یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سخن‌چینی


سخن‌چینی
نمّامی یا سخن‌چینی از رذائل اخلاقی بوده که از آفات زبان است و دیگر آنکه خبری را از جایی به جایی دیگر بردن و برای مردم پاک و بی‌گناه عیب‌جویی و لغزش تراشیدن از آن جهت که ایجاد فساد این عمل مورد نکوهش فراوان قرار گرفته است.
در قرآن مجید دربارهٔ این اشخاص می‌فرماید:
وای بر هر عیب‌جوی سخن چین.
(وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍٔ لُمَزَهٍٔ)
در مورد دیگر می‌فرماید:
از کسانی که بسیار عیب‌جو و سخن‌چین هستند پیروی مکن.
(هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمیمٍ) (سورهٔ قلم، آیهٔ ۱۱)
و در آیهٔ دیگر می‌فرماید:
[سخن‌چین] کینه‌توز و پرخور و خشن و بدنام است.
(عُتُلٍّ بَعْدَ ذٰلِکَ زَنیمٍ) (آیهٔ قلم، سورهٔ ۱۳)
قرآن مجید از سخن‌چین به عنوان “زنیم” یعنی کسی که اصل و نسبت روشنی ندارد نام می‌برد و این دلیل برعظمت این گناه است.
راغب اصفهانی می‌گوید:
زنیم به کسی گفته می‌شود که به طایفه‌ای منسوب شده ولی در واقع از آنها نیست. [سپس می‌گوید:] ریشهٔ این لغت از “زنمه” به معنی زائده و آویزهٔ گوش و حلق گوسفند گرفته شده است. گویی شخص سخن‌چین در میان قوم خود یک موجود زیادی و وصلهٔ ناهمرنگی است که بدون دلیل به آنها منتسب شده و در واقع اصل و نسبت روشن و درستی ندارد.
(اَلزَّنیمُ وَ الْمُزَنَّمُ الزّائِدُ فِی الْقَوْمِ وَ لَیْسَ مِنْهُمْ تَشْبیهاً بِالزَّنْمَتَیْنِ مِنَ الشّاهِٔ وَ هُمَا الْمُتَدَلّیَتانِ مِنْ اُذُنِها وَ مِنَ الْحَلْقِ قالَ تَعالی “عُتُلٍّ بَعْدَ ذٰلِکَ زَنیمٍ” وَهُوَالْعَبْدُ زَلْمَهَّٔ وَ زَنْمَهًٔ أیِ الْمُنْتَسِبُ إلیٰ قَوْمٍ هُوَ مُعَلَّقٌ بِهِمْ لا مِنْهُمْ) (مفردات راغب، مادّۀ “زنم”)
مرحوم فیض کاشانی نیز در محجّهٔ‌البیضاء (ج ۵، ص ۲۷۵) از عبدالله بن مبارک نقل می‌کند: زنیم کسی است که از زنا متولد شده و همه‌چیز را در همه جا بازگو می‌کند. سپس می‌گوید: عبدالله بن مبارک این تفسیر را از آیهٔ شریفهٔ “عُتُلٍّ بَعْدَ ذٰلِکَ زَنیمٍ ” برداشت کرده است.
خلاصه اینکه اگر نطفهٔ کسی از طریق مشروع بسته شود مرتکب چنین گناه بزرگی نمی‌شود.
● سرانجام نمّام از دیدگاه قرآن
قرآن مجید به کسانی که با نمّامی و سخن‌چینی آتش کینه و عداوت را میان مردم برمی‌افروزند هشدار می‌دهد و آنان را به عذاب دوزخ تهدید می‌کند، چنانکه دربارۀ یکی از همسران ابی لهب به نام امّ جمیل خواهر ابوسفیان عمه معاویه است می‌فرماید:
زن او [: ابی لهب] آن هیزم‌کش آتش‌افروز نیز اهل جهنم است.
وَ اَمْرَأتُهُ حَمّالَهَٔ الْحَطَبِ. (سورهٔ تبّت، آیهٔ ۴)
فخر رازی در این باره که چرا به زن ابولهب “حمّالهٔ‌الحطب” گفته‌‌اند چهار جهت ذکر می‌کند که در اینجا به دو مورد آن اشاره می‌کنیم:
۱. امّ جمیل به خاطر مخالفتی که با پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) داشت شب هنگام خار و هیمه بر سر راه آن بزرگوار می‌ریخت و بدین وسیله رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) را آزار می‌داد.
۲. علت دیگر این است که چون کار او نمّامی بود وی را “حمّالهٔ‌الحطب” یعنی آتش بیار معرکه نام نهاده‌اند. (برای اطلاع بیشتر رک. تفسیر کبیر، ج ۳۲، صص ۱۷۱ و ۱۷۲)
به هر حال، چون ابولهب خود آتش‌افروز بود، زن او نیز فتنه‌انگیز بود و در این راه کوشش بسیار می‌کرد و تا آنجا که قدرت و توان داشت از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) و اصحاب ایشان اخباری کسب می‌کرد و آن را به مشرکان و بت‌پرستان گزارش می‌داد و به همین جهت خدای متعال این گونه از وی به بدی نام می‌برد و او را مستحق آتش می‌داند و به‌طورکلی سرنوشت هرکس که نمّامی کند آتش دوزخ است.
● نمّامی از دیدگاه روایت
در روایات اسلامی نیز در مذمّت سخن‌چینی تأکید زیادی شده است که برخی از آنها از نظرتان می‌گذرد.
قال علی (علیه‌السلام):
حضرت امیرالمؤمنین می‌فرماید: سخن‌چینی گناهی است که فراموش نمی‌شود. (غررالحکم، ج ۱ ، ص ۵۰)
النمیمهُٔ ذنبٌ لایُسنیٰٰ
خبرچینی موجب دشمنی بوده چنانکه حضرت‌ امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرماید از سخن‌چینی‌‌ها حذر کنید که موجب دشمنی‌ می‌گردد. و همچنین می‌فرماید بدترین رفتار و عملکرد آن است که باعث جدائی بین دو دوست شود. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید چه بسا دوستی‌هایی که تبدیل به دشمنی و عداوت و چه خون‌ها که ریخته و چه خانه‌ها که ویران نمی‌گردد. بدترین کسی که روی زمین راه می‌رود نمام است.
● نمّام شریرترین افراد است:
رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
آیا شما را به بدترین افرادتان آگاه نکنم؟ عرض کردند: چرا ای رسول خدا. فرمود: بدترین افراد آنهایی هستند که به سخن‌چینی می‌روند و در میان دوستان جدایی می‌افکنند و در جستجوی عیب برای افراد صالح و پاکدامن‌اند.
(ألا اُنَبِّئُکُمْ بِشِرارِکُمْ؟ قالُوا: بَلیٰ یا رَسُولَ‌اللهِ قالَ: الْمَشّاؤوُنَ بِالنَّمیمَهِٔ الْمُفَرِقُونَ بَیْنَ الْاَ حِبَّهِٔ، الْباغُونَ لِلْبُرَٰآءِ الْمَعایِبَ) (اصول کافی، ج ۲، ص ۳۶۹، حدیث ۱؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۲، ص ۲۶۶)
● سخن‌چینی و عذاب قبر:
حضرت علی (علیه‌السلام) فرمود:
عذاب قبر به خاطر سخن‌چینی و غیبت و دورغ است.
(عَذابُ الْقَبْرِ مِنَ النَّمیمَهِٔ وَ الْغِیْبَهِٔ وَالْکِذْبِ) (انوار نعمانیه، ص ۲۵۹)
حضرت علی (علیه‌السلام) فرمود:
عذاب قبر به خاطر سخن‌چینی است.
عَذابُ الْقَبْرِ یَکُونُ مِنَ النَّمیمَهِٔ. (علل الشرایع، ج ۱، ص ۳۰۸، باب ۲۶۲)
● سخن‌چین وارد بهشت نمی‌شود:
در روایات متعددی به این مطلب تصریح شده است که سخن‌چین و کسی که برای برهم زدن وحدت مردم قدم برمی‌دارد و عامل تفرقه و جدایی بین مسلمین می‌شود اهل بهشت نیست.
رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرموده‌اند:
سخن‌چین وارد بهشت نمی‌شود.
(لایَدْخُلُ الْجَنَّهَٔ نَمّامٌ) (محجّهٔ‌البیضاء، ج ۵، ص ۲۷۵؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۲، ص ۲۶۸)
و در حدیث دیگری فرموده‌اند:
قتّات [: سخن‌چین] وارد بهشت نمی‌شود.
(لایَدْخُلُ الْجَنَّهَٔ قَتّاتٌ) (امالی طوسی، ج ۱ ، ص ۲۴۳؛ کشف‌الریبه، ص ۴۱؛ الذریعهٔ الی مکارم الشریعهٔ، چاپ نجف، ص ۱۵۵؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج ۷۲، ص ۲۶۸.)
اما باقر (علیه‌السلام) فرمود:
بهشت بر غیبت‌کنندگان و سخن‌چینان حرام است.
(ألْجَنَّهُٔ مُحَرَّمَهٌٔ عَلَی الْمُغْتابینَ وَالْمَشّائینَ بِالنَّمیمَهِٔ) (محجّهٔ‌‌البیضاء، ج ۵، ص ۲۷۶)
امام باقر (علیه‌السلام) فرموده‌اند:
بهشت بر قتّالین یعنی کسانی که برای فساد بین مردم گام برمی‌دارند و سخن‌چینی می‌کنند حرام است.
(مُحَرَّمَهٌٔ الْجَنَّهُٔ عَلَی الْقَتّاتینَ الْمَشّائینَ بِالنَّمیمَهِٔ) (اصول کافی، ج ۲، ص ۳۶۹)
● سخن‌چین در صحرای محشر
از براءبن عازب نقل شده است که معاذبن جبل در منزل ابوایوب انصاری نزدیک رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) نشسته بود. معاذ عرض کرد: یا رسول‌ الله! نظر شما دربارۀ این آیه که می‌فرماید: “یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأتُونَ اَفْواجاً ” (سورهٔ نبأ ، آیهٔ ۱۸: روزی که در صور دمیده می‌شود و شما فوج فوج وارد محشر می‌شوید.) چیست؟ فرمود: ای معاذ! مطلب بزرگی را پرسیدی. سپس اشک از چشمان آن حضرت جاری شد و فرمود: ده صنف از امّت من پراکنده محشور می‌شوند و خداوند آنان را از دیگر مسلمانان جدا کرده و چهره‌هایشان را مسخ نموده است. بعضی از آنان به صورت میمون، بعضی به صورت خوک، بعضی واژگون که پاهایشان بالا و رویشان به طرف پایین است و به همین وضع کشیده می‌شوند، بعضی کورهای سرگردانند، بعضی کر و گنگ‌اند که هیچ چیز را درک نمی‌کنند، بعضی زبان‌های خود را می‌جَوَند و چرکی از دهانشان سرازیر می‌شود که اهل محشر از آن متنفّر می‌شوند، بعضی دست و پا بریده‌اند، بعضی بر شاخه‌هایی از آتش آویخته‌اند، بعضی بوی گندشان از مردار بدتر است، بعضی به جُبّه‌هایی [: لباس افتخار و امتیاز] پوشیده می‌شوند که از قطران (مادّهٔ روغنیاست که از بعضی درخت‌ها گرفته می‌شود.) ریخته و ساخته شده و به بدن‌های آنان چسبیده است.
آنگاه رسول خدا (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود: آنان که به صورت میمون محشور می‌شوند سخن چینانند، آنان که به صورت خوک وارد می‌شوند کارشان حرام و رشوه‌خواری است، آنها که واژگون هستند رباخوارانند، آنها که کور وارد می‌شوند کسانی هستند که در حکومت و قضاوت ستم می‌کنند، کسانی که کر و گنگ محشور می‌شوند افرادی هستند خودپسند که شفتهٔ کارهای خویش‌اند، کسانی که زبان خود را می‌جوند علما و قاضیانی هستند که کردارشان مخالف گفتارشان است، دست و پا بریدگان آنهایند که همسایگان خود را اذیت می‌کنند، آویختگان به شاخه‌های آتش جاسوسان و سعایت‌کنندگان از مردم نزد پادشاهانند، آنها که بوی گندشان از مردار بیشتر است فرورفتگان در شهوات و لذّات دنیا هستند و حقوقی را که خدا در اموالشان قرار داده نمی‌پردازند، آنان که به جُبّه‌ها و لباس‌های افتخار پوشانیده می‌شوند متکّبران و سرکشان هستند. (مجمع‌‌البیان، چاپ بیروت، ج ۱۰، ص ۴۲۳)
● نمّام از رحمت خدا دور است
به هر حال، گناه سخن‌چینی چندان زیاد است که اگر یک نمّام در میان مردمی زندگی کند رحمت خدا شامل حال آنان نخواهد شد. در این مورد توجه شما را به یک حدیث جلب می‌کنیم:
در زمان حضرت موسی در میان بنی‌اسرائیل خشکسالی شدیدی روی داد حضرت موسی برای دعای باران به همراه عده‌‌ای دیگر بیرون رفت ولی هر چه دعا کرد اثری نبخشید و باران نیامد. حضرت در این باره مناجات کرد، از جانب پروردگار به او وحی شد: در میان شما یک نفر هست که زیاد سخن‌چینی می‌کند و به خاطر او دعای شما را مستجاب نمی‌کنم. حضرت موسی از خدا خواست او را معرفی کند تا وی را از میان خویش بیرون کنند. خدای متعال فرمود: من شما را به نمّامی نهی می‌کنم، چگونه او را به شما معرفی کنم و خود مرتکّب نمّامی شوم؟ حضرت موسی این مطلب را با قوم خود در میان گذارد، کسی که نمّام بود متنبّه شد و توبه کرد؛ آنگاه خداوند باران رحمت خود را بر آنها فرو فرستاد.
(إنَّ مُوسیٰ إسْتَسْقیٰ لِبَنی إسْرائیلَ حینَ أصابَهُمْ قَحْطُ فَأوْحَی اللهُ تَعالیٰ إلَیْهِ لاأسْتَجیبُ لَکَ وَلا لِمَنْ مَعَکَ وَ فیکُمْ نَمّامٌ قَدْ اَصَرَّ عَلیَ النَّمیمَهِٔ فَقالِ مُوسیٰ (ع) مَنْ هُوَ یا رَبِّ حَتّیٰ نُخْرِجَهُ مِنْ بَیْنِنا فَقالَ اللهُ یا مُوسیٰ أنْها کُمْ عَنِ النَّمیمَهِٔ وَ اَکُونُ نَمّاماً فَتابُوا بِأجْمَعِهِمْ فَسُقُوا) (کشف‌الریبه، ص ۴۲؛ محجّهٔالبیضاء، ج ۵، ۲۷۶؛ وسائل‌الشیعه، ج ۸، ص ۶۱۹؛ الجواهر السنیهٔ، ص ۶۵ با اندکی تفاوت.)
● آثار سود اجتماعی و فردی نمّامی
سخن‌چینی چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی آثار و عواقب بدی دارد. از نظر فردی روح و روان و دل انسان را تاریک کرده و شخصیت او را از بین می‌برد، و از نظر اجتماعی موجب دودستگی و جنگ و جدال در جامعهٔ مسلمین می‌گردد و محبت‌ها را به بغض و کینه تبدیل می‌کند یا اینکه کیان و عظمت مسلمین وابسته به محتب و همبستگی میان آنان است.
عالّمی را یک سخن ویران کند روبهان مرده را شیران کند.
و این الفت تا آنجا مهم است که خداوند آن را یکی از نعمت‌های بزرگ خود می‌داند و مردم را متذکّر می‌کند که آن را از یاد نبرند، آنجا که می‌فرماید:
همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت “بزرگ” خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او در میان دل‌های شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او برادر شدید، و شما بر لب حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آنجا برگرفت [و نجات داد]. اینچنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد، شاید هدایت شوید.
(وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْل‌ِ اللهِ جَمیعاً وَلا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَهَٔ اللهِ عَلَیْکُمْ إذْ کُنْتُمْ اَعْداءً فَألَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ اِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلیٰ شَفا حُفْرَهٍٔ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَ کُمْ مِنْها کَذٰلِکَ یُبَیّنُ اللهُ لَکُمْ ٰایاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ) (سورهٔ آل‌عمران، آیهٔ ۱۰۳)
● انگیزه‌های نمّامی
چه انگیزه‌ای سبب می‌گردد که انسان مرتکب این گناه بزرگ شود؟ در پاسخ این سؤال می‌توان گفت که یکی از چند عامل زیر باعث ارتکاب سخن‌چینی می‌شود:
۱. بدنام کردن مردم.
۲. اظهار دوستی و محبت به کسی که خبر را به او منتقل می‌کند.
۳. تفریح و سرگرمی.
۴. هرزه‌گویی و مجلس‌آرایی و همنشینی با اهل باطل.
۵. تفرقه‌افکنی و ایجاد تشویش و اضطراب در اذهان مردم.
● تحذیر از پذیرش قول نمام
اگر نمام کلامش مورد پذیرش واقع نگردد حیطه فعالیت‌اش کم خواهد گردید و اشتیاقی به انجام آن نخواهد داشت
امام صادق (علیه‌السلام) به نجاشی نوشتند:
مبادا با ساعیان سخن‌چینان همنشینی کنی و نباید که هیچکس از آنها با تو نزدیک شوند و نباید در هیچ روز و شب خدایت ببیند که از ساعیان و سخن‌چینان چیزی قبول کنی که خدا بر تو خشمگین گردد و پرده‌ات را خواهد دید.
(اِیاکَ والشعٰاهَٔ و اهَل النَّمائم فلایَلْتَنزِ مَنَّ مِنْهُمْ بِکَ اخَذ و لایراک اللهُ یوماً و لیئه وانت تقبَلُ فهم صَرْفاً و لاه هد لا فَسَیْخَطُ اللهُ علیک و یَهْتِکُ سِتْرَک)


همچنین مشاهده کنید