سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

۵ بیشتر است یا ۲۲؟


۵ بیشتر است یا ۲۲؟
سه سال اخیر را می‌توان بدون تردید یکی از مـهـمـترین دوره‌های تاریخ کشورمان دانست زیرا در همین سه سال، مردم توانستند به شناختی بسیار عمیق نسبت به فعالا ن سیاسی به ویژه محافظه کاران یا اصولگرایان دست یابند. در این سه سال مشخص شد که چه کسانی رسیدن به اهداف مقدس را تنها از راه‌های مقدس و پاک پیگیری می‌کنند و چه کسانی مطلوبیت هدف برای خویش را مجوزی برای مباح شمردن وسیله و راه می‌شمارند. در همین سه سال، بسیاری از گروه‌های سیاسی آموختند که چه باید بگویند تا اگر جایگاه آنها از این طرف میز به آن طرف میز منتقل شد، ناچار به تغییرات ۱۸۰ درجه‌ای در مواضع خود نشوند. البته هنوز بسیارند کسانی که مردم را فراموش کار می‌پندارند و یا شیفتگی مردم به خویش را در حدی می‌دانند که تصور می‌کنند هر نوع تغییر موضع، ذره‌ای از شأن و جایگاه آنها نزد خلق خدا نمی‌کاهد. در این دوره سه ساله مردم دیدند که می‌توان با فراموش کردن رفتار تمسخر آمیز در برابر گفتگوی خاتمی با مردم امریکا، این بار گفتگوی مکتوب احمدی نژاد با مردم و رئیس جمهور امریکا را تا حد یک امر آسمانی بالا برد، می‌توان به جای خیانت شمردن برداشت از حساب ذخیره ارزی، به برداشت چند برابری از همان حساب همت گماشت، می‌توان نرخ گذاری ۲۵ تومانی برای بنزین را به کناری نهاد و از عرضه بنزین غیرسوبسیدی حمایت کرد، می‌توان به جای اعتراض به رئیس جمهور به خاطر راه ندادن شهردار تهران به جلسه کابینه، دعوت یا عدم دعوت شهردار را حق رئیس جمهور دانست، مـی‌تـوان با حذف واژه <وکیل الدوله> از فرهنگ رایج سیاسی، همراهی‌های غیرمتعارف با دولت را <تعامل ضروری> نامید، می‌توان با چشم بستن بر شعارهای چهارسال پیش علیه اصلا ح طلبان به خاطر انتقاد از قوه قضائیه ، انتقاد از رئیس قوه قضائیه و حتی هتاکی یا اتهام افکنی علیه او را به سکه رایج تبدیل کرد.
برخلا ف ۵/۴ سال قبل که تاخیر وزیر کشوردر صدور حکم شهردار، فریادها را بلند می‌کرد که <به را‌Cی مردم در انتخابات شوراها بی توجهی می‌شود> امـروز تـعلـل وزارت کشور در صدور حکم شهردار منتخب برخی شهرها به جایی رسیده است که نماینده اصولگرای مجلس را به استمداد از مقام معظم رهبری مجبور ساخته است اما همان کسانی که ۴ سال و نیم پیش، برای راC‌ی مردم، سینه چاک می‌کردند امروز یا سکوت می‌کنند یا با وزیر کشور همراهی می‌نمایند.
آنچه بهانه نگارش این سطور شد، اظهارات سه روز قبل وزیر کشور در خصوص انجام انتخابات با کد ملی و صدور ۹۲ میلیون کد ملی (حدود ۲۲ میلیون بیش از جمعیت اعلا م شده کشور) می‌باشد. این موضوع واکنش همراه با نگرانی برخی از اصلا ح طلبان را به همراه داشت اما دریغ از یک کلمه اعتراض توسط برخی محافظه کاران و رسانه‌های آنها. در حالی که همین رسانه‌ها در سال ۸۰ به بهانه یک خبر نه چندان قطعی در خصوص احتمال عدم ابطال شناسنامه۵ میلیون نفر از فوت شدگان، داد و فریاد به راه‌انداختند که این ۵ میلیون شناسنامه قرار است در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری خاتمی مورد سوء استفاده قرار گیرد. البته قرار نیست کسی را متهم کنیم اما دو روزنامه و یک هفته نامه متعلق به محافظه کاران ‌ ‌که در سال ۸۰ همه اصلا ح طلبان را متهم می‌ساختند اکنون باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا در برابر وجود ۲۲ میلیون کد ملی بلا صاحب سکوت می‌کنند؟ اگر آنها آن روز در ادعای خود صادق بودند و نسبت به احتمال خدشه به آرای مردم از طریق ۵ میلیون شناسنامه فوت شدگان نگرانی داشتند چرا امروز حتی کلامی‌به ابراز نگرانی نمی‌پردازند تا ثابت کنند تغییر شرایط به نفع اصولگرایان، در مبانی اصولی آنها تغییر ایجاد نمی‌کند؟ به راستی اگر احتمال سوء استفاده وجود داشته باشد این احتمال در کدام شرایط بیشتر بوده یا هست: شرایطی که به دلیل بدبینی مفرط حاکم بر نهادهای نظارتی نسبت به مجریان اصلا ح طلب، صدها و هزاران چشم، کوچکترین اقدام اصلا ح طلبان را رصد و از آن بهانه جویی می‌کرد یا شرایطی که هماهنگی کامل و اظهار ارادت‌های متقابل افراد وابسته به نهادهای حکومتی هر روز بیش از گذشته به چشم می‌خورد؟ کسانی که در برابر ۵ میلیون شناسنامه انباشته شده از دهها سال قبل تا آن حد نگران بودند چرا نسبت به ۲۲ میلیون کد ملی اضافی که در دو سه سال اخیر صادر و فلسفه صدور آن نیز برای مردم تبیین نگردیده است، سکوت می‌کنند؟ آیا آنها ۵ را بزرگتر از ۲۲ می‌دانند؟ اگر به فرض همه آن ۵ میلیون شناسنامه بی صاحب هم در انتخابات به نفع خاتمی بکار گرفته می‌شد تاثیری در اختلا ف فاحش رای او با مـجـموع آرای رقبای شش گانه او ایجاد نمی‌کرد در حالی که به نظر می‌رسد امروز، حتی چند ده هزار رای می‌تواند سرنوشت انتخابات را تغییر دهد. پس اگر بنابر نگرانی باشد و اگر قرار باشد ما هم همان سـخـنـان را بـگوییم که بعضی از روزنامه‌نگاران محافظه‌کار در سال ۸۰ می‌گفتند، امروز باید به شدت نگران باشیم. آنها هم برای آنکه ثابت کنند دغدغه ایشان را‌ی مردم بوده است نه عقده گشایی نسبت به کاندیدای پیروز در انتخابات، امروز باید به ابراز نگرانی بـپـردازنـد. اگر چه نمونه‌های ذکر شده در ابتدای یادداشت نگارنده را قانع کرده است که در این مورد نباید انتظاری از محافظه کاران داشت.
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید