جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا
نگاه والرستاین به رکود در اقتصاد جهانی
ایمانوئل والرستاین، استاد ممتاز جامعهشناسی در دانشگاه دولتی نیویورک است. کتابهای «نظام مدرن جهانی»، «علم اجتماعی نیاندیشیدنی»، «پس از لیبرالیسم»، «پایان جهان، چنان که ما میفهمیم»، و «سقوط قدرت امریکا: ایالات متحده در دنیایی آشوبزده» از مهمترین کتابهای اوست. مقالهی زیر را وی در شانزدهم اکتبر ۲۰۰۸ نوشته است.[۱]
رکود آغاز شده است. روزنامهنگاران همچنان با ابهام از اقتصاددانان میپرسند که آیا ما وارد رکودی محض میشویم یا خیر. یک لجظه هم آن را باور نکنید. ما پیش از این در آغاز رکودی با گسترهی جهانی با بیکاری فراگیری بودیم که کموبیش همه جا را در بر میگرفت. این میتواند شکل یک کسادی در مفهوم کلاسیک آن با تمامی پیامدهای منفیاش برای مردم باشد. یا با احتمال کمتری میتواند به شکل تورمی مهارگسیخته باشد که صرفاً گونهی دیگری از کاهش ارزشهاست و برای مردم عادی حتی میتواند وخیمتر باشد.
البته همه میپرسند که چه چیزی این رکود را ایجاد کرده است. آیا این ابزارهای مشتقه است که وارن بوفه Warren Buffett آن را «سلاحهای مالی کشتار جمعی» نامیده؟ یا اوراق رهنی کم اعتبار؟ یا سوداگران نفتی؟ این بازیای برای پیدا کردن مقصر است و اهمیتی واقعی ندارد. این تمرکزکردن روی چیزی است که «فرنان برودل» گردوغبار رخدادهای کوتاهمدت مینامید. اگر میخواهیم آنچه را رخ میدهد دریابیم، لازم است به دو عامل زمانمند دیگر توجه کنیم که بسیار روشنگرتر است. یکی نوسانهای چرخهای میانمدت و دیگری روندهای ساختاری درازمدت است.
اقتصاد جهان سرمایهداری دستکم طی چند قرن دو شکل نوسان چرخهای بلندمدت داشته است. یکی به اصطلاح چرخههای کندراتیف[۲] است که به لحاظ تاریخی ۵۰-۶۰ سال طول میکشد و دیگری چرخههای هژمونیک است که بسیار طولانیتر است.
بر اساس چرخههای هژمونیک، ایالات متحده از ۱۸۷۳ رقیبی درحالرشد برای دستیابی به هژمونی بوده است که در ۱۹۴۵ به تسلط هژمونیک دست یافت و از دههی ۱۹۷۰ بهتدریج افت کرد. حماقتهای جرج بوش افت آهسته را به کاهش شتابان بدل کرد. و امروز، ما شاهد آن هستیم که نمایش هژمونی امریکا پایان یافته است. اکنون، چنانکه طبیعتاً رخ میدهد وارد جهانی چندقطبی شدهایم. ایالات متحده همچنان قدرتی قوی است و احتمالاً هنوز قویترین است اما در دهههای بعد در مقایسه با سایر قدرتها روند نزولی خواهد داشت. تغییر این روند از عهدهی کسی برنمیآید.
چرخههای کندراتیف زمانبندی متفاوتی دارند. جهان در ۱۹۴۵ از مرحلهی «ب» چرخهی کندارتیف خارج شد و بعد از آن محکمترین رشد مرحلهی «الف» در نظام مدرن جهانی را تجربه کرد. در سالهای ۷۳-۱۹۶۷ به بالاترین حد رسید و بعد حرکت روبهپایین خود را آغاز کرد. این مرحلهی «ب» از مراحل «ب» قبلی بسیار طولانیتر شده و ما هنوز در آن هستیم.
ویژگیهای مرحلهی «ب» کندراتیف کاملاً شناخته شده است و با آنچه اقتصاد جهانی از دههی ۱۹۷۰ تجربه میکرده همخوانی دارد. نرخهای سود فعالیتهای تولیدی به ویژه در آن دسته از انواع تولید که بیش از همه سودآور بودهاند کاهش یافته است. در نتیجه، سرمایهدارانی که مایل به سطوح بالای سود هستند به حوزهی مالی توجه کردهاند و درگیر فعالیتهایی شدهاند که اساساً سوداگری مالی است. فعالیتهای تولیدی به سبب آن که چندان هم غیرسودآور نبودند تمایل داشتند از مراکز کانونی به سایر بخشهای نظام جهانی منتقل شوند و هزینههای مبادلاتی کمتری برای هزینههای پرسنلی کمتر ردوبدل کنند. بدین دلیل است که مشاعل از دیترویت، اسن (شهری صنعتی در آلمان) و ناگویا (شهری صنعتی در ژاپن) ناپدید شدهاند و کارخانهها به چین، هند و برزیل گسترش یافتهاند.
بسیاری از افراد همواره مقداری پول صرف حبابهای سوداگرانه میکنند. اما حبابهای سوداگرانه همواره، دیر یا زود، منفجر خواهند شد. اگر کسی بپرسد که چرا این مرحلهی «ب» کندراتیف این قدر طول کشید، باید پاسخ داد که به خاطر قدرتهایی ـ یعنی ایالات متحده (خزانهداری و بانک مرکزی)، صندوق بینالمللی پول و همراهانشان در اروپای غربی و ژاپن است که منظماً و به گونهی مهمی در بازارها دخالت میکنند ـ ۱۹۸۷ (سقوط بازار سهام)، ۱۹۸۹ (فروپاشی پسانداز و وام)، ۱۹۹۷ (سقوط مالی شرق آسیا)، ۱۹۹۸ (سوءمدیریت در مدیریت سرمایهی درازمدت)، ۲۰۰۱ – ۲۰۰۲ (انرون) ـ تا اقتصاد جهانی را ترقی دهند. آنها درسهایی از مراحل «ب» پیشین کندارتیف آموختهاند. اما همان گونه که هنری پالسون و بن برنانکه با تاسف و شاید حیرت میآموزند محدودیتهایی ذاتی برای این کار وجود دارد. این بار کار به این آسانی نیست و احتمالاً نمیتوان از وخیمتر شدن اوضاع جلوگیری کرد.
در گذشته، وقتی رکود به حضیض خود میرسید، بر مبنای نوآوریهایی که میتوانستند برای مدتی شبهانحصاری باشند، اقتصاد جهانی بار دیگر سر بلند میکرد. بنابراین، وقتی مردم میگویند بازار سهام بار دیگر رشد خواهد کرد، این چیزی است که فکر میکنند این بار هم مانند گذشته رخ خواهد داد با این حال مردم جهان در معرض مخاطراتی هستند. و احتمالاً برای چند سال یا بیشتر چنین خواهد بود.
اما چیز تازهای هست که میتواند این الگوی زیبای چرخهای را که نظام سرمایهداری را برای حدود ۵۰۰ سال حفظ کرده مختل سازد. روندهای ساختاری میتواند الگوهای چرخهای را مختل کند. ویژگیهای پایهای و ساختاری سرمایهداری به مثابه سیستمی جهانی بر اساس قواعد معینی عمل میکند که نمودار آن را با حرکت تعادلی روبهبالا میتوان ترسیم کرد. مسئله مانند تمامی تعادلهای ساختاری در تمامی سیستمها آن است که در طول زمان منحنیها تمایل به حرکتی فراسوی تعادل دارند و بازگشت آنها به تعادل ناممکن میشود.
چه چیزی سیستم را این قدر از تعادل دور ساخته است؟ این عدمتعادل بهاختصار از آن روست که طی ۵۰۰ سال سه هزینهی اصلی تولید سرمایهداری ـ کار، نهادهها و مالیات ـ به طور مستقیم نسبت به قیمت احتمالی فروش افزایش یافتهاند به نحوی که امروز دستیابی به سودهای هنگفت از تولید شبهانحصاری که همواری مبنای عمدهی انباشت سرمایه بوده است ناممکن است. این بدان سبب نیست که سرمایهداری نتوانسته آن را بهدرستی انجام دهد. بلکه دقیقاً بدان خاطر است که سرمایهداری چنان بهخوبی آن را انجام داده که سرانجام مبنای انباشت آتی خود را تضعیف کرده است.
وقتی به چنین نقطهای رسیدیم آنچه رخ میدهد آن است که سیستم (در زبان "مطالعات پیچیدگی"[۳]) تجزیه میشود. نتیجهی فوری آن آشوب و بینظمی بسیار شدید است که اکنون نظام جهانی تجربه میکند و همچنان شاید برای ۲۰ تا ۵۰ سال دیگر تجربه خواهد کرد. همچنان که همگان آن را در جهتی که برای دیگران بهتر میدانند حرکت میدهند، از دل این آشوب و از میان یکی از دو بدیل و هزاران مسیر، نظمی نو پدیدار میشود.
میتوان با اطمینان ادعا کرد که نظام کنونی دوام نخواهد آورد. آنچه نمیتوانیم پیشبینی کنیم این است که نظم جدیدی که به جای آن برگزیده خواهد شد چیست، زیرا نتیجهی فشارهای فردی بینهایت است. اما دیر یا زود، نظامی نو مستقر خواهد شد. این نظامی سرمایهداری نخواهد بود اما میتواند بسیار بدتر (حتی قطبیتر و سلسلهمراتبیتر) یا بسیار بهتر (نسبتاً دمکراتیک و نسبتاً برابریطلب)تر از چنین نظامی باشد. گزینش نظامی نو مهمترین مبارزهی سیاسی جهانی در زمان ما خواهد بود.
در چشماندازهای کوتاهمدت و موقتی آنچه در همه جا رخ میدهد روشن است. ما به سوی جهانی حمایتگرا حرکت کردهایم (بهاصطلاح جهانیسازی را فراموش کنید). ما به سوی نقش بسیار بزرگتر دولت در اقتصاد حرکت کردهایم. حتی در امریکا و انگلستان بانکها و صنایع بزرگ در شرف نابودی تاحدودی ملی میشوند. ما به سمت دولتهای پوپولیستی حرکت میکنیم که بازتوزیع درآمد را هدایت میکنند و میتوانند به اشکال چپ میانهی سوسیالدمکرات یا اشکال اقتدارگرایانهی راست افراطی باشند. و ما به سوی منازعات حاد اجتماعی درون کشورها حرکت میکنیم چنان که هرکس بر سر سهم کوچکتری رقابت میکند. در کوتاهمدت تصویر چندان زیبایی در برابر نداریم.
ایمانوئل والرستاین
برگردان: پرویز صداقت
[۱]Immanuel Wallerstein, The Depression: A Long-Term View, MRzine, ۱۶ October ۲۰۰۸.
[۲] چرخه یا موج بلندمدتی که نخستین بار اقتصاددان روس نیکلای کندراتیف (۱۹۳۸-۱۸۹۲) در کتاب چرخههای عمدهی اقتصادی (۱۹۲۵) بدان اشاره و جوزف شومپیتر به افتخار نویسندهاش نام آن را چرخهی کندارتیف گذاشت، ادوار اقتصادی ۵۰ تا ۶۰ ساله هستند که شامل دورههای رشد اقتصادی بالا و دورههای رکود اقتصادی است که جایگزین یکدیگر میشوند. چرخه شکل سینوسی دارد. در مطالعات بعدی روی این چرخه مرحلهی صعودی چرخه فاز الف و مرحلهی نزولی آن فاز ب نامیده شد.
[۳] در نظریهی پیچیدگیComplexity Theory اقتصاد به مثابه یک سیستم پیچیدهی انطباقی با تطور درونزا در نظر گرفته میشود. سیستمهای پیچیده ضرورتاً به تعادل منتهی نمیشوند.
برگردان: پرویز صداقت
[۱]Immanuel Wallerstein, The Depression: A Long-Term View, MRzine, ۱۶ October ۲۰۰۸.
[۲] چرخه یا موج بلندمدتی که نخستین بار اقتصاددان روس نیکلای کندراتیف (۱۹۳۸-۱۸۹۲) در کتاب چرخههای عمدهی اقتصادی (۱۹۲۵) بدان اشاره و جوزف شومپیتر به افتخار نویسندهاش نام آن را چرخهی کندارتیف گذاشت، ادوار اقتصادی ۵۰ تا ۶۰ ساله هستند که شامل دورههای رشد اقتصادی بالا و دورههای رکود اقتصادی است که جایگزین یکدیگر میشوند. چرخه شکل سینوسی دارد. در مطالعات بعدی روی این چرخه مرحلهی صعودی چرخه فاز الف و مرحلهی نزولی آن فاز ب نامیده شد.
[۳] در نظریهی پیچیدگیComplexity Theory اقتصاد به مثابه یک سیستم پیچیدهی انطباقی با تطور درونزا در نظر گرفته میشود. سیستمهای پیچیده ضرورتاً به تعادل منتهی نمیشوند.
منبع : پایگاه اطلاعرسانی فرهنگ توسعه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست