سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا
در عصر اطلاعات برای بازیافت ایمن یک لپتاپ چه باید کرد؟
احتمالاً همه ما با این سناریو آشنا هستیم: روزی فرا میرسد که در آن کامپیوترهایی که قرار بوده به عنوان پلی برای ورود ما به قرن بیست و یکم به کار بروند، به دایناسور تبدیل میشوند. هم اینک فروشندگان ماهری که در مورد کارایی محصولاتشان به تبلیغ میپرداختند، خود را در محاصره کوهی از این معجزه های تکنولوژی میبینند. البته راهحل فرا روی همه ما خرید یک کامپیوتر نو و روزآمدتر است. من هم در سال ۲۰۰۱ میلادی، هنگامی که فهمیدم لپتاپ قدیمی من نمیتواند بسیاری از صفحات اینترنتی را نشان دهد و البته قابل ارتقا هم نیست، دریافتم که زمان خداحافظی با آن فرا رسیده است. البته هیچکس هم تمایل نداشت یک کامپیوتر میکنتاش مدل ۵۳۰۰c را که قادر به گشت و گذاری بدون دردسر در اینترنت نبود، از من خریداری کند.در سایه رویکرد جهان ما به سهولت، نوآوری و توسعه فنی (و این حقیقت که سیستم کنونی جهان تجارت، چنین ویژگیهایی را به صرفه نموده است) اینک آمریکایی ها صاحب ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۲ کالای الکترونیکی مصرفی هستند. در بیش از دو دهه اخیر، پیشرفت های سریع تکنولوژیکی باعث گردیده که ظرفیت محاسبه و عملکرد چیپ های نیمه هادی، تقریباً در هر ۱۸ ماه، دو برابر شود تا ما بتوانیم به کامپیوترهای سریعتر، تلفن های همراه کوچکتر، دستگاه های الکترونیکی کاراتر و همچنین تقاضای روزافزون برای محصولاتی جدید، دست یابیم.
با دور ریختن سالانه ۰۰۰/۰۰۰/۵ تا ۰۰۰/۰۰۰/۷ تن از این محصولات، این کالاهای الکترونیکی سریعترین رشد را در میان انواع زباله ها یافتهاند. البته در سایه حرص و ولع بیپایان ما به یادگیری طرز کار کامپیوترهای جدیدتر، پیدیای(PDA)های مدرنتر، تلویزیون های روزآمد و پخش های دیویدی جدیدتر و یا خرید تلفن های همراه پیشرفتهتر، این جریان پرشتاب، سرعتی دوچندان یافته است. من با داشتن تلفن همراه و لپتاپم میتوانم به جهانی از اطلاعات و ارتباطاتی شخصی، بدون مرزهای جغرافیایی کنونی، دسترسی داشته باشم. در این دنیای مملو از اطلاعات روزآمد، سرگرمی و مکالمه، که بسیار نیز قدرتمند و مسحورکننده است به سختی میتوانیم درک کنیم که تکنولوژی های فراهم آورنده این امکانات، چه تأثیراتی بر طبیعت خواهند داشت.باید بدانیم که این معجزه دیجیتال، بر ترکیبی پیچیده از موادی نظیر فلزات، عناصر، پلاستیک ها و سایر مواد شیمیایی اتکا دارد. هر جزء کوچک از این وسایل، سرگذشتی آغاز شده از معادن، پالایشگاه ها، کارخانه ها، رودها و آبراههایی دارد که در پایان به زبالهدانیهایی دور و دراز و شلوغ در سراسر دنیا منتقل میگردند.جوامع انسانی، حیاتوحش و طبیعت، در برابر هجوم این زباله ها چه هزینههایی را متحمل میگردند؟ البته این هزینه ها به صورت سنتی در ترازنامه های شرکت های صنعتی درج نمیشوند. و فراموش نکنیم که به صورتی مضحک و قابل توجه، اکثر ما انسان ها وقتی چیزی را دور میاندازیم، فکر میکنیم که دیگر برای همیشه از دست آن راحت شدهایم.
البته در مورد صنایع پیشرفته هم، چنین است. براساس گزارش سازمان حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (EPA)، بیش از ۲ میلیون تن از این کالاهای الکترونیکی، همه ساله در طبیعت رها میگردد و تنها ۱۰% آنها، وارد چرخه بازیافت میشوند. همچنین این سازمان پیشبینی نموده که ظرف ۷ سال آینده، بیش از ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۲ تلویزیون به این پسماندها اضافه خواهد شد. در ۵ سال آینده هم ۰۰۰/۰۰۰/۲۵۰ کامپیوتر روانه طبیعت میشود و در نهایت اینکه ۰۰۰/۶۵ تن تلفن همراه دست دوم و یا شکسته هم به این مجموعه افزوده میگردد. این آمارها تنها متعلق به ایالات متحده است. اما تفاوت این زباله های الکترونیکی با سایر زباله ها را باید در پیچیدگی ساختار آنها دانست. قوطی های نوشابه، شیشه ها و روزنامه ها و مجلات، تنها از یک و یا حداکثر چند ماده محدود تشکیل شدهاند. اما این کالاهای الکترونیکی از ده ها قطعه مختلف ساخته میشوند که جداسازی و بازیافت آنها ما را با مشکلات زیادی روبهرو مینماید. فراموش نکنیم که اکثر این مواد هم برای سلامت انسان ها و محیط زیست، زیانبار هستند.مثلاً لامپ تصویرهای کاندی تلویزیون ها و مانیتورهای CRT حاوی روی میباشد که تحقیقات علمی مختلفی، سمی و خطرناک بودن آن را تأیید نموده است. البته در این نمایشگرها، از فلز سمی جیوه نیز استفاده میگردد. تعدادی از باتری ها و بردهای داخلی رایانه ها هم حاوی کادمیوم که یک ماده سرطانزا است، میباشد. از سوی دیگر، کلراید پلیوینیل یک نوع پلاستیک به کار گرفته شده در ساخت سیم های عایق است که پس از سوختن از خود مواد دیوکسین و ذرات ریزی را روانه هوا میکند که به آلودگی بدن موجودات زنده میانجامد.
به این مواد سمی باید رنگ های مختلف شیمیایی مؤثر بر عملکرد غده تیرویید و مسمومکننده حیوانات را نیز بیافزایم. البته این رنگ ها در شیر مادران آمریکایی امروز و همچنین پستانداران دریایی سراسر دنیا نیز یافت میشود. مس، بریلیوم، باریوم، روی، کرومیوم، نقره و نیکل نیز جزو سایر موادسمی و خطرناکی است که در ساخت وسایل الکترونیکی به کار میرود. البته اکثر این مواد در هنگام استفاده از ماشین، آسیبی به فرد نمیرسانند، اما پس از روانه شدن این محصولات به زبالهدانی، به یک مشکل بزرگ زیستمحیطی و بهداشتی تبدیل میگردند. البته ما هنوز هم فاقد آمار وگزارش های همهجانبهای در مورد ابعاد این آسیب های زیستمحیطی، پس از سوزاندن و یا رها کردن محصولات الکترونیکی در طبیعت هستیم. به ویژه اینکه در این مورد قوانین لازم نیز وجود ندارد؛ اما تقریباً همه ما پذیرفتهایم که ردپای این مواد سمی و خطرناک در آب های زیرزمینی، غذاهای دریایی و به ویژه ماهی های آزاد و ذرات معلق در هوا وجود دارد. در سال ۲۰۰۱ میلادی، سازمان حفاظت محیط زیست ایالات متحده گزارش نموده بود که زباله های الکترونیکی مسئول ورود ۷۰ % فلزات سنگین و ۴۰ % قلع یافت شده در طبیعت این کشور هستند.این زباله های الکترونیکی به کجا میروند و کجا باید بروند؟شهروندان ما باید این نکته را بدانند که علیرغم وجود این مواد سمی و خطرناک در محصولات الکترونیکی، ایالات متحده برخلاف بسیاری ازدولت های دیگر، هیچ قانون و مقررات فراگیر و سراسریای را برای بازیافت این محصولات، تصویب نکرده است. همچنین هیچ سازمانی نیز مسئول این کار نیست. با وجود حجم گسترده کالاهای دور ریخته شده سمی و بیماریزای الکترونیکی و سهم سرانه بالای هر یک از ما، هنوز هم قرار دادن آنها در میان سایر زباله ها، امری کاملاً عادی و قانونی است. لذا آموزش مصرفکنندگان و آگاهی دادن به آنها در مورد حقایق این پسماندها را باید به عنوان تنها راهکار مؤثر کنونی دانست.
اگر من لپ تاپ قدیمیام را در زباله ها میانداختم، احتمالاً از دپوی منطقه «اوریگان شرقی» سر درمیآورد. اگر آن را برای بازیافت به کارخانه سازندهاش میفرستادم، کالیفرنیا مقصد نهایی آن بود. در مراکز محدود بازیافت این کالاها، پس از اطمینان از عدم قابلیت استفاده مجدد از قطعات آنها، قطعاتی نظیر باتری ، مانیتور، بخش های حاوی جیوه و مواد پلاستیکی را برای استفادههایی ویژه جداسازی نموده و سایر مواد خطرناک، در چرخه بازیافت قرار میگیرند. مواد باقیمانده شامل بردهای رایانهای، شکسته و ذوب شده و سپس به موادی ارزشمند نظیر فلزات به ویژه مس و طلا جهت استفاده و یا فروش مجدد، تبدیل میگردند. اما شیوه های پیچیده ساخت این محصولات، بازیافت آنها را با مشکلاتی جدی روبهرو میکند. به ویژه اینکه، هزینه تمام شده نیز بسیار بالاست. به علاوه، انجام این اقدامات در مورد کالاهای قدیمیتر، با مسایل پیچیدهتر و بیشتری روبهروست. بسیاری از ما نیز با قانون ممنوعیت صادرات مواد سمی از مبدأ آمریکا آشنا هستیم.
سرانجام من لپتاپم را به یک شرکت فعال در این بخش دادم که محصولات جمعآوری شده را با کشتی روانه چین میکند و به قول آقای جیم پاکت از اعضای شبکه زیستمحیطی «باسل اکشن» : «اقتصاد ما در مسیری جای گرفته که مقاومت در برابر آن امکان ندارد.»چندی پیش فیلمی با عنوان «صادرات فلاکت» از سوی انجمن مبارزه با مواد سمی تولید شده در دره سیلیکون با هدف معرفی شرایط بازیافت محصولات الکترونیکی در چین ساخته شد. در صحنه های تکاندهنده این فیلم، شما میتوانید خرد کردن قطعات رایانهای، سوزاندن و ذوب کردن این قطعات سمی را در محیط هایی غیربهداشتی و ناایمن توسط زنان و مردانی آموزش ندیده، مشاهده کنید. آنان مواد غیرقابل فروش و ضایعات را به رودخانه مجاور کارگاه میریختند. آنان هیچ گونه تجهیزات ایمنی نداشتند و حتی برای خالی کردن جوهر باقیمانده در کارتریج ها هم از دستکش استفاده نمیکردند. در صحنهای دیگر، شما کودکی را مشاهده میکنید که بر روی کوهی از زباله های سمی الکترونیکی نشسته و سیبی را گاز میزند. آتش زدن شبانه سیم های برق برای به دست آوردن مس موجود، یکی دیگر از صحنه های این فیلم مستند است. اعضای این انجمن که در ۲۵ سال اخیر فعالیت های صنعت کامپیوتر را بررسی میکنند، این فیلم را در سال ۲۰۰۲ میلادی به نمایش گذاشتند.در یکی از دپوهای این زباله ها در چین، شما صحنههایی تکاندهنده از میلیون ها محصول مختلف نظیر فاکس، مانیتور، صفحه کلید، پرینتر،کارتریج و غیره را میبینید که برای استفاده از کارگران ارزانقیمت چینی و شرایط حاکم بر بازار کار این کشور، عموماً از کشورهای پیشرفته غربی به این سوی عالم آورده شدهاند. کارشناسان محیط زیست چینی سال هاست که اعلام نمودهاند، آب این مناطق، غیرقابل مصرف است، خاک آن آلوده میباشد و در آب رودهای آن انواع موادسمی و فلزاتی سنگین نظیر روی، باریوم و کرومیوم وجود دارد.
جیم پاکت از زباله های الکترونیکی به عنوان «فاضلاب متعفن رفاه بشریت امروز» نام میبرد. البته برای اساس آمار رسمی نیز مقصد ۵۰ تا ۸۰ % این زباله ها، چین و سایر کشورهای آسیای جنوب شرقی است. در صحنه هایی از این فیلم نیز شما میتوانید به راحتی برچسب های مربوط به مبدأ حمل این زباله ها را ببینید. هر چند هیچ یک از دولتمردان فدرال و یا ایالتی ما حاضر نیستند نام منطقه خود را بر روی پسماندهایی ببینند که در دپوهای ویژه، کارگران چینی با دریافت تنها ۲ دلار در روز و بدون هیچگونه تجهیزات ایمنی، به بازیافت آنها مشغولند. آیا هنوز هم زمان تصویب یک قانون جامع فدرال در این حوزه فرا نرسیده است؟ و همچنان باید هر یک از ایالت ها به تنهایی به تصویب قوانین کنترلی در این بخش بپردازد؟ البته هم اینک چندین ایالت قوانینی را به ویژه در مورد مانیتورهای CRT، جمعآوری این زباله ها در یک روز از هفته و یا تشویق تولیدکنندگان به جمعآوری داوطلبانه این پسماندها، تصویب نمودهاند.
براساس پیشبینی های کارشناسان، تنها جمعآوری و جداسازی اولیه این زباله ها در یک دوره ۱۰ ساله، هزینهای ۱۰ میلیارد دلاری به همراه خواهد داشت، هر چند هم اینک هم تنها ۱۰ % این زباله ها روانه مراکز بازیافت میگردد و بقیه، همراه سایر زباله ها راهی طبیعت میشود. وضعیت این پسماندها در میان اعضای اتحادیه اروپا، بهتر از ماست. آنان تلاش میکنند که از تعدادی از این فلزات سمی نظیر روی، جیوه و یا سایر مواد نیمه رسانا، تا حد امکان استفاده نکنند. البته تعدادی از شرکت های این صنعت نظیر اچ پی، اعلام نمودهاند که در مانیتورهای جدید خود، امکان جداسازی راحتتر فلز روی را فراهم کرده اند.آیا میتوان روزی را تصور کرد که برای روزآمد کردن یک نرمافزار مجبور نباشیم یک کامپیوتر جدید بخریم؟ و یا اینکه همه پرینترها، قابلیت بازیافت کامل را داشته باشند؟ و یا روزی ما شاهد باشیم که در هزینه های خریداری یک لپتاپ و یا تلفن همراه، هزینه های بازیافت آن نیز منظور گردد؟ از سوی دیگر، آیا صنعت الکترونیک و کامپیوتر، همچنان خود را به عنوان یک کسب وکار تجاری سود محور و نه یک صنعت انسانی خواهد دید؟ و آیا در سایه رویکردهای انسانی و دوستانه با محیط زیست، این صنایع باورشکستگی و بحران مالی روبهرو میشوند؟به هرحال، پرینتر، لپتاپ، موبایل و درایو کهنه من همچنان در گاراژ خانهام قرار گرفتهاند. اگرچه من میدانم که باید روزی از شر آنها خلاص شوم. به علاوه، شهرهای ما مملو ازافرادیاست که پس از دیدن این زباله ها در پشت در ساختمان منزل، از شما میپرسند: آیا میتوانم این را با خودم ببرم؟
با دور ریختن سالانه ۰۰۰/۰۰۰/۵ تا ۰۰۰/۰۰۰/۷ تن از این محصولات، این کالاهای الکترونیکی سریعترین رشد را در میان انواع زباله ها یافتهاند. البته در سایه حرص و ولع بیپایان ما به یادگیری طرز کار کامپیوترهای جدیدتر، پیدیای(PDA)های مدرنتر، تلویزیون های روزآمد و پخش های دیویدی جدیدتر و یا خرید تلفن های همراه پیشرفتهتر، این جریان پرشتاب، سرعتی دوچندان یافته است. من با داشتن تلفن همراه و لپتاپم میتوانم به جهانی از اطلاعات و ارتباطاتی شخصی، بدون مرزهای جغرافیایی کنونی، دسترسی داشته باشم. در این دنیای مملو از اطلاعات روزآمد، سرگرمی و مکالمه، که بسیار نیز قدرتمند و مسحورکننده است به سختی میتوانیم درک کنیم که تکنولوژی های فراهم آورنده این امکانات، چه تأثیراتی بر طبیعت خواهند داشت.باید بدانیم که این معجزه دیجیتال، بر ترکیبی پیچیده از موادی نظیر فلزات، عناصر، پلاستیک ها و سایر مواد شیمیایی اتکا دارد. هر جزء کوچک از این وسایل، سرگذشتی آغاز شده از معادن، پالایشگاه ها، کارخانه ها، رودها و آبراههایی دارد که در پایان به زبالهدانیهایی دور و دراز و شلوغ در سراسر دنیا منتقل میگردند.جوامع انسانی، حیاتوحش و طبیعت، در برابر هجوم این زباله ها چه هزینههایی را متحمل میگردند؟ البته این هزینه ها به صورت سنتی در ترازنامه های شرکت های صنعتی درج نمیشوند. و فراموش نکنیم که به صورتی مضحک و قابل توجه، اکثر ما انسان ها وقتی چیزی را دور میاندازیم، فکر میکنیم که دیگر برای همیشه از دست آن راحت شدهایم.
البته در مورد صنایع پیشرفته هم، چنین است. براساس گزارش سازمان حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (EPA)، بیش از ۲ میلیون تن از این کالاهای الکترونیکی، همه ساله در طبیعت رها میگردد و تنها ۱۰% آنها، وارد چرخه بازیافت میشوند. همچنین این سازمان پیشبینی نموده که ظرف ۷ سال آینده، بیش از ۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۲ تلویزیون به این پسماندها اضافه خواهد شد. در ۵ سال آینده هم ۰۰۰/۰۰۰/۲۵۰ کامپیوتر روانه طبیعت میشود و در نهایت اینکه ۰۰۰/۶۵ تن تلفن همراه دست دوم و یا شکسته هم به این مجموعه افزوده میگردد. این آمارها تنها متعلق به ایالات متحده است. اما تفاوت این زباله های الکترونیکی با سایر زباله ها را باید در پیچیدگی ساختار آنها دانست. قوطی های نوشابه، شیشه ها و روزنامه ها و مجلات، تنها از یک و یا حداکثر چند ماده محدود تشکیل شدهاند. اما این کالاهای الکترونیکی از ده ها قطعه مختلف ساخته میشوند که جداسازی و بازیافت آنها ما را با مشکلات زیادی روبهرو مینماید. فراموش نکنیم که اکثر این مواد هم برای سلامت انسان ها و محیط زیست، زیانبار هستند.مثلاً لامپ تصویرهای کاندی تلویزیون ها و مانیتورهای CRT حاوی روی میباشد که تحقیقات علمی مختلفی، سمی و خطرناک بودن آن را تأیید نموده است. البته در این نمایشگرها، از فلز سمی جیوه نیز استفاده میگردد. تعدادی از باتری ها و بردهای داخلی رایانه ها هم حاوی کادمیوم که یک ماده سرطانزا است، میباشد. از سوی دیگر، کلراید پلیوینیل یک نوع پلاستیک به کار گرفته شده در ساخت سیم های عایق است که پس از سوختن از خود مواد دیوکسین و ذرات ریزی را روانه هوا میکند که به آلودگی بدن موجودات زنده میانجامد.
به این مواد سمی باید رنگ های مختلف شیمیایی مؤثر بر عملکرد غده تیرویید و مسمومکننده حیوانات را نیز بیافزایم. البته این رنگ ها در شیر مادران آمریکایی امروز و همچنین پستانداران دریایی سراسر دنیا نیز یافت میشود. مس، بریلیوم، باریوم، روی، کرومیوم، نقره و نیکل نیز جزو سایر موادسمی و خطرناکی است که در ساخت وسایل الکترونیکی به کار میرود. البته اکثر این مواد در هنگام استفاده از ماشین، آسیبی به فرد نمیرسانند، اما پس از روانه شدن این محصولات به زبالهدانی، به یک مشکل بزرگ زیستمحیطی و بهداشتی تبدیل میگردند. البته ما هنوز هم فاقد آمار وگزارش های همهجانبهای در مورد ابعاد این آسیب های زیستمحیطی، پس از سوزاندن و یا رها کردن محصولات الکترونیکی در طبیعت هستیم. به ویژه اینکه در این مورد قوانین لازم نیز وجود ندارد؛ اما تقریباً همه ما پذیرفتهایم که ردپای این مواد سمی و خطرناک در آب های زیرزمینی، غذاهای دریایی و به ویژه ماهی های آزاد و ذرات معلق در هوا وجود دارد. در سال ۲۰۰۱ میلادی، سازمان حفاظت محیط زیست ایالات متحده گزارش نموده بود که زباله های الکترونیکی مسئول ورود ۷۰ % فلزات سنگین و ۴۰ % قلع یافت شده در طبیعت این کشور هستند.این زباله های الکترونیکی به کجا میروند و کجا باید بروند؟شهروندان ما باید این نکته را بدانند که علیرغم وجود این مواد سمی و خطرناک در محصولات الکترونیکی، ایالات متحده برخلاف بسیاری ازدولت های دیگر، هیچ قانون و مقررات فراگیر و سراسریای را برای بازیافت این محصولات، تصویب نکرده است. همچنین هیچ سازمانی نیز مسئول این کار نیست. با وجود حجم گسترده کالاهای دور ریخته شده سمی و بیماریزای الکترونیکی و سهم سرانه بالای هر یک از ما، هنوز هم قرار دادن آنها در میان سایر زباله ها، امری کاملاً عادی و قانونی است. لذا آموزش مصرفکنندگان و آگاهی دادن به آنها در مورد حقایق این پسماندها را باید به عنوان تنها راهکار مؤثر کنونی دانست.
اگر من لپ تاپ قدیمیام را در زباله ها میانداختم، احتمالاً از دپوی منطقه «اوریگان شرقی» سر درمیآورد. اگر آن را برای بازیافت به کارخانه سازندهاش میفرستادم، کالیفرنیا مقصد نهایی آن بود. در مراکز محدود بازیافت این کالاها، پس از اطمینان از عدم قابلیت استفاده مجدد از قطعات آنها، قطعاتی نظیر باتری ، مانیتور، بخش های حاوی جیوه و مواد پلاستیکی را برای استفادههایی ویژه جداسازی نموده و سایر مواد خطرناک، در چرخه بازیافت قرار میگیرند. مواد باقیمانده شامل بردهای رایانهای، شکسته و ذوب شده و سپس به موادی ارزشمند نظیر فلزات به ویژه مس و طلا جهت استفاده و یا فروش مجدد، تبدیل میگردند. اما شیوه های پیچیده ساخت این محصولات، بازیافت آنها را با مشکلاتی جدی روبهرو میکند. به ویژه اینکه، هزینه تمام شده نیز بسیار بالاست. به علاوه، انجام این اقدامات در مورد کالاهای قدیمیتر، با مسایل پیچیدهتر و بیشتری روبهروست. بسیاری از ما نیز با قانون ممنوعیت صادرات مواد سمی از مبدأ آمریکا آشنا هستیم.
سرانجام من لپتاپم را به یک شرکت فعال در این بخش دادم که محصولات جمعآوری شده را با کشتی روانه چین میکند و به قول آقای جیم پاکت از اعضای شبکه زیستمحیطی «باسل اکشن» : «اقتصاد ما در مسیری جای گرفته که مقاومت در برابر آن امکان ندارد.»چندی پیش فیلمی با عنوان «صادرات فلاکت» از سوی انجمن مبارزه با مواد سمی تولید شده در دره سیلیکون با هدف معرفی شرایط بازیافت محصولات الکترونیکی در چین ساخته شد. در صحنه های تکاندهنده این فیلم، شما میتوانید خرد کردن قطعات رایانهای، سوزاندن و ذوب کردن این قطعات سمی را در محیط هایی غیربهداشتی و ناایمن توسط زنان و مردانی آموزش ندیده، مشاهده کنید. آنان مواد غیرقابل فروش و ضایعات را به رودخانه مجاور کارگاه میریختند. آنان هیچ گونه تجهیزات ایمنی نداشتند و حتی برای خالی کردن جوهر باقیمانده در کارتریج ها هم از دستکش استفاده نمیکردند. در صحنهای دیگر، شما کودکی را مشاهده میکنید که بر روی کوهی از زباله های سمی الکترونیکی نشسته و سیبی را گاز میزند. آتش زدن شبانه سیم های برق برای به دست آوردن مس موجود، یکی دیگر از صحنه های این فیلم مستند است. اعضای این انجمن که در ۲۵ سال اخیر فعالیت های صنعت کامپیوتر را بررسی میکنند، این فیلم را در سال ۲۰۰۲ میلادی به نمایش گذاشتند.در یکی از دپوهای این زباله ها در چین، شما صحنههایی تکاندهنده از میلیون ها محصول مختلف نظیر فاکس، مانیتور، صفحه کلید، پرینتر،کارتریج و غیره را میبینید که برای استفاده از کارگران ارزانقیمت چینی و شرایط حاکم بر بازار کار این کشور، عموماً از کشورهای پیشرفته غربی به این سوی عالم آورده شدهاند. کارشناسان محیط زیست چینی سال هاست که اعلام نمودهاند، آب این مناطق، غیرقابل مصرف است، خاک آن آلوده میباشد و در آب رودهای آن انواع موادسمی و فلزاتی سنگین نظیر روی، باریوم و کرومیوم وجود دارد.
جیم پاکت از زباله های الکترونیکی به عنوان «فاضلاب متعفن رفاه بشریت امروز» نام میبرد. البته برای اساس آمار رسمی نیز مقصد ۵۰ تا ۸۰ % این زباله ها، چین و سایر کشورهای آسیای جنوب شرقی است. در صحنه هایی از این فیلم نیز شما میتوانید به راحتی برچسب های مربوط به مبدأ حمل این زباله ها را ببینید. هر چند هیچ یک از دولتمردان فدرال و یا ایالتی ما حاضر نیستند نام منطقه خود را بر روی پسماندهایی ببینند که در دپوهای ویژه، کارگران چینی با دریافت تنها ۲ دلار در روز و بدون هیچگونه تجهیزات ایمنی، به بازیافت آنها مشغولند. آیا هنوز هم زمان تصویب یک قانون جامع فدرال در این حوزه فرا نرسیده است؟ و همچنان باید هر یک از ایالت ها به تنهایی به تصویب قوانین کنترلی در این بخش بپردازد؟ البته هم اینک چندین ایالت قوانینی را به ویژه در مورد مانیتورهای CRT، جمعآوری این زباله ها در یک روز از هفته و یا تشویق تولیدکنندگان به جمعآوری داوطلبانه این پسماندها، تصویب نمودهاند.
براساس پیشبینی های کارشناسان، تنها جمعآوری و جداسازی اولیه این زباله ها در یک دوره ۱۰ ساله، هزینهای ۱۰ میلیارد دلاری به همراه خواهد داشت، هر چند هم اینک هم تنها ۱۰ % این زباله ها روانه مراکز بازیافت میگردد و بقیه، همراه سایر زباله ها راهی طبیعت میشود. وضعیت این پسماندها در میان اعضای اتحادیه اروپا، بهتر از ماست. آنان تلاش میکنند که از تعدادی از این فلزات سمی نظیر روی، جیوه و یا سایر مواد نیمه رسانا، تا حد امکان استفاده نکنند. البته تعدادی از شرکت های این صنعت نظیر اچ پی، اعلام نمودهاند که در مانیتورهای جدید خود، امکان جداسازی راحتتر فلز روی را فراهم کرده اند.آیا میتوان روزی را تصور کرد که برای روزآمد کردن یک نرمافزار مجبور نباشیم یک کامپیوتر جدید بخریم؟ و یا اینکه همه پرینترها، قابلیت بازیافت کامل را داشته باشند؟ و یا روزی ما شاهد باشیم که در هزینه های خریداری یک لپتاپ و یا تلفن همراه، هزینه های بازیافت آن نیز منظور گردد؟ از سوی دیگر، آیا صنعت الکترونیک و کامپیوتر، همچنان خود را به عنوان یک کسب وکار تجاری سود محور و نه یک صنعت انسانی خواهد دید؟ و آیا در سایه رویکردهای انسانی و دوستانه با محیط زیست، این صنایع باورشکستگی و بحران مالی روبهرو میشوند؟به هرحال، پرینتر، لپتاپ، موبایل و درایو کهنه من همچنان در گاراژ خانهام قرار گرفتهاند. اگرچه من میدانم که باید روزی از شر آنها خلاص شوم. به علاوه، شهرهای ما مملو ازافرادیاست که پس از دیدن این زباله ها در پشت در ساختمان منزل، از شما میپرسند: آیا میتوانم این را با خودم ببرم؟
نویسنده: الیزابت گروسمن
محسن داوری
منبع: www.OrionMagazine.org
ماهنامه سیاحت غرب-شماره ۵۲
محسن داوری
منبع: www.OrionMagazine.org
ماهنامه سیاحت غرب-شماره ۵۲
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست