جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آسیب‌شناسی انتظار


آسیب‌شناسی انتظار
قضیه انتظار، تنها نقطه نجات و امید ما و تنها نقطه انحراف اعتقادات ماست. شهر قم به شدت باید این مسئله را جدی بگیرد، نباید بر مهمیز احساسات كوبید. اگر این احساسات با معرفت آغشته نشود قطعاً به ضد خود تبدیل می‌شود و خارجی درست می‌كند. این افراد ادعاهای بسیار عجیب و غریبی دارند و می‌گویند با حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط داریم.
عنوان بحث و محور كلام«آسیب‌شناسی انتظار» است و قطعاً نه به این دلیل كه امروزه مد شده كه معمولاً برای هر بحثی یك آسیب‌شناسی هم می‌گذارند و نه قطعاً به این دلیل كه ما در قلمرو انتظار و مهدویت بالذات با یك سری آسیب‌ها یا چالش‌هایی روبرو هستیم، هیچ كدام از اینها نیست. ما در فضای پارادوكسیكال و به شدت متناقضی بسر می‌بریم كه از یك سو وزیدن نسیم انتظار و مهدویت به ویژه در این ایام شعبانیه، عاملی برای استدام امید، انتظار و قوت روحیه ماست و از سوی دیگر در هیچ قلمروی چون قلمرو انتظار در معرض مهلكه و خطر قرار نداریم.
یك سری عوامل وجود دارد كه این عوامل سبب شده به همان اندازه كه انتظار قله امید ما و عاملی برای شكوفایی جان و روح ما هست، به همان اندازه از زاویه مهدویت، خطرهای جدی را احساس بكنیم. ۱۲ مورد را استقصا كرده‌ام، كه این عوامل مستقیم به مسأله مهدویت و انتظار مربوط و خطر آفرین است. در برهه‌ای كه همه بر مهمیز احساسات انتظار با شدت و قدرت می‌كوبند، می‌خواهم از زاویه‌ای دیگر، خطرات برخورد سطحی با این معنای عمیق را تبیین كنم. فلذا در عرصه‌ای كه همه این معنا را تجلیل می‌كنند، باید از آسیب‌ها گفت و گرنه در سال‌های آتی مهم‌‌ترین چالش ما در قلمرو مباحث اعتقادی و امنیتی، مسأله انتظار خواهد شد. نقش جدی و مهمی كه حوزه‌ها باید داشته باشند، متأسفانه بدلایلی رها شده است و دانشگاه و سازمان‌‌های دیگر باید عهده‌دار آن شوند و فقدان این همت و تلاش سبب شده كه عوامی‌گری به شدت وسیعی در سطح مراسم اعتقادی ما نفوذ بكند كه عاشورا و نیمه شعبان به نحوی از دست ما بگریزد.
ضرورت بحث آسیب‌شناسی انتظار به این دلیل است كه نقطه امید و قوت ماست و نمی‌خواهیم به نقطه ضعف و چالشی برای بنیان‌هایی اعتقادی ما تبدیل بشود، فلذا اگر همه تجلیل می‌كنند، بگذارید چشمانی هم باشند با آسیب‌شناسی آن، چالش‌ها را گوشزد كنند، كه موفقیت فقط تلاش در رسیدن به مقصد نیست بلكه دفع مانع هم هست، به همین دلیل این بحث برای اولین بار مطرح می‌شود.
آن ۱۲ عاملی كه سبب می‌شود ما بحث آسیب‌شناسی انتظار را جدی بگیریم به این شرح است:
▪اولین عامل: به گفته وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، شصت نفر در زندان‌ها با ادعای امام زمانی به سر می‌برند، این رقم پایینی نیست. اگر سری فیلم‌های عرفان دم خروسی كه وزارت اطلاعات تهیه كرده را ببینید كه چگونه بحث انتظار و مسأله مهدویت مورد سوءاستفاده برخی كیدان نامعتقد می‌افتد و بحران به وجود می‌آید ولی برای ما بسیار عجیب است كه زمینه جامعه‌شناختی ما آنقدر مستعد است كه شصت نفر ادعای امام زمانی می‌كنند و عملكرد آنها رواج پیدا می‌كند و بعد وزارت اطلاعات وارد می‌شود در یك محله و شهركی شخص را دستگیر می‌كند، اگر كمی تأمل بكنیم مهم كمیت افراد نیست بلكه این روانشناختی آن اجتماعی است كه می‌پذیرد و سطح خرد و معرفت آن جامعه آنقدر نیست كه این مسأله را دفع كند.
▪دومین عامل: سه یا چهار ماه پیش در یك یا دو شهر از شهرهای ایران، بین نماز جمعه ۱۵۰ الی ۲۰۰نفر شمشیرها را از زیر قباها بیرون می‌كشند و ندای الله اكبر سر می‌دهند كه سید حسنی در عراق ظهور كرده، عاشقان و منتظران به او بپیوندند! بخش مهمی از این افراد از مرزهای عراق وارد ایران شده بودند. ماهیت و ریشه قضیه برمی‌گردد به یك سارق عنوان طلبه كه از عراق آمده بود و مقدمات دروس حوزوی را خوانده و موج درست كرده بود، مسأله اصلی به این مجنونین و دیوانگان برنمی‌گردد بلكه به زمینه‌ای برمی‌گردد كه جامعه در نگاه اول این موج‌ها را پس نمی‌زند بلكه به نحوی می‌پذیرد.
▪سومین عامل: جریان اهورا یا پیروز اهورا خالقی یزدی است كه قرار بود عصر جمعه مورخ ۱۰/۷/۸۳ با پنجاه هواپیما به ایران بیاید و ایران را تسخیر بكند، از پنجاه و پنج كانالی كه در لس‌آنجلس و شهرهای دیگر آمریكا و اروپا وجود دارد نزدیك به ۳۵ كانال مطلق سیاسی نیستند ولی ۱۰ الی ۱۵ كانال فعالیت سیاسی دارند،‌ این كانال‌های تلویزیونی این شخص را اوج هوش و خرد یا «آی كیو» نامیده‌اند. برای اولین بار در تاریخ امنیت جمهوری اسلامی مواجه با این مسأله شدیم. ساعاتی را كه او ذكر كرده بود یعنی عصر یكشنبه مورخ ۵/۷/۸۳ از ساعت ۵ الی ۸ شب مردم بین دانشگاه تهران و میدان ونك راه بروند، این امر محقق شد. ناآرامی در چند شهر وجود داشت و بعضاً هم در یكی از شهرها یك كشته داشتیم، برای اولین بار مشخص شد كه از خارج یك جریان یا موجی خفیف در داخل كشور ایجاد شد و محور اصلی اهورای مجنون مسأله ظهور امام زمان بود، یعنی انتخاب روز نیمه‌شعبان یكی از مواردی بود كه به نحوی از نكات آسیب‌شناسی انتظار را به ما گوشزد می‌كند.
▪چهارمین مسأله: پخش شب‌نامه‌هایی به بشارت ظهور آقا بقیه الله. این شب‌نامه‌ها كلام تحریف شده‌ ابراهیم میرزایی در سطح شهر تهران است، ایشان در زمان طاغوت مربی‌ كنگ‌فوی گارد بودند و به هند و چین هم سفر كرده‌اند. با ذن و مدیتیشن و روانشناسی یونگ كامل آشنا شده و ادعای پیغمبری هم كرده است. ما وارد فضا و جایگاهی كه بین جوانان دارد نمی‌شویم. در سال ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ در و دیوار تهران و محافل عمومی از بشارت با جهانیان را بر ظهور آقا بقیه الله، ابراهیم میرزایی حجت خدای بر زمین، پخش شد، امسال هم پخش این شب‌نامه‌ها را به شكل دیگر داشته‌ایم.
▪پنجمین عامل: در جامعه ما افرادی هستند كه دكان باز كرده‌اند و من كاملاً با ادعاهای یكی از آنها آشنا هستم. در سال ۱۳۸۲ ایشان قرار بود سلمان رشدی را به ایران بیاورد و به قتل برساند و در جلسات خودش نگاهی به تركیه انداخته و ادعا كرده كه زلزله در تركیه به خاطر آتش زدن قرآن بوده است و بعضاً بعضی اهل دل بنا به خلوص و صداقتی كه دارند با این جریانات همراه می‌شوند، لكن اخلاص هرگز نباید محمل جهالت باشد ولی در طول تاریخ اتفاق افتاده است. به طوری كه بعد از پنهان شدن حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یا در جریان امامت امام هفتم اگر بررسی كنیم می‌بینیم كه چند نفر به اسم امام زمان ظاهر شده‌اند و انحراف ایجاد كرده‌اند، مثل وهابیت، بابیت، امام مهدی سودانی و به خاطر دارید كه چند ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران مكه و كعبه را تصرف كردند و آب به زیرزمین‌های كعبه انداختند. كسی به نام محمد بن عبدالله قریشی قیام كرده بود و آل سعود همه آنها را در كعبه از بین برد. در كتاب خاطرات مستر هنفر، وی می‌گوید كه چگونه از مسأله امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استفاده كردند و محمدعلی باب را، باب من ابواب كردند و این بحث چون تاریخی است وارد آن نمی‌شویم.
قضیه انتظار، تنها نقطه نجات و امید ما و تنها نقطه انحراف اعتقادات ماست. شهر قم به شدت باید این مسئله را جدی بگیرد، نباید بر مهمیز احساسات كوبید. اگر این احساسات با معرفت آغشته نشود قطعاً به ضد خود تبدیل می‌شود و خارجی درست می‌كند. این افراد ادعاهای بسیار عجیب و غریبی دارند و می‌گویند با حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط داریم. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم راه خود را اینگونه پیش نمی‌برد. امام خمینی(ره) زمانی كه رحلت كردند ما فهمیدیم كه ایشان عارف بوده است. هیچ‌گاه در هیچ جایی ما یك كلمه پیدا نمی‌كنیم كه بگویند ما با حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط داشته‌ایم. شب نوزدهم بهمن ماه سال ۱۳۵۷ ساعت ۴ بعدازظهر ایشان فرمودند حكومت نظامی را لغو كنید.
ظاهراً سازمان تبلیغات اسلامی هیئت‌های مذهبی را رها كرده است، هیأت‌ها همان ngo ها است(اما در این هیأت‌‌ها امكانات مادی می‌دهند یا نه، غرض نیست) غرض این است كه چه حرف‌هایی در آن هیأت‌ها زده می‌شود و اینكه مرید و مرید بازی در آن هیأت‌ها وجود دارد خطرناك است چون سبب تعطیلی عقل و جان می‌شود. در شیعه ما تعطیلی عقل را نداریم، ما ولایت را داریم ولی مریدی را به این معنا كه سبب قفل عقل بشود نداریم.
▪ششمین عامل: مسأله مقتدا صدر است كه از پیچیده‌ترین معضلات سیاست خارجی ما است. برنامه‌های بسوی ظهور كه از شبكه یك سیما پخش می‌شود تقریباً گزیده فیلم‌های هالیوود استخراج شده است كه بر روی این فیلم‌ها بحث می‌شود و همچنین یك برنامه مفصلی به نام آخرالزمان و سربازان رایانه‌ای كه برخی از بازی‌ها به نام شهرك قائم است كه شخص باید وارد شود و تكیه بر استفاده از رنگ سبز و تمامی انگاره‌ها بر اساس انگاره‌های صاحب‌الزمانی ما طراحی شده است، و بعد پوسترهایی كه در عراق به اسم مقتدا صدر پخش شده است. گویا این موضوع است و كتاب مقتدا صدر به نام«عجل علی ظهورك» مصداق این مسأله است. اسم سپاه مقتدا صدر«جیش المهدی» نام دارد. چرا اصلاً آن بازی «یا مهدی» را می سازند و چرا در فیلم حیرت‌انگیز«موساداموس»، كدهایی را می‌دهد و خیلی سعی می‌كنند اتفاقاتی كه در عراق واقع می‌شود را یك طوری به كدهای موساداموس ربط بدهند. یعنی مسأله انتظار و مهدویت برای غرب خیلی جدی‌تر از ماست فلذا طبق بررسی تطبیقی در برنامه«بسوی ظهور» كدها و تصاویر آن را پخش می‌كنیم. به این نتیجه رسیده‌ام كه تلاش می‌شود تمامی جریانات ناآرامی در عراق و مسأله نجف به نفع موساداموس و برنامه مهدویت‌ستیزی ربط داده می‌شود كه ظرف ۲۰ الی ۲۵ سال پیش غرب داشته است.
▪هفتمین عامل: حمله به نجف مصادف با رجب می‌شود و رجب یكی از ماه‌هایی است كه جزء نشانه‌های ظهور و عامل كشته شدن سیدیمانی،‌ ظهر نجف،(پشت نجف) آمده و در لابلای همین هیأت‌ها در ایران، نجف و عراق تلاش می‌كنند مثل همان ۱۵۰ نفری كه در نماز جمعه شمشیر بدست بلند می‌شوند و می‌گویند سید ظهور كرده یكی از مبانی آن همین است كه به جریان عراق و نجف برمی‌گردد.
نشانه جدای از علت است. ما بر مهمیز نشانه رانده و تاخته‌ایم فلذا حادثه روز ۱۱ سپتامبر را به آیه ۹۹ سوره توبه ربط می‌دهند و می‌گویند به این دلیل رخ داده است. به همین جهت باید عوامی‌گری‌ها را از خود دور كنیم و همه این مسائل بیهوده است و اگر هم وجود دارد باید دست ولی و عارف آن باشد، اگر این مسائل بدون مبنا منتشر شود موجی درست می‌كند كه آنوقت هرچیز لایتچسبكی به این قلمرو چسبانده می‌شود و رشته كار از دستمان فرار خواهد كرد.▪هشتمین عامل: به گفته برخی از مسئولین، مجلس به امضای امام زمان رسیده است. شأن این عزیزان و بزرگواران محفوظ؛ ولی اینكه مجلسیان می‌گویند اگر چنان باشد امام زمان وارد مجلس می‌شود، این یك امید و اعتقاد است، و الله قصد من هم تخریب این اعتقادات نیست ولی وقتی می‌بینیم برخی از جراید دنبال این هستند كه این موضوعات را سوتیتر كنند. مصداق این شعر:
عاشقی چون به جلوت آید بد تعبیر می‌شود
باید ایمان داشت كه بعضی دل‌ها در نیمه شب‌ها برخی پیام‌ها را می‌گیرند. مگر ما آن جریان شیخ مفید و سیدبن‌طاووس را منكریم مگر ما آن كسی را كه در طول شبانه‌روز با حضور دل راه را می‌پیماید منكر هستیم؟ این نكته كه (اعتقاد ما) روح، جان، قوت وجود ماست. اما این مسائل بحث تبلیغی نیست، برخی از مسئولین ما نكاتی را ذكر می‌كنند و بعد برخی از دوستان این جملات را می‌گویند، درباره افعال حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان غیبت روایت داریم كه خود حضرت وقتی ظاهر شد پاسخ می‌دهد. البته ایشان بسیار عالی برخورد كرده و كلمه«ممكن است» یا «احتمالاً» را بكار برده است. مثلاً ممكن است فروپاشی شوروی و یا عدم پیروزی آلمان در جنگ جهانی از كارهای حضرت باشد، شاید اگر آلمان در جنگ پیروز می‌شد كل جهان را به بردگی می‌گرفت.
اما بزرگواران مسئولی كه می‌دانند كلام آنها نافذ است باید بسیار مواظب باشند، ابتدا مواضع را روشن بكنند و بعد نتایج را بگویند، ذكر نتیجه در جهان امروز بدون تبیین مبانی، با نیت و ذهن و روح متكلم به نتیجه معكوس خواهد انجامید. مسأله بعدی تبلیغات بسیار وسیع و آهنگ‌سازی و احساس محوری‌هاست، اما این مسأله مبنا شده. اگر امام زمان صرفاً در جشن‌ها، احساس‌ها،‌گریه‌ها و در ندبه‌ها تحلیل و تعریف بشود، ما قطعاً نمی‌توانیم آن مبانی كه حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بدنبال تحقق آن هست را در جامعه جا بیاندازیم، به همین دلیل احساسات گرایی در جامعه ما خیلی بالا است.
▪نهمین عامل: سوءاستفاده‌های وهابیون است. برای مصداق این مسأله مطلبی را می‌خوانم.
در روایات اجماع بر این است كه آغاز حركت امام زمان از سرزمین شرق است، حتی در روایات سنی آمده است كه«یخرج من المشرق» لذا وهابی‌ها یك نفر را بنام محمدعبدالله از اهل وریدا در نزدیكی ریاض پیدا كردند از ظاهر او خوششان آمد، گفتند انشاءالله همان مهدی است. او را پیش«بن‌باز» بردند، بن‌باز كور بود، سخنش را شنید و گفت: انشاءالله خودش است، اما مهدی باید از بنی‌هاشم باشد. گفتند: اشكالی ندارد، زیرا روایاتی داریم كه ضروری نیست از بنی‌هاشم باشد، یا اینكه روایت‌های صحیح السند است كه حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از نسل علی و فاطمه علیهما السلام است. پس گفتند: تنها بحث« یخرج من المشرق» می‌ماند لذا او را به افغانستان و چچن بردند كه او از آنجا یعنی از شرق بیاید. پس گفتند:«انصاره وایات السود» كه همان گروه طالبان است. پس منظور از اهل شرق همان خراسان و ایران است.
واقعیت قضیه این است كه در قلمرو وهابی‌ها سوءاستفاده از مسأله انتظار وجود دارد.
▪دهمین عامل: بحران‌های اجتماعی از قبیل سرخوردگی‌ها،‌ یأس‌ها و ناامیدی‌ها است. جامعه ما از لحاظ روحی و روانی در شرایط خوبی بسر نمی‌برد. مسائل اقتصادی و سیاسی دخیل بوده‌اند و جامعه به نحوی دنبال یك نفر می‌گردد. اگر جامعه به جایی رسید كه بخواهد به نحوی خود را تخلیه كند آن وقت مسائل اعتقادی یكی از سهل‌ترین و قوی‌ترین مفاهیمی است كه می‌تواند جریان سازی‌ بكند. ما به شدت نیاز داریم كه مسأله امید و روحیه را در ابعاد سیاسی و اقتصادی در جامعه بالا ببریم. جامعه مأیوس،‌ طبیعی‌ترین بستر بروز اعتقادات غلط است. این یك امر كاملاً‌ روانشناختی اجتماعی است. جامعه ما از این لحاظ در شرایط خوبی قرار ندارد و همین امر باعث می‌شود وزیر اطلاعات اعلام می‌كند ما شصت نفر مدعی امام زمان در زندان‌ها داریم.
▪یازدهمین عامل: تبلیغات شدید فیلم‌های هالیوود است كه در برنامه تلویزیونی بسوی ظهور باید بحث كنیم. طبق بررسی‌هایم از سال ۱۹۸۰ تا به امروز پنجاه فیلم در هالیوود پر فروش بوده است كه از این پنجاه فیلم حدود ۲۲ فیلم را بررسی كرده‌ام كه در برنامه تلویزیونی بسوی ظهور پخش می‌شود. از این ۲۲ فیلم حدود ۱۹ فیلم آن به آخرالزمان برمی‌گردد. یك بحثی داریم كه مسأله صهیونیزم مسیحی است و سرمایه‌گذاری بسیار گسترده‌ای كه صهیونیزم مسیحی در ظهور آخرالزمان دارد. اكثر این فیلم‌ها بازسازی از مكاشفات یوحنا است. یا ماشین‌ها بر انسان مسلط می‌شوند(مثل ترمیناتور) یا حیوانات بر انسان‌ها مسلط می‌شوند.(مثل سیاره میمون‌ها و جومانجی) یا كامپیوترها بر انسان مسلط می‌شوند مثل ماتریكس، یا اختلالات ژنتیكی رخ می‌دهد و هیولاهایی توسط انسان ساخته می‌شود و انسان‌ها را از بین می‌برند و این سبب شده كه آن كسانی كه در معرض امواج هالیوود قرار دارند یك نوع عدم اطمینان، یك نوع نهاد ناآرام، ناآرامی روانی را تجربه كنند كه هر لحظه ممكن است این اتفاقات بیافتد. بعنوان محقق اگر مجموعه این مسائل را كنار هم بگذاریم(كه مسائل به صورت مختصر و منقبض بیان شد) به این نتیجه می‌رسیم كه اگر با مسأله انتظار یك برخورد معرفتی عمیق نشود در جامعه ما سه مشكل بوجود می‌آید:
اولین مشكل عدم آسیب‌شناسی انتظار، امنیتی است. یعنی جریان‌های اهورا، ابراهیم میرزایی و۰۰۰ همه امنیتی است كه در آینده می‌تواند به اسم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از خارج كشور موج سازی‌هایی در داخل جامعه صورت بگیرد.
مشكل دیگر این است كه اگر بزرگواران ما بر این مهمیز انتظار به شدت بكوبند اما نشانه‌ها محقق نشود، هرچند آن كسی كه ایمان خود را از زمزم معرفت گرفته باشد با عدم تحقق نشانه، ایمان او متغیر نمی‌شود اما طبق یك بررسی كه در تاریخ ادیان كرده‌ام آن امتی كه به مهمیز معجزه مؤمن شد، به كذب مسیلمه‌ای كافر می‌شود به همین دلیل پیغمبر ما، پیغمبر معجزه مادی نیست، او كتاب دارد. آن كسی كه بنا به اعجاز فاضرب بعصاك الحجر مؤمن موسی شد، چهل سال در بیابان سرگردان می‌شود. مهمیز معجزه آناً متحول می‌كند ولی اگر به معرفت پیوند نخورد ضد خود را بوجود می‌آورد. اورشلیم مگر عیسی علیه‌السلام را به زعم مسیحیان بر سر دار نكرد. به نظر ما مقدمات بر سر دار شدن او و بعد عروج را مهیا نكرد در حالی كه پیش از آن هم دیده بود كه در مقابل چشمان خودش نابینایی را بینا می‌كند. منطق پیغمبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله و منطق شیعه استفاده كردن از هر علامت و نشانه‌ای برای جذب افكار نیست.به عنوان یك محقق-كه پیامبر خود اجازه چون و چرا را داده است- باید طرح مسأله كنیم. اگر كسی گفت: «واستغفره» (همان واستغفره یی كه من و شما می‌فهمیم) یعنی یك نوع طلب استغفار است. در بحث تولید علم هم بیان شد كه اگر خودمان مسأله بسازیم و قضایا را بشكافیم، اگر كسی این استغفار را استغفار ظاهری گرفت و این طور تفسیر كرد كه ای پیغمبر! ما نیمه شب‌ها نگاه منتظر تو را به آسمان می‌دیدیم كه چگونه آن حرص عظیم را دارد كه ای كاش این مردم مؤمن می‌شدند و طاقت بیاوریم كه آن قدر چشمان منتظرت به آسمان را ببینیم.«رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا» یعنی اینكه ای پیغمبر، ما از تو نمی‌خواهیم كه مؤمنان فوج فوج بیایند«واستغفره» ما می‌خواهیم كه این‌ها به دل و معرفت خود بیایند وگرنه بعد از ۷۴ روز پس از رحلت پیامبر،‌ چنان بلایی به سر حضرت زهرا سلام الله علیها می‌آورند و هنوز غسل مقدست خشك نشده در سقیفه كودتا می‌كنند. اسلام و قرآن بدنبال این نیست كه مؤمنین فوج فوج بیایند. یعنی چه كه من به اسم چهار مسأله ماورائی بخواهم مؤمن درست بكنم! پیغمبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه‌السلام این كار را نكرده‌اند،‌ هیچ كدام از این مسائل نفی كرامت نیست، یك آسیب‌شناسی بسیار دقیق است، ما باید دست به احیاگری و اصلاح‌گری بزنیم و آن وقت متد آن را هم از اسلام و قرآن می‌گیریم. در هویت اسلام،‌ اجتماع مؤمن به مهمیز معجزه نیست، به آن كیمیای معرفت است. دومین مسأله‌ای كه آن آسیب‌ها مشكل ایجاد می‌كند این است كه مردم بعد از مدتی دلسرد می‌شوند و می‌گویند این نشانه بود كه محقق نشد، آن نشانه بود كه محقق نشد و آن وقت هم كمتر كسی را می‌بینیم كه در تلویزیون برنامه‌های معرفتی عمیق بگذارد و از برنامه‌ها انتقاد بشود، برنامه بسوی ظهور در مواردی موفق بوده یعنی بعد از انقلاب یكی از پر بیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی بوده است. اگر برنامه‌ای هدف معرفتی دارد به این برنامه باید بها بدهیم؛ نه اینكه فقط آهنگ پخش شود.
پخش مستقیم دعای ندبه بسیار عالی است.
ما هنوز شرح دعای ندبه و كمیل نداشته‌ایم، فقط گریه‌ها را نشان داده‌ایم. دومین مشكل كه به وجود می‌آید بعد از مدتی سرخوردگی بوجود می‌آید و توجه نمی‌شود. آخرین مشكل عدم آسیب‌شناسی انتظار، رواج عوام‌گری است. شهید مطهری در بحثی پیرامون روحانیت می‌فرماید: «ما از آیت الله بروجردی شنیدیم كه ایشان فرمود هنگامی كه ما به مرجعیت برسیم ما می‌دانیم و این مردم، آن انحرافات را درست می‌كنیم. بعد هنگامی كه مرجع شدیم، دیدیم كه نه خیر، این طوری‌ها هم نیست، خیلی صریح به ما پیام می‌دهند كه سال هجری شمسی ۳۶۵ روز است ۳۶۴ روز ما مقلد شما هستیم و یك روز باقی‌مانده را نمی‌گوییم مقلد ما باش ولی ما كار خودمان را انجام می دهیم و قمه می‌زنیم.» نگرانی شدید این است كه به اسم مصلحت پیرو عوام بشویم این خطرناك است، گاهی برای اینكه عوام سر و صدا نكنند، دین را بد تفسیر می‌كنیم.
●مشكلات را بیان كردیم حالا راه‌حل‌هایی عنوان می‌كنم:
ما نیاز به یك میزگردهایی داریم كه تلویزیون باید به آن موضوع اهمیت بدهد. ما می‌بینیم میزگردها را تشكیل می‌دهند ولی وارد فضاهای انتزاعی می‌شوند. ما امروز نیاز به حكمایی داریم كه بتوانند نظر را به عمل تبدیل بكنند، آن حلقه مفقوده‌ای كه بین نظر تجریدی بالذات با عمل مجسم به ذات وجود دارد. این حكمای زمان شناس كه در دست خود علوم دینی را دارند خیلی موفق بوده‌اند مثل شهید مطهری، شهید مفتح چون آنجا قلمرو تجرید است اینجا قلمرو برنامه است. اگر ما حلقه مفقوده را داشته باشیم دیگر بحث‌های انتزاعی نمی‌كنیم و تیم‌های پژوهشی ما هم دغدغه كاربردی دارند. حالا در بحث كاربردی باید برخی از قضایا را روشن بكنیم، ما در مساله ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یك علت داریم و دیگر یك علامت، بین علامت و علت هم تفاوت وجود دارد یعنی هر علامت دلیلی بر علت نیست، هر علامت علتی است. لكن جمع علامات به ذات علت است، نه افراد علامت. مسأله علت ناقصه را همه می‌دانیم كه مثلاً برای پرورش گل شش عامل لازم است من جمله آب، آب را چرا علت می‌گویید؟ چون فقدان آب موجب عدم می شود یعنی فقدان آب موجب عدم این گل می‌شود و بوجود نمی‌آید. پس شرط لازم است اما كافی نیست.
وقتی همه این عوامل جمع شد علت محقق می‌شود. بزرگ‌ترین آسیب‌ این می شود كه هر كسی شمشیر بدست از یك طرف بلند می‌شود و می‌گوید امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور كرده و خیلی از قضایای دیگر، این مسائل باید روشن شوند و برای روشن شدن این قضایا،‌ حركت ما باید خیلی دقیق باشد مثل حركت روی لبه شمشیر،‌ ما نباید ایمان‌ها را زخمی بكنیم، ما با یك گل طرف هستیم، به همان لطافت، باید چنان خارها را از گل‌ پاك كنیم كه این لطافت‌ها از بین نرود و شخص یك دفعه ضد دین نشود. كار خیلی ظریفی است و باید ببینیم از این زاویه چقدر كار كرده‌ایم یا اصلاً آیا به قضیه نگاه كرده‌ایم. ذكر اعداد و ارقام دلیل بر مفهوم انتظار نیست، ما باید در بحث‌های آسیب‌شناسی بگوییم كه اگر ۷ عامل محقق شد حتی زمان ظهور را خود حضرت نمی‌داند و این جز علم مخزون و مكنون حق است، در این قلمرو تفاوت‌ها را معرفتی بررسی كنیم. ما نیاز به آسیب‌شناسی داریم كه هركس به سادگی فریب نخورد و زمانی كه جامعه معرفتی شد آن وقت دیگر در وزارت اطلاعات كرسی دستگیری جاعلان اسم امام زمان را نداریم، اگر دقیق تبیین شود كه نشانه جدای از علت است.
جریان مقتدا صدر راتوضیح دهم، بزرگ‌ترین چالش آمریكا در این منطقه وجود نیروهای شیعه است. اگر مصاحبه هانتینگتون را بخوانیم قسمتی از جملاتش این بود كه هرچه قدر سن مسلمین جهان اسلام رو به پیری می‌رود، به همان اندازه آمار ترور هم كمتر می‌شود. هانتینگتون تئوری‌پرداز است و روی كلمه،‌كلمه حرفش حساب باز می‌شود. می‌گوید: ۸۲% ترورهای جهان توسط مسلمین بین ۱۸ تا ۲۵ سال اتفاق افتاده است.
هرچه قدر سن به طرف پیری می‌رود چون جوان كمتر می‌شود پس بنابراین ترور هم كمتر می‌شود. آمریكا می‌داند كه این جوانان بالقوه خطر آفرین برای او هستند یعنی وقتی عراق ایمن می‌شود كه شیعه سیاسی نباشد، ما نباید عراق را با افغانستان مقایسه كنیم، بدلیل این كه عراق، كربلاو نجف را دارد. این كار عظیم آیت الله سیستانی بود كه ثابت كرد هنوز روحانیت در قلب شیعه جایگاه دارد و پنتاگون به گیجی مطلق رسیده بود چون می‌دانست اگر نجف را مورد اصابت قرار دهد خیلی از جریانات پشت آن اتفاق خواهد افتاد و از طرف دیگر می‌خواست جریان صدر را تمام كند و به همین دلیل آیت الله سیستانی راهپیمایی را به راه انداخت. یكی از استراتژی‌های آمریكا این است كه مقتدا صدر از چرخه حذف نشود و دادوفریاد بزند كه به اسم ایشان شیعه‌های پر شور دور هم جمع بشوند و آنگاه ظرف ۴۸ ساعت با یك حركت به قضیه پایان دهد؛ ما باید خودمان را به مرجعیت ربط بدهیم و تبعیت كنیم. آن جوان‌هایی كه جان خود را برای مقتداصدر می‌دهند ایمان دارند كه این جزء علامات ظهور است.
در مسأله امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در داخل خود شیعه دو دستگی می‌بینیم. به همین خاطر ما بحث معرفت شناختی امام زمان را نداریم. فقط گفتیم امید، انتظار، این قدر بر این مهمیز كوبیدیم كه دیدیم ۱۲ عامل در سال ۱۳۸۳ عواملی هستند كه از جریان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سوءاستفاده كرده‌اند.
شیعه اگر شمشیر عظیم امام حسین علیه‌السلام را دارد تقیه امام جعفرصادق علیه‌السلام را هم دارد. در شیعه اصل بر تدبیر است نه شمشیر. گاهی این تدبیر ذوالفقار را اقتضا می‌كند؛ گاهی سیاست و استراتژیك را و به همین دلیل شما ملاحظه می‌كنید كلمات آنها حجت می‌شود. نباید هر كلامی را هر جا گفت.
نویسنده:حسن بلخاری
منبع : خبرگزاری فارس