شنبه, ۱۹ آبان, ۱۴۰۳ / 9 November, 2024
مجله ویستا

آسمان بغداد چه رنگ است؟


آسمان بغداد چه رنگ است؟
چشم وگوش جهانیان در ۲بحران بزرگ منطقه ،عراق وافغانستان فقط به جنبه های سیاسی این جنگ ها دوخته شده است وتقصیر این ماجرا هم برگردن آنهایی است كه «سیاست های خبری» دوجنگ رارقم می زنند.
همانان كه جهان از دوربین آنها صحنه عراق وافغانستان را نظاره می كند. دریك عادت ناخواسته اما به شدت زیان آور، رسانه ها ومراكز خبری لنز و زاویه نگاه خود را برمدار امور سیاسی ۲ سرزمین جنگ زده تنظیم كرده اند وجماعت خبرنگاران وگزارشگران بی آن كه توجیه شوند فقط در پی شكار اتفاقات سیاسی این جنگ ها هستند .
سوژه هر روز خبرنگاران از اروپا وآمریكا تا آسیا وجهان عرب این است كه دركابل وبغداد از پی دیپلمات ها وسفرا روانه شوند ومذاكرات لحظه به لحظه مقام های سیاسی یا كارگزاران و فرماندهان نیروهای ائتلاف رامخابره كنند . اگرفرصتی هم باقی بماند سهمی از اخبار خود را به انفجارها وعملیات های درشت تروریست ها وآمریكایی ها اختصاص دهند. حتی این دست از خبرهای جنگ را نیز این منابع اززبان همان مقام ها ومدیران سیاسی ـ نظامی جنگ روایت می كنند .
ما از واقعیت وعمق جنگ غافل مانده ایم به این دلیل بسیار ساده كه از كنه وژرفای فاجعه دورافتاده ایم . واقعیت این دو جنگ خانمانسوز این دو، سه قلم سوژه نیست كه هرروز صفحات جراید پرآوازه اعراب و غرب را اشباع واشغال می كنند. می دانیم آن چه ما ازجنگ می شنویم و می بینیم فقط شكل و نمایی از جنگ است . بالاترین تصویری كه ازجنگ عراق درذهن ما وهمه مردم جهان ثبت شده ، این است كه تاكنون دراین جنگ بیش از ۳ هزارآمریكایی و۳۰۰ هزار عراقی جان باخته اند و روزانه ده ها عملیات ترورانجام می گیرد.اما واقعیات جنگ با این تصویر فرسنگ ها فاصله دارد. برای دیدن سیمای عفریت جنگ باید به میان آنها كه گریبان سرنوشت شان دردست این هیولا اسیر است رفت.
شاید اگر دوربین روایتگران این غائله های خونین به جای استقراردر مكان امن فرماندهان در مخروبه و كنارخانه های ویران قرارمی گرفت تصور و تلقی جهانیان از روزگارمردم عراق غیراز این بود كه هست .
این كه ۴ سال آتش وترور با مردم عراق چه كرده است وكودكان وزنان عراقی چگونه باربزرگ ترین مصیبت تاریخ را بردوش كشیده اند، برای ما یك معماست . گویی جنگ دونیمه پیدا وپنهان دارد؛ همه چیز درباره كارگزاران وسیاستگذاران جنگ برروی تابلوی روشن رسانه ها نمایان است به طور نمونه كسی نیست كه نداند برنامه امروز سران آمریكاوشركای سیاسی اش چه بوده است یا دراجلاس آنكارا یا شرم الشیخ چه گذشته یا خواهد گذشت.
اما نیمه دیگر تصویرتیره وتاراست، هیچ اطلاع روشنی از وضع وحال قربانیان جنگ دردست نیست كسی نمی داند امروز كه ۱۰ انفجارتروریستی در۴ گوشه شهرارواح، بغداد رخ داد دامنه تخریب وویرانی اش تاكجا پیش رفت، زخمی ها وآسیب دیدگان جسمی وروحی این حملات اكنون درچه وضعی به سر می برند.
هنوز جهان نمی داند كه شهروند بی پناه عراقی این ۴سال را چگونه سپری كرده است، آنچه درباره آلام ورنج زن وكودك آواره ومصیبت دیده عراقی نقل شده پاره های ناقص ونارسای یك تراژدی بلند است ذهن ماوهمه افكارعمومی پرازمعماها و سؤال های بی شماری درباره سرگذشت قربانیان خاموش این جنگ پرسروصداست كه تاكنون اندكی ازگره این معماها گشوده نشده است.
باید اقرار كردكه رسانه ها از حقایق جنگ دور افتاده اند ومبتلا به عادتی شبیه عادات سیاستگذاران جنگ این ۴سال را به پمپاژ خبرهای رسمی گذرانده اند.خبرهایی كه به دلیل تكرارآمارورقم حمله ها وانفجارهایا دید وبازدید های سیاسی اكنون بیش ازدیروز ملال آورشده است.
پنجمین بهار خونین عراقی ها ازراه رسیده است . در آغاز دوره ای دیگر از نگون بختی ساكنان این سرزمین ، نیكوترین خدمت اهل رسانه به عراقی ها این باشد كه دوربین خویش را به میادین فاجعه ببرند و یك بازنگری صادقانه درنگاه خود به واقعیت جنگ صورت دهند.چه آن كه درفردای پایان این ایام سیاه ، گریبان اهل رسانه بیش از همه درچنگ تاریخ است وآنان بیش از طایفه سیاستمداران باید دربرابررنج ها وستم های نانوشته این ملت پاسخ دهند.
شاید پله نخست برای رفتن به میان حقایق جنگ آن باشد كه رسانه داران ، به تعبیراهل فن پنجره ای تازه برای دیدن جنبه های اجتماعی جنگ بازگشایند تاضرباهنگ زندگی آنهاكه درزیر آواروحشت ومیان شعله های سركش سرمی كنند شنیده شود. گزارش واقعی این جنگ درواقع بازگویی حال وروز مردمی است كه ازاین ۴سال سخت ، سینه ای پر از سخن ها وسرودهای غمبارتاریخ دارند. مسأله اصلی این گشت وگذارخبری این خواهد بود كه عراقی ها چگونه زندگی می گذرانند و به عبارت درست تر، سوژه اصلی این است كه چگونه مفهوم زندگی وزیستن در شعله های جنگی سركش رنگ باخته است. دراین تورق ونگاه هر بارمی توان جهان غفلت زده را با شمه ای نو ازرنج و مشكلات شهروندان عراقی آشناكرد.
یك بار می توان به آثاری كه جنگ در ویران ساختن زیربناهای اولیه زندگی مردم برجای گذاشته نظر افكند و از خسارت های مادی این ۴ سال درنابودی تأسیسات آب وبرق مردم عراق سخن گفت وجهان درتردید را به این باور رساندكه این مردم از ابتدایی ترین لوازم زندگی كه آب وبرق است، محروم مانده اند .
ودهها شهروروستای جنوب ومركزعراق را مثال آوردكه روزشان را نیزدرتاریكی به سرمی كنند یا آمارصدها زن وكودكی را پیش چشمشان نشاندكه درامراض ناشی از آلودگی آب دست وپا می زنند كم نیستند ملت ها ودولت هایی كه هنوزباور ندارند مردم عراق از نعمت برق محرومند، به آب سالم دسترسی ندارند و سوخت لوازم گرمایشی، كالایی نایاب است. می توان این خبرها را از حاشیه صفحات جراید عراق خارج كرد وبه همه رسانه های دنیا مخابره كردكه حتی درشهرهای بزرگ این كشور مردم در ازای هر۵ تا ۶ ساعت خاموشی فقط یك ساعت از برق شهری برخوردار هستند و مراكز بیمارستانی دراین شهرها آب بسیاری از مناطق رابه دلیل آلودگی های خطرناك برای آشامیدن توصیه نمی كنند .
می توان به وضع اندوه بارمدارس ودانشگاه ها نگاه دوخت، از هزاران استادی سراغ گرفت كه دراثر تهدید تروریست ها جلای وطن كرده اند، به مزار معلمان و آموزگارانی رفت كه گلوله نفرت سلفی ها پیكرآنان را به خاك افكنده است یا ازمدارس وشاگردان معصومی نوشت كه این جنگ خانمانسوز دفتر زندگی آنان را برای همیشه بسته است.
می توان به بیمارستان ها، درمانگاه ها ومراكزامدادی رفت كه بارها كاروان تروریست ها آنها را موردتهاجم ددمنشانه قرارداده اند. روزهای وحشت ورعب پرستاران وپزشكانی را می توان به تصویركشیدكه درنبود ابتدایی ترین ابزاردرمان وامداد، شاهد پرپرشدن هزاران زن وكودك عراقی بودند.
براستی این حقیقت را كه بنیاد جمعیت وسكونت در این سرزمین درحال فروپاشی است، چگونه می توان برای نسل فردا توصیف كرد. آیا لازمه انجام این دست وظایف بزرگ جز این است كه جویندگان حقیقت باید رنج رفتن به شهرهای ویران را برخود همواركنند. تا كسی درزیر سقف های فروریخته اهالی رمادیه وصدریه و. . . نماند نمی تواند واقعیت آوارگی شهروندان عراق را به تصویر بكشد و این حقیقت را كه كشور برخوردار ازتمدنی بزرگ همه داشته هایش را ازدست می دهد. دامنه آوارگی فقط محدود به قشرنخبگان نیست كه تاكنون - فقط درآمارهای رسمی - عنوان شده كه ۲۳۲ استاد دانشگاههای عراق كشته و ۵۶ تن ناپدید و بیش از ۳ هزار نفر به خارج مهاجرت كرده اند.
بلكه پدیده جلای وطن همچون یك بلیه فراگیر ازشمال تاجنوب عراق را فراگرفته است. آن چه از پدیده آوارگی و دربه دری پیش چشم ماست فقط آمارهای خشك وبی روحی است كه طوطی وار هرماه ازیكی از سخنگویان صلیب سرخ یا كمیساریای پناهندگان سازمان ملل دریافت می كنیم، درحالی كه می دانیم پشت این رقم های درشت دنیایی از فاجعه نهفته است.
فقط كافی است اصحاب رسانه همان یك قلم گزارش یان اگلند، معاون دبیركل سازمان ملل در امور بشر دوستانه را پی بگیرند كه گفته است :« دراثر خشونت های فرقه ای و عملیات های نظامی ۳۱۵ هزار عراقی را در ۸ ماه گذشته آواره كرده است و حداقل هر روز یك هزار تن مجبور به ترك خانه هایشان می شوند و بدتر از همه این كه هر روز حداقل یكصد تن در عراق كشته می شوند. »
حرف های دیگر این مقام سازمان ملل نیز شنیدنی است، او می گوید: افكارعمومی دنیا فقط آمار رسمی تلفات جنگ را دریافت می كنند، این درحالی است كه بسیاری از قتل ها مخفیانه وشبانه اتفاق می افتد او به صد ها قتل انتقام جویانه كه به طور كامل از كنترل خارج شده، اشاره می كند و می گوید: «بیشتر كشته شدگان با شلیك تیر یا شكنجه، جان باخته اند. بیشتر قربانیان از نیروهای پلیس، قضات، وكلا، خبرنگاران، و زنان هستند. این كشتار ها موجب شده امدادگران ویا متخصصان كه حضورشان برای یاری مردم ویابازسازی خرابی های كشور ضروری است، عراق را بی درنگ ترك كنند.
به گفته اگلند ۱‎/۲ تا ۱‎/۵ میلیون عراقی در كشورهای همسایه پناه گرفته اند و هر روز حدود ۲ هزار تن از مرز سوریه عبور می كنند. وی تأكید كرده است كه بیشتر این افراد تحصیل كرده هستند كه كشور را با خطر فرار بزرگ مغز ها روبه رو كرده اند.
گزارش نماینده این نهاد بین المللی از ابعاد ناگفته جنگ ، پایانی ندارد. دریك گزارش سازمان پزشكی قانونی بغداد، اجساد بیش از هزار و پانصد تن از عراقی های مفقود شده را در ماه ژوئن سرشماری كرده است و درماه دیگریعنی ژوئیه مأموران این مركزاز مرگ مشكوك ۱۸۵۵ نفرخبرداده اند.
درنگاه به حوزه اجتماعی واقتصادی جنگ می توان پاسخ این سؤال بزرگ را پیدا كرد كه چه كسانی ازجنگ سود می برند، این كارفقط از مشاهده وگشت وگذار خستگی ناپذیردرایستگاه شركت ها ومراكزی كه با نام بازسازی عراق دربغداد وچندین شهردیگر مأوا گزیده اند، میسراست .
درهزاران پرونده قرارداد شركت های سرمایه گذاری كه اكنون درادارات اقتصادی عراق سرگردان مانده است، می توان واقعیت وعده طرح مارشالی كه دیك چنی ودوستانش به عراقی ها داده بودند را به تماشا نشست.
بدون شك دراین جست وجو وتحقیق گزارش خود نمایندگان اعزامی كنگره از عملكردكمپانی های آمریكایی دارای سرنخ های ارزشمندی خواهد بود. درجای جای این گزارش ها نام هالیبرتون - شركتی زیر امر دیك چنی - به چشم می خورد.ورق زدن پرونده بازسازی عراق باب این حقیقت را خواهد گشود كه جهان سرمایه و صاحبان تجارت، مرز وحریمی برای كسب سود نمی شناسند، آنها درپی تسخیرفرصت هاهستند حتی اگراین فرصت ها ومنافع درپس ویرانه های عراق ونزد ملتی گرسنه پنهان باشد.
به فهرست بلندی ازمقاطعه كاران اروپایی وآمریكایی دراین زمینه خواهیم رسید كه هركدام با قراردادی كه ارقام آنها نجومی است، وظیفه ساختن وترمیم بخشی ازتأسیسات ازهم پاشیده عراقی های نگون بخت را به عهده داشتند یكی از این سرنخ ها شركت های آمریكای مسئول ساختن مراكزدرمانی وكمپانیهای تأمین تجهیزات پزشكی است یعنی همان هایی كه جان وسلامت زن وكودك عراقی به نتیجه طرح شان بسته بود.
دریكی از گزارش ها آمده است كه دریكی از محلات خونین بغداد پس از دو سال و با صرف ۱۸۶ میلیون دلار، تنها ۶ مركز درمانی ساخته شد و سازمان آمریكایی مسئول این طرح، آن را نیمه كاره ر ها كرد و افزوده شده كه تجهیزات پزشكی تحویل شده این شركت نه آزمایش شده و نه حتی گواهی تأیید گرفته بودو هنگامی كه متخصصان امر، این كالا ها را بازبینی می كردند، متوجه شدند كه بیش از نیمی از آنها خراب و یا دارای نواقص عمده ای است. در جای دیگر گزارش شده است كه تابستان هرسال بافرارسیدن گرمای سوزان، عراقی ها دههاقرارداد حیاتی و سودآور به شركت های آمریكایی واگذار می كنند تا شاید قدری ازدامنه بیماری های گوناگون بویژه اسهال خونی كودكان كاسته شود .
اما نتیجه چیست؟ بنابر گزارش رسمی منابع آمریكایی در ۲۹ ژوئن ،۲۰۰۴ واشنگتن به دولت موقت عراق كنترل صندوق پیشرفت را واگذار كرد. اما در ۱۵ روز پیش از این انتقال، ۵ میلیارد دلار را از طریق هوایی به صورت بسته های كوچك نوار پلاستیكی مانند آب نبات پخش كردند. این بسته ها حاوی عكس های كارفرمایان تازه وارد به همراه ساك هایشان بود. ۱‎/۴ میلیارد دلار بدون كوچكترین توضیحی و یا هیچ گونه اثر دیگری جزهمان اشاره مختصر «انتقال درآمد ها » منتقل شد.
حساب های صندوق پیشرفت در ابتدا به وسیله دفترKPMG و سپس به وسیله Ernes & Young سرمایه گذاری شده از سوی كمیته بین المللی مشاوره و نظارت سازمان ملل متحد به دقت مورد بررسی قرار گرفت. گزارش منتشر شده به وسیله این كمیته در دسامبر۲۰۰۴ از برخی بی نظمی ها وحیف ومیل های غصه آور در فرایند قراردادهای منعقد شده و پرداخت های بدون نظارت، حكایت دارد. در حسابرسی ویژه ای كه به وسیله KPMG برای ۳ ماه نخست سال ۲۰۰۴ صورت گرفت، ۳۷ قرارداد به ارزش ۱۸۵ میلیون دلاركه پرونده های آنها مفقود شده بود، یافت شد.
حسابرسی دیگرصورت گرفته از سوی یك آژانس رسمی آمریكایی نشان می دهد كه KBR یكی از شركت های تابعه كمپانی هالیبرتون، به طور مرتب به گونه ای معنادار قوانین فدرال عقد قرارداد را با ارائه داده های نادرست درباره هزینه اجرای قرارداد زیرپا گذاشته است. اما با وجود این انتقادها، همچنان قراردادهایی با این شركت بسته می شود. رقم رسمی سود هالیبرتون از به اصطلاح بازسازی عراق از سوی كنگره بیش از یك میلیارد دلار اعلام شده است.
شایدیادآوری این خبر نگاه ها را به تأمل افكندكه ملتی از نبود تولیدات نفتی در كشورخود رنج می بردكه یكی از غنی ترین منابع نفتی جهان را دارد. یا این خبركه حتی دراین وانفسای جنگ، چاه های نفت عراق ثروتی سرشار رابه ارمغان می آورنداما كسی نمی داند كه انبوه درآمدهای نفتی این ملت كجامی رود . شاید شنیدن این واقعیت برای وجدان های هوشیار جالب باشد كه دراین كشور گرسنه ودچار فقر ،اختلاس وبرداشت از خزانه بیت المال یك امرشایع ومعضلی بزرگ است تا حدی كه حتی دولت عراق هم نتوانسته جلوی فساد اقتصادی را بگیرد. افزون براین ، براساس آمارواطلاعات سازمان های بین المللی، سهم بزرگی از كمك های جهانی به روند بازسازی عراق نیز به دست نیروهای خارجی حیف ومیل شده است .
دراین راستامی توان ماجرای عبرت آموزامثال «ایهم السامرایی» وزیر سابق برق در دولت انتقالی «ایاد علاوی» را بازگو كرد فردی كه متهم به هدر دادن و اختلاس یكصد میلیون دلار از دارایی های عمومی عراق است كه درنهایت با كمك آمریكا به خارج فراری داده شد تا دست عدالت به او نرسد. از غربت عدالت در سرزمینی كه به امید طلوع آفتاب عدالت برای برانداختن نظام ظلم برخاستند، فراوان می شود سخن گفت .
جهان هنوزنمی داند كه چه بذرهای تبعیض وعدالت شكنی درسنت سیاسی آمریكایی ها گذاشته شدودراین ۴سال چندین وچند چهره جنایت پیشه بعث وغیر بعث ازچنگ عدالت به دست فرماندهان آمریكاوانگلیس دربغداد و بصره فراری داده شدند. بسیاری ازآنان متهم به جرایم نسل كشی وشقی ترین اعمال ضد انسانی بودند كه در میان آنها اشخاصی مانند خانم «عماش» كه به بانوی بمب های بیولوژیك شهرت دارد، قرار داشت.
می توان به زشت ترین داد وستدهای سیاسی تاریخ دراین ۴ سال درپشت صحنه سیاسی عراق نگاه افكند كه بهای آنها قربانی شدن انسان های بی شمار بود، به یاد آوردكه بازیگران چشم برخیلی ازجنایت ها فروبستند حتی قتل خبرنگاران معصوم كه تاكنون زیرچتر این اغماض ها بیش از ۱۵۰ نفرشان در این كشور با گلوله نیروهای بیگانه یا تروریست ها به قتل رسیده و شماری نیز ربوده شده و هنوز از سرنوشت شان خبری درست نیست.
فقط با رفتن به میان مردم می توان فهمیدكه هزینه هر اشتباه در محاسبات آمریكایی ها چه مكافاتی رابرای مردم كوچه وشهر رقم زده است. دراین سیروگذار است كه روشن خواهدشدكه پیش از ورود ارتش آمریكا طایفه شیعه وسنی وكرد وتركمن چه زندگی آرام وهمدلانه ای داشتند ، دست كم راز این معمای بزرگ آشكارخواهد شد كه چگونه عراق به میدانی برای خونین ترین تسویه حساب های قومی تاریخ تبدیل شد.
به راستی اگر پای گروه های حقیقت یاب خبری به میان مردمان طوایف وقبایل مظلوم عراق گشوده شود آنها خواهند گفت كه آتش بیاران معركه نزاع مذهبی چه كسانی بودند وسربازان این جنگ مخوف از كجا سازوبرگ خویش را تأمین می كردند وكدامین دولت ها این غائله و فتنه را طراحی كردند.فقط با نشستن پای سخن بزرگان وشیوخ قبایل می توان به این پرسش بزرگ نسل فردای عراق پاسخ گفت كه دوستان ودشمنان حقیقی این ملت چه كسانی بودند واین جمله را با دهها مدرك وشاهد به ثبت رساند كه همه مدعیان جهانی ومنطقه ای درغرقاب خونین عراق درجست وجوی منافع خویش رفتند وسیاست ودیپلماسی، بی رحمانه ترین چهره خود را دردوران گذار این ملت آشكار كردتاحدی كه همه اقوام از كرد و تركمن شیعه و سنی دست آخر به این باوررسیدند كه كاروان دیپلماسی آمریكایی ها واعراب برای رسیدن به آینده تقسیم منافع درعراق حاضرند ازخون دهها هزار شهروند بی گناه عراقی بگذرند.
س ـ حیدر پور
منبع : روزنامه ایران