دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
صدای پای کفشهای زنانه
![صدای پای کفشهای زنانه](/mag/i/2/sj6yx.jpg)
رفتار مردم ما یك جورهایی شبیه «بلایا و حوادث طبیعی» است. از این جهت كه هردو به شدت غیرقابل پیشبینیاند و معمولا باعث شوكه شدن ناظران، بهخصوص كارشناسان میشوند.
با این رفتارهای غیرقابل پیشبینی مردم (در اكثر جریانهای اجتماعی و سیاسی) دیگر كارشناسان هواشناسی تنها نیستند و پیشبینیها و تحلیلهای كارشناسان و تحلیلگران امور اجتماعی و سیاسی هم معمولا غلط از آب درمیآید! نمونهاش رفتار مردم كشورمان در انتخابات اخیر بود. طی ۱۰ سال گذشته كمتر انتخاباتی برگزار شده است كه نتایج حاصل از آن، طبق پیشبینی بوده و از مدلی خاص پیروی كرده باشد.
یك بار كه همه میگویند دوره دورهٔ مستقلهاست، لیستهای شاخص جناحهای سیاسی رأی میآورند. دفعهٔ بعد كه قرار است لیستها با هم رقابت كنند، كاندیداهای ناشناخته و منفرد پیروز انتخابات میشوند و قس علی هذا. اینطوری پیش برود، «تحلیلگری و كارشناسی رفتار مردم» در كشورمان میتواند جزو مشاغل سخت و زیانآور محسوب شود و كارشناسان هم امیدوار به بازنشستگی پیش از موعد!
با این حال شاید مهمترین اتفاق غیرقابل پیشبینی، حضور زنان خصوصا از نوع جوان و ناشناختهٔ آنها در صحن شوراها بود. اتفاقی كه خیلیها درست یا نادرست آن را به جوانی و جاذبههای آنها ربط میدهند. به همینخاطر هم این موضوع در این پرونده برجستهتر شده است.
● آمار زنهای شورای شهر
در حالی كه در دورههای اول و دوم شورای شهر، زنان فقط ۷درصد كرسیها را به خود اختصاص داده بودند، در شورای شهر سوم، میزان حضور آنان در صحن شوراها افزایشی ناگهانی یافته است. این هم چند نمونه آمار قابل توجه دربارهٔ حضور زنها در شوراهای شهرهای مراكز استان.
از ۳۰ شهری كه مركز استان محسوب میشوند، در ۱۲ شهر، زنان رتبههای اول و دوم را به خود اختصاص دادهاند.
زنان با كسب ۴۳ كرسی از مجموع ۲۶۹ كرسی شوراهای اسلامی شهرهای مراكز استان، حدود ۱۶ درصد از این كرسیها را به خود اختصاص دادهاند.
بیشترین تعداد زنانی كه به شوراهای مراكز استانها راه یافتند، متعلق به شهرهای قزوین و همدان است كه در هر كدام تعداد زنان چهار نفر است. در هر یك از شهرهای تهران، اراك، ارومیه و زنجان هم سه زن به تركیب نهایی شوراها راه یافتهاند.
تنها در هفت شهر اصفهان، بوشهر، تبریز، رشت، ساری، كرمانشاه و یاسوج، هیچ نامزد زنی نتوانست به شورای شهر راه پیدا كند.
● مردم با چه ملاكها و معیارهایی دست به انتخاب زدند؟
نتایج انتخابات اخیر شورای شهر، چه در تهران و چه در شهرستانها باز هم شگفتی آفرید. بهخصوص در شهرستانها كه با وجود حضور ائتلافها و لیستهای انتخاباتی رنگارنگ و متنوع كه از سوی گروههای سیاسی موسوم به چپ و راست ارائه شده بود، تعداد قابل توجهی از افراد ناشناخته و مستقل، موفق به كسب آرای قابل توجه و در نهایت فتح كرسیهای شوراهای شهرشان شدند.
نحوه تبلیغات و نوع رأی آوردن برخی از آنها عجیب و در عین حال جالب توجه بود. در یكی از شهرها، یكی از كاندیداهای زن، با شعار «دخترم! قلب تو ستاد انتخاباتی من است» احساسات دختران شهر را حسابی تركاند و بالاخره هم به شورا راه یافت.
انتخابات امسال از جهاتی فوقالعاده بود. در بعضی شهرستانها رنگ و لعاب و شكل و شمایل پوسترها، صاحبانشان را خوشبخت و اولین حضور آنها در گردونهٔ انتخابات را توأم با پیروزی باورنكردنی و قاطع آنها كرد! در نقاطی از كشور نیز بعضیها به خاطر مشابهت فامیلیشان با افراد مشهور در انتخابات شركت كردند و آرای قابل توجهی را هم به دست آوردند.اما این انتخابات، یك شگفتی دیگر هم آفرید؛ شگفتیای كه باعث میشود از این به بعد در سراسر كشور، صدای پاشنهٔ كفشهای زنانه در صحن شوراها بیشتر به گوش برسد!
● دخترانی با كفشهای مردانه
«بعد از دوم خرداد یك مقدار حضور زنها جدیتر گرفته شد و اخیرا هم نظر رئیسجمهور درخصوص حضور خانمها در ورزشگاهها نشان داد كه دولت كنونی هم مخالف حضور خانمها در جامعه نیست.» سعید معدنی، استاد دانشگاه پاسخش به سؤال ما دربارهٔ چرایی حضور چشمگیر خانمها در شوراهای شهر را اینطور شروع میكند و ادامه میدهد: «در ده پانزده سال اخیر، رشد خانمها در زمینههای مختلف، رشد چشمگیری بوده است. ۶۰ تا ۶۵ درصد ورودیهای دانشگاهها خانمها هستند كه به مرور فارغالتحصیل شده و وارد عرصهٔ اجتماعی میشوند.»
معدنی مثال جالبی هم میزند. «در كرج روستایی هست كه اخیرا بزرگ شده و پیشرفت زیادی هم كرده است. هشت سال پیش و در انتخابات شوراها یكی از كاندیداها در شعارهای خودش نوشته بود: «مدافع حقوق زنان». به خاطر نوع نگاه و تعصباتی كه به زنان وجود داشت از او خواسته بودند كه این عبارت را حذف كند. اما این بار در همان روستا، سه كاندیدای زن داشتیم!»
فاطمه آلیا نمایندهٔ زن مجلس هفتم هم معتقد است فعالیت مثبت زنان حاضر در عرصههای اجرایی كشور، راه را برای دیگر زنان هموار كرده و اقبال مردم به كاندیداهای زن، به خاطر قابلیت آنها و رضایتمندی عمومی از عملكرد آنها است.آلیا میگوید: «خانمها همیشه به مشاركت دعوت شدهاند و حالا این مشاركت صورت گرفته و با اقبال مردم هم مواجه شده است. ضمن اینكه خانمها علاوه بر توانمند بودن، دلسوزی و توجه بیشتری نسبت به كارها دارند.»
● ضد دموكراسی
از توفیق قابل توجه زنها در انتخابات شوراها كه بگذریم، باز میگردیم به رفتار انتخاباتی عجیب و غریب مردم. اینكه چرا اینبار در اكثر نقاط كشور منفردها و چهرههای عموما ناشناخته رأی آوردهاند؛ درست برخلاف انتخابات دورهٔ پیش كه یك لیست انتخاباتی (اصولگرایان) در اكثر شهرها رأی آورد و مردم اصطلاحا لیستی رأی دادند.
حسینعلی افخمی، استاد دانشگاه در اینباره میگوید: «آنقدر دولتمردان و فعالین سیاسی، در خصوص غیرسیاسی بودن شوراها تبلیغ میكنند كه رویكرد مردم در این زمینه، تعجببرانگیز هم نیست. این در حالی است كه شوراهای شهر از مردمیترین سطوح فعالیتهای سیاسی است و تبلیغهای اینچنینی به ماهیت شوراها لطمه میزند.»
افخمی دربارهٔ رأی آوردن چهرههای ناشناس معتقد است: «در این انتخابات، حرفهایها شامل روزنامهنگاران، مهندسان، جامعه پزشكان و... حضور چشمگیری نداشتند و تنها ورزشكاران بودند كه در صحنه حاضر شدند و اتفاقا آرای خوبی هم بهدست آوردند. در مجلس پنجم ۲۴ نفر از لیست جامعهٔ مهندسین به مجلس راه پیدا كردند در حالی كه در شورای شهری كه به چنین تخصصهایی نیاز است، این گروه اساسا شركت نكرد.»
افخمی از این وضعیت دل خوشی ندارد و تأكید میكند: «قدر مسلم این است كه انتخاب افرادی كه به صورت منفرد در انتخابات شركت میكنند و معمولا فاقد برنامهٔ مشخص و كارشناسی شدهای برای ادارهٔ امور شهرشان هستند نه تنها كمكی به آبادانی و عمرانی شهرها نمیكند كه در جهت عكس آن نیز خواهد بود.»
عشرت شایق، نمایندهٔ تبریز در مجلس، این نوع رفتار انتخاباتی مردم را در شهرستانها عادی توصیف میكند و میگوید: «چون در پایتخت، هیچ لیستی به طور كامل رأی نیاورده، توجه جامعهٔ مطبوعاتی ما به شهرستانها بیشتر جلب شده است. در شهرستانها جز در انتخابات مجلس ششم، مردم هیچوقت لیستی رأی ندادهاند و این رفتار انتخاباتی كه شما از آن صحبت میكنید، برای ما عادی است.»
شایق یكی دیگر از دلایل اقبال مردم به مستقلها را در شهرستانها، مشترك بودن بخش قابل توجهی از لیستها و ائتلافها میداند و میگوید: «برای مردم سؤال است كه چطور میشود برای به دست آوردن قدرت با انواع و اقسام گروهها ائتلاف كرد و یك نفر در لیستهای مختلف دیده شود؟ خب اینطور كه عمل میكنند، مردم هم به آنها رأی نمیدهند.»
از نظر عشرت شایق، این انتخابات و این رفتار انتخاباتی مردم، یك پیام دیگر هم داشته است. «مردم با این نوع رفتارشان به بعضی گروهها گفتند شما كه برای خدمترسانی به ما، نمیتوانید لیست واحدی بدهید و با لیستهای مختلف شركت میكنید، ما هم با این نوع انتخاب كردن، پاسخ شما را میدهیم.»
● شهر در دست زنها
غیر از این دو نفری كه گفتوگوهایشان را در همین صفحه میخوانید، زنان و دختران جوان دیگری هم در شهرهای دیگر به شوراها راه یافتهاند. این هم چند نمونهشان:
▪ خانم صادق
آرزو بابادی توانست با ۳۶۵۶۱ رأی رتبه دوم انتخابات شوراهای اهواز را به خود اختصاص دهد. او تبلیغات خود را با چاپ یك پوستر و انتشار عكسی از خودش آغاز كرد. او در انتخابات به شكل مستقل شركت كرده بود و شعارش این بود: «دوری از تملق و چاپلوسی و جایگزینی صداقت».
▪ خانم روانشناس
زنجانیها هم شوكه شدند. سمیه ثابتقدم با ۲۵ سال سن و ۱۷ هزار و ۱۸۰ رأی، رتبه اول انتخابات شوراها را به خود اختصاص داد. او فوقلیسانس روانشناسی دارد و گفته میشود سابقهٔ فعالیت اجتماعی و سیاسی ندارد. سمیه ثابتقدم هم از جمله زنانی بود كه به شكل مستقل در انتخابات شركت كرده بود.
▪ خانم وبلاگنویس
همدانیها هم ۱۴۸۴۱ رأی را به نام مهرنوش نجفیراغب در صندوق ریختند تا او رتبه اول شورای شهرشان را كسب كند. خانم نجفی راغب ۲۷ ساله است و به شغل وكالت مشغول است. او برخلاف دیگر كاندیدهای زن، از حمایت اصلاحطلبان هم برخوردار بود. جالب است بدانید كه نفر اول شورای شهر همدان، یكی از وبلاگنویسهای معروف این شهر هم هست.
▪ خانمهای دیگر
فریبا آباقری در اراك، خانم منصوری در ارومیه خانم حكمت در قزوین و خانم تراز هم در اردبیل، در انتخابات شوراها نفر اول شدهاند. با این حال، خیلی از آنها جوان نبودند. شهلا عطایی در قزوین، معصومه زارع در شیراز، آرزو رحمتی و فاطمه صادقی در زنجان هم از جمله كاندیداهای جوان و مستقلی بودند كه به شوراها راه یافتند.
● من به تو میاندیشم
مهرماه سال ۱۳۶۰ در خانواده هفت نفرهای در شیراز، دختر بچهای چشم به جهان گشود كه نام فاطمه را برای او برگزیدند، خانوادهای كه پدرشان كارمند اداره آبیاری بود، هرگز تصور نمیكردند ۲۵ سال بعد، دختر بچهشان به عنوان منتخب اول مردم شیراز وارد عرصهٔ شورای شهر شود.
روزهای اول فعالیت تبلیغاتی كاندیداها پوسترش بدجوری جلب توجه كرد و به یكباره همهٔ نگاهها را به سمت خود كشید. در همه جای شهر خبر از پوستر او بود اما كسی تصور نمیكرد آن پوستر، ۳۱ هزار طرفدار پیدا كند. ولی اعلام نتایج شورای سوم شهر شیراز، همهٔ فرضیهها را باطل كرد و شخصی كه افراد صاحبنظر در عرصهٔ سیاست هیچ شانسی برایش قائل نبودند، به عنوان نفر اول منتخب مردم شهر گل و بلبل وارد شورای سوم شد.
او كسی نیست جز فاطمه هوشمند، جوان ۲۵ سالهٔ شیرازی و دانشجوی رشتهٔ معماری. بعضیها میگویند هوشمند به خاطر پوستر جذابش رأی آورده و به نوعی حضورش در شورای سوم شیراز را مدیون عكاسی است كه عكس تبلیغاتی او را گرفته. اما خودش نظر دیگری دارد.
▪ شما قبل از وارد شدن در انتخابات با وظایف شوراها آشنا بودید؟
بله
▪ با ریزه كاریها و كارهای انجامشده از سوی شورای شهر شیراز چطور، میدانستید چه مشكلاتی در شهر وجود داشته؟
تا حدودی بله و با مشكلات شورا و شهر شیراز در چهار سال اخیر آشنا شدم و آنها را مورد بررسی قرار دادم.
▪ پیش از این هم در مسائل سیاسی و اجتماعی حضور داشتهاید؟
نهخیر. ولی اخبار سیاسی را كم و بیش از طریق رسانهها و جراید دنبال میكردم. ولی جزو هیچ گروه یا حزب سیاسی نبودم و نیستم.
▪ پس دلایل وارد شدنتان به عرصهٔ انتخابات شوراها چه بود؟
فقط به خاطر همان احساس نیازی كه در میان جوانان و بانوان میدیدم وارد عرصه شدم و دلیل دیگری نداشت. از سوی هیچ گروه سیاسی برای حضور در انتخابات شورای سوم تشویق نشدم و به صورت مستقل پا به میدان گذاشتم.
▪ فضای خانهتان چگونه است. پیش از شما كسی در عرصهٔ سیاست حضور داشته است؟
نه. اصلا فضای خانهٔ ما سیاسی یا جناحی نبوده و هیچ یك از اعضای خانوادهام تا قبل از رفتن بنده به شورا در مسائل سیاسی حضور نداشتهاند. پدرم فرد خیّری است كه تمام تلاش خود را برای حل مشكل فقرا و محرومین به كار میگیرد و كاری هم به مسائل سیاسی خاص ندارد. به طور كلی میتوان گفت خانوادهٔ بنده بیشتر به دنبال مسائل مذهبی و كارهای خداپسندانه بودهاند تا عرصهٔ سیاست.
▪ چه موقع به فكرتان رسید كه در انتخابات شوراها شركت كنید؟
از مدتها پیش از وقتی كه احساس كردم عدم حضور یك جوان و یك خانم در شورای شهر، یك نقطهٔ ضعف محسوب میشود و ما جوانان و بانوان به حضور فردی از جنس خودمان در شورا نیاز داریم.
▪ چه كسانی در این راه تشویقتان میكردند؟
اطرافیان نزدیك از جمله خانواده، دوستان خانوادگی، استادان دانشگاه و دانشجویان از جمله كسانی بودند كه من را برای وارد شدن در عرصهٔ انتخابات شورا تشویق میكردند.
▪ چه كسانی دلسردتان میكردند؟
آنهایی كه حضور یك جوان ۲۵ ساله را در انتخابات شوراها باور نداشتند.▪ چه میگفتند؟
كار بیخودی داری انجام میدهی. هیچكس تو را نمیشناسد. شانسی نداری. رأی نمیآوری. بیجهت تلاش نكن و از اینجور صحبتها.
▪ تصور میكردید رأی بیاورید؟
روز اولی كه ثبتنام كردم امید زیادی برای رأی آوردن نداشتم، ولی هر روز كه به انتخابات نزدیكتر میشدیم امیدم بیشتر میشد و در روز آخر كه برخورد و عكسالعمل مردم را میدیدم، به اوج امیدواری رسیده بودم.
▪ نفر اول بودن چطور؟ فكر میكردید رأی اول را بیاورید؟
خودم اصلا تصور نمیكردم رأی اول را بیاورم. ولی اطرافیانم همگی معتقد بودند كه رأی اول را میآورم و وقتی هم با اظهار تعجب من روبهرو میشدند با ایمان میگفتند كه اگر نفر اول نشوی جزو سه نفر نخست هستی.
▪ تصور میكنید چگونه رأی آوردید؟
اول از همه با كمك خداوند منان. چون هر وقت شما با نیت رضای خدا وارد كاری شوی، پروردگار خودش شما را به سوی رسیدن به هدفتان هدایت خواهد كرد و مسیر درست را پیش رویتان قرار خواهد داد. بنده هم با نیت خدمت به مردم آمده بودم و خداوند به خاطر عقیدهای كه داشتم، من را مورد لطف خود قرار داد و باعث جلب اعتماد مردم شد. من در هفتهٔ تبلیغات خیلی تلاش كردم كه به میان مردم نفوذ كنم و اعتماد آنها را جلب كنم كه تصور میكنم توانستم این كار را انجام دهم و نتیجه داد.
▪ چگونه اعتماد مردم را جلب كردید؟
از مشكلاتشان برایشان گفتم و به آنها اطمینان دادم كه با استفاده از مشاورهای آگاه در همهٔ زمینهها تمام تلاش خود را برای حل مشكلات آنان به كار خواهم بست و به آنان اطمینان دادم كه هدفم خدمت به شهرم است و برنامههای خود را تشریح كردم. گفتم برای حل هر مسألهای راهكارهایی دارم و با مشكلات و مسائل شهر به صورت تخصصی برخورد خواهم كرد.
ولی بعضیها میگویند شما به خاطر پوستر تبلیغاتیتان رأی آوردهاید؟
این را باید از دیگران و كسانی كه به من رأی دادهاند بپرسید. البته باید دید چه كسی و با چه نیتی این حرف را میزنند.
▪ مگر شعار تبلیغاتیتان چه بود؟
«شهر من، من به تو میاندیشم» تنها شعاری بود كه در برنامههای تبلیغاتی از آن استفاده كردم. در واقع این تنها قولی بود كه به مردم داده بودم. بنده برخلاف خیلی از كاندیدهای دیگر كه وعدههای رنگارنگ و شعارهای آنچنانی برای رأی آوردن میدادند همین یك قول را به مردم دادم و ایمان داشته باشید به آن عمل خواهم كرد.
▪ تصور میكنید چه كسانی بیشتر به شما رأی دادند؟
اقشار مختلف جامعه از جمله جوانان، عشایر غیور شیراز، بازاریان، دانشگاهها، مردم عادی جامعه، همگی من را مورد لطف خود قرار دادند. ولی بیشترشان جوانها و بانوان بودند.
فكر میكنید علت این مسأله چه بوده؟
آنها احساس كردند اگر یك نفر از جنس خودشان كه مشكلات آنان را بهتر درك میكند و آن مشكلات را لمس كرده است وارد شورا شود، بهتر میتواند به تصمیمگیریهای شورا درخصوص مشكلات جوانان و بانوان كمك كند.
▪ فكر میكنید بتوانید به اعتماد آنها پاسخ بدهید؟
انشاءالله كه این گونه خواهد بود. چون در دورههای قبلی به گفتهٔ یكی از اعضای شورای دوم، به جوانان كمتوجهی شده و امیدوارم بتوانم به عنوان فردی كه مشكلات آنها را لمس كرده، در راستای حل این مشكلات گام بردارم.
▪ بعضیها میگویند چهرهٔ واقعی شما با آنچه در پوسترها بوده فرق داشته، واقعیت دارد؟
اینها مسائل حاشیهای است كه بعد از انتخابات مطرح میشود. نمیخواهم وارد مسائل حاشیهای بشوم.
▪ چقدر برای تبلیغاتتان هزینه كردید؟
این را نمیتوانم بگویم.
▪ از كجا هزینهها را تأمین كردید؟
مقداری پسانداز خودم بود و مابقی را هم پدرم كمك كرد.
▪ برنامهتان برای آینده چیست؟
تمام تلاشم در راستای رسیدن به رفاه جمعی و حل مشكلات مردم است و در این راه با در نظر گرفتن همهٔ جوانب سعی خواهم كرد به اتفاق دیگر اعضای شورای شهر طوری عمل كنم كه رضایت مردم و پروردگار را جلب كرده باشم.
● ۲۷ ساله و منتخب شورای شهر ارومیه
دیگر كمكم عادت كرده بودیم تا همیشه با افراد بیست سی سال بزرگتر از خودمان به عنوان مسؤولی چیزی مصاحبه كنیم و حرفهای قلمبه سلمبه بشنویم. این كارمان شده بود كه بدون هیچ زحمتی در كنار مصاحبه شونده بنشینیم و خیالمان راحت باشد كه بالاخره ته حرفهایش یك چیزهایی برای خبر یا مصاحبه میشود درآورد.
اما ایندفعه قضیه یك كم كه نه، خیلی فرق میكرد. یك عده جوان در انتخابات شوراها رأی آوردهاند. جوانانی كه میگویند با برنامه وارد عرصه شدهاند و برای همین هم جزو فهرست منتخبان مردم قرار گرفتهاند.
مصاحبه با اینها یك مقدار كار را برای ما سخت كرده بود. شهرهشیرزاد، زن جوانی است كه با ۲۷ سال سن، در انتخابات شورای شهر ارومیه رأی آورده. شعار تبلیغاتی او در این انتخابات، «بارانی میباید تا رنگین كمانی برآید» بود.
خودش میگوید هدف از انتخاب این شعار برای پوسترهای تبلیغاتیاش این بوده كه مردم به قشنگیهای زندگی و تغییرات مدام آن فكر كنند.
مثل این كه این روزها حسابی سرتان شلوغ شده.
حقیقت را بخواهید، واقعا این روزها تلفنهای زیاد كلافهام كرده. البته قبلا همهٔ كارهایم فعالیتهای داوطلبانه و خیرخواهانه بود و خودم دوست داشتم كه زیاد فعالیت كنم. ولی حالا بعد از انتخابات، چون مردم نسبت به منتخبان خودشان حساستر شدهاند، یك مقداری كارهایم پیچیدهتر از قبل شده. البته دوست دارم با یك برنامهریزی، همهٔ امور را به روال گذشته برگردانم.
▪ سختتان نبود با این سن و سال در انتخابات شوراها كاندیدا شوید؟
نه. من همیشه در NGOها (به اصطلاح، نهادهای مردم نهاد) فعالیت داشتم و آخرین سمتام هم ریاست خانهٔ تشكلهای غیردولتی استان آذربایجان غربی بود. ما براساس فعالیتهایمان در خانهٔ تشكلها طرحی داشتیم به نام طرح توانمندسازی زنان، و به این نتیجه رسیدیم كه زنان باید عملا در همهٔ صحنهها حضور قاطع و پررنگی داشته باشند.
گذشته از اینها من یك دختر كرد هستم و از نزدیك، مشكلات زنان كرد را كه خیلی هم زیاد هستند، درك كردهام. بنابراین تصمیم گرفتم كه وارد صحنهٔ انتخابات شوراها شوم.
▪ قبل از حضور در این انتخابات، سعی كرده بودید خودتان را آماده حضور در انتخابات بكنید؟
ببینید، گفتم كه من خیلی از سالهای گذشته را صرف حضور در فعالیتها و انجمنهای غیردولتی كردهام. من عضو هیأت رئیسه مجمع ملی جوانان استان هستم كه همهٔ امورش انتخابی بوده. كلا ما در NGO چیزی به عنوان انتصاب نداریم؛ همهٔ امور، انتخابی است. پس من با انتخابات، بیگانه نبودم.
▪ خودتان فكر میكنید چرا مردم به شما رأی دادند؟
مسأله خیلی روشن است. در ارومیه تاكنون هیچ دختر یا زن كردی كاندیدا نشده بود و مردم تا حالا ندیده بودند عكس یك دختر كرد روی بیلبوردهای تبلیغاتی باشد و این برای همه جالب بود. در كنار اینها به واسطهٔ كارهای NGOییام، اكثر مردم با من رودررو شده بودند و میشناختندم.
▪ چقدر برای تبلیغاتتان هزینه كردید؟
هزینهها خیلی بالا بود. من ۸۰ هزار پوستر تبلیغاتی رنگی داشتم كه برای آنها ۱۵ میلیون تومان هزینه كردم. ۹ جلسه سخنرانی هم داشتم. ولی عضو هیچ گروه یا ائتلاف سیاسی نبودم و فقط گروههای دانشآموزی و دانشجویی، من را مورد حمایت خودشان قرار دادند. تقریبا ۷۰ ـ ۶۰ درصد مردم، من را میشناختند.
▪ در ارومیه چهار نفر از زنان در شورای شهر رأی آوردند. این، اتفاق جالبی برای زنان نبود؟
ما سه نفرمان عضو اصلی شورای شهر هستیم و یك نفرمان هم عضو علیالبدل است. ما زنان میتوانیم با شناخت كامل مشكلات زنان، آنها را حل كنیم. شوراها واسطه بین دولت و مردم هستند. بنابراین، این یك پل ارتباطی مناسب برای حل مشكلات مردم تلقی میشود. برای من خیلی مهم بود كه زنان وارد عرصهٔ مدیریتی شوند. خیلی خوشحالام.
▪ اگر در انتخابات رأی نمیآوردید، چه كار میكردید؟
حضور من در انتخابات در راستای طرح توانمندسازی زنان بود. بیشتر دلم میخواست مردم احساس كنند كه میتوانند در یك چنین صحنههایی حضور داشته باشند. من میخواستم ابهت و قدرت زنان را اثبات كنم و مسلما نتیجه برای من مهم نبود. اما از یك چیزی مطمئنام و آن این كه اگر رأی نمیآوردم، برمیگشتم سراغ همان كارهای خیرخواهانه.
▪ برنامههایتان چی بود؟
من در NGOها چند سال كار مدیریتی كردم. به اكثر مشكلات زنان آگاهام. خیلیها واقعا نگران این هستند كه یك دختر جوان چگونه میتواند همهٔ مشكلات را حل كند. اما من به خودم اطمینان دارم. هدفم این است كه به خاطر وجود برخی مشكلات شهری، یك سری كمیتههای تخصصی صرفا برای آگاهی خودم، از طرف دوستانم تشكیل دهم تا بتوانم به صورت تخصصی و آگاهانه به مشكلات نگاه كنم. تشكیل شورای محلات، از دیگر هدفهای من است كه به صورت جدی پیگیر آن خواهم بود.
▪ یكی از بحثها در بین مردم، مربوط به جذابیت پوسترهای زنان است. این عامل در موفقیت شما نقش داشت؟
نمیشود این را انكار كرد. به هر حال، هستند در بین خانمها كسانی كه سعی میكنند پوسترها را با رنگ و لعاب بیشتری چاپ كنند و دنبال جذابیت هستند. در این دوره هم پوسترهایی كه خیلی تو چشم میزدند داشتیم. اما من در پوسترهایم بیشتر روی سوابق كاری خودم تأكید كرده بودم و سعی كردم توجه مردم را بیشتر به سمت كارهایی كه قبلا انجام داده بودم، جلب كنم.
● شورای سوم؛ جنگ اول
جنگ جهانی اول بود. دول متخاصم برای تضعیف رقیب و جذب سربازان بیشتری در جنگ تمام سعیشان را میكردند. آن روزها برای اولین بار مردم كشورهای درگیر علاوه بر باران بمب، طعم تلخ بمباران تبلیغاتی را هم میچشیدند. به همین خاطر بود كه بعد از پایان جنگ جهانی اول و قبل از شروع جنگ جهانی دوم، ترس عجیبی همهٔ آنها را فرا گرفت كه مبادا با توسل به همین شیوههای تبلیغاتی، جنگ خانمانسوز دیگری راه بیفتد و از عجایب روزگار اینكه چنین اتفاقی هم افتاد.
هیتلر به وسیلهٔ همین شیوههای تبلیغی، ملتش را برای جنگ با دیگران تهییج میكرد. آن روزها ازبمبارانهای تبلیغاتی با عنوان «عباراتی كه جنگ را برد» یاد میكردند. آن روزها تازه تبلیغات معنای خود را بازیافته بود؛ فریبكاری، درستكاری در افكار عمومی، مغزشویی و...
میگفتند اما باور نمیكردم. اما یكی دو هفتهٔ بعد از انتخابات، وقتی گذرم به كرج افتاد و چشمم به جمال مبارك در و دیوارهای آن روشن شد، باورم شد. حتی بعد از تلاشهای جانكاه شهرداری برای پاك كردن در و دیوارها و جداول و درختهای شهر از پوسترهای انتخابات كاندیداهای محترم، هنوز آثاری از آن را میشد، تماشا كرد. دیگر از آن پوسترهای سادهٔ دورههای قبل خبری نبود و جای آن را خلاقیتهای دیگری پر كرده بود: پوسترهای تمام قد، ژستهای عوام و خواصپسند، شعارهای آنچنانی، چهرههای رنگ و لعابخورده، دماغهای عملكرده و چشم و ابروهای... یعنی برای رسیدن به هدف باید از هر وسیلهای استفاده كرد؟
نه، فكرتان جای بدی نرود. خدای ناكرده قصد توهین در كار نیست. فقط یك بوهایی به مشاممان خورده، بوی دستكاری در افكار عمومی. توی این ماجرا هم دو طرف مقصرند. هم آنهایی كه به هر وسیلهای میخواهند افكار عمومی را دستكاری كنند و هم آنهایی كه سادهٔ ساده میگذارند افكارشان دستكاری شود.
در این میان هم مهم نیست این كار از طرف چه كسی صورت گرفته باشد. چه مردهایی كه از خوشتیپی و ژانگولربازی برای جذب آرای مردم استفاده میكنند و چه زنهایی كه از جاذبههای زنانهٔ خویش.
مهم ملاكها و معیارهایی است كه دارد تغییر میكند. مثل اینكه انتخابات شورای شهر سوم نشان داده كه گاهی برای موفقیت در انتخابات بهجز شایستگی و توانایی خدمت، چهرهٔ آدمها هم مهم است.
موسی حسینیراوندی، حسین امیری، كامران بارنجی، اسماعیل رمضانی
منبع : روزنامه همشهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست