دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

داغستان، آتشفشانی خاموش در سرزمین تناقض های قومی


اگرچه قادر است به تنهایی، صف بندی سیاسی - نژادی نیروها را در منطقه تغییر دهد.
در اوایل دهه ،۹۰ هنگامی كه دولت فدرال درگیر اختلاف بین رئیس جمهوری و پارلمان در مورد مشكلات و بحران های اجتماعی - اقتصادی بود، داغستان در دریایی از بحران های سیاسی - حقوقی گرفتار شده بود و می كوشید از مسابقه جمهوری های روسیه برای استقلال جا نماند. داغستان كه گزینه جدایی طلبی یا اسلام گرایی افراطی را رد كرده بود، تصمیم گرفت در سایه دولت و سیاست های روسیه باقی بماند. داغستان از تبعات فروپاشی اتحادشوروی از جمله نقض گسترده حقوق بشر و افراطی گرایی قومی و مذهبی لطمات زیادی دید، اما علیرغم این مشكلات شدید از واردشدن در فاز درگیری های مسلحانه مانند مورد اوستیا - اینگوش و تشدید تنش بین جمهوری ها و حكومت فدرال پرهیز كرد.
نخبگان داغستانی كه به مناسبات اروپایی - آمریكایی دموكراسی عادت نداشتند، به ابداع گونه ای ساختار مستقل پرداختند تا به هماهنگی قدرت مركزی با شرایط محلی بیفزاید. لازم به ذكر است كه قدرت در جمهوری داغستان از دیرباز در میان اقوام مختلف تقسیم شده بود.
شورای دولتی در رأس هرم قدرت قرارداشت كه متشكل از ۱۴شخصیت دانشگاهی بود كه نمایندگی اقوام را برعهده داشتند و به وسیله شورای قانون اساسی انتخاب می شدند (شامل ۲۴۲ نفر كه ۱۲۱ نفر از آنها هم اكنون اعضای پارلمان جمهوری هستند) رئیس این شورا «محمدعلی محمداف» ۷۴ساله است كه «پدربزرگ» نامیده می شود و دارای نفوذ سیاسی است.
«پدر بزرگ» كه یك «دارغینی» است، در ایفای نقش واسطه بین رهبران گروه های مختلف نژادی موفق عمل كرده است و رسماً به ساختار قدرت در جمهوری احترام می گذارد و جایگاه سایر گروه های نژادی را در چارچوب قدرت داغستانی محترم می شمارد.
اكثریت مردم داغستان ساختار كنونی تقسیم قدرت در جمهوری داغستان را در همه پرسی دهه ۹۰ میلادی تأیید كردند، اما آنها از پذیرش روند انتخاب رئیس دولت با روش های دموكراتیك و قانونی پرهیز كردند. آنها از اینكه جایگاه قومی خود را در تجارت و امور اداری داغستان از دست بدهند و حمایت از رهبر جمهوری در یك انتخابات عمومی را بپذیرند، واهمه داشتند.
سه همه پرسی برگزارشده در داغستان، این جمهوری را به بخش های قومی تقسیم كرد: اكثریت «آوار»ها و «لاك»ها از ایده ریاست جمهوری حمایت می كنند، اما اغلب «لزگی» ها و دارغینی ها با آن مخالفند. اشتیاق به برقراری تعادل اداری و سیاسی هرچند شكننده در این جمهوری كه مبنای آن حقوق قومی باشد، به تئوری قابل قبول داغستانی ها برای اداره جمهوری تبدیل شد. اگرچه این شكل از دموكراسی شباهت اندكی به دموكراسی رایج در آمریكا یا اروپا دارد، اما ایده آل ترین روش ممكن در این جمهوری است.
مردم این جمهوری قاطعانه معتقدند كه تكثرگرایی در حكومت (حتی به شكل عقیم آن) مانع از تك قطبی شدن قدرت و تصاحب ثروت به وسیله یك جامعه قومی و نژادی خواهد شد. نخبگان جامعه و مردم داغستان می اندیشند كه رد طرح تكثرگرایی قومی به تقسیم جدید ثروت و قدرت و منافع اداری می انجامد و این جمهوری را به سوی هرج و مرج و دودستگی سوق می دهد.
اما این دستاوردها در الگوی قدرت داغستانی در سیستم جدید اصلاحات سیاسی و حقوقی جایی ندارد. این روند در سال ،۲۰۰۳ همزمان با دوره ای كه كرملین تصمیم گرفت توجه خود را به منطقه معطوف كند، آغاز شد. علی رغم نتایج سه همه پرسی در داغستان، مسكو تصمیم گرفت كه اصلاحات قانون اساسی را در این جمهوری به اجرا بگذارد كه همین بازنگری منجر به برگزاری انتخابات عمومی برای تعیین رئیس جمهوری به عنوان فصل الخطاب سیاسی و حقوقی عمده در آن شد.
اولین انتخابات ریاست جمهوری برای سال ۲۰۰۶ طراحی شده است. اما مقامات دولت فدرال، ایده انتخابات مستقیم سران مناطق را در سال ۲۰۰۴ پس از تراژدی «بسلان» ترك كردند. هنوز این مسأله كه با داغستان و وجوه ویژه آن چه می توان كرد، حل نشده است.
شورای دولتی وانمود می كند كه در این جمهوری حكومت تكثرگرای قومی برقرار است كه در رأس آن پدربزرگ «محمداف» قرار دارد. اما در سایه همین تحولات بود كه این جمهوری از غلتیدن به دامن نزاع های قومی همه جانبه نجات یافت و در دهه ۹۰ كه دهه تجزیه جمهوری ها نام گرفته بود، تأثیری بر داغستان باقی نگذاشت. من تردید دارم كه انتصاب رئیس جمهوری به وسیله دولت فدرال، ثبات سیاسی را به داغستان بازگرداند. این حقیقت كه چنین انتصابی ممكن است شرایطی را برای تقسیم جمهوری به بخش های قومی كوچك و افزایش تنش های نژادی بیانجامد خطری جدی است. سه ابتكاری كه در اوایل دهه ۹۰ داغستان را به تجزیه رهنمون می شد، هنوز نیز رگه هایی از حقیقت را در خود محفوظ دارد و شاید بار دیگر زنده شود، اما این بار، تنش های سیاسی می توانند بسیار نیرومندتر از گذشته باشند.
با توجه به فاصله موجود بین مقامات و مردم كه نمی توان آن را با انتصاب رهبران جمهوریخواه پر كرد، مردم ممكن است گروه هایی را تشكیل دهند كه مبنای آن الگوهای آزمایش شده قبلی باشد. چنین الگویی در قفقاز همان «رادیكالیسم ایرانی» است.
اگر كرملین، پدربزرگ محمداف را به این سمت بگمارد، این موضوع تأثیری آرامش بخش بر مردم داغستان باقی می گذارد كه به دوام سیاسی و مدل مدیریتی او عادت كرده اند. اما محمداف از نظر سیاسی و از نظر فیزیكی بیش از حد فرسوده شده است. او هم اینك ۷۵ ساله است و ۷۵ سال، سن مناسبی برای نمایش سیاسی در یك سمت جدید نیست.
اگر كرملین تحركات خود را بر روی نامزدهای دیگر (عبداللطیف اف یا ماخاچف) متمركز كند، چنین تصمیمی ممكن است موجب وحشت نژادی - سیاسی وسیع شود. حتی اگر تصور كنیم كه «جاروی» جدید از پاكسازی كامل پرهیز كند، زمان زیادی طول خواهد كشید تا مردم متقاعد شوند ثبات در جمهوری داغستان می تواند با معرفی قواعد جدید برای بازی كه اكثر داغستانی ها با آن آشنا نیستند، به هم بریزیند.
منبع: خبرگزاری ریانووستی
ترجمه: محمدرضا خداقلی پور
منبع : روزنامه ایران