سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
بررسی مجازات مجرمین سیاسی
اندیشه تفكیك جرایم سیاسی از جرایم عمومی از آغاز تشكیل حكومتها و پیدایش حقوق كیفری، وجود داشته و هم اینك نیز ادامه دارد، اما آنچه كه طی قرون گذشته تاكنون دستخوش تغییر و تحول قرار گرفته، موضوع نحوه برخورد با این دسته از مجرمین بوده است . مساله مقابله با پدیده مجرمانه از اهمیت ویژهای برخوردار است . مجرمین سیاسی بخش خاصی از مجرمین میباشند كه برخورد با آنها در طول تاریخ، گاه بسیار سختگیرانه و گاهی نیز با ملایمتبوده است . در تحقیق حاضر ابتدا سیر تحول مجازاتهای مجرمین سیاسی مورد بررسی قرار گرفته، آنگاه به مجازاتهای پیشبینی شده در قوانین بعضی از كشورها نظیر فرانسه، لبنان، سوریه، عراق و مصر اشاره میشود و در پایان نیز مجازاتهایی كه برای مجرمین سیاسی در قوانین ایران وضع شده است مورد بررسی قرار میگیرد .
مقدمه
اصولا مجازات دارای سابقهای طولانی در تاریخ بشری است و از زمانی كه انسانها برای زندگی اجتماعی گرد هم آمدهاند، بزه و جرم نیز وجود داشته و همواره جوامع بشری برای مقابله با جرایم از حربهای استفاده كردهاند . مجازاتها در اوایل توسعه حقوق كیفری بسیار شدید و سبعانه بوده و به اصل شخصی بودن مجازاتها نیز توجهی نمیشده است و مجازاتها بر پایه انتقامجویی استوار بوده است . (۲) در دورانهای قدیم مجازاتها همواره بر پایه دفاع از غرایزی مانند حفظ حیات، حفظ مال و یا دفاع از مقررات قبیلهای و سنتهای قومی و مذهبی بوده است كه این موضوع امروزه نیز در بعضی از مناطق وجود دارد . بعدها دانشمندانی مانند «گروسیوس» (۳) با رد حق انتقامجویی مبنای مجازات را سزای بدی دانسته و معتقد بودند حق كیفر و مجازات از بدی جرم، ناشی میشود . این اندیشه از اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هیجدهم از میان رفت و تفكر اصل سودمندی در حقوق ظهور پیدا كرد و وظیفه دولتبر اساس قرارداد اجتماعی، حفظ امنیت و آرامش اجتماعی استوار گشت . (۴)
یكی از صاحبنظران علم جرمشناسی میگوید:
«كیفر همیشه و همهجا واكنش هیات اجتماع علیه عملی است كه او را میرنجاند، اما این واكنش بر حسب سطح فرهنگ بسیار متفاوت است . در حالی كه نقش كیفر در جوامع نوین ما، قبلا ارعاب و سزا دادن بود ولی امروزه تامین بازگشتبزهكار به آغوش جامعه است، مع الوصف مفهوم آن در جوامع باستانی كاملا متفاوت است .» (۵)
موضوع مقابله با پدیدههای مجرمانه از اهمیت فراوانی برخوردار است; چه، این مساله در مباحث «سیاست جنایی» ، راههای مقابله با پدیده بزهكاری را مورد بررسی قرار میدهد . اصطلاح سیاست جنایی برای نخستین بار در اواخر قرن هیجدهم در آثار «كلاینشرد» و «فوئر باخ» آلمانی كه آن را یك هنر قانونگذاری تلقی میكردند، بكار برده شده است . «كلاینشرد» در تعریف سیاست جنایی میگوید:
«[سیاست جنایی] عبارت است از شناخت ابزارها و امكاناتی كه قانونگذار میتواند به حسب مقررات خاص حكومت متبوع خود، به منظور جلوگیری از ارتكاب جرایم و حمایت از حقوق طبیعی شهروندان بیابد .» (۶)
لازم به ذكر است كه سیاست جنایی هر جامعه با توجه به مكتب فكری حاكم بر آن تهیه و تدوین میشود . همچنین بررسی و تجزیه و تحلیل اهداف و فلسفه مجازاتها یكی از مباحثی است كه كیفر شناسان به طور گسترده و عمیق به آن پرداختهاند . نظر به این كه مجرمین سیاسی در زمره گروه خاصی از مجرمین بوده و دارای هدف اصلاحطلبانه و شرافتمندانه میباشند، اندیشه تخفیف مجازات نسبتبه آنها رو به گسترش است . در این پژوهش ابتدا به نحو اجمال، سیر تحول مجازاتها نسبتبه مجرمین سیاسی، مورد امعان نظر قرار میگیرد، سپس مجازاتهای مجرمین سیاسی در قوانین بعضی از كشورها و همچنین قوانین ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت . بنابراین مطالب مورد نظر در دو گفتار زیر ارائه میشود:
گفتار اول: سیر تحول مجازاتهای مجرمین سیاسی
گفتار دوم: مجازاتهای مجرمین سیاسی
گفتار اول: سیر تحول مجازاتهای مجرمین سیاسی
بررسی دورههای مختلف تاریخ علوم كیفری، نشانگر وجود دو دیدگاه متضاد درباره مجازاتهای مجرمین سیاسی از نظر برخورد شدید و همراه با شدت عمل، یا برخورد همراه با اغماض و ارفاق میباشد . امروزه نیز دو دیدگاه مذكور، در سیاست جنایی كشورها وجود دارد . البته اندیشه ارفاق نسبتبه مجرمین سیاسی از طرفداران زیادتری برخوردار است .
دیدگاه اول این است كه بر اساس ضرری كه از جرایم سیاسی حاصل میشود، باید مجازاتهای شدیدتری نسبتبه جرایم عادی درباره مجرمین سیاسی اعمال شود; زیرا ضرر و صدماتی كه از جرایم سیاسی بوجود میآید، متوجه كل جامعه خواهد شد و ضرر آنها متوجه شخص و یا گروه خاصی نخواهد بود; حتی گاهی به حاكمیت دولت از لحاظ بینالمللی نیز لطمه میزند . دیدگاه دوم آن است كه مجرم سیاسی به دنبال اصلاح جامعه بوده و نفع شخصی را در نظر نمیگیرد و دارای انگیزه شرافتمندانه است . از این رو، او مستحق ارفاق است و باید مجازاتهای خفیفتری دربارهاش اعمال گردد . (۷)
اثرات دیدگاه اول از گذشتههای بسیار دور مورد توجه بوده است و از دوران باستان تا اوایل قرن نوزدهم سختترین مجازاتها و شكنجهها را نسبتبه مجرمین سیاسی اعمال میكردند . (۸) مورخین مجازاتهایی را نسبتبه مجرمین سیاسی نقل كردهاند كه از لحاظ شدت و قساوت، همانندی ندارد . سلاطین و شاهان برای حفظ حاكمیت و سلطنتخود به شدیدترین مجازاتها متوسل میشدند; همچنان كه نقل شده است، در قانون امپراطور روم، اموال شخص مرتكب به خیانتبزرگ مصادره میشده و او را با بدترین شكل ممكن اعدام میكردند; حتی اگر در زمان حیات نیز به او دسترسی پیدا نمیكردند، مرده او را مورد محاكمه و مجازات قرار میدادند . همچنین مجازات كسانی كه متعرض امپراطور یا نمایندگان و یا یكی از اطرافیان او میشدند، مرگ، گرفتن اموال خائن و مصادره آن پیشبینی شده بود و حتی برخی از افراد خانواده و فرزندان مجرم را نیز كشته یا بر آنها مهر ننگ و عار میزدند; (۹) برای مثال فرزندان مجرم سیاسی را تنها نمیكشتند، بلكه ابتدا آنها را به سختی شكنجه روحی میدادند; بدین صورت كه فرزندان مجرم را در محل كشتن وی میآوردند تا خون پدرشان در موقع جدا كردن سر، روی آنها بریزد و بعد از آن فرزند بزرگتر خانواده را میكشتند .سختگیریهای مذكور ناشی از تفكراتی بود كه در میان سلاطین و امپراطورها وجود داشته كه خودشان را حق مطلق میدانستند و بعضی از آنها خود را نماینده خدا بر روی زمین میدانستند . بر این اساس مخالفین خود را به سختترین شكل ممكن مجازات و آنها را از بین میبردند . این موضوع در امپراطوری ایران نیز وجود داشته است .
ملوك و سلاطین مصر باستان نیز مخالفین خود را خائنان بزرگی كه مستحق مهربانی و عطوفت نیستند به حساب میآوردند . همچنین در هند قدیم، قوانین «مانو» سلاطین را به مثابه نمایندگان خدا میدانستند و هیچ تعرضی را علیه آنها قابل تخفیف و اغماض نمیدانستند . در چین قدیم نیز همین مسائل مطرح بوده است . در ابتدای ظهور مسیحیت نیز حكومت و سلطنت را به عنوان حكومتی كه از طرف خداوند برگزیده شده، میپنداشتند و اطاعت از آنها را واجب و به هیچ نحوی مخالفتبا آن را نمیپذیرفتند . از این رو اظهار مخالفت و ارتكاب جرم علیه حكومت را جنایتی بزرگ میدانستند و سختترین مجازاتها را برای این نوع مجرمین در نظر میگرفتند . (۱۰) این تفكر كه مجرم سیاسی دشمن اجتماع بوده و ضروری است از جامعه حذف گردد در كشورهای مغرب زمین تا اوایل قرن نوزدهم ادامه داشته است . در این دوران تفكر حمایت از حقوق افراد در تمرد از ظلم و استبداد و انقلابهای پی در پی علیه ظلم سلاطین بوجود آمد . تعلیمات دانشمندان بزرگی در جهان غرب كه تفكرات آزادی خواهی را ترویج میكردند، موجب تحول اساسی در خصوص مجازاتهای مجرمین سیاسی گردید . «فرانسواگیزو» یكی از كسانی بود كه معتقد بود ضروری است مجرم سیاسی از مجرم عادی از نظر مجازات تفكیك شود; زیرا عقلا ممكن نیست مجرمی كه به دنبال منافع شخصی و پست استبا مجرمی كه اصلاح جامعه را میخواهد مساوی بدانیم; در نتیجه معتقد بود باید مجازات اعدام را درباره این نوع مجرمین لغو كرد . پس از او «گارو فالو» همین افكار را تقویت و ترویج كرد .
برای اولین بار در قانون جزای سال ۱۸۳۲ فرانسه، مجازاتهای خفیفتری نسبتبه مجرمین سیاسی در نظر گرفته شد . سپس در سال ۱۸۴۸ مجازات اعدام نسبتبه مجرمین سیاسی لغو و مجازات تبعید در قلعههای مستحكم جایگزین آن گردید و عدم استرداد مجرمین سیاسی نیز پیشبینی شد . این تحول در مغرب زمین بعد از انقلاب كبیر فرانسه بر اساس این نگرش بوجود آمد كه مجرمین سیاسی دارای انگیزه شرافتمندانه و به دنبال اصلاح جامعه میباشند; بر خلاف گذشته كه آنها را دشمنان جامعه و مردم فرض میكردند .
همچنین در قانون اساسی سوییس مصوب ۱۸۴۸، مجازات اعدام نسبتبه مجرمین سیاسی لغو گردید و در قانون اساسی سال ۱۹۷۴، اعدام در تمام موارد لغو شد، اما در قانون مجازات سوئد، مجازات اعدام در تمام موارد لغو شد، ولی برای جرایم سیاسی و قتل نفس همچنان تا مدتی باقی ماند . همچنین دولتهای ایتالیا و آلمان روش قانونگذار فرانسه را نپذیرفتند . دولتهای كمونیستی نیز چنین تخفیفی را نسبتبه مجرمین سیاسی پذیرا نشدند . البته لغو مجازات اعدام بر اساس این استدلال بود كه این مجازات نتوانسته است، جنایات علیه حكومتها و سوء قصدها علیه سران مملكتی را كاهش دهد; زیرا این اعمال به نام آزادی و آزادی خواهی صورت میگیرد و حتی نام او بر سر زبانها خواهد بود . به علاوه كسی كه برای اصلاح و نجات كشور خود دستبه اسلحه میبرد، از مرگ نمیترسد تا مجازات اعدام نسبتبه او مؤثر باشد . در نتیجه تهدید و اعدام توانایی لازم برای جلوگیری از جنایات سیاسی را ندارند . (۱۱) این تفكر و تحول مجازات مجرمین سیاسی تا جنگهای جهانی اول و دوم ادامه داشت، ولی بعد از این دو حادثه مهم به خاطر بوجود آمدن حكومتهای دیكتاتوری مانند حكومت فاشیستی و كمونیستی مجددا جرایم سیاسی خطرناكترین جرایم به حساب آورده شد . از این رو آزادیهای عمومی را محدود كردند و مجازاتها نسبتبه مجرمین سیاسی شدت پیدا كرد; چه در تمام قوانینی كه بین دو جنگ جهانی و به دنبال جنگ جهانی دوم وضع گردید، مجازاتهای سختی برای مجرمین سیاسی در نظر گرفته شد . (۱۲)
در دوران معاصر نیز میتوان دو دیدگاهی كه به آن اشاره شد را در كشورها مشاهده كرد، اگر چه از نظر قوانین و تفكرات امروزی اكثریت كشورها، رژیم ارفاقی را در مورد مجازات مجرمین سیاسی پذیرفتهاند . حداقل از لحاظ قوانین پذیرفته شده است كه باید مجازات خفیفتری نسبتبه مجرمین عادی برای مجرمین سیاسی در نظر گرفت، لكن در عمل هنوز در برخی از موارد سختگیریهایی وجود دارد، البته این بدان معنا نیست كه تمام كشورها مجازاتهای سنگین مانند اعدام را نسبتبه مجرمین سیاسی لغو كرده باشند به همین جهت در دوران معاصر نیز در رژیمهایی كه دارای حكومتهای استبدادی و دیكتاتوری هستند و خواست مردم در استقرار حاكمیت و دوام آن نقشی ندارد، مجازاتهای سنگین نسبتبه مجرمین سیاسی وجود دارد، البته ممكن است از لحاظ ظاهری و قوانین موجود، مساله به شكل دیگری نمایانده شود . در قوانین ایران نیز تحول خاصی نسبتبه مجازاتهای مجرمین سیاسی به چشم نمیخورد، اگر چه از سال ۱۲۸۶ هجری شمسی با تصویب متمم قانون اساسی جرایم سیاسی از جرایم عمومی تفكیك شد، ولی در قوانین عادی جرم سیاسی تعریف نشد و مقررات خاصی درباره آنها وضع نگردید . قوانین جزایی قبل از انقلاب مجازاتهای متعددی از قبیل اعدام، حبس جنایی درجه یك (از هفت تا پانزده سال)، حبس جنایی درجه دو (از دو تا ده سال)، محرومیت از تمام یا بعضی از حقوق اجتماعی و مجازات نقدی پیشبینی كرده بود . (۱۳) بعد از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ قوانین قبلی به كلی نسخ شد و با تصویب قانون اساسی و تفكیك جرایم سیاسی از جرایم عمومی، باز هم جرم سیاسی تعریف نشد و همچنین حدود و ثغور و شرایط آن مشخص نگردید و مبهم باقی ماند . در قانون مجازات اسلامی و تعزیرات نیز جرایمی كه دارای ماهیتسیاسی هستند آورده شد، ولی نامی از سیاسی بودن آنها به میان نیامده و نسبتبه آنها مجازاتهای تعزیری و بازدارنده و همچنین در بعضی موارد به عنوان محارب و در بعضی موارد به عنوان «در حكم محارب» مجازتهای محاربه درباره آنها پیشبینی شد . همان طور كه در ادامه مباحثخواهیم گفت اگر جرمی سیاسی باشد، اعمال كیفر محارب نسبتبه آن منطقی نیست; چون بین جرم سیاسی و كیفر محارب تفاوت بسیار است . لازم به ذكر است كه جرایم علیه امنیتخارجی در اكثر كشورها از زمره جرایم سیاسی استثنا گردیده است . نكته دیگر این كه اگر جرایم علیه امنیت داخلی همراه با اعمال خشونت و قتل و . . . صورت گیرد، سیاسی بودن آن از بین میرود و در زمره جرایم عادی قرار میگیرد .
گفتار دوم: مجازاتهای مجرمین سیاسی
در سیستمهای حقوقی كشورهایی كه بر پایه دموكراسی استوار بوده و همچنین كشورهایی كه آرای مردم در تعیین حاكمیت دخیل است، مجازاتهای مجرمین سیاسی در مقایسه با مجازات مجرمین عادی از شدت كمتری برخوردار بوده و یك نوع رژیم ارفاقی در خصوص مجازاتهای این دسته از مجرمین اعمال میگردد . حال برای آشنایی هر چه بیشتر از مجازاتهای مجرمین سیاسی، ابتدا قوانین بعضی از كشورها را مرور میكنیم و سپس به بررسی واكنش قانونگذار ایران در قبال مجرمین سیاسی خواهیم پرداخت .
الف) مجازاتهای مجرمین سیاسی در قوانین بعضی از كشورها
مجازاتهای مقرر برای مجرمین سیاسی در قوانین بعضی از كشورها خفیفتر بوده و در صورت تساوی بعضی از مجازاتها مثل حبس، در مرحله اجرا با شرایط بهتر اعمال میگردد . حال به قوانین بعضی از كشورها در این خصوص اشاره میشود:
۱- قوانین فرانسه (۱۴)
۱/۱- مجازات اعدام: از تاریخ اصلاحات حقوق جزا در سال ۱۸۳۲م . دو جدول جداگانه از مجازاتهای جنایی برای جرایم جنایی سیاسی و عمومی در نظر گرفته شد، البته در قانون فعلی فرانسه مجازاتهای ترذیلی، تبعید و محرومیت از حقوق اجتماعی، حذف و تنها مجازات حبس جنایی دائمی و موقتباقی مانده است . همان طور كه قبلا نیز اشاره كردیم، قانون اساسی ۴ نوامبر ۱۸۴۸م . مجازات اعدام را نسبتبه مجرم سیاسی لغو كرد و در قانون ۸ ژوئن ۱۸۵۰ تبعید در حصار و قلعه مستحكم را جایگزین آن ساخت . با این حال لایحه قانونی ۲۹ ژوئیه ۱۹۳۹ نسبتبه جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی مجازات عمومی اعدام را پیشبینی كرده بود، با این كه هنوز دارای خصیصه سیاسی بودند . از این رو بدون تردید مجازات اعدام مجددا در كشور فرانسه نسبتبه مجرمین سیاسی برقرار گردید، البته فرق مجازات اعدام درباره مجرمین سیاسی با اعدام درباره مجرمین عمومی این بود كه آنها را تیرباران میكردند، ولی اعدام مجرمین عادی سربریدن بوده است . بعضی از محكومیتهای اعدام از طرف دیوان فرانسه كه بالغ بر ۳۴ فقره از بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۴ بوده است، نسبتبه جرایم سیاسی بوده است . این وضعیت ادامه داشته تا این كه در سال ۱۹۸۱ قانون، مجازات اعدام را به طور كلی (اعم از سیاسی و عمومی) لغو كرد .
۲/۱- حبس جنایی سیاسی دائم: این مجازات جانشین مجازات تبعید گردید كه بر اساس ماده ۱۷ قانون قبلی با انتقال به ماورای دریاها اجرا میشد و دائمی بود و اكنون در داخل و در مؤسسات اختصاصی اجرا میشود، البته مجازات تبعید برای جرم علیه منافع اساسی مردم كه خیانت و جاسوسی باشد، هم اكنون نیز پیشبینی شده است .
۳/۱- حبس جنایی سیاسی موقت: این نوع مجازات نسبتبه جرایم سیاسی و عمومی تفاوتی نداشته و دارای سه درجه ۱۵، ۲۰ و ۳۰ سال میباشد .
۴/۱- جرایم سیاسی جنایی ممكن است علاوه بر حبس، جزای نقدی و مجازاتهای تكمیلی نیز به همراه داشته باشد، البته در گذشته محرومیت از حقوق اجتماعی كه در حال حاضر بر اساس ماده ۵- ۴۱۴ فرانسه به عنوان مجازاتهای تكمیلی است، در خصوص مجرم سیاسی به عنوان مجازات اصلی، پیشبینی شده بود .
۲- قانون مجازات لبنان و سوریه
قوانین جزایی كشورهای سوریه و لبنان نیز مجازاتهای مجرمین سیاسی را از مجرمین عادی تفكیك و مجازاتهای سبكتری را نسبتبه مجرمین سیاسی پیشبینی كردهاند .
ماده ۳۸ قانون مجازات سوریه و لبنان مقرر میدارد:
«مجازاتهای جنایی سیاسی عبارتند از: حبس ابد، حبس موقت، اقامت اجباری و محرومیت از حقوق اجتماعی .» (۱۵)
همچنین ماده ۳۹ قانون مزبور مقرر میدارد:
«مجازاتهای جنحههای سیاسی عبارتند از: حبس ساده، اقامت اجباری و جزای نقدی .» (۱۶)
همان گونه كه ملاحظه میشود قانونگذاران سوریه و لبنان مجازات اعدام و حبس همراه با اعمال شاقه را از زمره مجازاتهای جرایم جنایی سیاسی و نیز حبس همراه با كار كردن را در جرایم جنحهای سیاسی حذف كردهاند . فرقی كه قوانین مزبور با قانون فرانسه دارد، در این است كه در قانون مجازات فرانسه بین مجازاتهای جرایم جنحهای سیاسی و عمومی تفاوتی قائل نشده است . مگر همان مسائلی كه در نحوه برخورد در زندان كه مجرمین سیاسی دارای مقررات آزادتر و راحتتری هستند .
همچنین ماده ۱۹۸ قانون مجازات لبنان و ماده ۱۹۷ قانون مجازات سوریه تصریح میكند:
۱- زمانی كه برای قاضی محرز گردید كه جرم دارای خصیصه سیاسی است، مجازاتهای زیر را مورد حكم قرار دهد:
- حبس ابد به جای مجازات اعدام و حبس ابد همراه با اعمال شاقه .
- حبس موقت، یا تبعید، یا اقامت اجباری جنایی، یا محرومیت از حقوق اجتماعی به جای حبس موقت همراه با اعمال شاقه .
- حبس ساده یا اقامت اجباری جنحهای به جای حبس همراه با كار كردن .
لكن این احكام شامل جرایم علیه امنیتخارجی كشور نمیشود . (۱۷)
۳- قانون مجازات مصر
در قانون مصر قواعد مشخص و معینی برای جرایم سیاسی در نظر گرفته نشده است . از لحاظ مجازات نیز بین جرایم عادی و سیاسی تفاوتی وجود ندارد بلكه در بعضی از موارد داشتن انگیزه سیاسی در ارتكاب جرم از شرایط مشدده كیفر به حساب آمده است; مثل جرایم علیه امنیت داخلی كشور (ماده ۱۰۲ قانون مجازات مصر) البته امتیازاتی نیز برای مجرم سیاسی در بعضی از موارد پیشبینی شده است; مثل جرایمی كه از طریق نشر مطالب در روزنامهها ارتكاب مییابد، حبس احتیاطی (بازداشت موقت) آنها جایز نیست، مگر این كه علیه آبروی افراد انجام شده باشد و یا این كه ارتكاب جرم به فساد اخلاق منجر شود . (۱۸)
همچنین مجرمین سیاسی از عفو كامل برخوردار هستند . ماده ۱ قانون مجازات ۱۹۵۲ مقرر میدارد: تمام مجرمین به جنایات و جنحه و شروع در آنها كه به سبب یا انگیزه سیاسی مرتكب جرم شده باشند و جرم آنها مربوط به شؤون داخلی كشور باشد، مورد عفو قرار میگیرند، این جرایم میبایستبین ۲۶ آگوست ۱۹۳۶ و ۲۲ ژوییه ۱۹۵۲ ارتكاب یافته باشند . . .» (۱۹)
البته بعضی از حقوقدانان مصری تصریح كردهاند كه در حقوق مصر تقسیم كردن جرایم، به جرایم سیاسی و عمومی اهمیتی ندارد مگر از لحاظ استرداد مجرمین كه بر اساس ماده ۱۴۰ قانون اساسی مصر استرداد مجرمین سیاسی ممنوع شده است . (۲۰) البته قانون مجازات مصر برای جرایم دارای ماهیتسیاسی مجازاتی از قبیل اعدام، حبس ابد و . . . پیشبینی كرده است . (۲۱)
از مجموع مباحث مطرح شده در این بخش میتوان این مساله را احساس كرد كه نگاه ارفاقآمیز به مجرمین سیاسی مورد توجه جدی قرار گرفته است .ب) مجازاتهای مجرمین سیاسی در قوانین ایران
از لحاظ قانونی، در كشور ایران جرایم سیاسی حتی پس از تصویب متمم قانون اساسی مشروطیت در سال ۱۲۸۶ شمسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ كه از جرایم عمومی تفكیك گردید و رژیم ارفاقی پذیرفته شد، هنوز قوانین عادی مجازاتهای جرایم سیاسی را مشخص نكردهاند و در خصوص بعضی از جرایم كه دارای خصیصه سیاسی هستند مجازاتهای تعزیری و بعضا مجازاتهای جرم محارب را پیشبینی كردهاند . شاید دلیل عمده این مطلب كه از لحاظ عملی رژیم ارفاقی درباره مجازات مجرمین سیاسی پیاده نشده است، عدم وجود یك قانون عادی كه مفهوم و ماهیت جرم سیاسی و همچنین مصادیق و موارد آن را مشخص كرده، باشد . چرا كه اصولا مجازات مجرمین سیاسی به دلیل شخصیت و ویژگیهای خاص آنها كه در غالب این نوع مجرمین وجود دارد، نباید مجازاتهای ترذیلی (۲۲) و ترهیبی (۲۳) باشد; زیرا چنین مجازاتهایی تنها در حق مجرمان عادی كه از انگیزههای پست و غیر شرافتمندانه و شخصی برخوردارند، باید اعمال گردد، در نتیجه بر اساس تناسب بین جرم و مجازات، لازم است در مورد مجازات مجرمین سیاسی تجدید نظر كلی صورت گیرد . پس در قوانین ایران جرایم سیاسی در موارد مربوط به جرایم بر ضد مصالح عمومی، جرایم علیه امنیت داخلی یا خارجی و . . . مطرح گردیده است . بعضی از محققین مجازاتهای قابل پیشبینی برای مجرمین سیاسی را به شرح زیر دسته بندی كردهاند: (۲۴)
۱- مجازاتهای بدنی از قبیل اعدام، شلاق، قطع عضو و . . . امروزه در اكثر كشورها این نوع مجازاتها درباره مجرمین سیاسی اعمال نمیشود، حتی مجازات اعدام و شلاق درباره مجرمین عادی را نیز در بعضی از كشورها ممنوع كردهاند .
۲- مجازاتهای محدود كننده آزادی یا سالب آزادی، مانند حبس، تبعید، اقامت اجباری در محل معین (۲۵) یا حضور تحت مراقبت .
۳- مجازاتهای سالب حق، نظیر محرومیت از حقوق اجتماعی یا مالی یا سیاسی; از قبیل اشتغال به شغل معین یا الزام به انجام كار معین یا محرومیت از حقوق دیگر، البته امروزه در بعضی از كشورها مثل فرانسه مجازاتهای مذكور به عنوان مجازات اصلی استفاده نمیشود، ولی در كشورهای سوریه، لبنان و عراق به عنوان مجازات اصلی مجرمین سیاسی در نظر گرفته شده است .
۴- مجازاتهای نقدی كه در مورد مجرمان سیاسی كمتر به موقع اجرا گذاشته میشود . لازم به ذكر است كه در پیش نویس پیشنهادی كمیسیون حقوق بشر اسلامی در مورد جرایم سیاسی، مجازات مجرمین سیاسی را به طور كلی مشخص كرده است . در ماده ۲۱ پیشنویس یاد شده آمده است: «مجرمان سیاسی حسب مورد به حداقل مجازات مقرر در قانون برای همان جرم محكوم میشوند .»
حال با توجه به این مقدمه به بررسی و نقد مجازاتهای جرایم دارای خصیصه سیاسی كه در قانون مجازات اسلامی پیشبینی شده میپردازیم .
۱- مجازات مجرمین سیاسی از طریق حد محاربه
حد، یكی از مجازاتهایی است كه در فقه اسلام دارای شرایط و تعریف خاصی است . بر اساس تصریح بسیاری از فقها تعداد حدود و نوع و اندازه آنها در شرع محدود و مشخص شده است . (۲۶) آنچه كه مسلم است جرایم مستوجب حد در شرع مقدس احصاء شده است و موارد مشخصی به عنوان حدود مطرح شدهاند . در هیچ كدام از متون فقهی، نامی از جرم سیاسی و حتی جرم بغی به عنوان جرم مستوجب حد به میان نیامده است . از این رو بی تردید جرایم سیاسی از محدوده جرایم حدی خارج هستند . جرم بغی را نیز فقها در زمره جرایم تعزیری میدانند و تنها در صورتی كه شروع به جنگ و مبارزه كنند، جنگ و قتال با آنها مجاز شمرده شده است . همان طور كه در بخش اول نیز اشاره كردیم، حتی جنگ و قتال با اهل بغی به خاطر جلوگیری از طغیان و شورش آنهاست، نه این كه هدف، قتل و نابودی آنها باشد، در نتیجه مجازات مجرمین سیاسی از طریق حد محاربه دارای مبنای قوی و مستحكمی نیست; مضافا به این كه محاربه و جرم سیاسی دارای تفاوت جوهری هستند . محارب كسی است كه برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دستبه اسلحه میبرد، (۲۷) حتی بعضی از فقهای اهل سنت در خصوص محاربه تعبیر به قطاع الطریق، سرقتبزرگ و . . . آوردهاند و این به دلیل شدت عملی است كه در جرم محاربه نهفته است . (۲۸) از شرایط تحقق جرم محاربه این است كه اولا مجرم باید دارای سوء نیت عام كه همان قصد استفاده از سلاح است، باشد . ثانیا به قصد اخافه و سلب آسایش و امنیت مردم اقدام كند . به عبارت دیگر برای تحقق جرم محاربه وجود قصد عام و خاص قطعی است . (۲۹) بعضی از نویسندگان تاكید میكنند: از آنجا كه محاربه، امنیت جامعه را مختل میسازد و امنیت راههای عبور مردم را از بین میبرد و حرمت مال و خون مردم را نیز میشكند، باید مجازاتهای شدیدی نسبتبه آن اجرا گردد . (۳۰) اما همان گونه كه قبلا نیز توضیح دادیم یكی از مهمترین ویژگیهای مجرمین سیاسی حسن نیت و عدالتخواهی آنها است . به عبارت دیگر انگیزه مجرم سیاسی اصلاح جامعه و حتی گاهی برای نجات جامعه از سیطره حاكم فاقد صلاحیت (به نظر مجرم) میباشد . این در حالی است كه محارب هدف اولیه و اصلیاش ایجاد خوف و ترس و سلب امنیت مردم است و در مرحله دوم هدفش غارت مردم و تجاوز به اموال و نفوس و اعراض آنها میباشد، در نتیجه اگر ناگزیر باشیم جرم سیاسی را با یكی از جرایم مطرح در فقه تطبیق و مقایسه كنیم، همان جرم بغی است . البته در بعضی از موارد، اعمال مجرمین سیاسی همراه با خشونت و علیه امنیت اجتماعی است، ولی همانطور كه قبلا نیز گفته شد، امروزه جرایمی كه با خشونت، قتل، غارت، ترور و . . . همراه باشند، هر چند با انگیزه و هدف سیاسی ارتكاب یابد، جرم سیاسی به شمار نمیآیند; زیرا فرض این است كه مجرم سیاسی با هدف اصلاح گرایانه و انگیزه شرافتمندانه مرتكب عمل خلاف قانون میشود و این مساله با قتل و سلب امنیت جامعه و مردم، ناسازگار است . از این رو در موارد اخیر میتوان بین محاربه و اعمال مجرمانه همراه با خشونتبا هدف سیاسی، مقایسه و تطبیق صورتداد . نكته قابل توجه در این خصوص آن است كه قانونگذار در سال ۱۳۷۵ با تصویب قانون تعزیرات، جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی را در كنار هم آورده است و در اكثر موارد مجازات آنها را تعزیر قرار داده است، مگر مواردی كه طبق قانون عنوان محاربه بر آنها صادق باشد كه در آن صورت مجازات محاربه را خواهد داشت . در واقع زمانی محارب خواهند بود كه شرایط و تعریف مذكور در باب محاربه ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی بر آنها صادق باشد، در غیر این صورت به مجازات تعزیری یا بازدارنده محكوم خواهد شد . (۳۱) البته لازم به ذكر است كه بر بعضی از مواد قانون مذكور اطلاق محارب شده است كه اگر جرایم علیه امنیت داخلی كه با حسن نیت و بدون اعمال خشونت انجام گرفته را جرم سیاسی بدانیم، اعمال مجازتهای محارب درباره آنها غیر منطقی است . (۳۲) در نتیجه اولا مجازات كردن بعضی از مجرمین سیاسی كه جرایم سیاسی مانند جرایم علیه امنیت داخلی بدون اعمال خشونت انجام دادهاند، به مجازاتهای محارب، كاملا متفاوت با اهداف رژیم ارفاقی درباره مجرمین سیاسی است كه قانون اساسی ایران بدان تصریح كرده است . ثانیا ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی (۳۳) با ماهیت جرم محاربه، سازگاری نداشته و بیشتر شبیه جرم بغی در فقه اسلامی و جرم سیاسی در حقوق موضوعه میباشد، البته اگر قیام مسلحانه و اعمال مجرمین همراه با خشونت و استفاده از عنف باشد، جرم از زمره رژیم ارفاقی خارج و جزء جرایم عمومی خواهد شد . ثالثا بر اساس تصریح فقها حدود از جمله جرایمی هستند كه از لحاظ تعداد و میزان مجازات آن، در شرع مقدس مشخص گردیده است . از این رو نمیتوان جرایم دیگری را كه مشمول تعریف محاربه نیستند به عنوان محاربه قرار داد و مجازاتهای جرم مذكور را نسبتبه آنها اعمال نمود .
۲- مجازات مجرمین سیاسی از طریق مجازاتهای تعزیری
یكی از مجازاتهای مقرر در حقوق اسلام و همچنین قانون مجازات اسلامی، مجازاتهای تعزیری است . به طور كلی تعزیر به مجازاتهایی اطلاق میشود كه میزان معین ندارند و بر اساس تناسب جرم و مجازات، قابل تغییرند . فقهای اسلامی در تعریف تعزیر میفرمایند: تعزیر در لغتبه معنای تادیب و از نظر شرعی عقوبتیا خوار داشتن است كه در شرع غالبا برای آن میزان مشخصی بیان نشده است . (۳۴)
همچنین از خصوصیات تعزیر میتوان به مساله متفاوت بودن میزان آن نسبتبه افراد بر اساس اوضاع و احوال و . . . اشاره كرد، در نتیجه تعزیر شامل مواردی از قبیل وعظ، توبیخ، تازیانه، حبس، جزای نقدی، تشهیر، تبعید و قتل میشود، (۳۵) البته لازم به ذكر است كه در خصوص این مساله بین فقها اختلاف نظر وجود دارد و بعضی از فقها تعزیرات را با این گستردگی نمیپذیرند و حتی عدهای آن را در تازیانه منحصر میدانند . با توجه به نكاتی كه در خصوص تعزیرات گفته شد میتوان به این نتیجه رسید كه یكی از مجازاتهای مناسب برای مجرمین سیاسی، مجازاتهای تعزیری است . چه، همان طور كه در جرم بغی نیز گذشت، حضرت علی علیه السلام بعضی از باغیان را حبس كرد; زیرا اساسا باید جرم بغی را در زمره جرایم تعزیری به حساب آورد، (۳۶) در نتیجه یكی از بهترین راه حلها در خصوص مجازات مجرمین سیاسی، در نظام حقوق كیفری اسلام استفاده از تعزیرات است كه قاضی نیز میتواند بر اساس شرایط و اوضاع و احوال مجرم و متناسب با جرم ارتكابی، مجازاتی را تعیین كند . به عبارت دیگر پیاده كردن اصل فردی ساختن مجازاتها (۳۷) كه در خصوص جرایم سیاسی بیش از جرایم دیگر ضروری به نظر میآید، امكانپذیر است . چه، در پیشنویس لایحه جرایم سیاسی كه توسط كمیسیون حقوق بشر تهیه شده نیز تصریح شده است كه مجرمان سیاسی بر حسب مورد به حداقل مجازات مقرر در قانون برای همان جرم محكوم میشوند .
۳- مجازات مجرمین سیاسی از طریق كیفرهای بازدارنده
یكی دیگر از مجازاتهایی كه قانونگذار در قانون مجازات اسلامی پیشبینی كرده است، مجازاتهای بازدارنده است . (۳۸) ماده ۱۷ قانون مجازات اسلامی مجازاتهای مذكور را این چنین تعریف میكند:
«مجازات بازدارنده تادیب یا عقوبتی است كه از طرف حكومتبه منظور حفظ نظم و مراعات مصلحت اجتماع در قبال تخلف از مقررات و نظامات حكومتی تعیین میگردد . از قبیل حبس، جزای نقدی، تعطیل محل كسب، لغو پروانه و محرومیت از حقوق اجتماعی و اقامت در نقطه یا نقاط معین و منع اقامت در نقطه یا نقاط معین و مانند آن .»
درباره ماهیت مجازاتهای بازدارنده، بعضی از حقوقدانان آنها را در زمره مجازاتهای تعزیری میدانند و تفاوتی میان آنها قائل نیستند (۳۹) جز این كه تعزیرات در متون شرعی و فقهی آمده است، ولی مجازاتهای بازدارنده بر اساس شرایط زمان و مكان از طرف حكومت اسلامی تعیین میشود; نظیر مجازاتهای تخلفات رانندگی; زیرا، به عقیده بعضی از فقیهان معاصر مجازاتهایی كه در قوانین جزایی تحت عنوان مجازاتهای بازدارنده مطرح هستند، همان است كه در كتابهای فقهی تحت عنوان احكام حكومتی آمده است . این احكام برای حفظ كیان حكومت اسلامی مقرر میشود و این نوع كیفر به مجازات خاصی محدود نیستبلكه حكومت اسلامی میتواند در مورد تمامی موضوعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، قوانین و مقرراتی را وضع نموده و برای تخلف از آنها مجازاتهای متناسب، معین كند . (۴۰)در نتیجه به نظر میرسد یكی از مجازاتهایی كه میتوان درباره مجرمین سیاسی پیشبینی كرد، مجازاتهای یاد شده باشد; زیرا در این نوع مجازاتها قانونگذار میتواند بر اساس نوع جرم، واكنش مناسبی را مشخص كند و از طرفی هم دست قاضی را باز بگذارد تا این كه بر اساس شرایط و اوضاع و احوال ارتكاب جرم و شخصیت مجرم مجازات متناسب را مورد حكم قرار دهد . علاوه بر این كه اگر عدهای در تعزیرات قائل به محدود بودن انواع آن شوند و یا این كه آن را مختص به مجازات تازیانه بدانند - كه البته نظریه صحیحی نیست - ، مجازاتهای بازدارنده مناسبترین نوع مجازاتها برای مجرمین سیاسی خواهد بود .
نتیجه:
۱- ضروری است مجازاتهای مقرر برای مجرمین سیاسی، فاقد وصف ترذیلی و ترهیبی بوده و مجازات اعدام نسبتبه این دسته از مجرمین ممنوع گردد . همچنین برای تحقق عملی رژیم ارفاقی نسبتبه مجرمین سیاسی لازم است كه قانونگذار مجازاتهای تعزیری و بازدارنده را كه دارای انعطاف بوده و قاضی محكمه میتواند بر اساس شرایط و اوضاع و احوال مجرم و جرم ارتكابی آن را تغییر داده، برای مجرمین سیاسی پیشبینی كند; هرچند، در مواردی این امر صورت گرفته است، ولی هنوز نواقصی از قبیل اطلاق محارب و مفسد فی الارض بر جرایم دارای ماهیتسیاسی كه تفاوت جوهری با جرم سیاسی دارند، وجود دارد .
۲- اعمال مجازاتهای سنگین از قبیل مجازاتهای محارب جهتبعضی از مصادیق جرم سیاسی، غیر منطقی و با رژیم ارفاقی كه با توجه به اصل ۱۶۸ قانون اساسی پذیرفته شده است، تطبیق ندارد . از این رو مشخص نمودن معیار و ملاك كاربردی و دقیق به منظور تفكیك مصادیق محاربه و جرم سیاسی اجتنابناپذیر است.
پینوشتها:
۱) مدرس دانشگاه، محقق، نویسنده و كارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی .
۲. Clarkson, C.M. V, understanding criminal law, First published, London, ۱۹۸۷, p.۱۷.
۳) حقوقدان هلندی كه به پدر حقوق بینالملل معروف است .
۴) ژان پرادل، تاریخ اندیشههای كیفری، ترجمه علی حسین نجفی ابرند آبادی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳، صص ۳۲- ۳۱ .
۵) ریموند گسن، جرمشناسی نظری، ترجمه مهدی كینیا، انتشارات مجمع علمی و فرهنگی مجد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص ۲۷ .
۶) كریستین لازرژ، سیاست جنایی، ترجمه علی حسین نجفی ابرند آبادی، مؤسسه نشر یلدا، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۵، صص ۲۳- ۲۲ .
۷) عباس الحسنی، شرح قانون العقوبات العراقی الجدید، مطبعة الارشاد، بغداد، چاپ دوم، ۱۹۷۲ م . ، صص ۶۲- ۶۱ .
۸) عدنان الخطیب، النظریات العامه للجریمة فی القانون السوری، بی نا، سال ۱۹۵۷، ص ۱۹۹ .
۹) خالد رشید الجمیلی، احكام البغاة و المحاربین فی الشریعة و القانون، دار الحریة للطباعة، بغداد، ج ۱، صص۲۰- ۱۵ .
۱۰) همان .
۱۱) شمس الدین امیر علائی، مجازات اعدام، چاپخانه مجلس، تهران، بی جا، بی تا، صص ۱۰۱- ۹۷ .
۱۲) محمد الفاضل، محاضرات فی الجرائم السیاسیة، جامعة الدول العربیة معهد الدراسات العربیة العالمیة، ۱۹۶۲م . ، ص ۵۸ .
۱۳) ر . ك: مواد ۷۰ الی ۹۲ قانون مجازات عمومی اصلاحی ۱۳۵۲; همچنین مواد ۳۱۰ و ۳۱۳ الی ۳۲۰ قانون دادرسی و كیفر ارتش، مصوب ۱۳۱۸ .
۱۴) گاستون استفانی و دیگران، حقوق جزای عمومی، ج ۲، صص ۶۵۰- ۶۴۸; عبدالحسین علی آبادی، حقوق جنایی، چاپخانه بانك ملی ایران، چاپ اول، سال ۱۳۵۲، ج ۲، صص ۸- ۷ .
۱۵) ان العقوبات الجنائیة السیاسیة هی: ۱- الاعتقال المؤبد . ۲- الاعتقال الموقت . ۳- الاقامة الجبریة . ۴- التجرید المدنی» (ر . ك: عدنان الخطیب، پیشین، ص ۲۰۶; قانون العقوبات (سوریه)، تدوین ممدوح عطری، ص ۲۵).
۱۶) ان العقوبات الجنحیة السیاسیة هی: ۱- الحبس البسیط ۲- الاقامة الجبریة ۳- الغرامة .» (همان).
۱۷) ۱- اذا تحقق للقاضی ان للجرمیة طابعا سیاسیا قضی بالعقوبات التالیة:
- الاعتقال المؤبد بدلا من الاعدام او الاشغال الشاقة .
- الاعتقال الموقت او الابعاد او الاقامة الجبریة الجنائید او التجرید المدنی بدلا من الاشغال الشاقة الموقته .
- الحبس البسیط او الاقامة الجبریة الجنحیة بدلا من الحبس مع التشغیل .
- و لكن هذه الاحكام لا تطبق علی الجرائم الواقعة علی امن الدولة الخارجی .» (همان، ص ۲۰۶).
۱۸) محمود، محمود مصطفی، شرح قانون العقوبات (القسم العام) مطبعة دار الكتاب العربی، قاهره، چاپ پنجم، ۶۱- ۱۹۶۰، صص ۴۰- ۳۹ .
۱۹) همان .
۲۰) عبدالملك، جندی، الموسوعة الجنائیة، دار العلم للجمیع، بیروت، چاپ دوم، ج ۳، ص ۴۹ .
۲۱) خالد، رشید الجمیلی، پیشین، ص ۳۰۸- ۳۰۷ .
۲۲) مجازات ترذیلی عبارت از مجازاتی است كه به افتخار و شؤون اجتماعی مجرم لطمه بزند; مانند محرومیت از حقوق اجتماعی . این مجازات مخصوص جرمهای مهم است . ر . ك: محمدجعفر، جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ص ۶۱۵ .
۲۳) مجازات ترهیبی عبارت از كیفری است كه مستقیما به بدن مجرم صدمه وارد كند; مانند شلاق . ر . ك: همان .
۲۴) محمدرضا اسلامی، جرم سیاسی در حقوق ایران و مطالعه تطبیقی آن، پایان نامه دكتری، دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۷۰، ص ۳۴۵ .
۲۵) در این كه آیا بین تبعید و اقامت اجباری تفاوتی هستیا خیر، اداره حقوقی وزارت دادگستری طی نظریهای اعلام كرده است كه: «كسانی كه محكوم به تبعید شوند به تصریح ماده ۴۸۹ ق . آ . د . ك توسط مامورین اجرای احكام به تبعیدگاه فرستاده میشوند و مراتب به نیروی انتظامی و حاكم محل اطلاع داده میشود و مدت تبعید را زیر نظر آنان میگذرانند، اما در مورد محكومین به اقامت اجباری چنین نصی وجود ندارد و محكوم به اقامت اجباری شخصا به محل مراجعه و در آنجا اقامت میكند و حضور خودرا به مقامات انتظامی محل اعلام مینمایند» نظریه شماره ۲۸۴۹/۷- ۲۶/۴/۷۸ .
۲۶) زین الدین بن علی (شهید ثانی) العاملی، مسالك الافهام فی شرح شرایع الاسلام، ج ۱۴، ص ۳۲۵ به بعد .
۲۷) امام خمینی، تحریر الوسیله، مكتبة العلمیه الاسلامیة، تهران، بی تا، ج ۲، مساله ۱، ص ۶۲۲ . «المحارب هو كل من جرد سلاحه او جهزه لاخافة الناس و ارادة الفساد فی الارض فی بر كان او فی بحر، فی مصر او غیره، لیلا او نهارا، ولا یشترط كونه من اهل الریبه مع تحقق ما ذكر و یستوی فیه الذكر و الانثی و فی ثبوته لمجرد سلاحه بالقصد المزبور مع كونه ضعیفا لا یتحقق من اخافته خوف لاحد اشكال بل منع . . .» ; و نیز ر . ك: ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰
۲۸) عباس شومان، عصمة الدم و المال فی الفقه الاسلامی، الدار الثقافة للنشر، قاهره، چاپ اول، ۱۴۱۹ ق (۱۹۹۹ م)، صص ۳۸۷- ۳۸۵ .
۲۹) محمدجعفر حبیبزاده، محاربه در حقوق كیفری ایران، دفتر نشر آثار علمی دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۷۹، صص ۷۵- ۷۲ .
۳۰) عباس شومان، پیشین، ص ۳۸۶ .
۳۱) ر . ك: مواد ۴۹۸، ۵۰۸ و ۵۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵
۳۲) ر . ك: ماده ۵۰۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵ .
۳۳) ماده ۱۸۶ق . م . ا .: «هر گروه یا جمعیت متشكل كه در برابر حكومت اسلامی قیام مسلحانه كند مادام كه مركزیت آن باقی است، تمام اعضا و هواداران آن، كه موضع آن گروه یا جمعیتیا سازمان را میدانند و به نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالیت و تلاش مؤثر دارند، محاربند اگر چه در شاخه نظامی شركت نداشته باشند .»
۳۴) محمد فاضل لنكرانی، تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیله (كتاب الحدود)، المطبعة العلمیة، قم، چاپ اول، سال ۱۴۰۶ ق، ص ۵- ۴; همچنین ر . ك: زین الدین بن علی، العاملی، پیشین، ج ۱۴، ص ۳۲۵ .
۳۵) ر . ك: حسین مهرپور، دیدگاههای جدید در مسائل حقوقی، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۲، صص ۱۰۵- ۱۰۲ .
۳۶) محمد سپهری، زندان از دیدگاه اسلام، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص ۱۰۵- ۱۰۴; همچنین ر . ك: میرزا حسین (محدث)، النوری الطبرسی، مستدرك الوسائل، ج ۱۱، ص ۵۷; محمدهادی، معرفت، بحثی در تعزیرات، مجله كانون وكلا، بهار و تابستان ۱۳۶۸، شماره ۱۴۷- ۱۴۶، ص ۳۳ به بعد .
۳۷) اصل فردی كردن مجازاتها عبارت از این است كه بر اساس شرایط و اوضاع و احوال مرتكب جرم، مجازات نیز قابل تغییر باشد . این موضوع میتواند در قانونگذاری، مرحله صدور حكم توسط قاضی و مرحله اجرای مجازات، اعمال گردد .(برای اطلاعات بیشتر ر . ك: پرویز صانعی، حقوق جزای عمومی، ج ۲، ص ۱۳۹ به بعد).
۳۸) ر . ك: ماده ۱۲ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰ .
۳۹) حسین مهرپور، پیشین، ص ۱۰۲; همچنین ر . ك: عبدالعلی توجهی، لزوم تفكیك مجازاتهای بازدارنده و تعزیری، مجله دادرسی، شماره ۲۹ .
۴۰) محمد محمدی گیلانی، مقایسه بین احكام حكومتی و احكام ثانویه، فصلنامه رهنمون، سال اول، ش ۲ و ۳، صص ۶۵- ۵۸ .
نویسنده:غلامرضا پیوندی
مقدمه
اصولا مجازات دارای سابقهای طولانی در تاریخ بشری است و از زمانی كه انسانها برای زندگی اجتماعی گرد هم آمدهاند، بزه و جرم نیز وجود داشته و همواره جوامع بشری برای مقابله با جرایم از حربهای استفاده كردهاند . مجازاتها در اوایل توسعه حقوق كیفری بسیار شدید و سبعانه بوده و به اصل شخصی بودن مجازاتها نیز توجهی نمیشده است و مجازاتها بر پایه انتقامجویی استوار بوده است . (۲) در دورانهای قدیم مجازاتها همواره بر پایه دفاع از غرایزی مانند حفظ حیات، حفظ مال و یا دفاع از مقررات قبیلهای و سنتهای قومی و مذهبی بوده است كه این موضوع امروزه نیز در بعضی از مناطق وجود دارد . بعدها دانشمندانی مانند «گروسیوس» (۳) با رد حق انتقامجویی مبنای مجازات را سزای بدی دانسته و معتقد بودند حق كیفر و مجازات از بدی جرم، ناشی میشود . این اندیشه از اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هیجدهم از میان رفت و تفكر اصل سودمندی در حقوق ظهور پیدا كرد و وظیفه دولتبر اساس قرارداد اجتماعی، حفظ امنیت و آرامش اجتماعی استوار گشت . (۴)
یكی از صاحبنظران علم جرمشناسی میگوید:
«كیفر همیشه و همهجا واكنش هیات اجتماع علیه عملی است كه او را میرنجاند، اما این واكنش بر حسب سطح فرهنگ بسیار متفاوت است . در حالی كه نقش كیفر در جوامع نوین ما، قبلا ارعاب و سزا دادن بود ولی امروزه تامین بازگشتبزهكار به آغوش جامعه است، مع الوصف مفهوم آن در جوامع باستانی كاملا متفاوت است .» (۵)
موضوع مقابله با پدیدههای مجرمانه از اهمیت فراوانی برخوردار است; چه، این مساله در مباحث «سیاست جنایی» ، راههای مقابله با پدیده بزهكاری را مورد بررسی قرار میدهد . اصطلاح سیاست جنایی برای نخستین بار در اواخر قرن هیجدهم در آثار «كلاینشرد» و «فوئر باخ» آلمانی كه آن را یك هنر قانونگذاری تلقی میكردند، بكار برده شده است . «كلاینشرد» در تعریف سیاست جنایی میگوید:
«[سیاست جنایی] عبارت است از شناخت ابزارها و امكاناتی كه قانونگذار میتواند به حسب مقررات خاص حكومت متبوع خود، به منظور جلوگیری از ارتكاب جرایم و حمایت از حقوق طبیعی شهروندان بیابد .» (۶)
لازم به ذكر است كه سیاست جنایی هر جامعه با توجه به مكتب فكری حاكم بر آن تهیه و تدوین میشود . همچنین بررسی و تجزیه و تحلیل اهداف و فلسفه مجازاتها یكی از مباحثی است كه كیفر شناسان به طور گسترده و عمیق به آن پرداختهاند . نظر به این كه مجرمین سیاسی در زمره گروه خاصی از مجرمین بوده و دارای هدف اصلاحطلبانه و شرافتمندانه میباشند، اندیشه تخفیف مجازات نسبتبه آنها رو به گسترش است . در این پژوهش ابتدا به نحو اجمال، سیر تحول مجازاتها نسبتبه مجرمین سیاسی، مورد امعان نظر قرار میگیرد، سپس مجازاتهای مجرمین سیاسی در قوانین بعضی از كشورها و همچنین قوانین ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت . بنابراین مطالب مورد نظر در دو گفتار زیر ارائه میشود:
گفتار اول: سیر تحول مجازاتهای مجرمین سیاسی
گفتار دوم: مجازاتهای مجرمین سیاسی
گفتار اول: سیر تحول مجازاتهای مجرمین سیاسی
بررسی دورههای مختلف تاریخ علوم كیفری، نشانگر وجود دو دیدگاه متضاد درباره مجازاتهای مجرمین سیاسی از نظر برخورد شدید و همراه با شدت عمل، یا برخورد همراه با اغماض و ارفاق میباشد . امروزه نیز دو دیدگاه مذكور، در سیاست جنایی كشورها وجود دارد . البته اندیشه ارفاق نسبتبه مجرمین سیاسی از طرفداران زیادتری برخوردار است .
دیدگاه اول این است كه بر اساس ضرری كه از جرایم سیاسی حاصل میشود، باید مجازاتهای شدیدتری نسبتبه جرایم عادی درباره مجرمین سیاسی اعمال شود; زیرا ضرر و صدماتی كه از جرایم سیاسی بوجود میآید، متوجه كل جامعه خواهد شد و ضرر آنها متوجه شخص و یا گروه خاصی نخواهد بود; حتی گاهی به حاكمیت دولت از لحاظ بینالمللی نیز لطمه میزند . دیدگاه دوم آن است كه مجرم سیاسی به دنبال اصلاح جامعه بوده و نفع شخصی را در نظر نمیگیرد و دارای انگیزه شرافتمندانه است . از این رو، او مستحق ارفاق است و باید مجازاتهای خفیفتری دربارهاش اعمال گردد . (۷)
اثرات دیدگاه اول از گذشتههای بسیار دور مورد توجه بوده است و از دوران باستان تا اوایل قرن نوزدهم سختترین مجازاتها و شكنجهها را نسبتبه مجرمین سیاسی اعمال میكردند . (۸) مورخین مجازاتهایی را نسبتبه مجرمین سیاسی نقل كردهاند كه از لحاظ شدت و قساوت، همانندی ندارد . سلاطین و شاهان برای حفظ حاكمیت و سلطنتخود به شدیدترین مجازاتها متوسل میشدند; همچنان كه نقل شده است، در قانون امپراطور روم، اموال شخص مرتكب به خیانتبزرگ مصادره میشده و او را با بدترین شكل ممكن اعدام میكردند; حتی اگر در زمان حیات نیز به او دسترسی پیدا نمیكردند، مرده او را مورد محاكمه و مجازات قرار میدادند . همچنین مجازات كسانی كه متعرض امپراطور یا نمایندگان و یا یكی از اطرافیان او میشدند، مرگ، گرفتن اموال خائن و مصادره آن پیشبینی شده بود و حتی برخی از افراد خانواده و فرزندان مجرم را نیز كشته یا بر آنها مهر ننگ و عار میزدند; (۹) برای مثال فرزندان مجرم سیاسی را تنها نمیكشتند، بلكه ابتدا آنها را به سختی شكنجه روحی میدادند; بدین صورت كه فرزندان مجرم را در محل كشتن وی میآوردند تا خون پدرشان در موقع جدا كردن سر، روی آنها بریزد و بعد از آن فرزند بزرگتر خانواده را میكشتند .سختگیریهای مذكور ناشی از تفكراتی بود كه در میان سلاطین و امپراطورها وجود داشته كه خودشان را حق مطلق میدانستند و بعضی از آنها خود را نماینده خدا بر روی زمین میدانستند . بر این اساس مخالفین خود را به سختترین شكل ممكن مجازات و آنها را از بین میبردند . این موضوع در امپراطوری ایران نیز وجود داشته است .
ملوك و سلاطین مصر باستان نیز مخالفین خود را خائنان بزرگی كه مستحق مهربانی و عطوفت نیستند به حساب میآوردند . همچنین در هند قدیم، قوانین «مانو» سلاطین را به مثابه نمایندگان خدا میدانستند و هیچ تعرضی را علیه آنها قابل تخفیف و اغماض نمیدانستند . در چین قدیم نیز همین مسائل مطرح بوده است . در ابتدای ظهور مسیحیت نیز حكومت و سلطنت را به عنوان حكومتی كه از طرف خداوند برگزیده شده، میپنداشتند و اطاعت از آنها را واجب و به هیچ نحوی مخالفتبا آن را نمیپذیرفتند . از این رو اظهار مخالفت و ارتكاب جرم علیه حكومت را جنایتی بزرگ میدانستند و سختترین مجازاتها را برای این نوع مجرمین در نظر میگرفتند . (۱۰) این تفكر كه مجرم سیاسی دشمن اجتماع بوده و ضروری است از جامعه حذف گردد در كشورهای مغرب زمین تا اوایل قرن نوزدهم ادامه داشته است . در این دوران تفكر حمایت از حقوق افراد در تمرد از ظلم و استبداد و انقلابهای پی در پی علیه ظلم سلاطین بوجود آمد . تعلیمات دانشمندان بزرگی در جهان غرب كه تفكرات آزادی خواهی را ترویج میكردند، موجب تحول اساسی در خصوص مجازاتهای مجرمین سیاسی گردید . «فرانسواگیزو» یكی از كسانی بود كه معتقد بود ضروری است مجرم سیاسی از مجرم عادی از نظر مجازات تفكیك شود; زیرا عقلا ممكن نیست مجرمی كه به دنبال منافع شخصی و پست استبا مجرمی كه اصلاح جامعه را میخواهد مساوی بدانیم; در نتیجه معتقد بود باید مجازات اعدام را درباره این نوع مجرمین لغو كرد . پس از او «گارو فالو» همین افكار را تقویت و ترویج كرد .
برای اولین بار در قانون جزای سال ۱۸۳۲ فرانسه، مجازاتهای خفیفتری نسبتبه مجرمین سیاسی در نظر گرفته شد . سپس در سال ۱۸۴۸ مجازات اعدام نسبتبه مجرمین سیاسی لغو و مجازات تبعید در قلعههای مستحكم جایگزین آن گردید و عدم استرداد مجرمین سیاسی نیز پیشبینی شد . این تحول در مغرب زمین بعد از انقلاب كبیر فرانسه بر اساس این نگرش بوجود آمد كه مجرمین سیاسی دارای انگیزه شرافتمندانه و به دنبال اصلاح جامعه میباشند; بر خلاف گذشته كه آنها را دشمنان جامعه و مردم فرض میكردند .
همچنین در قانون اساسی سوییس مصوب ۱۸۴۸، مجازات اعدام نسبتبه مجرمین سیاسی لغو گردید و در قانون اساسی سال ۱۹۷۴، اعدام در تمام موارد لغو شد، اما در قانون مجازات سوئد، مجازات اعدام در تمام موارد لغو شد، ولی برای جرایم سیاسی و قتل نفس همچنان تا مدتی باقی ماند . همچنین دولتهای ایتالیا و آلمان روش قانونگذار فرانسه را نپذیرفتند . دولتهای كمونیستی نیز چنین تخفیفی را نسبتبه مجرمین سیاسی پذیرا نشدند . البته لغو مجازات اعدام بر اساس این استدلال بود كه این مجازات نتوانسته است، جنایات علیه حكومتها و سوء قصدها علیه سران مملكتی را كاهش دهد; زیرا این اعمال به نام آزادی و آزادی خواهی صورت میگیرد و حتی نام او بر سر زبانها خواهد بود . به علاوه كسی كه برای اصلاح و نجات كشور خود دستبه اسلحه میبرد، از مرگ نمیترسد تا مجازات اعدام نسبتبه او مؤثر باشد . در نتیجه تهدید و اعدام توانایی لازم برای جلوگیری از جنایات سیاسی را ندارند . (۱۱) این تفكر و تحول مجازات مجرمین سیاسی تا جنگهای جهانی اول و دوم ادامه داشت، ولی بعد از این دو حادثه مهم به خاطر بوجود آمدن حكومتهای دیكتاتوری مانند حكومت فاشیستی و كمونیستی مجددا جرایم سیاسی خطرناكترین جرایم به حساب آورده شد . از این رو آزادیهای عمومی را محدود كردند و مجازاتها نسبتبه مجرمین سیاسی شدت پیدا كرد; چه در تمام قوانینی كه بین دو جنگ جهانی و به دنبال جنگ جهانی دوم وضع گردید، مجازاتهای سختی برای مجرمین سیاسی در نظر گرفته شد . (۱۲)
در دوران معاصر نیز میتوان دو دیدگاهی كه به آن اشاره شد را در كشورها مشاهده كرد، اگر چه از نظر قوانین و تفكرات امروزی اكثریت كشورها، رژیم ارفاقی را در مورد مجازات مجرمین سیاسی پذیرفتهاند . حداقل از لحاظ قوانین پذیرفته شده است كه باید مجازات خفیفتری نسبتبه مجرمین عادی برای مجرمین سیاسی در نظر گرفت، لكن در عمل هنوز در برخی از موارد سختگیریهایی وجود دارد، البته این بدان معنا نیست كه تمام كشورها مجازاتهای سنگین مانند اعدام را نسبتبه مجرمین سیاسی لغو كرده باشند به همین جهت در دوران معاصر نیز در رژیمهایی كه دارای حكومتهای استبدادی و دیكتاتوری هستند و خواست مردم در استقرار حاكمیت و دوام آن نقشی ندارد، مجازاتهای سنگین نسبتبه مجرمین سیاسی وجود دارد، البته ممكن است از لحاظ ظاهری و قوانین موجود، مساله به شكل دیگری نمایانده شود . در قوانین ایران نیز تحول خاصی نسبتبه مجازاتهای مجرمین سیاسی به چشم نمیخورد، اگر چه از سال ۱۲۸۶ هجری شمسی با تصویب متمم قانون اساسی جرایم سیاسی از جرایم عمومی تفكیك شد، ولی در قوانین عادی جرم سیاسی تعریف نشد و مقررات خاصی درباره آنها وضع نگردید . قوانین جزایی قبل از انقلاب مجازاتهای متعددی از قبیل اعدام، حبس جنایی درجه یك (از هفت تا پانزده سال)، حبس جنایی درجه دو (از دو تا ده سال)، محرومیت از تمام یا بعضی از حقوق اجتماعی و مجازات نقدی پیشبینی كرده بود . (۱۳) بعد از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ قوانین قبلی به كلی نسخ شد و با تصویب قانون اساسی و تفكیك جرایم سیاسی از جرایم عمومی، باز هم جرم سیاسی تعریف نشد و همچنین حدود و ثغور و شرایط آن مشخص نگردید و مبهم باقی ماند . در قانون مجازات اسلامی و تعزیرات نیز جرایمی كه دارای ماهیتسیاسی هستند آورده شد، ولی نامی از سیاسی بودن آنها به میان نیامده و نسبتبه آنها مجازاتهای تعزیری و بازدارنده و همچنین در بعضی موارد به عنوان محارب و در بعضی موارد به عنوان «در حكم محارب» مجازتهای محاربه درباره آنها پیشبینی شد . همان طور كه در ادامه مباحثخواهیم گفت اگر جرمی سیاسی باشد، اعمال كیفر محارب نسبتبه آن منطقی نیست; چون بین جرم سیاسی و كیفر محارب تفاوت بسیار است . لازم به ذكر است كه جرایم علیه امنیتخارجی در اكثر كشورها از زمره جرایم سیاسی استثنا گردیده است . نكته دیگر این كه اگر جرایم علیه امنیت داخلی همراه با اعمال خشونت و قتل و . . . صورت گیرد، سیاسی بودن آن از بین میرود و در زمره جرایم عادی قرار میگیرد .
گفتار دوم: مجازاتهای مجرمین سیاسی
در سیستمهای حقوقی كشورهایی كه بر پایه دموكراسی استوار بوده و همچنین كشورهایی كه آرای مردم در تعیین حاكمیت دخیل است، مجازاتهای مجرمین سیاسی در مقایسه با مجازات مجرمین عادی از شدت كمتری برخوردار بوده و یك نوع رژیم ارفاقی در خصوص مجازاتهای این دسته از مجرمین اعمال میگردد . حال برای آشنایی هر چه بیشتر از مجازاتهای مجرمین سیاسی، ابتدا قوانین بعضی از كشورها را مرور میكنیم و سپس به بررسی واكنش قانونگذار ایران در قبال مجرمین سیاسی خواهیم پرداخت .
الف) مجازاتهای مجرمین سیاسی در قوانین بعضی از كشورها
مجازاتهای مقرر برای مجرمین سیاسی در قوانین بعضی از كشورها خفیفتر بوده و در صورت تساوی بعضی از مجازاتها مثل حبس، در مرحله اجرا با شرایط بهتر اعمال میگردد . حال به قوانین بعضی از كشورها در این خصوص اشاره میشود:
۱- قوانین فرانسه (۱۴)
۱/۱- مجازات اعدام: از تاریخ اصلاحات حقوق جزا در سال ۱۸۳۲م . دو جدول جداگانه از مجازاتهای جنایی برای جرایم جنایی سیاسی و عمومی در نظر گرفته شد، البته در قانون فعلی فرانسه مجازاتهای ترذیلی، تبعید و محرومیت از حقوق اجتماعی، حذف و تنها مجازات حبس جنایی دائمی و موقتباقی مانده است . همان طور كه قبلا نیز اشاره كردیم، قانون اساسی ۴ نوامبر ۱۸۴۸م . مجازات اعدام را نسبتبه مجرم سیاسی لغو كرد و در قانون ۸ ژوئن ۱۸۵۰ تبعید در حصار و قلعه مستحكم را جایگزین آن ساخت . با این حال لایحه قانونی ۲۹ ژوئیه ۱۹۳۹ نسبتبه جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی مجازات عمومی اعدام را پیشبینی كرده بود، با این كه هنوز دارای خصیصه سیاسی بودند . از این رو بدون تردید مجازات اعدام مجددا در كشور فرانسه نسبتبه مجرمین سیاسی برقرار گردید، البته فرق مجازات اعدام درباره مجرمین سیاسی با اعدام درباره مجرمین عمومی این بود كه آنها را تیرباران میكردند، ولی اعدام مجرمین عادی سربریدن بوده است . بعضی از محكومیتهای اعدام از طرف دیوان فرانسه كه بالغ بر ۳۴ فقره از بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۴ بوده است، نسبتبه جرایم سیاسی بوده است . این وضعیت ادامه داشته تا این كه در سال ۱۹۸۱ قانون، مجازات اعدام را به طور كلی (اعم از سیاسی و عمومی) لغو كرد .
۲/۱- حبس جنایی سیاسی دائم: این مجازات جانشین مجازات تبعید گردید كه بر اساس ماده ۱۷ قانون قبلی با انتقال به ماورای دریاها اجرا میشد و دائمی بود و اكنون در داخل و در مؤسسات اختصاصی اجرا میشود، البته مجازات تبعید برای جرم علیه منافع اساسی مردم كه خیانت و جاسوسی باشد، هم اكنون نیز پیشبینی شده است .
۳/۱- حبس جنایی سیاسی موقت: این نوع مجازات نسبتبه جرایم سیاسی و عمومی تفاوتی نداشته و دارای سه درجه ۱۵، ۲۰ و ۳۰ سال میباشد .
۴/۱- جرایم سیاسی جنایی ممكن است علاوه بر حبس، جزای نقدی و مجازاتهای تكمیلی نیز به همراه داشته باشد، البته در گذشته محرومیت از حقوق اجتماعی كه در حال حاضر بر اساس ماده ۵- ۴۱۴ فرانسه به عنوان مجازاتهای تكمیلی است، در خصوص مجرم سیاسی به عنوان مجازات اصلی، پیشبینی شده بود .
۲- قانون مجازات لبنان و سوریه
قوانین جزایی كشورهای سوریه و لبنان نیز مجازاتهای مجرمین سیاسی را از مجرمین عادی تفكیك و مجازاتهای سبكتری را نسبتبه مجرمین سیاسی پیشبینی كردهاند .
ماده ۳۸ قانون مجازات سوریه و لبنان مقرر میدارد:
«مجازاتهای جنایی سیاسی عبارتند از: حبس ابد، حبس موقت، اقامت اجباری و محرومیت از حقوق اجتماعی .» (۱۵)
همچنین ماده ۳۹ قانون مزبور مقرر میدارد:
«مجازاتهای جنحههای سیاسی عبارتند از: حبس ساده، اقامت اجباری و جزای نقدی .» (۱۶)
همان گونه كه ملاحظه میشود قانونگذاران سوریه و لبنان مجازات اعدام و حبس همراه با اعمال شاقه را از زمره مجازاتهای جرایم جنایی سیاسی و نیز حبس همراه با كار كردن را در جرایم جنحهای سیاسی حذف كردهاند . فرقی كه قوانین مزبور با قانون فرانسه دارد، در این است كه در قانون مجازات فرانسه بین مجازاتهای جرایم جنحهای سیاسی و عمومی تفاوتی قائل نشده است . مگر همان مسائلی كه در نحوه برخورد در زندان كه مجرمین سیاسی دارای مقررات آزادتر و راحتتری هستند .
همچنین ماده ۱۹۸ قانون مجازات لبنان و ماده ۱۹۷ قانون مجازات سوریه تصریح میكند:
۱- زمانی كه برای قاضی محرز گردید كه جرم دارای خصیصه سیاسی است، مجازاتهای زیر را مورد حكم قرار دهد:
- حبس ابد به جای مجازات اعدام و حبس ابد همراه با اعمال شاقه .
- حبس موقت، یا تبعید، یا اقامت اجباری جنایی، یا محرومیت از حقوق اجتماعی به جای حبس موقت همراه با اعمال شاقه .
- حبس ساده یا اقامت اجباری جنحهای به جای حبس همراه با كار كردن .
لكن این احكام شامل جرایم علیه امنیتخارجی كشور نمیشود . (۱۷)
۳- قانون مجازات مصر
در قانون مصر قواعد مشخص و معینی برای جرایم سیاسی در نظر گرفته نشده است . از لحاظ مجازات نیز بین جرایم عادی و سیاسی تفاوتی وجود ندارد بلكه در بعضی از موارد داشتن انگیزه سیاسی در ارتكاب جرم از شرایط مشدده كیفر به حساب آمده است; مثل جرایم علیه امنیت داخلی كشور (ماده ۱۰۲ قانون مجازات مصر) البته امتیازاتی نیز برای مجرم سیاسی در بعضی از موارد پیشبینی شده است; مثل جرایمی كه از طریق نشر مطالب در روزنامهها ارتكاب مییابد، حبس احتیاطی (بازداشت موقت) آنها جایز نیست، مگر این كه علیه آبروی افراد انجام شده باشد و یا این كه ارتكاب جرم به فساد اخلاق منجر شود . (۱۸)
همچنین مجرمین سیاسی از عفو كامل برخوردار هستند . ماده ۱ قانون مجازات ۱۹۵۲ مقرر میدارد: تمام مجرمین به جنایات و جنحه و شروع در آنها كه به سبب یا انگیزه سیاسی مرتكب جرم شده باشند و جرم آنها مربوط به شؤون داخلی كشور باشد، مورد عفو قرار میگیرند، این جرایم میبایستبین ۲۶ آگوست ۱۹۳۶ و ۲۲ ژوییه ۱۹۵۲ ارتكاب یافته باشند . . .» (۱۹)
البته بعضی از حقوقدانان مصری تصریح كردهاند كه در حقوق مصر تقسیم كردن جرایم، به جرایم سیاسی و عمومی اهمیتی ندارد مگر از لحاظ استرداد مجرمین كه بر اساس ماده ۱۴۰ قانون اساسی مصر استرداد مجرمین سیاسی ممنوع شده است . (۲۰) البته قانون مجازات مصر برای جرایم دارای ماهیتسیاسی مجازاتی از قبیل اعدام، حبس ابد و . . . پیشبینی كرده است . (۲۱)
از مجموع مباحث مطرح شده در این بخش میتوان این مساله را احساس كرد كه نگاه ارفاقآمیز به مجرمین سیاسی مورد توجه جدی قرار گرفته است .ب) مجازاتهای مجرمین سیاسی در قوانین ایران
از لحاظ قانونی، در كشور ایران جرایم سیاسی حتی پس از تصویب متمم قانون اساسی مشروطیت در سال ۱۲۸۶ شمسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ كه از جرایم عمومی تفكیك گردید و رژیم ارفاقی پذیرفته شد، هنوز قوانین عادی مجازاتهای جرایم سیاسی را مشخص نكردهاند و در خصوص بعضی از جرایم كه دارای خصیصه سیاسی هستند مجازاتهای تعزیری و بعضا مجازاتهای جرم محارب را پیشبینی كردهاند . شاید دلیل عمده این مطلب كه از لحاظ عملی رژیم ارفاقی درباره مجازات مجرمین سیاسی پیاده نشده است، عدم وجود یك قانون عادی كه مفهوم و ماهیت جرم سیاسی و همچنین مصادیق و موارد آن را مشخص كرده، باشد . چرا كه اصولا مجازات مجرمین سیاسی به دلیل شخصیت و ویژگیهای خاص آنها كه در غالب این نوع مجرمین وجود دارد، نباید مجازاتهای ترذیلی (۲۲) و ترهیبی (۲۳) باشد; زیرا چنین مجازاتهایی تنها در حق مجرمان عادی كه از انگیزههای پست و غیر شرافتمندانه و شخصی برخوردارند، باید اعمال گردد، در نتیجه بر اساس تناسب بین جرم و مجازات، لازم است در مورد مجازات مجرمین سیاسی تجدید نظر كلی صورت گیرد . پس در قوانین ایران جرایم سیاسی در موارد مربوط به جرایم بر ضد مصالح عمومی، جرایم علیه امنیت داخلی یا خارجی و . . . مطرح گردیده است . بعضی از محققین مجازاتهای قابل پیشبینی برای مجرمین سیاسی را به شرح زیر دسته بندی كردهاند: (۲۴)
۱- مجازاتهای بدنی از قبیل اعدام، شلاق، قطع عضو و . . . امروزه در اكثر كشورها این نوع مجازاتها درباره مجرمین سیاسی اعمال نمیشود، حتی مجازات اعدام و شلاق درباره مجرمین عادی را نیز در بعضی از كشورها ممنوع كردهاند .
۲- مجازاتهای محدود كننده آزادی یا سالب آزادی، مانند حبس، تبعید، اقامت اجباری در محل معین (۲۵) یا حضور تحت مراقبت .
۳- مجازاتهای سالب حق، نظیر محرومیت از حقوق اجتماعی یا مالی یا سیاسی; از قبیل اشتغال به شغل معین یا الزام به انجام كار معین یا محرومیت از حقوق دیگر، البته امروزه در بعضی از كشورها مثل فرانسه مجازاتهای مذكور به عنوان مجازات اصلی استفاده نمیشود، ولی در كشورهای سوریه، لبنان و عراق به عنوان مجازات اصلی مجرمین سیاسی در نظر گرفته شده است .
۴- مجازاتهای نقدی كه در مورد مجرمان سیاسی كمتر به موقع اجرا گذاشته میشود . لازم به ذكر است كه در پیش نویس پیشنهادی كمیسیون حقوق بشر اسلامی در مورد جرایم سیاسی، مجازات مجرمین سیاسی را به طور كلی مشخص كرده است . در ماده ۲۱ پیشنویس یاد شده آمده است: «مجرمان سیاسی حسب مورد به حداقل مجازات مقرر در قانون برای همان جرم محكوم میشوند .»
حال با توجه به این مقدمه به بررسی و نقد مجازاتهای جرایم دارای خصیصه سیاسی كه در قانون مجازات اسلامی پیشبینی شده میپردازیم .
۱- مجازات مجرمین سیاسی از طریق حد محاربه
حد، یكی از مجازاتهایی است كه در فقه اسلام دارای شرایط و تعریف خاصی است . بر اساس تصریح بسیاری از فقها تعداد حدود و نوع و اندازه آنها در شرع محدود و مشخص شده است . (۲۶) آنچه كه مسلم است جرایم مستوجب حد در شرع مقدس احصاء شده است و موارد مشخصی به عنوان حدود مطرح شدهاند . در هیچ كدام از متون فقهی، نامی از جرم سیاسی و حتی جرم بغی به عنوان جرم مستوجب حد به میان نیامده است . از این رو بی تردید جرایم سیاسی از محدوده جرایم حدی خارج هستند . جرم بغی را نیز فقها در زمره جرایم تعزیری میدانند و تنها در صورتی كه شروع به جنگ و مبارزه كنند، جنگ و قتال با آنها مجاز شمرده شده است . همان طور كه در بخش اول نیز اشاره كردیم، حتی جنگ و قتال با اهل بغی به خاطر جلوگیری از طغیان و شورش آنهاست، نه این كه هدف، قتل و نابودی آنها باشد، در نتیجه مجازات مجرمین سیاسی از طریق حد محاربه دارای مبنای قوی و مستحكمی نیست; مضافا به این كه محاربه و جرم سیاسی دارای تفاوت جوهری هستند . محارب كسی است كه برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دستبه اسلحه میبرد، (۲۷) حتی بعضی از فقهای اهل سنت در خصوص محاربه تعبیر به قطاع الطریق، سرقتبزرگ و . . . آوردهاند و این به دلیل شدت عملی است كه در جرم محاربه نهفته است . (۲۸) از شرایط تحقق جرم محاربه این است كه اولا مجرم باید دارای سوء نیت عام كه همان قصد استفاده از سلاح است، باشد . ثانیا به قصد اخافه و سلب آسایش و امنیت مردم اقدام كند . به عبارت دیگر برای تحقق جرم محاربه وجود قصد عام و خاص قطعی است . (۲۹) بعضی از نویسندگان تاكید میكنند: از آنجا كه محاربه، امنیت جامعه را مختل میسازد و امنیت راههای عبور مردم را از بین میبرد و حرمت مال و خون مردم را نیز میشكند، باید مجازاتهای شدیدی نسبتبه آن اجرا گردد . (۳۰) اما همان گونه كه قبلا نیز توضیح دادیم یكی از مهمترین ویژگیهای مجرمین سیاسی حسن نیت و عدالتخواهی آنها است . به عبارت دیگر انگیزه مجرم سیاسی اصلاح جامعه و حتی گاهی برای نجات جامعه از سیطره حاكم فاقد صلاحیت (به نظر مجرم) میباشد . این در حالی است كه محارب هدف اولیه و اصلیاش ایجاد خوف و ترس و سلب امنیت مردم است و در مرحله دوم هدفش غارت مردم و تجاوز به اموال و نفوس و اعراض آنها میباشد، در نتیجه اگر ناگزیر باشیم جرم سیاسی را با یكی از جرایم مطرح در فقه تطبیق و مقایسه كنیم، همان جرم بغی است . البته در بعضی از موارد، اعمال مجرمین سیاسی همراه با خشونت و علیه امنیت اجتماعی است، ولی همانطور كه قبلا نیز گفته شد، امروزه جرایمی كه با خشونت، قتل، غارت، ترور و . . . همراه باشند، هر چند با انگیزه و هدف سیاسی ارتكاب یابد، جرم سیاسی به شمار نمیآیند; زیرا فرض این است كه مجرم سیاسی با هدف اصلاح گرایانه و انگیزه شرافتمندانه مرتكب عمل خلاف قانون میشود و این مساله با قتل و سلب امنیت جامعه و مردم، ناسازگار است . از این رو در موارد اخیر میتوان بین محاربه و اعمال مجرمانه همراه با خشونتبا هدف سیاسی، مقایسه و تطبیق صورتداد . نكته قابل توجه در این خصوص آن است كه قانونگذار در سال ۱۳۷۵ با تصویب قانون تعزیرات، جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی را در كنار هم آورده است و در اكثر موارد مجازات آنها را تعزیر قرار داده است، مگر مواردی كه طبق قانون عنوان محاربه بر آنها صادق باشد كه در آن صورت مجازات محاربه را خواهد داشت . در واقع زمانی محارب خواهند بود كه شرایط و تعریف مذكور در باب محاربه ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی بر آنها صادق باشد، در غیر این صورت به مجازات تعزیری یا بازدارنده محكوم خواهد شد . (۳۱) البته لازم به ذكر است كه بر بعضی از مواد قانون مذكور اطلاق محارب شده است كه اگر جرایم علیه امنیت داخلی كه با حسن نیت و بدون اعمال خشونت انجام گرفته را جرم سیاسی بدانیم، اعمال مجازتهای محارب درباره آنها غیر منطقی است . (۳۲) در نتیجه اولا مجازات كردن بعضی از مجرمین سیاسی كه جرایم سیاسی مانند جرایم علیه امنیت داخلی بدون اعمال خشونت انجام دادهاند، به مجازاتهای محارب، كاملا متفاوت با اهداف رژیم ارفاقی درباره مجرمین سیاسی است كه قانون اساسی ایران بدان تصریح كرده است . ثانیا ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی (۳۳) با ماهیت جرم محاربه، سازگاری نداشته و بیشتر شبیه جرم بغی در فقه اسلامی و جرم سیاسی در حقوق موضوعه میباشد، البته اگر قیام مسلحانه و اعمال مجرمین همراه با خشونت و استفاده از عنف باشد، جرم از زمره رژیم ارفاقی خارج و جزء جرایم عمومی خواهد شد . ثالثا بر اساس تصریح فقها حدود از جمله جرایمی هستند كه از لحاظ تعداد و میزان مجازات آن، در شرع مقدس مشخص گردیده است . از این رو نمیتوان جرایم دیگری را كه مشمول تعریف محاربه نیستند به عنوان محاربه قرار داد و مجازاتهای جرم مذكور را نسبتبه آنها اعمال نمود .
۲- مجازات مجرمین سیاسی از طریق مجازاتهای تعزیری
یكی از مجازاتهای مقرر در حقوق اسلام و همچنین قانون مجازات اسلامی، مجازاتهای تعزیری است . به طور كلی تعزیر به مجازاتهایی اطلاق میشود كه میزان معین ندارند و بر اساس تناسب جرم و مجازات، قابل تغییرند . فقهای اسلامی در تعریف تعزیر میفرمایند: تعزیر در لغتبه معنای تادیب و از نظر شرعی عقوبتیا خوار داشتن است كه در شرع غالبا برای آن میزان مشخصی بیان نشده است . (۳۴)
همچنین از خصوصیات تعزیر میتوان به مساله متفاوت بودن میزان آن نسبتبه افراد بر اساس اوضاع و احوال و . . . اشاره كرد، در نتیجه تعزیر شامل مواردی از قبیل وعظ، توبیخ، تازیانه، حبس، جزای نقدی، تشهیر، تبعید و قتل میشود، (۳۵) البته لازم به ذكر است كه در خصوص این مساله بین فقها اختلاف نظر وجود دارد و بعضی از فقها تعزیرات را با این گستردگی نمیپذیرند و حتی عدهای آن را در تازیانه منحصر میدانند . با توجه به نكاتی كه در خصوص تعزیرات گفته شد میتوان به این نتیجه رسید كه یكی از مجازاتهای مناسب برای مجرمین سیاسی، مجازاتهای تعزیری است . چه، همان طور كه در جرم بغی نیز گذشت، حضرت علی علیه السلام بعضی از باغیان را حبس كرد; زیرا اساسا باید جرم بغی را در زمره جرایم تعزیری به حساب آورد، (۳۶) در نتیجه یكی از بهترین راه حلها در خصوص مجازات مجرمین سیاسی، در نظام حقوق كیفری اسلام استفاده از تعزیرات است كه قاضی نیز میتواند بر اساس شرایط و اوضاع و احوال مجرم و متناسب با جرم ارتكابی، مجازاتی را تعیین كند . به عبارت دیگر پیاده كردن اصل فردی ساختن مجازاتها (۳۷) كه در خصوص جرایم سیاسی بیش از جرایم دیگر ضروری به نظر میآید، امكانپذیر است . چه، در پیشنویس لایحه جرایم سیاسی كه توسط كمیسیون حقوق بشر تهیه شده نیز تصریح شده است كه مجرمان سیاسی بر حسب مورد به حداقل مجازات مقرر در قانون برای همان جرم محكوم میشوند .
۳- مجازات مجرمین سیاسی از طریق كیفرهای بازدارنده
یكی دیگر از مجازاتهایی كه قانونگذار در قانون مجازات اسلامی پیشبینی كرده است، مجازاتهای بازدارنده است . (۳۸) ماده ۱۷ قانون مجازات اسلامی مجازاتهای مذكور را این چنین تعریف میكند:
«مجازات بازدارنده تادیب یا عقوبتی است كه از طرف حكومتبه منظور حفظ نظم و مراعات مصلحت اجتماع در قبال تخلف از مقررات و نظامات حكومتی تعیین میگردد . از قبیل حبس، جزای نقدی، تعطیل محل كسب، لغو پروانه و محرومیت از حقوق اجتماعی و اقامت در نقطه یا نقاط معین و منع اقامت در نقطه یا نقاط معین و مانند آن .»
درباره ماهیت مجازاتهای بازدارنده، بعضی از حقوقدانان آنها را در زمره مجازاتهای تعزیری میدانند و تفاوتی میان آنها قائل نیستند (۳۹) جز این كه تعزیرات در متون شرعی و فقهی آمده است، ولی مجازاتهای بازدارنده بر اساس شرایط زمان و مكان از طرف حكومت اسلامی تعیین میشود; نظیر مجازاتهای تخلفات رانندگی; زیرا، به عقیده بعضی از فقیهان معاصر مجازاتهایی كه در قوانین جزایی تحت عنوان مجازاتهای بازدارنده مطرح هستند، همان است كه در كتابهای فقهی تحت عنوان احكام حكومتی آمده است . این احكام برای حفظ كیان حكومت اسلامی مقرر میشود و این نوع كیفر به مجازات خاصی محدود نیستبلكه حكومت اسلامی میتواند در مورد تمامی موضوعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، قوانین و مقرراتی را وضع نموده و برای تخلف از آنها مجازاتهای متناسب، معین كند . (۴۰)در نتیجه به نظر میرسد یكی از مجازاتهایی كه میتوان درباره مجرمین سیاسی پیشبینی كرد، مجازاتهای یاد شده باشد; زیرا در این نوع مجازاتها قانونگذار میتواند بر اساس نوع جرم، واكنش مناسبی را مشخص كند و از طرفی هم دست قاضی را باز بگذارد تا این كه بر اساس شرایط و اوضاع و احوال ارتكاب جرم و شخصیت مجرم مجازات متناسب را مورد حكم قرار دهد . علاوه بر این كه اگر عدهای در تعزیرات قائل به محدود بودن انواع آن شوند و یا این كه آن را مختص به مجازات تازیانه بدانند - كه البته نظریه صحیحی نیست - ، مجازاتهای بازدارنده مناسبترین نوع مجازاتها برای مجرمین سیاسی خواهد بود .
نتیجه:
۱- ضروری است مجازاتهای مقرر برای مجرمین سیاسی، فاقد وصف ترذیلی و ترهیبی بوده و مجازات اعدام نسبتبه این دسته از مجرمین ممنوع گردد . همچنین برای تحقق عملی رژیم ارفاقی نسبتبه مجرمین سیاسی لازم است كه قانونگذار مجازاتهای تعزیری و بازدارنده را كه دارای انعطاف بوده و قاضی محكمه میتواند بر اساس شرایط و اوضاع و احوال مجرم و جرم ارتكابی آن را تغییر داده، برای مجرمین سیاسی پیشبینی كند; هرچند، در مواردی این امر صورت گرفته است، ولی هنوز نواقصی از قبیل اطلاق محارب و مفسد فی الارض بر جرایم دارای ماهیتسیاسی كه تفاوت جوهری با جرم سیاسی دارند، وجود دارد .
۲- اعمال مجازاتهای سنگین از قبیل مجازاتهای محارب جهتبعضی از مصادیق جرم سیاسی، غیر منطقی و با رژیم ارفاقی كه با توجه به اصل ۱۶۸ قانون اساسی پذیرفته شده است، تطبیق ندارد . از این رو مشخص نمودن معیار و ملاك كاربردی و دقیق به منظور تفكیك مصادیق محاربه و جرم سیاسی اجتنابناپذیر است.
پینوشتها:
۱) مدرس دانشگاه، محقق، نویسنده و كارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی .
۲. Clarkson, C.M. V, understanding criminal law, First published, London, ۱۹۸۷, p.۱۷.
۳) حقوقدان هلندی كه به پدر حقوق بینالملل معروف است .
۴) ژان پرادل، تاریخ اندیشههای كیفری، ترجمه علی حسین نجفی ابرند آبادی، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳، صص ۳۲- ۳۱ .
۵) ریموند گسن، جرمشناسی نظری، ترجمه مهدی كینیا، انتشارات مجمع علمی و فرهنگی مجد، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص ۲۷ .
۶) كریستین لازرژ، سیاست جنایی، ترجمه علی حسین نجفی ابرند آبادی، مؤسسه نشر یلدا، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۵، صص ۲۳- ۲۲ .
۷) عباس الحسنی، شرح قانون العقوبات العراقی الجدید، مطبعة الارشاد، بغداد، چاپ دوم، ۱۹۷۲ م . ، صص ۶۲- ۶۱ .
۸) عدنان الخطیب، النظریات العامه للجریمة فی القانون السوری، بی نا، سال ۱۹۵۷، ص ۱۹۹ .
۹) خالد رشید الجمیلی، احكام البغاة و المحاربین فی الشریعة و القانون، دار الحریة للطباعة، بغداد، ج ۱، صص۲۰- ۱۵ .
۱۰) همان .
۱۱) شمس الدین امیر علائی، مجازات اعدام، چاپخانه مجلس، تهران، بی جا، بی تا، صص ۱۰۱- ۹۷ .
۱۲) محمد الفاضل، محاضرات فی الجرائم السیاسیة، جامعة الدول العربیة معهد الدراسات العربیة العالمیة، ۱۹۶۲م . ، ص ۵۸ .
۱۳) ر . ك: مواد ۷۰ الی ۹۲ قانون مجازات عمومی اصلاحی ۱۳۵۲; همچنین مواد ۳۱۰ و ۳۱۳ الی ۳۲۰ قانون دادرسی و كیفر ارتش، مصوب ۱۳۱۸ .
۱۴) گاستون استفانی و دیگران، حقوق جزای عمومی، ج ۲، صص ۶۵۰- ۶۴۸; عبدالحسین علی آبادی، حقوق جنایی، چاپخانه بانك ملی ایران، چاپ اول، سال ۱۳۵۲، ج ۲، صص ۸- ۷ .
۱۵) ان العقوبات الجنائیة السیاسیة هی: ۱- الاعتقال المؤبد . ۲- الاعتقال الموقت . ۳- الاقامة الجبریة . ۴- التجرید المدنی» (ر . ك: عدنان الخطیب، پیشین، ص ۲۰۶; قانون العقوبات (سوریه)، تدوین ممدوح عطری، ص ۲۵).
۱۶) ان العقوبات الجنحیة السیاسیة هی: ۱- الحبس البسیط ۲- الاقامة الجبریة ۳- الغرامة .» (همان).
۱۷) ۱- اذا تحقق للقاضی ان للجرمیة طابعا سیاسیا قضی بالعقوبات التالیة:
- الاعتقال المؤبد بدلا من الاعدام او الاشغال الشاقة .
- الاعتقال الموقت او الابعاد او الاقامة الجبریة الجنائید او التجرید المدنی بدلا من الاشغال الشاقة الموقته .
- الحبس البسیط او الاقامة الجبریة الجنحیة بدلا من الحبس مع التشغیل .
- و لكن هذه الاحكام لا تطبق علی الجرائم الواقعة علی امن الدولة الخارجی .» (همان، ص ۲۰۶).
۱۸) محمود، محمود مصطفی، شرح قانون العقوبات (القسم العام) مطبعة دار الكتاب العربی، قاهره، چاپ پنجم، ۶۱- ۱۹۶۰، صص ۴۰- ۳۹ .
۱۹) همان .
۲۰) عبدالملك، جندی، الموسوعة الجنائیة، دار العلم للجمیع، بیروت، چاپ دوم، ج ۳، ص ۴۹ .
۲۱) خالد، رشید الجمیلی، پیشین، ص ۳۰۸- ۳۰۷ .
۲۲) مجازات ترذیلی عبارت از مجازاتی است كه به افتخار و شؤون اجتماعی مجرم لطمه بزند; مانند محرومیت از حقوق اجتماعی . این مجازات مخصوص جرمهای مهم است . ر . ك: محمدجعفر، جعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق، ص ۶۱۵ .
۲۳) مجازات ترهیبی عبارت از كیفری است كه مستقیما به بدن مجرم صدمه وارد كند; مانند شلاق . ر . ك: همان .
۲۴) محمدرضا اسلامی، جرم سیاسی در حقوق ایران و مطالعه تطبیقی آن، پایان نامه دكتری، دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۷۰، ص ۳۴۵ .
۲۵) در این كه آیا بین تبعید و اقامت اجباری تفاوتی هستیا خیر، اداره حقوقی وزارت دادگستری طی نظریهای اعلام كرده است كه: «كسانی كه محكوم به تبعید شوند به تصریح ماده ۴۸۹ ق . آ . د . ك توسط مامورین اجرای احكام به تبعیدگاه فرستاده میشوند و مراتب به نیروی انتظامی و حاكم محل اطلاع داده میشود و مدت تبعید را زیر نظر آنان میگذرانند، اما در مورد محكومین به اقامت اجباری چنین نصی وجود ندارد و محكوم به اقامت اجباری شخصا به محل مراجعه و در آنجا اقامت میكند و حضور خودرا به مقامات انتظامی محل اعلام مینمایند» نظریه شماره ۲۸۴۹/۷- ۲۶/۴/۷۸ .
۲۶) زین الدین بن علی (شهید ثانی) العاملی، مسالك الافهام فی شرح شرایع الاسلام، ج ۱۴، ص ۳۲۵ به بعد .
۲۷) امام خمینی، تحریر الوسیله، مكتبة العلمیه الاسلامیة، تهران، بی تا، ج ۲، مساله ۱، ص ۶۲۲ . «المحارب هو كل من جرد سلاحه او جهزه لاخافة الناس و ارادة الفساد فی الارض فی بر كان او فی بحر، فی مصر او غیره، لیلا او نهارا، ولا یشترط كونه من اهل الریبه مع تحقق ما ذكر و یستوی فیه الذكر و الانثی و فی ثبوته لمجرد سلاحه بالقصد المزبور مع كونه ضعیفا لا یتحقق من اخافته خوف لاحد اشكال بل منع . . .» ; و نیز ر . ك: ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰
۲۸) عباس شومان، عصمة الدم و المال فی الفقه الاسلامی، الدار الثقافة للنشر، قاهره، چاپ اول، ۱۴۱۹ ق (۱۹۹۹ م)، صص ۳۸۷- ۳۸۵ .
۲۹) محمدجعفر حبیبزاده، محاربه در حقوق كیفری ایران، دفتر نشر آثار علمی دانشگاه تربیت مدرس، ۱۳۷۹، صص ۷۵- ۷۲ .
۳۰) عباس شومان، پیشین، ص ۳۸۶ .
۳۱) ر . ك: مواد ۴۹۸، ۵۰۸ و ۵۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵
۳۲) ر . ك: ماده ۵۰۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵ .
۳۳) ماده ۱۸۶ق . م . ا .: «هر گروه یا جمعیت متشكل كه در برابر حكومت اسلامی قیام مسلحانه كند مادام كه مركزیت آن باقی است، تمام اعضا و هواداران آن، كه موضع آن گروه یا جمعیتیا سازمان را میدانند و به نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالیت و تلاش مؤثر دارند، محاربند اگر چه در شاخه نظامی شركت نداشته باشند .»
۳۴) محمد فاضل لنكرانی، تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیله (كتاب الحدود)، المطبعة العلمیة، قم، چاپ اول، سال ۱۴۰۶ ق، ص ۵- ۴; همچنین ر . ك: زین الدین بن علی، العاملی، پیشین، ج ۱۴، ص ۳۲۵ .
۳۵) ر . ك: حسین مهرپور، دیدگاههای جدید در مسائل حقوقی، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۲، صص ۱۰۵- ۱۰۲ .
۳۶) محمد سپهری، زندان از دیدگاه اسلام، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص ۱۰۵- ۱۰۴; همچنین ر . ك: میرزا حسین (محدث)، النوری الطبرسی، مستدرك الوسائل، ج ۱۱، ص ۵۷; محمدهادی، معرفت، بحثی در تعزیرات، مجله كانون وكلا، بهار و تابستان ۱۳۶۸، شماره ۱۴۷- ۱۴۶، ص ۳۳ به بعد .
۳۷) اصل فردی كردن مجازاتها عبارت از این است كه بر اساس شرایط و اوضاع و احوال مرتكب جرم، مجازات نیز قابل تغییر باشد . این موضوع میتواند در قانونگذاری، مرحله صدور حكم توسط قاضی و مرحله اجرای مجازات، اعمال گردد .(برای اطلاعات بیشتر ر . ك: پرویز صانعی، حقوق جزای عمومی، ج ۲، ص ۱۳۹ به بعد).
۳۸) ر . ك: ماده ۱۲ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰ .
۳۹) حسین مهرپور، پیشین، ص ۱۰۲; همچنین ر . ك: عبدالعلی توجهی، لزوم تفكیك مجازاتهای بازدارنده و تعزیری، مجله دادرسی، شماره ۲۹ .
۴۰) محمد محمدی گیلانی، مقایسه بین احكام حكومتی و احكام ثانویه، فصلنامه رهنمون، سال اول، ش ۲ و ۳، صص ۶۵- ۵۸ .
نویسنده:غلامرضا پیوندی
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست