سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


هنر بابلی


هنر بابلی
سفال‌گری پیش از آغاز هزاره سوم ق.م در بابل شکوفا شد (البته بهترین نمونه‌های سفالینه‌ها را مردم اطراف بین‌النهرین به ویژه در شوش که تمدن ساده‌تری داشت، می‌ساختند). اسلوب معماری و بناسازی هم تابع مواد در دسترس و نیز چوبی‌ بود که از لبنان وارد می‌شد. سومریان و جانشینان آن‌ها در ساختن معابد، ارگ‌ها و سایر بناها، کشت خام و پخته و ملاتی‌ از قیر به کار می‌بردند. زیگورات مهم‌ترین ساختمان در دره بین النهرین بود.در دوران باستان، سرزمین بین‌النهرین را بابل می‌خواندند، که از نام بزرگ‌ترین شهر این منطقه برگرفته شده بود. بنابراین جلوه‌های مختلف هنر این سرزمین از هزاره چهارم قبل از میلاد تا مرحله تکوین هنر آشوری، تحت این عنوان بررسی می‌شود.
سومریان در سرآغاز تاریخ، در دره بین النهرین سفلی مستقر شدند ( سابقه این قوم هنوز نامعلوم است). آن‌ها پیش از هزاره سوم ق.م، خط را ابداع کردند، حکومت مستقل در شهرهای مجزا (دولت‌شهر) را تشکیل دادند، نظام خدایان و روابط بین خدایان و آدمیان را بنیاد نهادند.
آثار به ‌دست آمده از حفاری‌های شهرهای کهن بابل، اور، لاگاش و ... حاکی از آن است که سومریان در هنرهای گوناگون دست داشته‌اند که بعدها این هنرها توسط اقوام سامی و غیر سامی برداشت شده و به تمام آسیای غربی گسترش یافته است.
اکدی‌ها، اولین قوم سامی بودند که به رهبری سارگون، قوم سومری را تحت سلطه خویش درآوردند (۲۳۰۰ ق.م) و دولت متمرکز را جانشین دولت‌شهر کردند. از این پس تا زمان حمله اسکندر (۳۳۱ ق.م) این سرزمین بیشتر شاهد تجاوز دولت‌های مجاور بود تا گسترش مرزها و کشور گشایی.
دست‌آوردهای سومریان در هنر و ادبیات، مذهب، و شیوه کلی‌ زندگی،‌ نه فقط برای جانشینان آن‌ها در بین‌النهرین، بلکه برای تمام اقوام شرق کهن، سرمشق واقع شد. در بابل همانند دیگر جوامع کهن، تفاوتی‌ بین هنر و صناعت وجود نداشت. اما هنرمندان احترام بسیاری داشتند. مهارت آن‌ها موهبت مستقیم ائا (خدای خردمندی) دانسته می‌‌شد. شاهان سرزمین‌های همسایه، نجاران، بنایان و آهنگران برجسته بابلی‌ را برای اجرای کارهای هنری فرا می‌خواندند و به هنگام فتح بابل آنها را به غنیمت می‌گرفتند. در حالی‌ که بابل، خود از نظر مواد اولیه غنی‌ نبود، اما مواد مورد نیاز از طریق تجارت با سوریه، آسیای صغیر و ایران تامین می‌ گردید. مواد قابل حصول در بابل و جلگه‌های آبرفتی‌ آن مشتمل بود بر گل و نی‌، نخل، کاه و قیر. هنر بابلی‌ هم عمداتا به گل و نی‌ وابستگی‌ داشت.
سفال‌گری پیش از آغاز هزاره سوم ق.م در بابل شکوفا شد (البته بهترین نمونه‌های سفالینه‌ها را مردم اطراف بین‌النهرین به ویژه در شوش که تمدن ساده‌تری داشت، می‌ساختند). اسلوب معماری و بناسازی هم تابع مواد در دسترس و نیز چوبی‌ بود که از لبنان وارد می‌شد. سومریان و جانشینان آن‌ها در ساختن معابد، ارگ‌ها و سایر بناها، کشت خام و پخته و ملاتی‌ از قیر به کار می‌بردند. زیگورات مهم‌ترین ساختمان در دره بین النهرین بود. (مثلا زیگورات شهر اور، متعلق به اوایل هزاره سوم ق.م)
زیگورات بنایی‌ است پلکانی و به صورت هرمی‌ که به عنوان معبدی برای پرستش خدایان و نیز امور اداری و دفتری به کار می‌رفته است. در این دوران هنر در خدمت مذهب و حکومت بود. بدین معنا که به تزیین معابد، بناها، تجسم خدایان و بازنمایی‌ شاهان می‌‌پرداختند.
در میانه هزاره سوم ق.م، ساختن پیکره‌های سنگی‌ در صور طبیعی‌ معمول بود. در این مجسمه‌ها، طرز نمایش جامگان، چشمان، پاها و به خصوص دست‌ها -که به حالت دعا روی سینه قرار دارد- دلالت بر یک قاعده سنتی‌ دارد. پیکره‌های فرمانروایی به نام گودئا‌ (حدود ۲۱۰۰ ق.م)، نمونه دست‌آوردهای مجسمه‌سازی همه جانبی‌ در بابل را نشان می‌دهد.
با این حال حجاری به صورت نقش برجسته در تمامی‌ دوران هنر بابلی‌ اهمیت بیشتری دارد.
نقش برجسته رنگ شده به موازات نقاشی‌ روی دیوار در این دوران تحول یافت. نقاشی‌های دیواری در این دوره از جلوه خاصی‌ برخوردارند. این نقاشی‌ها بیشتر مراسم تشریفات درباری، اعطای مقام و قربانی‌ و شکار شیر را نشان می‌دهند. در آن‌ها بیشتر از رنگ سرخ و سیاه استفاده می‌شود، اما گاه رنگ‌های آبی‌ و زرد و حتی‌ سبز هم دراین آثار دیده می‌شود. محیط اجسام و افراد با رنگ سیاه از پس زمینه سفید جدا می‌شود و داخل آن‌ها رنگ‌آمیزی می‌گردد.
نحوه ترسیم پیکرها مثل نقش برجسته‌ها است. سرها و پاها از دید جانبی‌، بدن و چشم‌ها از دید روبرو و صورت‌ها از نیم رخ ترسیم می‌شوند. چیزی که مشابه آن را در هنر مصری هم مشاهده کردیم.
ساختن نقش برجسته روی آجرهای لعاب‌دار در نمای بناها از دیگر ابداعات ممتاز بابلی‌ها بود که در دوران هخامنشی‌ در ایران مورد استفاده قرار گرفت. مهرهای استونه‌ای کوچک که روی آن‌ها نقوش و خط میخی‌ نقش شده بود، از دیگر جلوه‌های هنر بابلی‌هاست.
در بین النهرین استفاده از مس چه به صورت خالص و چه به صورت آلیاژ مفرغ حتی‌ به دوران ماقبل تاریخ باز می‌گردد. اما کاربرد گسترده فلزات (طلا، نقره، مس یا مفرغ) به میانه هزاره سوم ق.م برمی‌گردد.
بیشتر اشیای فلزی را در این دوره با تکنیک چکش کاری بر سطح غیر یا چوب می‌ساخته‌اند.
اشیای زرین و سیمین در خوری در گورستان‌های اور یافت شده است که به میانه هزاره سوم ق.م بر می‌گردد، اما سردی مفرغی‌ پرکار از یک فرمان‌روای اکدی با ریش و موی آراسته که در شهر کهن نینوا یافت شده است، محتملا به اندک زمان بعدتر متعلق است.
برای ساختن این مجسمه -که از آثار برجسته هنر بابلی‌ است- به جای چکش کاری از روش ریخته‌گری استفاده شده است‌، اما نقوش حک شده بر آن افزوده شده است. بابل از مراکز شیشه‌گری دنیای باستان بود، اما دست آفریده‌های آن‌ها هرگز با هنر مصریان باستان قابل قیاس نبود.
مرتضی ادیب
منبع : دو هفته نامه الکترونیک شرقیان


همچنین مشاهده کنید