دوشنبه, ۱۶ مهر, ۱۴۰۳ / 7 October, 2024
مجله ویستا

پایان هالیوودی - HOLLYWOOD ENDING


پایان هالیوودی - HOLLYWOOD ENDING
سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : لتی آرونسن
کارگردان : وودی آلن
فیلمنامه‌نویس : وودی آلن
فیلمبردار : ودیگو فو شولتسندورف
هنرپیشگان : تئا لیونی، باب دوریان، ایوان مارتین، جرج همیلتن، تریت ویلیامز، وودی آلن، دبرا مسینگ، مارک رایدل و داگلاس مگرات
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۲ دقیقه


̎وال واکسمن̎ (آلن) که زمانی از نوابغ سینمائی به شمار می‌آمده، حالا مجبور شده برای گذران زندگی خود و دوستش، ̎لوری̎ (مسینگ) فیلم‌های تبلیغاتی بسازد. اما وقتی یک روز فیلم‌نامهٔ ̎شهر هرگز نمی‌خوابد̎ ـ نوآری که ماجراهایش در نیویورکِ دههٔ ۱۹۴۰ می‌گذرد ـ به‌دستش می‌رسد ̎وال̎ احساس می‌کند که بختش باز شده و شهرت و موفقیت بار دیگر به او لبخند می‌زند. این‌طور که پیداست، همسر سابقش، ̎الی̎ (لیونی) ـ که حالا یکی از مدیران کمپانی گالکسی پیچرز است ـ برای او پارتی‌بازی کرده تا بتواند فیلم را کارگردانی کند و ادعا کرده که ̎وال̎ تنها کارگردان مناسبی است که می‌تواند حق مطلب را برآورد. ̎الی̎ حتی موفق می‌شود دوست خود، ̎هال̎ (ویلیامز)، رئیس پُرقدرت کمپانی، را راضی کند که دل به دریا بزند و این فرصت را در اختیار ̎وال̎ بگذارد. اما درست زمانی که قرار است فیلم کلید بخورد، ̎وال̎ متوجه می‌شود که براثر فشارهای روحی، دچار نوعی نابینائی شده است. وقتی پزشک‌ها و روان‌کاوها موفق به درمان ̎وال̎ نمی‌شوند، او از ترس آن‌که مبادا آخرین فرصت زندگی‌اش را برای ̎نامیرا̎ شدن از دست بدهد، نقشه‌ای سرهم می‌کند تا با هر کلیکی که شده، فیلم را بسازد.
● حاوی آخرین شوخی واقعاً درخشان آلن، کارگردانی یک فیلم بدون قدرت بینائی، بدون این‌که نامحرمی بفهمد، در قلب نظام تیزبین فیلم‌سازی آمریکائی. و این شوخی، پرورانده شده با فیلم‌نامهٔ طبق معمول پرمایه، برای کل فیلم کفایت می‌کند. در این رویاروئی آلن با خود صنعت سینما (پس از خاطرات هتل استارداست، ۱۹۸۰) همان‌طور که می‌توان حدس زد طعنه به هالیوود اصل نیست و شوخی با فیلم‌ساز/ هنرمند گیر افتاده در بحران شخصی اولویت دارد (این بحران شخصی، البته یعنی درک نشدن و از دست دادن مخاطب). و این فیلم‌ساز به طرز قابل تشخیصی اغراق‌شدهٔ آلن فیلم‌ساز است. در مدتی که فیلم درون فیلم، با شرایط باورنکردنی‌ای که در بالا آمد، در حال فیلم‌برداری است آدم نمی‌تواند جلوی خنده‌اش را بگیرد: مترجم جوانی که واسطهٔ بین کارگردان و فیلم‌بردارِ چینی بیگانه با زبان انگلیسی است، در نتیجهٔ آگاهی‌اش به ̎راز̎ عصای دست آلن می‌شود و یک جا که فیلم‌بردار از دست مترجم عصبانی و خواهان اخراج اوست (چون تصویرها بی‌ربط‌اند، فیلم‌بردار گمان می‌کند مترجماست که دستورات کارگردان را بد منتقل می‌کند)، آلن می‌گوید بهتر است فیلم‌بردار را اخراج کنند! استعارهٔ نابینائی به اندازهٔ مثلاً جنایت و جنحه (ساختهٔ خود آلن، ۱۹۸۹) بار و وزن اخلاقی ندارد و بیش‌تر عارضهٔ بحران خلاقیت کارگردان است که حتی می‌تواند عصبی فرض شود! شاید هم این جوابی است به کسانی که گفته‌اند او فیلم‌های اخیرش را با چشم بسته هم می‌توانسته بسازد. در نهایت، آخرین شوخی نشان‌گر این است که در دنیای امروز برای هر فیلمی جائی و دوستداری وجود دارد: خبر توفیق ̎فیلم در فیلم̎ در فرانسه می‌آید، جائی که بدترین فیلم‌ها می‌توانند برآمده از نبوغ تلقی شوند!