت و تغییر در هزینه کردن ذخایر آن.
سرمایهگذاری بخشی از درآمدهای ارزی در بازارهای بینالمللی و تزریق نکردن همه درآمدهای ارزی به اقتصاد کشور.
باید توجه داشت که افزایش مداوم قیمت نفت بستر لازم جهت تولید انرژیهای جدید و کاهش مصرف انرژی فسیلی بویژه از طریق انرژی هستهای بوجود آورده کما اینکه امریکا در نظر دارد طی سه سال آینده ۱۱ نیروگاه هستهای تاسیس کند. دستیابی به انرژیهای جایگزین نه تنها برای مصرفکنندگان بلکه برای صادرکنندگان نفت از جمله ایران اهمیت بسزایی دارد چون نفت از انرژیهای پایانپذیر است و بالاخره روزی به پایان خواهد رسید.
آخرین برآوردهای منتشر شده کل ذخایر نفت جهان را در حال حاضر یک تریلیون و ۷۵۰ میلیارد بشکه برآورد ساخته که این رقم نیاز جهان را تا مدت چهل سال تامین میکند. ذخایر نفت خام ایران حدود ۱۳۷ میلیارد بشکه معادل ۱۱/۶ درصد کل ذخایر نفت خام جهان اعلام شده است.
● پیشبینی قیمت نفت در آینده
حمله به عراق و ناکامی امریکا در سیاستهای خاورمیانهای که همانا تسلط و استیلا بر منافع نفتی خاورمیانه و کنترل جغرافیای سیاسی چین میباشد. قیمت نفت را طی یک روند صعودی به بیش از ۷۰ دلار رسانید. کارشناسان و سازمانهای اقتصادی بینالمللی پیشبینیهای متفاوتی برای آینده قیمت نفت دارند و دلایل متعددی را نیز برای پیشبینیهای خود ذکر میکنند..
آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند طی ماههای آینده تقاضا برای نفت و فرآوردههای نفتی از عرضه آن پیشی خواهد گرفت بهمین علت شاهد نوسان شدید قیمت نفت خواهیم بود.
بر اساس این گزارش پیشبینی میشود با نزدیک شدن به فصل سرما و به طول انجامیدن تعمیر تجهیزات نفتی آسیب دیده از طوفان کاترینا در امریکا، تقاضای نفت خام افزایش چشمگیری خواهد یافت. این در حالی است که کارشناسان معتقدند تعمیر پالایشگاههای آسیبدیده از طوفان مذکور تا پایان سال ۲۰۰۶ نیز طول خواهد کشید، در نتیجه نمیتوان به افزایش تولید امریکا طی چند ماه آینده امیدوار بود. در صورت تداوم افزایش بهای نفت طی ماههای آینده، باید منتظر واکنش کشورهای صنعتی و برداشت آنها از ذخایر راهبردی بود.
صندوق بینالمللی پول با احتمال ۲۰ درصد پیشبینی کرد که بهای نفت خام تا پایان سال جاری میلادی به بشکهای ۸۰ دلار برسد. این در حالی است که صندوق بینالمللی برآورد قبلی خود را درباره بهای نفت خام در سال ۲۰۰۵ نیز تغییر داده بود. بر این اساس در حالی که صندوق بینالمللی پول قبلاً نفت ۵/۴۶ دلاری را برای سال ۲۰۰۵ پیشبینی کرده بود، این رقم را به ۲۳/۵۴ دلار برای هر بشکه افزایش داد. همچنین پیشبینی کرد بهای نفت خام در سال ۲۰۰۶ به طور متوسط به بشکهای ۶۱ دلار و ۷۰ سنت برسد. نکته حائز اهمیت آنکه به ازای هر ده درصد افزایش در بهای نفت خام، رشد اقتصاد جهانی یک دهم تا پانزده صدم درصد کاهش مییابد لذا باید حساسیت چین و هند به عنوان دو کشور قدرتمند نیازمند نفت را ارزیابی نمود.
صندوق بینالمللی پول علت افزایش قیمت نفت را کاهش عرضه، افزایش بیش از اندازه تقاضای جهانی و انتظارات تورمی نسبت به بازار نفت خام دانست. اما واقعیت کتمان قضیه «تسلط انحصارات نفتی بر بازارهای جهانی نفت و دستیابی به سود فوقالعاده میباشد».
سال گذشته مرکز مطالعات انرژی جهانی (CGES) اعلام کرده بود که قیمت نفت در سال ۲۰۰۶ بیش از ۵۰ دلار در هر بشکه خواهد بود. این مرکز در گزارش اخیر خود اعلام کرد که با وجود کاهش احتمالی تقاضای نفت جهان در سال آینده، قیمت نفت در سال ۲۰۰۶ بیش از ۵۰ دلار خواهد بود و میزان تقاضای نفتی جهان در این سال حدود ۱/۱ میلیون بشکه در روز یعنی معادل ۳/۱ درصد کاهش مییابد در حالی که شرایط فعلی برآوردهای این مرکز را تأیید نمینماید.
این مرکز محدودیت پالایش را علت اصلی گرانی نفت در سال ۲۰۰۶ دانسته و اعلام کرد در صورت افزایش چشمگیر تولید نفت کشورهای غیرعضو اوپک در سال آینده ممکن است سازمان اوپک برای جلوگیری از کاهش شدید قیمت نفت مجبور شود که تولید خود را کاهش دهد. این فرضیه در شرایط کنونی که روسیه تعارضات اساسی با امریکا و اروپا به ویژه در مورد قیمت صدور گاز اروپا دارد پایدار نمیباشد.
پیشبینی میشود با ادامه روند افزایش تقاضای جهانی نفت و ادامه مشکلات پالایشگاهی و در صورت ایجاد بحران در روابط ایران و امریکا قیمت نفت طی یکدوره کوتاه به بیش از ۱۰۰ دلار برسد و در بلندمدت تقاضای جهانی انرژی بیش از پیش افزایش خواهد یافت زیرا همگان درخواهند یافت که حتی نفت بشکهای ۱۰۰ دلار نیز بسیار ارزان است. البته در این میان چنانچه کشورهای صادرکننده نفت نتوانند این فرصتها را به راهبردهای اقتصادی تبدیل کنند همین افزایش قیمت نیز به معضلات آنها خواهد افزود. بنابراین توصیه میشود حداقل موارد ذیل در دستور کار دولتمردان قرار گیرد:
ـ توجه ویژه به نیروی انسانی کارآمد در بخش نفت و انرژی و برقراری نظام شایستهسالاری.
ـ تعامل صنعت نفت و تعامل بخش انرژی با اقتصاد ملی و تعیین نحوه این تعامل در برنامهریزی کوتاهمدت و ـ بلندمدت با سایر حوزههای اقتصادی و صنعتی
ـ کاهش استفاده از نفت و گاز در سبد انرژی مصرفی و مطالعه و تحقیق در مورد انرژیهای جایگزین انرژی فسیلی در شرایط اقتصاد جهانی
ـ کاهش تخصیص درآمدهای نفتی به هزینههای جاری مصرفی
ـ توسعه ظرفیت تولید نفت خام و امکان دستیابی به ظرفیت مازاد (به ویژه از طریق افزایش ضریب استخراج نفت)
ـ سرمایهگذاری در بخش انرژی از طریق ایجاد نیروگاههای گازی و اجتناب از شیوههای سنتی لولهکشی که از نظر اقتصادی فاقد توجیه میباشند.
ـ در نظر گرفتن تحولات قیمت نفت و توجه به پیشبینی کارشناسان مبنی بر تداوم این روند صعودی و یا کاهش روند صعودی.
ـ سرمایهگذاری در بخش صنایع بالادستی و میاندستی پتروشیمی به ویژه آن بخش از تولیدات پتروشیمی که با حیات اقتصادی کشور ارتباط دارد. البته در این میان باید کوشش کرد از راهکارهای تعجیلی که موجب خرید چندباره دانش فنی و تولیدات محصولاتی است که قابل رقابت با بازار منطقه هم نمیباشد اجتناب کرد.
ـ سرمایهگذاری در بخش پالایشگاهی به طور یکه حداقل، تقاضای مصرف بنزین داخلی تامین گردد زیرا برای کشور نفتخیزی مثل ایران شایسته نیست ۵ میلیارد دلار صرف تأمین بودجه واردات بنزین گردد در حالی که کل صادرات محصولات طرحهای پتروشیمی به ۴ میلیارد دلار هم نمیرسد.
ـ تدوین سیاست اقتصادی کشور بر مبنای توسعه ملی فراگیر نیروی انسانی و ثروت منابع و گریز از راهکارهای مقطعی و وارداتی که امنیت زندگی مردم را با تهدید مواجه میسازد.
financialknowledge.blogfa.com
غلامحسین دوانی
عضو شورای عالی جامعه حسابداران رسمی ایران
مأخذ
بازار نفت و درآمدهای ارزی ایران سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی- نشریه شمارۀ ۲۲
غلامحسین دوانی
عضو شورای عالی جامعه حسابداران رسمی ایران
مأخذ
بازار نفت و درآمدهای ارزی ایران سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی- نشریه شمارۀ ۲۲
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست