دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا
امروز چشم فلسطین سرخ است
نگاهی میکند، از «سوی بالا، سوی سقف ابر» اما دیوار محاصره پیشتر رفته!
«زاده عکا» زیر لب زمزمه میکند: «مردی اکنون ماه را میشوید»، «پس چرا این برف را جنگل، گرد لبخند چون اشک میریزد؟»
این اطراف را همه گرفتهاند؛ اینجاست که همه با هم دوستند، اینجاست که صلح رخ میدهد. مگر نگفته بود: «صلح آه دو عاشق است که تن میشویند با نور ماه»؟ اینجا را هزاران عاشق پر کردهاند و همهشان به نور او خیرهاند، آخر، میدانید که «صلح اعتراف آشکار به حقیقت است»!
«پسری اکنون کبوتری به پرواز درآورد». دختری پرچم سیاه و سپید و سبزی را تکان میدهد. باد به پرچم سلامی میکند و میگذرد. بوی میهن میآید، بوی خاک، بوی خون، بوی فریادهایی که «او» کشید، حتی در تبعید.
برای «او» همیشه اکنون است که اهمیت دارد. اکنونی که غرق در تراژدی است». اکنون هم از همان «اکنون»هاست!
«اسرائیلیها» عادت دارند بگویند که فلسطینیها «هرگز فرصت را برای از دست دادن فرصت از دست نمیدهند». خلاف این را «او» ثابت کرد. وقتی که «گنجشکهای بیبال» و «برگهای زیتون» را نگاشت؛ و وقتی «عاشقی از فلسطین» در «آخر شب» ناله کرد «دلدار من از خواب خود برمیخیزد!» «گنجشکها در الجلیل میمیرند» امروز نیز «اثر پروانه» بال شکستهای، بر شانههای مردم نقش میبندد.
متولد ماه مارس، «حافظهای برای فراموشی»داشت که هیچگاه در آن، خاکش را فراموش نکرد. این سرزمین هم دیگر جایی را بییاد او ندارد. هیچ یک از ما در بیمارستان مموریال هرمان آمریکا نبودیم تا ببینیم «او» برای لحظه مرگ «نگاهی به ساعت مچیاش انداخت؟ یک لیوان آبمیوه خورد؟ گازی به سیبی زد؟ یا لباس آبیاش را پوشید؟»
اما میدانیم لباس «او» اینک سیاه است و سپید و سبز با مثلثی سرخ؛ و لباس فلسطین، همه سیاه از سوگ «او». «پس چرا مردگان به سوی ما، از دیواری و گنجهای بیرون میشوند؟»
امروز چشم فلسطین سرخ است، دل مادران قانا و جنین هم. صدای «او» از شن ریزههای رامالله میآید: «بگذار هر کدام تاریخ خود را هر طور که دلخواه ایشان است بنویسند! تاریخ فقط مورد علاقه مورخان و رماننویسان است».
آری. بگذار هرچه میخواهند بنویسند. چرا که «درویش» واقعیت را نوشت. «میگویند خورشید از بال کلاغهایی که افق را سیاه کردهاند نیرومندتر است».
«امروز آنگاه است که اگر تا رستاخیز بنشینم پشت میزتحریرم، خبری از جاری شدن کلمات رنگارنگ نمیشود؛ سفید، سفید، سفید...»
مریم مسعود
جملات داخل گیومه از سرودههای محمود درویش اخذ شده است.
جملات داخل گیومه از سرودههای محمود درویش اخذ شده است.
منبع : روزنامه جامجم
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا غزه شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب دولت سیزدهم رسانه جنگ
هواشناسی قتل سلامت تهران شهرداری تهران فضای مجازی سیلاب آموزش و پرورش شهرداری سازمان هواشناسی سامانه بارشی باران
قیمت دلار قیمت خودرو خودرو قیمت طلا بازار خودرو یارانه بانک مرکزی دلار ایران خودرو مسکن حقوق بازنشستگان تورم
تلویزیون نمایشگاه کتاب سینمای ایران دفاع مقدس صدا و سیما مسعود اسکویی موسیقی مهران غفوریان سریال
دانش بنیان
اسرائیل رژیم صهیونیستی حماس فلسطین جنگ غزه روسیه طوفان الاقصی اوکراین نتانیاهو ایالات متحده آمریکا نوار غزه جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال جواد نکونام لیگ برتر نساجی رئال مادرید سپاهان بارسلونا بازی لیگ برتر انگلیس باشگاه پرسپولیس
اپل اینستاگرام آیفون گوگل باتری مایکروسافت ناسا
رژیم غذایی کاهش وزن سیگار توت فرنگی فشار خون اعتماد به نفس کبد چرب