سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
قدس موطن آرزوهای مسلمین
چهره یهود در قرآن ملت قهرمان و مسلمان فلسطین، هرگز جنایتها و اهانتهای گروهی یهودی جنایت پیشه را فراموش نخواهند كرد. انواع تجاوزات، نیرنگها، توطئهها و كشتارهای جمعی و آوارگی و بیخانمانی، حاصل عملكرد یهودهای صهیونیستی است كه بیش از نیم قرن است، بخشی از سرزمینهای اسلامی را اشغال و تحتسلطه خود در آوردهاند.
در این نوشتار، قصد شمارش عملكرد شرمآور صهیونیستها را نداریم، چرا كه اینان بیمهابا، هرگونه جنایتی را در مقابل چشم جهانیان انجام میدهند و كسی هم متاسفانه عمل آنان را تقبیح نمیكند.
در این مقال سعی شده است ابتدا چهره یهود در قرآن را به تصویر كشیده و سپس، با چشماندازی تاریخی به ساكنان اصلی بیت المقدس، عملكرد مسلمانان در بیت المقدس و تقسیم یهود به مذهبی و غیر مذهبی، نیم نگاهی نیز به مذاكرات سازش داشته باشیم.
یهودیان را «عبرانی» و «عبری» گفتهاند كه این وجه تسمیه، ماخوذ از كلمه «عبر» یعنی عبور ابراهیم، جد بزرگشان، از «نهر فرات» میباشد. همچنین ایشان را اسرائیلی و بنی اسرائیل خواندهاند، این نامگذاری به «اسرائیل» پیامبر خدا، یعنی حضرت یعقوب میرسد. اسرائیل مركب از دو كلمه عبری (اسرا) به معنی بنده و(ئیل) به معنی خدا میباشد كه روی هم به معنی عبدالله یعنی بنده خداست. (۱)
یهود بنده خدا یا عبد دنیا؟ در طول تاریخ بشر، مردمی در پول دوستی و جمعآوری مال همچون قوم یهود دیده نشده است. قوم یهود برای رسیدن به این مقصود، تمام راههای مشروع و غیر مشروع را پیمودهاند، این مساله، به نظر میرسد كه به طرز عقیده یهود كه خود را ملتبرگزیده خدا میپندارند، ارتباط داشته باشد; زیرا معتقدند باید بر جهان استیلاء یابند و مال و ثروت، ابزار مهمی برای رسیدن به این هدف و مقصود است. یهودیها هم اكنون نیز، سكان دولتهای بزرگی را به وسیله ثروتهایی كه اندوختهاند در دست دارند و با تحرك اقتصادی خود بر سیاستمداران تاثیر مستقیم میگذارند; در آمریكا كه بزرگترین كشور سرمایهداری جهان است و در شماری از كشورهای اروپایی، گروههای نفوذ یهودی فعال ما یشاء میباشند.
علت اصلی تفكر مادی یهود، عدم اعتقاد آنان به معاد است، قرآن كریم در این مورد میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تتولوا قوما غضب الله علیهم قد یئسوا من الاخرهٔ كما یئس الكفار من اصحاب القبور» (۲) ; با یهودیان كه سزاوار خشم و غضب پروردگار شدهاند، معاشرت و دوستی نكنید و آنان را یاری ننمایید، زیرا ایشان امید و آرزوهایشان از ثواب عالم آخرت، به علت انكار آن قطع شده است. و نیز میفرماید: «و لتجدنهم احرص الناس علی حیوهٔ و من الذین اشركوا یود احدهم لو یعمر الف سنهٔ و ما هو بمزحزحه من العذاب ان یعمر و الله بصیر بما یعملون» (۳) ; یهود حریصترین مردم به زندگی و دنیاطلبی هستند و از اینكه دنیاطلب محض هستند، حریصتر از مشركین خواهند بود. آنها به جهان آخرت اعتقادی ندارند و هر یك از آنان میخواهد كه عمری طولانی نزدیك به هزار سال داشته باشد. ولی بر فرض اینكه چنین آرزویی تحقق یابد، هرگز از عذاب دردناك پروردگار و كیفر اعمالشان رهایی نخواهند یافت.
بر اساس همین دنیاطلبی است كه امروز صهیونیزم سیاسی تحت اشراف آمریكا نیرنگ «صلح خاورمیانه» را علم كرده و در صدد استبا دادن امتیازات ناچیز، پیمانهای اقتصادی كلانی با كشورهای منطقه امضاء و ثروتهای بیكران خاورمیانه را تحت نفوذ و سلطه خود در آورد.
یهودیان به سبب حرص و ولع دنیایی، از سوی خداوند مجازات شده و غذاهایی كه قبلا برای ایشان حلال بود را خداوند حرام گردانید، چنان كه میفرماید: «فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات احلت لهم و بصدهم عن سبیل الله كثیرا. و اخذهم الربوا و قد نهوا عنه و اكلهم اموال الناس بالباطل و اعتدنا للكافرین منهم عذابا الیما»; این یهودیان در اثر ارتكاب ستمها و مفاسد، استحقاق آن را یافتند كه خداوند پاكیزههایی را كه قبلا برایشان و بر پیشینیانشان حلال بود برای مجازات بر آنان حرام گرداند. خوردن مال مردم از راه حرام، مانند رشوهخواری تقلب در داد و ستد، كمفروشی و احتكار و از همه مهمتر رباخواری را مباح میدانستند (۴) .
یهود تنها جماعتی است كه نظام مالی و اقتصادی جدید را بر اساس رباخواری بنیانگذاری نموده است، چنان كه خاندان «روچیلد» یهودی كه در قرن گذشته میزیستهاند و در اروپا و آمریكا پراكنده شده بودند، همان كسانی هستند كه نظام اقتصادی جهان را بر پایه رباخواری بنیان نهادند و اغلب یهودیانی كه در مراكز اقتصادی دنیا وجود دارند، از راه معاملات ربوی داد و ستد میكنند و بدین وسیله به دولتها وام میدهند، آن گاه سیاستخویش را نیز به دولتهای وام گیرنده تحمیل مینمایند.
۱- پیشینه بیت المقدس
الف) ساكنان اولیه بیت المقدس حدود پنج هزار سال پیش گروهی از «یبوسیها» همراه قبایل دیگر كنعانی از جزیرهٔ العرب به سرزمین فلسطین كوچ كرده و به رهبری «ملیك صادق» در گوشهای از آن سرزمین شهری به نام «یبوس» بنا نهادند. سلطان آن مردم، مردی صلحطلب بود و برای عمران و آبادانی آنجا تلاش میكرد، از این رو، مردم آن جا به خاطر اینكه سلطانشان صلح دوستبود، نام یبوس را تغییر داده و آن را «اورسالم» یعنی شهر سالم و دوستدار صلح نام نهادند.
اورسالم كه در زبان عبری اورشالم خوانده شد، هفده بار مورد محاصره قرار گرفت، چندین بار با خاك یكسان شد و مردم آن از دم تیغ گذشتند. پیش از میلاد مسیح «پمبیوس» سردار رومی اورسالم را فتح كرد و آن جا را به ویرانهای مبدل نمود. در سال ۷۰۰ م هم «طیطوس» چنان آن جا را در هم كوبید و ویران ساخت كه از اورسالم فقط تل خاكستری باقی ماند. در سال ۶۱۴ میلادی ایرانیها به اورسالم كه نام «ایلیا» به خود گرفته بود حمله كرده و همه معابد و كلیساهای آن را ویران كردند، ولی رومیها به رهبری «هرقل» آن جا را از تصرف ایرانیها خارج كردند.
به طور كلی، میتوان گفت این شهر پانزده قرن در دستیبوسیها یعنی كنعانیانی قرار داشت كه از جزیرهٔ العرب آمده و پایهگذار اصلی آن بودند; سپس چهار قرن در ستبنیاسرائیل و چند قرن در دست ایرانیها و دو قرن در دستیونانیها و اشكانیها و چهار قرن در دست رومیها بود و در تمام این مدت، مردم بومی آن یعنی كنعانیان و یبوسیان همچنان در آن جا ساكن بوده و زندگی میكردهاند.
بنابراین، روشن میگردد كه اورسالم توسط كنعانیان و یبوسیان عرب ساخته شده و بنای آن كوچكترین ربطی به قوم یهود ندارد. عهدنامه مسلمانان با مردم آن شهر نیز، نشان میدهد، كه اكثریتساكنان این شهر را یبوسیها و كنعانیها كه مسیحی شده بودند تشكیل میدادهاند و یهودیهایی كه با اشغال و تصرف عدوانی به آن جا وارد شدند، به عنوان ساكنان رسمی و اصلی اورسالم شناخته نمیشدند تا در عهدنامه، نامی از آنان ذكر گردد.
ب) بیت المقدس (اورسالم) در دست مسلمانان پس از فتح مسالمتآمیز «اورسالم» یا «ایلیا» به دست مسلمانان، به حكم اینكه قرآن مجید آن جا را پر بركت نامیده و نخستین قبله مسلمانان نیز بوده، نام این شهر به بیت المقدس تغییر یافت. هنگام تصرف شهر توسط مسلمانان، با وجود رفتار پسندیده مسلمانان، شهر هنوز از ویرانیهای گذشته رنج میبرد; مسلمانان با ورود خود آبادی كامل شهر را آغاز كردند و مسیحیان هم كه از آزادی كامل برخوردار شده بودند، همدوش مسلمانان به تعمیر خرابیهای كلیسای «قیامت» و كلیسای «عذرا» پرداختند. در سال هفتاد و پنج هجری، خلیفه وقتساختمان «مسجد الاقصی» را تجدید و تكمیل كرد و تا آن جا با مسیحیان خوشرفتاری نمود كه آنان را در ساختمان مسجد شركت داد.
هنگام تصرف شهر كه بدون جنگ و خونریزی انجام گرفت، خلیفه دوم برای تحویل گرفتن شهر، از مدینه به «ایلیا» آمد و ضمن ملاقات با اسقفها و رهبران مذهبی عهدنامهای نوشته و امضا كردند. این عهدنامه در نوع خود بینظیر است; چرا كه بر خلاف حملات پیشین یهودیها به شهر اورسالم كه با ویرانی و كشتار مردم شهر همراه بود، مسلمانان به جان و مال و كلیسا و صلیب و مریض و سالم و همه افراد آنان امان میدهند و اجازه نمیدهند كلیساهای آنان اشغال شود و یا آنها را ویران كنند.
یكی از دستاوردهای دنیای امروز، آزادی بیان عقیده و مذهب است كه غربیها آن را نتیجه مبارزات و تلاشهای دوران روشنگری خود میدانند، در حالی كه در این امان نامه آزادی مذهب، دین و عقیده برای مردم اورسالم تضمین شده است; قسمتی از عهدنامه چنین میباشد:
هم چنین امان میدهد كه كسی با صلیب و دارایی آنان كاری نداشته باشد و آنان در مسایل مذهبی آزاد باشند و به كسی آزار نرسد... هر كس بخواهد از آن جا بیرون رود آزاد است و اگر بخواهد در همان جا ساكن گردد آزاد است و هر كس بخواهد با رومیها برود و یا نزد كسان خود برگردد آزاد است. (۵)
فیالواقع، میتوان ادعا كرد جز در دوران كوتاهی از تاریخ اسلام، كمتر میتوان از تعصب و عدم تسامح مسلمانان نسبتبه غیر مسلمانان سراغ گرفت و جز در عصر «متوكل» و «معتصم» كه عناد و دشمنی با «معتزله» و معتقدان مذاهب دیگر شدت گرفت، در دورانهای دیگر رعایتحال مسیحیان و اهل ذمه، از سیاستهای روشن دولتها و حاكمان اسلامی بوده است.
در سال ۶۲۵ ه (۱۲۲۸م) بر اثر لشكركشی مجدد صلیبیها و قراردادی كه با پادشاه عصر امضاء كردند، بیت المقدس به صلیبیها تحویل داده شد; اما در سال ۶۴۲ ه(۱۲۴۴م) مسلمانان دوباره بیت المقدس را از سلطه غربیها خارج و به ساكنان آن اجازه دادند كه با كمال آزادی، در كنار مسلمانان زندگی كنند. از سال ۱۵۱۷ میلادی، بیت المقدس تحت اداره حكومت عثمانی درآمد و همچنان در دست آنان قرار داشت، تا آن كه در سال ۱۹۱۷ امپریالیزم انگلیس با همكاری متفقین و سربازان انقلابی عرب! آن جا را تصرف كرد; بدین ترتیب، از سال پانزده هجری تا ۱۳۳۷ ه-جز در مدت یك قرن - دوازده و نیم قرن، بیت المقدس در دست مسلمانان بوده و پیروان مذاهب گوناگون از آزادی كامل مذهبی و رفت و آمد در آن شهر برخوردار بودهاند.
۲- پیدایش جنبش صهیونیزم در اوایل دهه شصت قرن نوزدهم، بعضی از متفكران یهود برای فعالیت در راه ازگشتبه فلسطین و عمران آن دعوت خود را آغاز كردند. اولین آنها «هیرش كالیشر» (۶) خاخام (۷) یهودی بود كه این دعوت را در كتاب «در جستجوی صیهون» در سال ۱۸۶۱ آغاز كرد. چند تن دیگر از یهودیان متفكر نیز، آثاری در این رابطه به رشته تحریر آورده و زمینه مهاجرت هر چه بیشتر یهودیان و تشكیل دولت صهونیستی را در اذهان آماده كردند.
صهیونیزم مذهبی و صهیونیزم سیاسی در میان متفكران یهودی، دو گونه اندیشه و طرز فكر را میتوان مشاهده كرد، برخی از آنها روحیه مذهبی داشتند و بیشتر جنبه عرفان یهودی را مطرح میكردند و آرزوی بزرگ اینان قیام قائم یهودیتبود.
بر اساس این اصل، در هنگام ظهور قائم در آخرالزمان، سلطنتخداوند كه تمام اقوام و قبایل زمین، با او میثاق بستهاند برای تمام بشریت تحقق خواهد یافت و تمام بشریت، به سوی سرزمینهایی كه تورات، سرگذشت ابراهیم و موسی علیهما السلام را در آن مكانها ذكر كرده، روان خواهند شد; در دورهای نزدیكتر به زمان ما - در قرن نوزدهم - هدف «عشاق صهیون» ایجاد یك كانون روحانی جهت نشر عقاید و فرهنگ یهودی در سرزمین صهیون بود. جالب توجه است كه این صهیونیزم مذهبی كه فقط در بین گروههای محدودی رایجبود، هرگز به دشمنی با مسلمانان - كه خود را به عنوان وابستگان به ذریه ابراهیم و پیرو دین او تلقی میكردند - برنخاست. این صهیونیزم روحانی، بیگانه و به دور از هر نوع برنامه سیاسی برای ایجاد یك دولت و یا هر نوع سلطهای بر فلسطین بود و هرگز رفتاری دال بر علاقه به درگیری بین جوامع یهودی و مردم عرب - مسلمان یا مسیحی - در پیش نگرفت. (۸)زاده شد كه دكترین (۱۰) خود را از سال ۱۸۸۲ م تدارك میدید. او این تئوری را در كتاب خود «دولتیهود» مدون ساخت و پس از اولین كنگره صهیونیست جهانی در شهر «بال» سویس ۱۸۹۷ م به كاربرد عملی آن پرداخت. هرتزل بر خلاف صهیونیستهای مذهبی، نسبتبه خدا مطلقا شكاك بود; او كه اشتغال خاطرش عمدتا نه مذهبی بلكه سیاسی بود، مساله صهیونیزم را به شكلی جدید مطرح ساخت كه به طور كلی میتوان عناوین اصلی طرز تفكر سیاسی او را در مطالب زیر خلاصه نمود:
۱- یهودیان سراسر دنیا - در هر كشوری كه باشند - مجموعا یك قوم را تشكیل میدهند.
۲- یهودیان، غیر قابل جذب و ادغام در ملتهایی هستند كه در بین آنان زندگی میكنند و در آنان تحلیل نمیروند (نژاد پرستی).
۳- یهودیان همه وقت و همه جا تحت آزار و ظلم بودهاند. (۱۱)
راهحلهایی كه تئودور هرتزل از عناصر فوق استخراج میكند: نفی و رد ادغام یهودیان در ملتهای دیگر، ایجاد نه تنها یك كانون و مركز فرهنگی برای اشاعه ایمان یهودی، بلكه یك دولتیهودی كه تمام یهودیان جهان در آن مجتمع شوند میباشند.
نكته سوم اینكه این دولتباید در یك محل خالی و بیمدعی مستقر شود، این بدان معناست كه نباید به مردم بومی اهمیت داد و آنها را به حساب آورد. در فرمول بندی هرتزل، به حضور مردم فلسطین، نه در كتاب او و نه در مجالس پایهگذاری نهضت جهانی صهیونیزم هیچگونه اشارهای نشده است. عدم وجود مردم فلسطین، از اصول مسلم و اساس صهیونیزم سیاسی است و این اصل مسلم، ریشه و منشا تمام جنایات بعدی آنان است. خانم «گلدمایر» در «روزنامه ساندی تایمز» (۱۵ ژوئن ۱۹۶۹) اعلام میكند: فلسطینی وجود ندارد، این طور نیست كه تصور كنیم كه یك خلق فلسطینی در فلسطین وجود داشته كه خود را به عنوان یك خلق فلسطینی تلقی میكردهاند و ما آمدهایم آنان را بیرون كرده و كشورشان را گرفتهایم، آنان اصلا وجود ندارند. (۱۲)
«پروفسور بنزیون دینر» (۱۳) كه اولین وزیر آموزش ملی دولت اسرائیل و دوست صمیمی «داوود بن گورین» بنیانگذار دولت اسرائیل بود، در سال ۱۹۵۴ در مقدمه كتاب «تاریخ هاگاناه» (۱۴) از انتشارات سازمان صهیونیزم جهانی مینویسد: در كشور ما جا برای كسی به جز یهودیان نیست; ما به اعراب خواهیم گفت: بیرون. اگر موافق نباشند یا مقاومت كنند، ما آنان را بیرون خواهیم كرد. (۱۵)
این ادعا در حالی صورت میگیرد كه پس از «بیانیه بالفور» (۱۹۱۷م) پس از یستسال فعالیت صهیونیزم سیاسی برای «بازگشت» ، بعد از اولین امواج مهاجرت كسانی كه از برنامههای صهیونیزم روسیه، لهستان و رومانی گریخته بودند، طبق سرشماری انگلیسیها در ۳۱ دسامبر ۱۹۲۲م، تعداد ۷۵۷۰۰۰ (هفتصد و پنجاه و هفت هزار نفر) در سرزمین فلسطین ساكن بودهاند كه از این عده ۶۶۳۰۰۰ (ششصد و شصت و سه هزار نفر) عرب (۵۹۰۰۰۰ عرب مسلمان و ۷۳۰۰۰ عرب مسیحی) و ۸۳۰۰۰ یهودی بودهاند، یعنی ۸۸% عرب و ۱۱% یهودی.
هرتزل پس از تلاشهای زیاد، بالاخره توانستحمایت رسمی انگلستان را جلب كند; این حمایتبه صورت اعلامیه بالفور كه در دوم نوامبر ۱۹۱۷ به شكل نامهای از «بالفور» وزیر خارجه انگلستان به «لردرو چیلد» (۱۶) ثروتمند یهودی انگلیس صادر شد تبلور یافت. این اعلامیه در عین حال موفقیت مساعی صهیونیستهای انگلیس و رهبرشان «حییم وایزمن» (۱۷) را نشان میداد.
در اعلامیه بالفور به صراحت آمده است: دولتشاهنشاهی انگلستان، نظر لطف مخصوصی به تشكیل وطن ملی یهود در فلسطین دارد و در آیندهای نزدیك، نهایتسعی و كوشش در راه رسیدن به این هدف و تسهیل وسایل آن مبذول خواهد شد. (۱۸)
۳- صهیونیزم سیاسی و سوء استفاده تاریخی از تورات «خانم گلدمایر» و «بگین» میگویند: این زمین به ما وعده داده شده بود و ما بر آن حق داریم. (۱۹)
«موشه دایان» نیز میگوید: اگر بر تورات مسلطیم، اگر خود را قوم تورات میدانیم، بایستی بر سرزمینهای توراتی نیز مسلط شویم. سرزمینهای قضات و ریش سفیدان، بیت المقدس، حبرون، اریحا و باز هم جاهای دیگر. (۲۰)
آنان پیوسته یك ادعای ارضی و یك «حق الهی» مالكیتبر فلسطین را ادعا میكنند. آنان میگویند همه چیز بر ما مجاز میشود، وقتی «قوم برگزیده» خداوند و عامل مطلق باشیم، بر این اساس شكنجه و بدرفتاری، تروریسم، تهدید و ارعاب و دستگیریها، نقل و انتقال اجباری و تبعید دسته جمعی، انهدام اموال و مصادره آنها و قتلهای دستهجمعی را برای خود محفوظ میدارند; بارزترین این نمونه همانا كشتار «دیر یاسین» است: در ۹ آوریل ۱۹۴۸ با روش خاص نازیها در «اورادور» ، ۲۵۴ نفر سكنه این دهكده (مردها، زنها، بچهها، سالمندان) به وسیله گروه مسلح «ایرگون» به ریاست «مناخیم بگین» كشته شدند، بگین در كتاب خود تحت عنوان «قیام تاریخ ایرگون» مینویسد: بدون پیروزی دیر یاسین دولت اسرائیل نیز وجود نمیداشت. وی مینویسد: «هاگاناه» حملههای پیروزمندانهای در جبهههای دیگر نیز داشته است، اعراب وحشتزده فرار میكردند در حالی كه فریاد میزدند: دیر یاسین!
این مفهوم و وعدهها و حربههای تحقق آن، مثل واژه «قوم برگزیده» و «اسرائیل بزرگ، از نیل تا فرات» ، اساس ایدئولوژیك صهیونیزم سیاسی را تشكیل میدهد. استعمارگران همه زمانها و همه اقوام همواره برای ضمیمهسازیها و غصب و تصرفات و سلطهگریهای خود توجیهی تراشیدهاند، معمولا بهانه آنان یك «برتری» فرهنگی بوده است كه به مهاجم و غاصب، به اصطلاح یك ماموریت تمدن بخش از طرف «نژاد» خود برای دیگران را اعطا میكرده است و بهانه مذهبی پوششی برای سلطه یك گروه اجتماعی بر دیگری بوده است.
اندیشه قوم برگزیده از نظر تاریخی و سیاسی جنایت آفرین است; چه همواره تهاجمات، توسعهطلبیها و سلطهگریها را مقدس وانمود كرده است. اندیشه قوم برگزیده از نظر مذهبی غیر قابل تحمل است; چه هر جا كه برگزیدگان باشند «طردشدگان» هم هستند.
۴- سیاست رژیم صهیونیستی الف: داخلی (نژادپرستی و قتل و كشتار) پس از آغاز سیل مهاجرت یهودیان به فلسطین، صهیونیستها با خرید زمینهای اعراب و تشكیل دار و دستههای مسلح تروریستی، بنیه مالی و نظامی جنبش صهیونیستی را به منظور آمادگی برای رویارویی نهایی با اعراب بومی تقویت نمودند و سرانجام، پس از سركوب قیامها - گارد یهودیها در زرهپوشهای انگلیسی مردم را قتل و عام میكردند - با كمك و مساعدتهای بریتانیا استقلال دولت اسرائیل را اعلام كردند. صهیونیستها پس از پایان جنگ دوم جهانی و در بحبوبه اغتشاشات تقسیم مجدد جهان بین فاتحین، ماهرانه از عدم ثبات و توازن جهان سود جستند و با فعالیتهای شدید دیپلماتیك و تبلیغاتی و سوء استفاده از وجدانهای معذب اروپاییان در اثر كشتار یهودیان، خود دستبه كشتار قومی دیگری زده و سرزمین فلسطین را غصب كردند.
در زمان عهدنامه تقسیم فلسطین كه تاریخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ میلادی به وسیله مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید (با فشار آمریكا و انگلیس) - یهودیان بعد از آن همه مهاجرت به فلسطین ۳۲% جمعیت فلسطین را تشكیل میدادند و ۵۶% زمینها را در اختیار داشتند - دولت صهیونیست ۵۶% از مساعدترین زمینهای این سرزمین را دریافت كرد. در فاصله زمانی بین تقسیم در نوامبر ۱۹۴۷ و پایان عملی استعمار انگلیس بر فلسطین (انگلستان بر فلسطین قیمومیت داشت) (۲۱) در ۱۵ مه ۱۹۴۸، گروههای مسلح صهیونیستسرزمینهای منطقه مختص به اعراب مثل «یافا» و «سن ژان داكر» را اشغال كردند، اما برای دولت صهیونیستی زمین كافی نبود، بایستی این زمین را از ساكنانش خالی میكرد تا از آن نه تنها یك مستعمره سنتی استثمار كارگر ارزان بومی بسازد، بلكه شهركهای مهاجر نشینی در آن ایجاد كند كه مهاجرین یهودی جانشین ساكنان محلی شوند. در اولین جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۹ صهیونیستها ۸۰% كشور را در اختیار داشتند و ۷۷۰۰۰۰ (هفتصد و هفتاد هزار) فلسطینی بیرون رانده شدند.
ب: سیاستخارجی توسعهطلبی: مایلم به شما تذكر دهم كه قبل از اینكه خیلی دیر شده باشد، هر از چندگاهی به برنامه «فلسطین بزرگ» (اسرائیل بزرگ) مراجعه كنید. برنامه كنفرانس بال باید شامل واژه «فلسطین بزرگ» یا واژه «فلسطین و سرزمینهای مجاور» باشد وگرنه بیمعناست; چه شما نخواهید توانست ۱۰ میلیون یهودی را در سرزمینی به مساحت ۲۵۰۰۰ كیلومتر مربع بپذیرید. (۲۲) این نامه خطاب به تئودور هرتزل از طرف یكی از دوستان نزدیك و مشاورین وی به نام «داوید تریج» در تاریخ ۲۹ اكتبر ۱۸۹۹ كمی بعد از برگزاری كنگره صهیونیزم جهانی نوشته شده است. تمام تاریخ تهاجمات و توسعهطلبیهای حكومت اسرائیل، از همین منطق وحشیانه صهیونیزم سیاسی سرچشمه میگیرد.
«بن گورین» با صراحت میگفت: مساله ما حفظ وضع موجود نیست، وظیفه ماست كه دولتی متحرك در جهت توسعه هر چه بیشتر ایجاد كنیم. (۲۳)
«بن گورین» از سال ۱۹۳۷ مرزهای اسرائیل را بر اساس مراجع توراتی طرح كرده است; به عقیده او سرزمین اسرائیل باید پنج منطقه را در بر گیرد: جنوب لبنان تا رودخانه لیتانی (كه بن گورین آن را «بخش شمال اسرائیل غربی» میخواند)، جنوب سوریه و ماوراء اردن (آنچه كه امروزه اردن خوانده میشود)، فلسطین و صحرای سینا. آنان حتی شهر «حمص» در سوریه را با شهر «حمات» كه در سفر اعداد (باب۳۴، آیات ۱، ۲ و ۸) مرز شمالی كنعان را مشخص میسازد یكی دانستهاند، برخی دیگر این شهر را حتی در تركیه میدانند.اصولا اندیشه یك جنگ پیش گیرنده كه در آن ایده گسترش مرزها محقق شود منطق نظام صهیونیستی است. در ۱۲ اكتبر ۱۹۵۵ مناخیم بگین اعلام میكند: من عمیقا معتقدم بدون لحظهای تردید باید یك جنگ پیش گیرنده علیه دولتهای عرب به راه انداخت، بدین ترتیب ما به دو هدف خواهیم رسید: ابتدا تخریب قدرت اعراب و سپس گسترش مرزهای خودمان. جنگ پیش گیرنده در سال ۱۹۶۷ (جنگ شش روزه) با عملیاتی شبیه به عملیات فاشیستهای ژاپنی انجام شد (در تاریخ ۷ دسامبر ۱۹۴۱ ژاپنیها بدون اعلان جنگ در «پرل هاربور» ناوگان آمریكایی اقیانوس آرام را غافلگیر و تخریب كردند) در ۵ ژوئن ۱۹۶۷ هواپیماهای جنگی اسرائیل، بدون اعلان جنگ هواپیماهای مصری را بر روی خاك در فرودگاه نابود كردند. (۲۴)
صهیونیستها پس از این جنگ، سرزمینی سه بار بزرگتر از آنچه در تقسیم سال ۱۹۴۷ به آنان اختصاص داده شده بود را اشغال كردند، اما اشتهای آنان برای فتوحات جدید بیشتر شد. ضمیمهسازی «بیت المقدس» و «ارتفاعات جولان» در قرارداد ننگین «كمپ دیوید» و اشغال لبنان در سال ۱۹۸۲ غیر منتظره نبود; زیرا سیاست رژیم صهیونیستی مبنی بر توسعه ارضی است.
۵- مذاكرات سازش، وداع با آرمان فلسطین در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ (۲۲ شهریور ۱۳۷۲) قرارداد «اسلو» میان نخستوزیر رژیم صهیونیستی و «یاسر عرفات» رئیس حكومتخودگردان «ساف» به امضا رسید كه دوره نجسالهای را برای انتقال قدرت حكومتی و تحقق خودمختاری فلسطینیان آغاز كنند.
این قرارداد از ماه مه ۱۹۹۴ باید اجرا میشد و در سال ۱۹۹۹ (۱۳۷۸) حكومت فلسطینی رسما اعلام میگردید. مذاكرات صلح باید در دوره سوم عقبنشینی شروع میشد. اسرائیل كه متعهد شده بود دستبه عقبنشینیهای متوالی در منطقه باختری «رود اردن» و «نوار غزه» بزند (تنها از طریق سه عقب نشینی)، هنوز به عقبنشینی دوم اقدام نكرده است و قرار عقبنشینی ۱۳% این مرحله را مشروط به اعلام ۳% آن به پارك طبیعی، بدون سلطه فلسطینیها میداند.
كرانه باختری رود اردن به سه منطقه تقسیم شده است كه بخشی تحت كنترل كومتخودگردان محسوب میشود و قسم دیگر تحت كنترل اسرائیل و قسمت آخر تحت كنترل انحصاری حكومتخودگردان درمیآید و ۳% آن به حالت ابهام باقی میماند. اینها شروطی است كه اسرائیل قبل از عقبنشینی مرحله دوم مطرح میكند.
قرارداد بعدی كه به «گریلند ریور» معروف است، چیزی جز بهانهجویی اسرائیل و حضور آمریكا در منطقه تحتحكومت فلسطین را در پی ندارد. پارهای از مفاد قرارداد وای ریور كه در ۲۳ اكتبر ۱۹۹۸ (اول آبان ۱۳۷۷) در كاخ سفید و حضور رئیس جمهور آمریكا، «شاه حسین، سلطان اردن» و امضای نخستوزیر اسرائیل و رئیس تشكیلات خودگردان (عرفات) رسید به این قرار است:
سازمانهای تروریستی غیر قانونی شناخته شده و مبارزه علیه آنها صورت گیرد. طرف فلسطینی افراد خاصی كه مشكوك به اقدامات تروریستی هستند را بازداشت، تعقیب و مجازات نماید.
طرف فلسطینی نام افراد پلیس خود را در اختیار طرف اسرائیلی بگذارد.
هرگونه واردات، ساخت، كسب و مالكیتسلاحهای گرم در مناطق تحتحاكمیت قضایی فلسطین جرم باشد. سلاحهای غیر قانونی جمعآوری شود و آمریكا از طرف فلسطین در این مورد موافقت كرد كه در اجرای برنامه كمك نماید.
كمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین به رئیس جمهور آمریكا قول داد كه مواد ضد اسرائیلی منشور ملی فلسطین را لغو كند.
كمیتههایی كه در طول روند مذاكرات شكل میگیرند، همگی آنان با نظارت آمریكا و حضور اسرائیل رسمیت مییابند.
همه این موارد، حاكی از ذلتحكومتخودگردان برای به دست آوردن حكومتی است كه با موافقت آمریكا و اسرائیل پایهریزی شود. در متن پیمان وای ریور حتی به یك مورد كلمه صلح برنمیخوریم و در عوض چهل مورد امتیاز، آن هم فقط برای اسرائیل در نظر گرفته شده است.
بعد از حضور رئیس جمهور آمریكا در اوایل آذرماه سال جاری در فلسطین اشغالی، عرفات و شورای مركزی سازمان آزادیبخش فلسطین در حضور رئیس جمهور آمریكا و هیات همراه وی، به نشانه موافقتبا لغو بندهای ضد اسرائیلی منشور ملی فلسطین، دستهای خود را بلند كردند. منشوری كه سی و چهار سال پیش با هدف مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل به وجود آمد و در بندهای آن مبارزه با رژیم صهیونیستی تا ساقط كردن آن تاكید شده بود. این منشور كه در سال ۱۳۴۷ تنظیم و تصویب شده است از سی و سه بند تشكیل شده كه عرفات به موجب تعهد خود به صهیونیستها باید بیست و هشتبند آن را حذف نماید. یك نگاه گذرا بر این بندها نشان میدهد كه حكومتخودگردان با حذف نكات مورد نظر رژیم صهیونیستی، حتی موجودیت فلسطینیان در داخل فلسطین را نیز انكار میكند.
مهمترین موضوعات مطروحه در این بندها شامل مطالب و محورهای زیر است:
فلسطین، میهن ملت فلسطین است.
فلسطین سرزمینی غیر قابل تفكیك است.
ملت فلسطین صاحب حق شرعی و قانونی برای زندگی در سرزمین فلسطین است.
یهودیانی كه تا قبل از اشغال فلسطین در آنجا زندگی میكردهاند، فلسطینی به شمار میروند.
مبارزه مسلحانه تنها راه آزادی فلسطین است.
ملت فلسطین به سوی یك انقلاب مردمی برای آزادی میهن خود پیش خواهد رفت.
عملیات چریكی، هسته جنگ آزادیبخش ملت فلسطین است.
وحدت عربی به آزادی فلسطین و آزادی فلسطین به وحدت عربی میانجامد.
تقسیم فلسطین در ۱۹۴۷ و تاسیس اسرائیل، باطل است.
پدیده اسرائیل مغایر با حق ملت فلسطین برای زندگی در داخل سرزمین خود است.
ادعای وجود رابطه تاریخی میان یهودیان و فلسطین واهی است.
یهودیان یك ملت واحد نیستند، بلكه اتباع وارداتی كشورهای دیگر به فلسطین هستند.
صهیونیسم حركتی سیاسی و وابسته به امپریالیسم است.
صهیونیسم یك جنبش نژادپرست، توسعهطلب، فاشیست و تجاوزكار است.
موارد فوق بخشهایی از نكات ضد صهیونیستی منشور فلسطین است، لذا همانگونه كه ملاحظه میشود حذف بسیاری از این بندها به منزله چشمپوشی از موجودیت، هستی و حق حیات ملت فلسطین خواهد بود. در حقیقتبا مطالعه منشور فلسطین و دقت در آنچه كه باید حذف شود، بهتر میتوان به عمق خیانتی كه تشكیلات خودگردان عرفات علیه حقوق و هستی ملت فلسطین تدارك دیده شده است واقف شد. تاكید «كلینتون» بر ایتختبودن ابدی بیت المقدس برای اسرائیل و سفر به غزه و استقبال عرفات از وی تازهترین حلقه خیانت رهبری ساف به آرمان آزادی قدس شریف میباشد. شورای ساف با هشتاد و یك رای موافق و هفت رای مخالف اقدام به لغو این بندها نمود. قرارداد «وای ریور» بر پایه خروج نیروهای اسرائیلی از كرانه غربی رود اردن میباشد، ولی نتیجه را برای صهیونیستها به جا میگذارد، زیرا آنان پس از لغو بندهای ضد صهیونیستی منشور ملی فلسطین، نه تنها اقدام به عقبنشینی نكردند، بلكه شروط جدیدی را مطرح كردند:
«بیل كلینتون» رئیس جمهور آمریكا به منظور به راه انداختن مجدد روند سازش در اجلاس سه جانبهای با یاسر عرفات رهبر ساف و «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی شركت كرد.
به گزارش دفتر نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس نتانیاهو در این دیدار برای اجرای بندهای قرارداد مذكور ده شرط به شرح زیر اعلام كرده است كه به نظر میرسد كه عرفات در سرزمینهای خودگردان نقش ژاندارم صهیونیستها را ایفا میكند.
مقام معظم رهبری با بینش عمیق خود نسبتبه مواضع غاصبین و مزدوران آنها فرمودند:
«دستگاههای آمریكا و رئیس جمهور آمریكا تلاش خودشان را گذاشتهاند كه مساله فلسطین را از صورت مسایل دنیای اسلام و خاورمیانه به كلی حذف كنند و اصلا مسالهای به نام فلسطین و آرمان فلسطین و نهضت فلسطین، دیگر باقی نماند. این یكی از اهداف بسیار مهم آنهاست. برای خاطر این، مسافرت میكنند، حركت میكنند، تلاش میكنند. آدمهای ضعیف النفس و خیانت پیشه و حقیر هم كه در بین فلسطینیها هستند، مثل همه ملتهای دیگر كه آدمهای این طوری دارند و متاسفانه جوامع بشری در بیشتر ادوار تاریخ، گرفتار انسانهای حقیر مرعوبند، آنها هم تسلیم شدهاند و آمدهاند منشور ملی فلسطین را جلویشان گذاشتهاند. هر جا كه مبارزهای با صهیونیستها و اشغالگران و آدمكشان مردم فلسطین و جنایتكاران نسبتبه فلسطین هست، میخواهند آن را حذف كنند. حذف كردند! حالا چنان چه آن را از روی كاغذ حذف كنند، مگر ممكن است انگیزه دفاع از كشور فلسطین و هویت فلسطینی از دل فلسطینیها برود...
مگر تا حالا كه جوانان مسلمان در انتفاضه فلسطین یا در كشور لبنان به خاطر خدا، به خاطر مسؤولیت الهی دفاع از سرزمین اسلامی، جان خودشان را به خطر میانداختند، به خاطر منشور فلسطین این كارها را میكردهاند كه حالا اگر شما منشور به اصطلاح ملی فلسطین را دستكاری كردید، آنها دستبردارند؟!» .
اصلاح قرارداد وای ریور (۲۵) طرفهای اسرائیلی و فلسطینی پس از چندین هفته مذاكرات فشرده، بر سر اصلاحات جدید در قرارداد «وای ریور» به توافق رسیدند. قرارداد جدید، به دو طرف یك سال فرصت میدهد تا توافق نامه نهایی را امضا كنند.
متن توافق نامه هشت مادهای عرفات و «باراك» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی به طور خلاصه چنین میباشد.
۱- طرفین باید ظرف مدت یك سال به توافق دستیابند.
۲- عقب نشینی نیروهای صهیونیستی طی سه مرحله و تحتیك سیستم پیچیده صورت میگیرد.
۳- زندانیان فلسطینی در چند مرحله آزاد خواهند شد.
۴- طرفین توافق كردند از اقدامات یكجانبه خودداری كنند.
۵- مقامات تشكیلات خودگردان متعهد میشوند افراد مظنون به اقدامات تروریستی را دستگیر، سلاحهای غیر قانونی را ضبط و تعداد نیروهای پلیس فلسطینی را كاهش دهند.
۶- كمیتهای برای رسیدگی به امور آوارگان تشكیل شود.
۷- ساختبندر جدید در نوار غزه.
۸- از اول اكتبر (۹ مهرماه ۱۳۷۸) تردد فلسطینیها از نوار غزه به سمت الخلیل منطقه تحتحمایت رژیم صهیونیستی ممنوع باشد.
قرار است در مذاكرات آینده مقامهای فلسطینی و رژیم صهیونیستی، در مورد تعیین وضعیت نهایی كشور مستقل فلسطینی، مسایل زیر مورد بحث قرار گیرد.
ایجاد یك كشور مستقل فلسطینی و تعیین حدود اختیارات، وضعیت نهایی مرزهای كشور فلسطین، وضعیتبیت المقدس، سرنوشت آوارگان فلسطینی، آینده شهركهای یهودینشین و كنترل منابع آب; اما با توجه به مسایل پیچیدهای همچون وضعیتبیت المقدس و بازگشت آوارگان فلسطینی، چشمانداز مذاكرات روشن به نظر نمیرسد. همچنان كه در مورد روند سازش، باراك - نخست وزیر رژیم صهیونیستی كه وی را به گرگی كه هنوز دندانهای زهرآلودش را نشان نداده است توصیف كردهاند - از عرفات خواسته است تا عملیات استقرار نیروهای فلسطینی به جای ارتش اشغالگر در مناطق كرانه غربی متوقف شده و مسایل اساسی و پیچیدهای مانند قدس، پناهندگان، شهركسازی دولت آینده فلسطین، آبراهها، گذرگاهها و اختلاف مرزی و غیره را مطرح ننماید. (۲۶)
۶- انتفاضه انتفاضه قیام مردم فلسطین در سرزمینهای اشغالی است. مردم فلسطین پس از تشكیل دولت اسرائیل، یا آواره شدند و یا در سرزمینهای خود كه تحت اشغال و حاكمیت رژیم صهیونیستی درآمد، باقی ماندند. در سال ۱۹۸۷ قیام مردم فلسطین به صورت یكپارچه در درون سرزمینهای اشغالی با پرتاب سنگ به سوی سربازان اشغالگر آغاز شد كه نشان دهنده یاس مردم از اقدامات دیپلماتیك كشورهای عربی و گروههای سازشكاری مانند ساف است. «جنبش جهاد اسلامی» كه شاخه انشعابی «اخوان المسلمین» است و به رهبری دكتر «فتحی شقاقی» در سال ۱۹۸۰ تشكیل گردید، از گروههای فعال در مبارزه مردم فلسطین علیه اسرائیل غاصب است. تشكیل این جنبش را میتوان از بازتابهای انقلاب اسلامی دانست كه از اصولی مانند جهاد، شهادت و فداكاری در راه هدف بهره میگیرند، در واقع میتوان گفت «جهاد اسلامی» كه معتقد به شیوه مبارزه مسلحانه است در به راه انداختن انتفاضه نقش مهمی داشته و از رهبران آن محسوب میشود.
یكی دیگر از گروههای مبارزی كه پس از شروع انتفاضه به وجود آمد حماس (حركت مقاومت اسلامی) بود كه به زودی به صف مبارزات مردم پیوست. رهبر معنوی حماس «شیخ احمد یاسین» میباشد.
غاصب بودن رژیم صهیونیستی از نظر حقوق بین الملل بر طبق حقوق بین الملل، تعریف معمولی كشور بر اسرائیل صدق نمیكند. زیرا هر دولت دارای سه خصوصیت ویژه است كه اسرائیل، فاقد هر سه ویژگی فوق است: ۱- مردم ۲- سرزمین مشخص ۳- حكومت
۱- مردم: با وجود كثرت یهودیان فعلی در فلسطین بر كسی پوشیده نیست كه آنان به این كشور تعلق ندارند، آنان بیگانهاند و از چهار گوشه جهان بر خلاف میل مردم بومی این كشور كه با زور آواره شدهاند، آمدهاند; بنابراین به هیچ وجه تعریف مردم درباره آنان صدق نمیكند، تا چه رسد كه آنان را مردم فلسطین بنامیم.
۲- سرزمین مشخص: كشور اسرائیل، مرزهای مشخصی ندارد. تمامیت ارضی سرزمینهای اشغالی نیز، با مردم اصلی فلسطین و كشورهای عرب همسایه مورد منازعه است. در حقوق بین الملل یك اختلاف و مشاجره، در مورد یك سرزمین میتواند اصل سرزمین را انكار كند.
۳- حكومت: نسبتبه مساله حكومت هم واضح است كه از نظر تعریف، حكومتباید نماینده مردم كشور باشد. در این جا نیز حكومت اسرائیل نماینده مردم فلسطین نیست; اگر بود. آنان را آواره نمیكرد.
مهدی قاسمی
پینوشت:
×- كارشناس ارشد علوم سیاسی
۱) عفیف عبدالفتاح طباره، یهود از نظر قرآن، ترجمه علی منتظمی، انتشارات بعثت، ص ۱۱.
۲) ممتحنه، ۱۳.
۳) بقره، ۹۶
۴) نساء، ۱۶۱ - ۱۶۰.
۵) برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر. ك: تاریخ طبری، جلد ۳، ص ۶۰۹.
۶) Hirsch Kalischer
۷) خاخام: (عبری) عنوان علما به پیشوایان مذهبی یهود، معنی آن برابر استبا معنی كلمه حكیم در عربی. فرهنگ معین، ص ۱۳۸۴-فرهنگ عمید، ص ۸۱۶
۸) گارودی روژه، پرونده اسرائیل و صهیونیزم سیاسی، ترجمه دكتر نسرین حكمی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۶۹
۹) Theodor Hertzl
۱۰) دكترین: (فرانسه) (به ضم دال و كاف، كسراء و فتح یاء) مسلك، عقیده، رای، نظریه، فكر. فرهنگ عمید، ص ۹۵۷
۱۱) گارودی، پیشین
۱۲) گارودی، پیشین، ص ۳۸
۱۳) Benzion Dinur
۱۴) هاگاناه سازمان یهودی «دفاع از خویش كه توسط انگلیس برای دفاع زا گروههای یهودی و علیه مردم عرب این منطقه تشكیل شد، از گروههیا تروریستی اسرائیلی حمایت میكرد و پس از تشكیل دولت اسرائیل كادرهای ارتش اسرائیل از این افراد انتخاب شدند
۱۵) گارودی، پیشین، ص ۳۹
۱۶) برای اطلاع بیتشر ر. ك: روچیلاها، ترجمه رضا سندگل، منیژه اسلامبولچی، انتشارات وزارت ارشاد
۱۷) [حییم یا خئوم واتیسمان Chaim Weizmann ]در روسیه به دنیا آمد. نخستبه عنوان دانشمند شیمیدان وارد صحنه شد وی غیر از كنگره اول، در همه كنگرههای صهیونیستی حضور داشت. در ۱۹۰۴ به انگلستان آمده و اندكی بعد یكی از برجستهترین چهرههای صهیونیستی انگلستان شد.
۱۸) رحمانی، شمس الدین، جنایت جهانی، انتشارات پیام نور، ۱۳۶۹، تهران، ص ۱۴۶
۱۹) لوموند، شماره ۱۵، اكتبر ۱۹۷۱
۲۰) گارودی، پیشین
۲۱) جهت اطلاع بیشتر ر. ك: كتاب بذرهای توطئه (گزیده اسناد محرمانه وزارت خارجه انگلیس) ترجمه دكتر حسین ابوترابیان، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۰
۲۲) گارودی، پیشین، ص ۱۳۱
۲۳) گارودی پیشین، ص ۱۳۳
۲۴) گارودی پیشین، ص ۱۳۶
۲۵) نقل از روزنامهی انتخاب، یكشنبه ۱۴ شهریور ماه ۱۳۷۸، ش ۱۲۱
۲۶) نشریهی نداء القدس، سال سوم، ۳۱/۴/۷۸ (نشریهی جنبش جهاد اسلامی)
پینوشت:
×- كارشناس ارشد علوم سیاسی
۱) عفیف عبدالفتاح طباره، یهود از نظر قرآن، ترجمه علی منتظمی، انتشارات بعثت، ص ۱۱.
۲) ممتحنه، ۱۳.
۳) بقره، ۹۶
۴) نساء، ۱۶۱ - ۱۶۰.
۵) برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر. ك: تاریخ طبری، جلد ۳، ص ۶۰۹.
۶) Hirsch Kalischer
۷) خاخام: (عبری) عنوان علما به پیشوایان مذهبی یهود، معنی آن برابر استبا معنی كلمه حكیم در عربی. فرهنگ معین، ص ۱۳۸۴-فرهنگ عمید، ص ۸۱۶
۸) گارودی روژه، پرونده اسرائیل و صهیونیزم سیاسی، ترجمه دكتر نسرین حكمی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۶۹
۹) Theodor Hertzl
۱۰) دكترین: (فرانسه) (به ضم دال و كاف، كسراء و فتح یاء) مسلك، عقیده، رای، نظریه، فكر. فرهنگ عمید، ص ۹۵۷
۱۱) گارودی، پیشین
۱۲) گارودی، پیشین، ص ۳۸
۱۳) Benzion Dinur
۱۴) هاگاناه سازمان یهودی «دفاع از خویش كه توسط انگلیس برای دفاع زا گروههای یهودی و علیه مردم عرب این منطقه تشكیل شد، از گروههیا تروریستی اسرائیلی حمایت میكرد و پس از تشكیل دولت اسرائیل كادرهای ارتش اسرائیل از این افراد انتخاب شدند
۱۵) گارودی، پیشین، ص ۳۹
۱۶) برای اطلاع بیتشر ر. ك: روچیلاها، ترجمه رضا سندگل، منیژه اسلامبولچی، انتشارات وزارت ارشاد
۱۷) [حییم یا خئوم واتیسمان Chaim Weizmann ]در روسیه به دنیا آمد. نخستبه عنوان دانشمند شیمیدان وارد صحنه شد وی غیر از كنگره اول، در همه كنگرههای صهیونیستی حضور داشت. در ۱۹۰۴ به انگلستان آمده و اندكی بعد یكی از برجستهترین چهرههای صهیونیستی انگلستان شد.
۱۸) رحمانی، شمس الدین، جنایت جهانی، انتشارات پیام نور، ۱۳۶۹، تهران، ص ۱۴۶
۱۹) لوموند، شماره ۱۵، اكتبر ۱۹۷۱
۲۰) گارودی، پیشین
۲۱) جهت اطلاع بیشتر ر. ك: كتاب بذرهای توطئه (گزیده اسناد محرمانه وزارت خارجه انگلیس) ترجمه دكتر حسین ابوترابیان، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۰
۲۲) گارودی، پیشین، ص ۱۳۱
۲۳) گارودی پیشین، ص ۱۳۳
۲۴) گارودی پیشین، ص ۱۳۶
۲۵) نقل از روزنامهی انتخاب، یكشنبه ۱۴ شهریور ماه ۱۳۷۸، ش ۱۲۱
۲۶) نشریهی نداء القدس، سال سوم، ۳۱/۴/۷۸ (نشریهی جنبش جهاد اسلامی)
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست