چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
چرا پیامبر اسلام در خانه خود به خاک سپرده شد؟
آن روزها زمزمه اسلام، آیین جدیدی که محمد(ص) در مکه آورده بود در شهر یثرب پیچیده بود و گروهی از دو قبیله بزرگ و مشهور «اوس» و «خزرج» این آیین را پذیرفته بودند و در دو سال پی در پی پیمانی در مکه با محمد(ص) بسته بودند و در پیمان دوم او را به شهر خود دعوت کرده، وعده حمایت و پشتیبانی به او داده بودند.
اینک خبر میرسید که پیامبر اسلام که از طرف قریش در فشار بود، بنابر این دعوت، مکه را ترک گفته رهسپار یثرب شده است. یثرب حال و هوای دیگری داشت، چشمهای مشتاق نو مسلمانان و همه آنان که دورا دور شیفته سخنان و رفتار او شده بودند به راه مکه دوخته شده بود و در انتظار ورود او به این شهر روزشماری میکردند. این انتظار چندان طول نکشید که خبر رسید پیامبر اسلام به دهکده «قبا» در حومه یثرب - که محل سکونت چند قبیله بود - وارد شده است. رسول خدا پس از چند روز توقف در قبا همراه گروهی از بنینجار (اقوام مادری عبدالمطلب) سوار ناقهای شده روانه یثرب گردید. هنگام ورود او به شهر، مردم با شور و علاقه فراوان از او استقبال کردند. سران و بزرگان قبائل، زمام ناقه پیامبر را میگرفتند و درخواست میکردند حضرت در محله آنها فرود آید. پیامبر میفرمود: راه شتر را باز کنید، او ماموریت دارد، او هر جا بخوابد، من همان جا فرود خواهم آمد (گویا رسول خدا با این تدبیر میخواست مثل داوری در باره نصب حجرالاسود، افتخار و شرف میزبانی او نصیب قبیله یا خاندان خاصی نشود و در آینده مشکلی ایجاد نشود) سرانجام شتر در محله بنینجار در زمینی نزدیک خانه ابو ایوب انصاری (خالد بنزید خزرجی) بر زمین خوابید. در این هنگام که انبوه مردم در اطراف پیامبر گرد آمده هر کدام خواستار میزبانی حضرت بودند، ابو ایوب اثاث و لوازم سفر حضرت را به خانهاش برد و پیامبر به خانه او رفت.
بدین ترتیب افتخار میزبانی پیامبر نصیب ابوایوب گردید.
● بنای مسجد
پیامبر اسلام پس از استقرار در یثرب لازم دید مسجدی ساخته شود تا مرکز آموزش و پرورش مسلمانان و جایگاه تجمع آنان هنگام نماز جمعه و جماعتباشد، از این جهت زمینی را که روز نخستشتر او در آنجا بر زمین خوابیدهبود، و متعلق به دو یتیم بود از سرپرست آنان خریداری کرد و به کمک مسلمانان در آنجا مسجدی ساخت که مسجد النبی خوانده شد.
● حجره مسکونی پیامبر
پس از تکمیل مسجد، در کنار آن (در سمتشرقی) دو حجره جهتسکونت پیامبر و همسرانش ساخته شد: حجرهای برای سوده و حجرهای برای عائشه. پیامبر اسلام این دو را پس از درگذشتحضرت خدیجه تزویج کرده بود. پس از آماده شدن حجره که بسیار ساده و محقر و با مصالح ابتدایی ساخته شده بود، حضرت از خانه ابو ایوب به آنجا منتقل شد.
حجره پیامبر به دیوار شرقی مسجد متصل بود و دری از آن قسمتبه مسجد باز میشد و از دیگری به بیرون راه داشت. پیامبر اسلام تا آخر عمر همچنان در آن حجرهها سکونت داشت و سرانجام در حجره عائشه رحلت نمود و (به تفصیلی که خواهیم نوشت) در همان جا به خاک سپرده شد.
● توسعه مسجد
در زمان خلافت ولید بنعبدالملک که به دستور وی مسجد النبی توسعه یافت، عمر بنعبدالعزیز حاکم مدینه در توسعه مسجد، حجرههای همسران پیامبر را خراب کرده جزء مسجد قرار داد. اما اطراف حجره عائشه را که قبر مطهر حضرت در آن قرار داشتبا دیواری، از فضای عموم مسجد جدا کرد.
طی ادوار بعدی توسط برخی از خلفا و سلاطین، مسجد نبوی توسعه یافت که بیشترین توسعه در زمان ما، در دوران حکومتخاندان سعودی در عربستان صورت گرفته است. در موقعیت کنونی مسجد، قبر مطهر پیامبر (و نیز ابوبکر و عمر) و همچنین حجره حضرت فاطمه که ضریح قدیمی و آهنی مشبک آن را احاطه کرده در داخل مسجد و در چند متری دیوار شرقی مسجد قرار دارد.
● چرا پیامبر اسلام در خانه خود به خاک سپرده شد؟
اشاره کردیم که رسول خدا در خانه خویش به خاک سپرده شد، اما این که علت و انگیزه انتخاب این محل چه بوده محور اصلی این مقاله است و لازم است در این باره توضیح دهیم.
وهابیان چون سفر برای زیارت قبور صالحان و نیز ساختن بقعه و بنا بر فراز آنها و دست مالیدن و تبرک به آنها را حرام میدانند، با استناد به حدیثی که از طریق عائشه از پیامبر اسلام نقل میکنند علت دفن حضرت در خانه مسکونیاش را از دلایل این حکم میدانند و ادعا میکنند برای آنکه قبر پیامبر مسجد قرار نگیرد و در دسترس مردم نباشد، آن حضرت وصیت کرد که در حجره مسکونیاش دفن گردد. حدیثیاد شده بدین صورت است:
عن عائشة رضی الله عنها قالت: قال النبی(ص) فی مرضه الذی لم یقم منه: لعن الله الیهود اتخذوا قبور انبیائهم مساجد. قالت عائشة: لو لا ذلک لابرز قبره، خشی ان یتخذ مسجدا عائشه میگوید: پیامبر اسلام(ص) در آن بیماری که به دنبال آن از دنیا رفت، فرمود: لعنتخدا بر یهود باد! قبور پیامبرانشان را مسجد قرار دادند. عائشه افزود: اگر این ملاحظه نبود، قبر پیامبر [توسط مسلمانان] آشکار میگردید، او ترسید قبرش را مسجد قرار دهند.
ابن تیمیه، بنیانگذار وهابیت در توضیح این حدیث مینویسد: چون پیامبر، کسانی را که قبور را مسجد قرار میدهند، لعن کرد و امتخود را از این کار برحذر داشت و نهی نمود، و از اینکه قبر او را عید قرار دهند نهی نمود، از اینرو در اتاق خود دفن گردید تا کسی نتواند قبر او را مسجد یا عید قرار دهد ... بر خلاف دیگران که در بیابان دفن میشوند، پیامبر در خانهاش دفن گردید چون ترسید قبر او مسجد قرار گیرد. او در خانهاش به خاک سپرده شد تا قبر او را نه مسجد قرار دهند و نه عید و نه بت.
استناد ابن تیمیه به این حدیث و احادیث مشابه دیگر در زمینه نهی از مسجد قرار دادن قبرها - که از طریق اهل سنت نقل شده - مانند بسیاری دیگر از استدلالهای او است که موضوع یا حکمی را مسلم میگیرد و موضوعها و مسایل دیگر را بر آن استوار میسازد در حالی که از نظر مخالفان او، موضوع یا حکم نخست مورد قبول نیست تا مسائل متفرع بر آن نیز ثابت گردد. در اینجا اجمالا باید توجه داشت که مقصود از احادیثیاد شده، بت قرار دادن یا قبله قرار دادن قبور است زیرا یهود و نصاری چنین میکردند. اما حرمتساختن مسجد بر فراز قبرها یا کنار آنها از احادیث استفاده نمیشود.
اما این ادعا که پیامبر اسلام(ص) برای آنکه قبرش مسجد و بت قرار نگیرد، در خانهاش دفن گردید، هیچ سند و مدرکی ندارد جز اظهار نگرانی عائشة در دنباله حدیث که ابنتیمیه نیز به آن استناد کرده است. یعنی جمله «لو لا ذلک لابزر قبره، خشی ان یتخذ مسجدا»: اگر این ملاحظه نبود قبر پیامبر آشکار میگردید، [پیامبر] ترسید که قبر او را مسجد قرار دهند.
این حدیث را مسلم در صحیح خود از طریق دیگر، از عائشه بدین صورت نقل کرده: قال رسول الله(ص) فی مرضه الذی لم یقم منه: لعن الله الیهود و النصاری التخذوا قبور انبیائهم مساجد، قالت فلو لا ذلک ابرز قبره غیر انه خشی ان یتخذ مسجدا. یادآوری میشود که در این حدیث کلمه «خشی» توسط شارح صحیح بخاری به صورت فعل ماضی معلوم (خشی) و توسط شارح صحیح مسلم به صورت مجهول (خشی) اعرابگذاری و ضبط شده است. چه «خشی» را معلوم بخوانیم و چه مجهول، در هر حال این سخن، استنباط و اظهار نظر عائشه است نه سخن پیامبر. بخاری این حدیث را در صحیح خود در کتاب «جنائز» نیز نقل کرده و در آخر آن سخن عائشه بدین صورت اضافه شده است: و لو لا ذلک لابرزوا قبره غیر انی اخشی ان یتخذ مسجدا.: «اگر این ملاحظه نبود قبر او را آشکار میکردند ولی من میترسم آن را مسجد قرار دهند.» اگر مدرک و دلیل دفن پیامبر در اتاق مسکونی آن حضرت را این حدیث قرار دهیم موضوع هیچ ارتباطی با پیامبر نخواهد داشت زیرا این عائشه است که میگوید: میترسم قبر پیامبر را مسجد قرار دهند، نه پیامبر!
از طرف دیگر اظهار نظر منقول از عائشه نه با احادیثی که از طریق شیعه رسیده سازگار است و نه با احادیثی که در کتب و سنن اهل سنت نقل شده است.
● علت انتخاب محل دفن پیامبر اسلام(ص) از دیدگاه احادیث
«ابنماجه» قضیه را چنن نقل میکند: مسلمانان در تعیین محل قبر پیامبر اختلاف نظر پیدا کردند: گروهی گفتند: در مسجدش دفن شود، گروهی گفتند: با اصحابش دفن شود. ابوبکر گفت: از پیامبر شنیدم میفرمود: «هر پیامبری، هر جا که از دنیا رفت، در همان جا دفن میشود» از اینرو بستر پیامبر را که در آن درگذشته بود، بلند کردند و در محل آن قبر کندند و نیمه شب چهارشنبه به خاک سپردند. «مالک» روایت میکند که پیامبر اسلام(ص) روز دوشنبه از دنیا رفت و روز سهشنبه به خاک سپرده شد و مردم، بدون جماعت و تک تک بر جنازه او نماز خواندند [آنگاه] گروهی گفتند: نزد منبر دفن شود. دیگران گفتند: در بقیع دفن شود، ابوبکر آمد و گفت: از پیامبر شنیدم میفرمود: «هر پیامبری در همان محلی که در آنجا فوت کرده، دفن میشود» پس در همان جا برای حضرت قبر کندند.
«احمد زینی دحلان» پس از نقل سخنان ابوبکر، اضافه میکند: علی گفت: من نیز این سخن را از پیامبر شنیدم.
«علی بنبرهان الدین حلبی» در این باره چنین مینویسد: اصحاب پیامبر در تعیین محلی که پیامبر در آنجا دفن شود، اختلاف پیدا کردند: برخی گفتند: باید حمل شود و در کنار قبر ابراهیم خلیل دفن گردد. ابوبکر گفت: او در همان محلی که در آن درگذشته است دفن کنید زیرا خداوند روح او را در محل پاک قبض کرده است.
در روایتی آمده است: ابوبکر گفت: من در این باره حدیثی از پیامبر شنیدم که میفرمود: «هر پیامبری هر جا که از دنیا رفت، در همانجا دفن میشود.» در برخی روایات سخن ابوبکر با این لفظ نقل شده است: «خداوند روح هیچ پیامبر را قبض نمیکند مگر در همان محلی که باید در آنجا دفن شود.»
نیز از ابوبکر نقل شده است که: از پیامبر شنیدم میفرمود: «هر پیامبری در جایی که در نظر او از همه جا محبوبتر است از دنیا میرود.» در حدیث آمده است «هر پیامبری که درگدشته، در همانجا که از دنیا رفته به خاک سپرده شده است» پس بستر پیامبر را کنار زدند و بدن او را در همان محلی که در آنجا به لقای خدا شتافته بود، به خاک سپرده شد.
این معنا در کتب و احادیثشیعه نیز آمده است: مرحوم شیخ طوسی روایتمیکند: هنگامی که پیامبر(ص) درگذشت، خاندانش و کسانی که از اصحاب او حاضر بودند، در تعیین محلی که سزاوار است پیامبر(ص) در آن دفن گردد، اختلاف کردند: بعضی گفتند: در بقیع دفن شود، بعضی دیگر گفتند: در صحن مسجد دفن شود.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: خداوند، پیامبر را در پاکترین نقاط قبض روح کرده است، پس سزاوار است در همان بقعهای که در آن درگذشته است، دفن شود. این سخن را پذیرفتند و در نتیجه، جسد پیامبر در حجرهاش به خاک سپرده شد.
فضل بنحسن طبرسی نیز مینویسد: مسلمانان در باره محل دفن پیکر پیامبر به بحث و گفتگو پرداختند، در این هنگام علی(ع) گفت: «خداوند هر مکانی را که پیامبر را در آن قبض روح کرده است، همانجا را برای دفن او برگزیده است، من او را در حجرهاش که در آن درگذشته است، دفن میکنم» مسلمانان این پیشنهاد را پذیرفتند. همه این اسناد و شواهد گواهی میدهد که در انتخاب محل دفن پیامبر، سخن از مسجد قرار گرفتن قبر او در میان نبوده و خود حضرت چیزی در این باره نفرموده است.
مهدی پیشوایی
منبع : درگاه پاسخگویی به مسایل دینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست